جایگاه ایران در نقشه رفاه جهان کجاست؟
فراتر از ثروت
در سال ۲۰۱۴ میلادی، شاخص رفاه لگاتوم با نگاهی خوشبینانه وعده داد که جهان به مکان مرفهتری تبدیل خواهد شد.
در سال 2014 میلادی، شاخص رفاه لگاتوم با نگاهی خوشبینانه وعده داد که جهان به مکان مرفهتری تبدیل خواهد شد. یک سال بعد، گرچه این وعده محقق شد اما زیرشاخصهای لگاتوم چندان امیدوارکننده نبود؛ جهان ناامنتر هم شده بود. اما چگونه ممکن است جهان ثروتمند، مرفه نباشد؟ لگاتوم پاسخ صریحی برای این پرسش دارد: شاخص رفاه به ما میگوید که داستان پیشرفت بشر، چیزی فراتر از اقتصاد و کسب ثروت است. این شاخص از آن جهت متمایز است که تنها مقیاس جهانی است که رفاه را هم بر مبنای ثروت (wealth) و هم مبتنی بر میزان خوشبختی و آسایش (well-being) محاسبه میکند. در گذشته رفاه یک کشور را تماماً، ناشی از شاخصهای اقتصاد کلان مانند درآمد (GDP یا متوسط درآمد سرانه) میدانستند اما امروز اغلب مردم و صاحبنظران بر این عقیدهاند که رفاه، چیزی فراتر از مجموع ثروت و داراییهای مادی است. رفاه، لذت بردن از زندگی روزمره و امید به ساختن زندگی بهتر در آینده است.
در سالهای اخیر، دولتها، استادان، کسب و کار، و سازمانهای بینالمللی در دنیا توجه خود را به شاخصهایی معطوف کردهاند که تولید ناخالص ملی تنها یکی از آنهاست. این رویکرد متفاوت که به «GDP و فراتر از آن مشهور است» خود به چالشی محرک و انگیزاننده تبدیل شده است. چالشی که برای تحلیل آن، به محققان و متفکران مجربی نیاز است تا شاخص لگاتوم از تحلیل و تفسیر آنان خلق شود. در واقع شاخص رفاه لگاتوم نیاز یک کشور به افزایش درآمد سرانه را به رسمیت میشناسد اما در کنار آن مدعی است کشورها میبایست برای پاسخ به رفاه معنوی و آسایش غیرمادی شهروندان خود نیز بکوشند. شاخص رفاه به ما میگوید کشورها اگر خواهان پیشرفت هستند باید برای شهروندان خود فرصت کسب و کار و آزادی فراهم کنند. این شاخص نشان میدهد دسترسی به خدمات بهداشتی و آموزش کیفی میتواند زیربنایی برای رشد ملل باشد و ثابت میکند که حکومتهای شفاف و کارآمد، خود، شهروندانشان را توانمند میکنند تا بتوانند کنترل زندگی خویش را به دست بگیرند. شاخص رفاه نشان میدهد حمایت در برابر خشونت و سرکوب، و نیز داشتن پیوندهای اجتماعی محکم برای پیشرفت و ارتقای یک جامعه لازم و ضروری است.
به همین سبب است که میتوان گفت شاخص رفاه لگاتوم، مفهوم رفاه ملی را بازتعریف کرده و دامنه آن را به عوامل زیربنایی و مهمی مانند حکومت دموکراتیک، فرصتهای کارآفرینی و حتی همبستگی اجتماعی تعمیم داده است. در این شاخص طیف گستردهای از متغیرهای بهداشتی، آموزشی، کسب و کار، سرمایه اجتماعی و آزادیهای فردی مورد بررسی قرار میگیرد تا یافتههای مطالعه، نقش دقیقتری از رفاه جهان به دست دهد. ضمن آنکه تلاش میکند سیاستگذاران، محققان، رسانهها و عموم مردم را وادارد تا نگاهی جامع به مفهوم رفاه داشته باشند و نحوه ایجاد آن را درستتر درک کنند.
زیرشاخصها و متغیرهای شاخص لگاتوم
تحلیل اقتصادی لگاتوم شامل 89 متغیر است که در زیر هشت زیرشاخص طبقهبندی شدهاند و تنها بر مبنای اندازهگیری این متغیرهاست که لگاتوم توانسته است میزان رفاه کشورها را متفاوت و البته عینیتر از گذشته ارزیابی کند. در این شاخص، هشت زیرشاخص اقتصاد، فرصتهای کسب و کار و کارآفرینی، حکومتداری، آموزش، بهداشت و سلامتی، امنیت و ایمنی، سرمایه اجتماعی و آزادیهای فردی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
■ زیرشاخص رفاه: این زیرشاخص عملکرد کشورها را در چهار حوزه کلیدی ارزیابی میکند: سیاستهای اقتصاد کلان، رضایت و انتظارات اقتصادی، موسساتی برای رشد اقتصادی و میزان کارآمدی بخش مالی.
متغیرهای زیرشاخص اقتصادی عبارتند از: سرمایه سرانه نیروی کار، اندازه بازار، صادرات تکنولوژیهای مدرن، پسانداز خالص ملی، نرخ بیکاری، وامهای جاری، تورم، میزان رضایت از استانداردهای زندگی، غذا و سرپناه کافی، احساس وجود فرصتهای شغلی، انتظارات اقتصادی، فرصتهای شغلی، اطمینان از موسسات مالی، نرخ رشد پنجساله GDP، و میزان و تلاطم سرمایهگذاری مستقیم خارجی.
■زیرشاخص کارآفرینی و فرصتهای کسب و کار: فضای کارآفرینی کشورها، ترویج فعالیتهای نوآورانه و فراهم بودن فرصتهای کسب و کار را اندازهگیری میکند.
هزینههای راهاندازی کسب و کار، فراهمآورندگان خدمات اینترنتی امن، بودجه تحقیق و توسعه (R & D)، پهنای باند اینترنت، توسعه اقتصادی نامتوازن، تلفنهای همراه، میزان ثبت اختراع، صادرات فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی، نرخ تلفن همراه به ازای خانوار، احساس اینکه سخت کار کردن شرایط زندگی را بهبود میبخشد و فضای مناسب برای کارآفرینان متغیرهای این زیرشاخص هستند.
در زیرشاخص حکومتداری نیز عملکرد کشورها در سه حوزه دولت کارآمد و پاسخگو، انتخابات عادلانه و مشارکت سیاسی و حاکمیت قانون مورد بررسی قرار میگیرد.
متغیرهای این زیرشاخص عبارتند از: ثبات دولت، کارآمدی دولت، حاکمیت قانون، مقرراتگذاری، تفکیک قوا، حقوق سیاسی، نوع حکومت، فشارهای سیاسی، تلاش برای رفع فقر، اعتماد به سیستم قضایی، فساد در کسب و کار و دولت، حفاظت از محیط زیست، بهبود محیط زیست، موافقت مردم با دولت، اعتماد به ارتش و اعتماد به صحت انتخابات.
■ شاخص لگاتوم: در زیرشاخص آموزش عملکرد کشورها در سه حوزه دسترسی به آموزش، کیفیت آموزش و سرمایه انسانی را ارزیابی میکند.
متغیرهایی نظیر میزان تحصیل ناخالص در مقطع دوم، نسبت دانشآموزان به معلمان، میزان تحصیل خالص در مقطع ابتدایی، نسبت تحصیل دختران به پسران، تحصیل ناخالص در مقطع سوم، میزان آموزش در مقطع دوم به ازای نیروی کار، میزان آموزش در دبیرستان به ازای نیروی کار، میزان رضایت از کیفیت آموزش و احساس اینکه بچهها فرصت بهرهمندی از نظام آموزشی را دارند، در این زیرشاخص اندازهگیری میشود.
■زیرشاخص بهداشت به بررسی عملکرد دولتها در سه حوزه پیامدهای اصلی بهداشت (هم عینی و هم ذهنی)، زیرساختهای بهداشتی و مراقبتهای پیشگیرانه میپردازد.
متغیرهای این زیرشاخص، نرخ مرگ و میر نوزادان، امید به زندگی، نرخ ایمنسازی علیه دیفتری، سیاهسرفه و کزاز، نرخ ایمنسازی علیه سرخک، شیوع بیماری سل، سوءتغذیه، بودجه سرانه بهداشت، رضایت از بهداشت و سلامتی، سطح اضطراب، میزان رضایت از زیباسازی محیط، استراحت کافی، تختخوابهای بیمارستانی، کیفیت آب، سیستم فاضلاب، امید به زندگی مبتنی بر سلامتی، مرگ و میر ناشی از بیماریهای تنفسی، و مشکلات سلامتی گزارش شده هستند.
■ زیرشاخص امنیت و ایمنی عملکرد کشورها را از دو منظر بررسی میکند: امنیت ملی و ایمنی فردی.
متغیرهایی نظیر اعتراضات گروهی، آوارگان و اشخاص بیسرپناه داخلی، خشونتهای سیاسی از سوی دولت، سرقت دارایی افراد، تجاوز، قدم زدن ایمن در شب به تنهایی، توانایی اظهارنظر سیاسی بدون ترس، بیثباتی جمعیتشناختی، مهاجرت شهروندان، و تلفات ناشی از جنگهای داخلی در ذیل این زیرشاخص بررسی میشوند.
■زیرشاخص آزادیهای فردی به بررسی عملکرد دولتها در تضمین آزادیهای فردی و تشویق و حمایت تحملپذیری و مدارای اجتماعی اختصاص دارد. مدارا با مهاجران، مدارا با گروههای اقلیت، آزادیهای مدنی و حق انتخاب و میزان رضایت از حق انتخاب آزاد متغیرهای این زیرشاخص هستند.
■ زیرشاخص سرمایه اجتماعی نیز عملکرد کشورها در دو حوزه همبستگی و مشارکت اجتماعی و شبکههای خانوادگی و اجتماعی را میسنجد. احساس دریافت حمایت اجتماعی، نرخ مشارکت داوطلبانه در امور، کمک به افراد غریبه، کمکهای خیریه، سرمایه اجتماعی، ازدواج و التزام به مذهب نیز متغیرهایی هستند که در ذیل این زیرشاخص اندازهگیری میشوند.
در رتبهبندی شاخص رفاه 2015، نروژ به دلیل سطح بالای آزادیهای فردی و کیفیت مراقبتهای پزشکی و بهداشتی و همچنین پیوندهای مستحکم اجتماعی شهروندان، رتبه اول رفاه را در جهان از آن خود کرد. سوئیس، دانمارک، نیوزیلند و سوئد نیز به ترتیب مقامهای دوم تا پنجم مرفهترین کشورهای جهان را به نام خود رقم زدند. این فهرست با جمهوری آفریقای مرکزی پایان میپذیرد که برای دومین سال پیاپی، رده 142 فهرست را از آن خود کرد.
وضعیت زیرشاخصهای رفاه در ایران
در شاخص رفاه 2015، ایران با یک پله ارتقا به نسبت سال قبل، در میان 142 کشور جهان در رتبه 106 ایستاد. بر مبنای زیرشاخصهای لگاتوم، ضعیفترین رتبه کشور مربوط به آزادیهای فردی (131) و بهترین رتبه مربوط به آموزش (65) بود. یافتههای کلیدی این موسسه در مورد ایران پروفایلی با ویژگیهای زیر برای کشور رقم زده است:
■ هزینه راهاندازی کسب و کار 1 /3 درصد از سرانه درآمد ناخالص ملی است.
■ تنها 25 درصد از ایرانیان معتقدند اکنون زمان مناسبی برای یافتن کار است.
■ 5 /49 درصد بر این باورند که ایران جای مناسبی برای زندگی و پذیرش مهاجران است.
■ 8 /77 درصد معتقدند فساد در کسب و کار / دولت رواج دارد.
■ نسبت دانشآموزان به آموزگاران 7 /25 است.
■ 6 /64 درصد از مردم میگویند هنگام نیاز میتوانند روی کمک دیگران حساب کنند.
رتبه شصت و پنجم جهان برای زیرشاخص آموزش را میتوان رتبه قابل قبولی دانست. بررسی یافتههای لگاتوم در مورد متغیرهای این زیرشاخص نشان میدهد ایران از نظر میزان شاغلان به تحصیل در هر سه مقطع ابتدایی / متوسطه اول و متوسطه دوم در مقایسه با متوسط جهانی امتیاز بالاتری دارد. نرخ تحصیل در این سه مقطع به ترتیب 7، 5 /15 و 4 /8 درصد بالاتر از میانگین جهانی است. نسبت دانشآموزان به معلمان نیز 2 /1 از متوسط جهانی بالاتر است. 8 /61 درصد از پاسخگویان به مطالعه لگاتوم اعلام کردهاند که از کیفیت آموزش راضی هستند و 2 /72 درصد نیز معتقدند بچهها از فرصت آموختن بهرهمند هستند. گرچه در این شاخص میزان و کیفیت آموزش عالی مورد بررسی قرار نگرفته است اما در مقایسه با سایر زیرشاخصها میتوان گفت عملکرد کشور در حوزه آموزش امیدوارکننده است.
پس از آموزش میتوان به بخش بهداشت و سلامت کشور نیز امیدوار بود. با وجود آنکه این بخش در طول سالهای تحریم، محدودیتها و فشارهای بسیاری را متحمل شده است اما با کسب رتبه 67، بهترین زیرشاخص رفاهی کشور را به نام خود کرده است. دستاورد بخش بهداشت کشور در حوزه ایمنسازی علیه بیماریهای عفونی مانند سرخک، سیاهسرفه و کزاز یک سر و گردن از میانگین جهانی بالاتر است. شیوع سل نیز بسیار پایینتر از میزان جهانی است و سرانه بودجه بخش بهداشت نیز با جهان قابل رقابت است. امید به زندگی و رضایت از سلامت فردی در سطح قابل قبولی قرار دارد و دو متغیر مهم مرگ و میر نوزادان و سوءتغذیه بسیار کمتر از میانگین دیگر کشورهای جهان است. اما آنچه مشخص است ایران از دو متغیر میزان اضطراب (59 درصد) و تختهای بیمارستانی (1 /0) امتیاز قابل قبولی کسب نکرده و تا رسیدن به میانگین جهانی راه زیادی در پیش دارد.
رتبه 105 برای زیرشاخص اقتصادی اما، به نظر میرسد مجموعهای از بیم و امید برای کشور به همراه دارد. نرخ رشد سرانه GDP در قیاس با متوسط جهانی (7 /0 در مقابل 7 /1 درصد) چندان امیدوارکننده نیست. اما در مقابل پسانداز ناخالص ملی و میزان اعتماد به موسسات مالی قابل قبول به نظر میرسد. متغیرهایی نظیر نرخ سرمایهگذاری خارجی، صادرات تکنولوژیهای مدرن، نرخ تورم (2 /17 در مقابل 4 /4 درصد)، اندازه بازار، وامهای در جریان و نرخ بیکاری همگی در مقایسه با میانگینهای جهانی در شرایط نامطلوبی قرار دارد. نقطه روشن متغیرهای اقتصادی، امید به بهبود اقتصاد است که فاصله چندانی با متوسط جهانی ندارد (9 /1 در مقابل 2 درصد).
از نظر چهار زیرشاخص سرمایه اجتماعی، ایمنی و امنیت، حکومتداری و آزادیهای فردی اما، ایران در وضعیت قرمز قرار دارد. رتبههای 115، 120، 122 و 131 جهان برای این چهار حوزه میتواند نگرانکننده و البته هشداری برای دولتمردان و تصمیمسازان باشد.
در زیرشاخص آزادیهای فردی بیشترین فاصله از متوسط جهانی در میزان آزادیهای مدنی به چشم میخورد. ضمن آنکه میزان رضایت شهروندان از آزادی انتخاب نیز فاصله معناداری با میانگین دیگر کشورها دارد. البته جای امیدواری است که بیش از نزدیک به نیمی از شهروندان، ایران را برای مهاجران جای مناسبی میدانند و 66 درصد نیز معتقدند کشور مکان مطلوبی برای اقلیتهای قومی است.
در زیرشاخص حکومتداری نیز برخی متغیرها نگرانکننده است. گرچه میزان اعتماد مردم به درستی انتخابات، نیروهای نظامی و سیستم قضایی همچنین دولت ملی بیش از 50 درصد است اما در متغیرهایی مانند ثبات دولت، نوع دولت، احساس رواج فساد در کسب و کار / دولت، کیفیت مقررات و حاکمیت قانون فاصله قابل توجهی با میانگین جهانی مشاهده میشود.
در مطالعه لگاتوم، متغیرهای زیرشاخص ایمنی و امنیت نیز پاسخ مطلوبی دریافت نکردهاند. اعتراضات گروهی، مهاجرت شهروندان، سرقت داراییهای افراد در سال گذشته، و میزان افراد بیسرپناه و آواره همگی از میانگین جهانی بالاتر هستند. ایران از منظر این شاخص، تنها در میزان جراحات ناشی از جنگهای داخلی، خشونتهای سیاسی دولت و ثبات جمعیت شناختی توانسته است نمره قابل قبولی کسب کند.
در متغیرهای زیرشاخص سرمایه اجتماعی، کمکهای مردمی به موسسات خیریه، اقدامات داوطلبانه و درصد ازدواج از میانگین جهانی بالاتر است اما ناباورانه میتوان دید میزان التزام شهروندان به امور مذهبی (بر مبنای میزان مراجعه به مراکز مذهبی در طول هفته) و نیز اتکای آنان به کمک خانواده یا سایرین در مواقع نیاز از متوسط دیگر کشورهای جهان پایینتر است. شگفتآور آنکه تنها 6 /10 درصد از مردم کشورمان معتقدند میتوانند به هموطنان خود اعتماد کنند؛ در حالی که میانگین این متغیر در جهان، 2 /24 درصد است.
دیدگاه تان را بنویسید