شاخصهای عملکرد
رتبهبندی رتبهها
وزیران آموزش و پرورش در سراسر جهان در فرصت منتهی به گزارش برنامه OECD برای ارزیابی بینالمللی دانشآموزان(پیزا PISA) که هر سه سال یک بار منتشر میشود و عملکرد علمی دانشآموزان ۱۵ساله را در چندین کشور رتبهبندی میکند لرزه بر اندامشان افتاد.
وزیران آموزش و پرورش در سراسر جهان در فرصت منتهی به گزارش برنامه OECD برای ارزیابی بینالمللی دانشآموزان (پیزا PISA) که هر سه سال یک بار منتشر میشود و عملکرد علمی دانشآموزان 15ساله را در چندین کشور رتبهبندی میکند لرزه بر اندامشان افتاد. کشورهایی که خوب عمل کردهاند میتوانند انتظار افتخارآفرینی داشته باشند؛ اولین رتبهبندی پیزا در سال 2001 منتشر شد و با قرار دادن فنلاند سر به زیر، در هر درس در نزدیک جایگاه اول، جهان را شگفتزده کرد و آن را به بازبینی اجباری برای هر سیاستگذار آموزش که از خود متشکر است، بدل ساخت. وضعیت ضعیف آلمان به اصلاحات ملی در مدارس و تهیه یک برنامه فدرال در حمایت از آموزش با بودجه چهار میلیارد یورو (پنج میلیارد دلار) تبدیل شد.
این گزارش تاثیری مشابه بر شاخص سهولت انجام کسب و کار بانک جهانی گذاشت. هدایای دولت به سرمایهگذاران همیشه موارد مهم را نشان میدهد (به این شرط که اعداد ارزش فخرفروشی داشته باشند). گزارش قاچاق انسان (TIP) که توسط وزارت امور خارجه آمریکا تدوین شده هرساله دولتها را بر اساس تمایل درکشده از سوی آنها برای مبارزه با قاچاق انسان رتبهبندی میکند. عملکرد بد، نام کشور را لکهدار میکند و میتواند به معنای از دست دادن کمک و سرمایهگذاری باشد.
چنین شاخصهای عملکردی که موضوعات اجتماعی یا نتایج یک خطمشی را در کشورهای دیگر با ترکیب کردن مقیاسهای مرتبط، به شکل یک نمره واحد برای هر کدام رتبهبندی میکند در حال رونق گرفتن است. اعداد آنها در طول دو دهه گذشته بالا رفته است. برای بسیاری از مسائل، شاخصهای رقیب اکنون باید آن را از میدان به در کند. جودیث کِلِی از دانشگاه دوک که تاثیر شاخصهای جهانی را بر سیاست مطالعه میکند، میگوید «اعداد، رتبهها و ردهبندیها توجه مردم را جلب و پردازش اطلاعات را آسان میکند». رتبهها مانند آتش در وب گسترش مییابد: بعضی از آنها بیش از یک میلیون بار به صورت آنلاین ذکر شده است.
بهترین شاخصها موشکافانه هستند (مثلاً پیزا دهها مقیاس فرعی استانداردشده را با هم ترکیب میکند و اخطارهای آماری میدهد). اما دیگر شاخصها بر مبنای ارقام غیرقابل اعتمادی هستند که در کشورهای مختلف به روشهای متفاوتی محاسبه میشوند. و انتخاب اینکه کدام شاخصها را بگنجانیم اغلب به معنای تعیین دقیق مفاهیم غیر قابل اعتماد و انجام قضاوتهای ذهنی است. یک شاخص دموکراسی، آزادی یا شادی به معنای نسبت دادن اعداد انکارناپذیر به عادلانه بودن انتخابات، سنجش آزادیهای مدنی در برابر حقوق اقتصادی، یا تصمیمگیری درباره میزان اتکا به نظرسنجیهاست.
شاخص هر طور که محاسبه شود، رایدهندگان تمایل به این نتیجهگیری دارند که وضعیت کشور حداقل تا حدی ناشی از سیاستهای دولت است - و دولتها حداقل وقتی کار خود را خوب انجام میدهند با این سخن موافقاند. اما این رابطه علی و معلولی هر چه بیشتر دارد به سوی دیگر میرود. آقای کِلِی میگوید «رتبهبندیها و درجهبندیها میتواند ابزارهای قدرتمندی هم در بدنام کردن و هم تاثیرگذاری باشد». او به همراه بث سیمونز از دانشگاه هاروارد دریافتند که یک دلیل بزرگ برای افزایش یکباره شاخصها استفاده فزاینده از آنها توسط دولتها، سازمانهای مردمنهاد و مبارزان برای شکلدهی به قوانین جدید و تصویب آنهاست.
