عباس آخوندی خواستار استقلال مالی بخش خصوصی شد
سوسیالیسم جانسخت
اگر تا چندی پیش مدافعان قیمتگذاری دولتی، گفتههای عباس آخوندی در نقد سوسیالیستی بودن برخی نهادها را از روی عصبانیت میدانستند و معتقد بودند که او به دلیل مقاومت سازمان حمایت در برابر افزایش قیمت بلیت قطار چنین اظهاراتی را بیان کرده، سخنان تازهاش در جمع اعضای اتاق ایران ثابت کرد که او نهتنها عصبانی نیست بلکه اندیشهای را نقد میکند که سد راه توسعه اقتصادی ایران شده است.
اگر تا چندی پیش مدافعان قیمتگذاری دولتی، گفتههای عباس آخوندی در نقد سوسیالیستی بودن برخی نهادها را از روی عصبانیت میدانستند و معتقد بودند که او به دلیل مقاومت سازمان حمایت در برابر افزایش قیمت بلیت قطار چنین اظهاراتی را بیان کرده، سخنان تازهاش در جمع اعضای اتاق ایران ثابت کرد که او نهتنها عصبانی نیست بلکه اندیشهای را نقد میکند که سد راه توسعه اقتصادی ایران شده است.
وزیر راه و شهرسازی این روزها یکهتاز میدان نقد سوسیالیسم و نهادهای سوسیالیستی شده و معتقد است تا زمانی که دولت دست از دخالت در بازار برندارد و به رسم قیمتگذاری پایان ندهد، اقتصاد ایران روی توسعه را نخواهد دید و بخش خصوصی توانمندی به وجود نخواهد آمد. آخوندی که دوشنبه گذشته در نشست صبحانه کاری با اعضای اتاق ایران راهی پارلمان بخش خصوصی شده بود، در این دیدار رسماً به برخی از تولیدکنندگان که چشم به جیب دولت دوختهاند، نقد کرد و از آنها خواست روی پای خود بایستند و دست خود را مقابل منابع نفتی دراز نکنند.
این گفته وزیر راه و شهرسازی باعث رنجش برخی از اعضای اتاق که معتقد به اخذ یارانه از سوی دولت هستند، شد تا جایی که محسن جلالپور به عنوان رئیس اتاق ایران پادرمیانی کرد و به کنایه گفت ما هم به رقابتی شدن تولید اعتقاد داریم اما شما که وزارتخانهای دستتان است چرا نتوانستهاید با اندیشههای خود خصوصیسازی واقعی را به وجود آورید و بنگاههای زیرمجموعه آن را خصوصی کنید!
آخوندی نیز در پاسخ گفت او در ترویج این اندیشه تنهاست و در حالی که انحلال دو سازمان حمایت و هدفمندی یارانهها مورد درخواست بخش خصوصی باشد، یک دولتمرد وارد میدان شده و این مطالبه را اعلام میکند.
او با برشمردن تفکرات مارکسیستی و ریشه تاریخی آن در ایران، سوسیالیسم موجود در کشور را جانسخت خواند و گفت ما در اتاق بازرگانی ایران به دنبال رقابت هستیم نه یارانه و اگر اتاق طرفدار نظریه قیمت بر مبنای بازار نباشد و در بعضی مواقع به دنبال منافع باشد، آن موقع باید بپذیرد که سازمان حمایتی هم باشد که برایش تعیین تکلیف کند.
آنچه در اندیشه آخوندی میگذرد رسیدن به اقتصادی رقابتی و آزاد است که سازمانهای سرکوبگر قیمتی را مانع رسیدن به این اقتصاد میداند و معتقد است تا بخش خصوصی واقعی در ایران شکل نگیرد، دخالت دولت در اقتصاد همین آش و همین کاسه خواهد بود. اما آیا در شرایط کنونی که افکار عمومی، قانونگذاران و پوپولیستها از گرانی مینالند و دولت را موظف به جلوگیری از افزایش قیمتها میکنند، فضا برای آزادسازی اقتصاد در ایران مهیا شده است؟
دیدگاه تان را بنویسید