اعدادی که اهمیت دارند
مهمترین مطالعه موردی محققان، TIP است که نخستین بار در سال 2001 منتشر شد. گزارش سالانه آن سال، 79 کشور را تحت پوشش قرار داده بود؛ اکنون حدود 190 کشور را رتبهبندی میکند. TIP با اهمیت زیادی که برای داشتن قوانین ضد قاچاق انسان در کشورها قائل میشود، از طریق ایجاد جریمههای کیفری حرکتی جهانی به سوی پرداختن به این مشکل به راه انداخته است. کشورهایی که در این رتبهبندی مد نظر قرار گرفتند بیش از کشورهای ذکرنشده احتمال داشت قوانینی را علیه قاچاق انسان تصویب کنند؛ کشورهایی که در فهرست پیگیری آن قرار گرفتند بیش از کشورهایی که در این لیست نبودند احتمال داشت آن را انجام دهند.
به نظر میرسد دلیل بزرگ این باشد که دولتها این اهمیت را احساس کردهاند. پوشش رسانهای قاچاق انسان در کشورهایی که در این شاخص قرار گرفتند به طور چشمگیری افزایش یافت اما در کشورهای دیگر تغییری نداشت. ترس از رسوایی نیز دخیل بود. در گزارش وزارت کشور پاکستان که در سال 2010 منتشر شد تلاشهای دولت برای خروج از فهرست پیگیری TIP «قابل توجه» توصیف شد -این گزارش میگوید تلاشها «اعتبار پاکستان را در جهان افزایش داد».
تمام اینها TIP را به مثال خوبی از شاخص عملکرد به عنوان یک ابزار قدرت نرم تبدیل کرده است. این شاخص برای بعضی نشاندهنده این خطر است که شاخصها سادهانگارانهاند و تنها از هشدارهای دادهای فراتر میروند. نیل هوارد از موسسه دانشگاه اروپا در فلورانس میگوید ارقام خام آن دست دوم و غیر قابل اعتماد است و از کشوری به کشور دیگر قابل مقایسه نیست؛ مثلاً آنها برای تعقیب قضایی به قوانین کاملاً متفاوت در مکانهای متفاوت رجوع میکنند. او میگوید تاثیر TIP «هیچ نسبتی با کیفیت دادههایی که بر مبنای آنهاست، ندارد». دیگر کارشناسان استدلال میکنند انگیزهای که برای کشورها ایجاد میکند تا قاچاق انسان را برآورد کنند زیاد به این موضوع که اجرای قانون کجا ضعیف است و دلایل اقتصادی مهاجرت برای کار قوی است، نمیپردازد.
قاچاق انسان همچنین نمونهای از یک جریان دیگر است: تکثیر شاخصها در کپیهای مشابه. وقتی اندرو فورست (یکی از ثروتمندان استرالیا) تصمیم گرفت به موضوع بردهداری نوین بپردازد، بیل گیتس توصیهای ساده برای او داشت: راهی برای به کمیت درآوردن آن پیدا کن، چون «اگر نتوانی آن را بسنجی، پس اصلاً وجود ندارد». نتیجه آن تهیه شاخص جهانی بردهداری بود که بر اساس رواج بردهداری 160 کشور را رتبهبندی میکند و به طور گسترده تعریف شده است تا قربانیان قاچاق انسان، کارگران اجباری و ازدواج دختربچهها را در خود بگنجاند.
این رتبهبندی توجه گستردهای را به خود معطوف داشت و برآوردهایش از تقریباً 30 میلیون نفر که در سراسر جهان به بردگی کشیده شدهاند به سرخط خبرهای جهان تبدیل شد، اما به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. آقای هوارد میگوید مانند TIP، این شاخص بر اساس دادههای غیر قابل اعتماد است که اعلام 10 کشور به عنوان بدترین کشورها و توبیخ آنها را ناعادلانه میکند. در میان این 10 کشور بِنین قرار دارد که مطالعات و مصاحبههای میدانی که خودش با قربانیان احتمالی انجام میدهد حاکی از این است که بردهداری بسیار کمتر از آن چیزی است که این شاخص ادعا میکند.
و برای کشورهایی که تاکنون کسی برای برآورد بردهداری اقدام نکرده، از ارقام مربوط به دیگر کشورها استفاده شده است. مثلاً نرخ رواج بریتانیا برای ایرلند و ایسلند و نرخ آمریکا برای چند کشور اروپای غربی از جمله آلمان به کار گرفته شد. رونال ویتزر از دانشگاه جرج واشنگتن از طریق روششناسی این جایگزینها را «بیمنطق» توصیف کرده است. آقای هوارد میگوید چنین شاخصهایی «گردونهای از دادههاست که واقعاً داده نیست. اهداف ممکن است درست باشند، اما جنجالطلبی کمکی نمیکند».
منبع:اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید