اصحاب رسانه مجاز به فعالیت اقتصادی هستند؟
معاملهگری خبرنگاران
پیش از آنکه کلمه به کلمه اخبار و گزارشها به دست مردم برسد، در اختیار خبرنگاران قرار میگیرد.
پیش از آنکه کلمه به کلمه اخبار و گزارشها به دست مردم برسد، در اختیار خبرنگاران قرار میگیرد. این اطلاعات هرکدام ارزش خاص خود را دارد. گاهی این اطلاعات آنقدر ارزش دارند که بازارهای حساستر مانند بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار میدهند. وقتی خبری درباره آزادسازی قیمت محصولی 24 ساعت قبل از انتشار در روزنامه و مطلع شدن مردم، در اختیار خبرنگار باشد میتوان فهمید که خبرنگار چقدر زودتر به اطلاعات دست اول، دست مییابد. حال در این شرایط اگر خبرنگاران نخواهند چنین خبری منتشر شود شاید اصلاً مردم از این موضوع مطلع نشوند. اما چه میشود که شاید برخی اخبار از این جنس منتشر نمیشوند؟ آیا اصلاً این موضوع میتواند ریشه در نوع رفتار خبرنگاران داشته باشد؟ مگر برای خبرنگاران چه نفعی دارد که برخی از این اخبار منتشر نشوند؟ این جنس سوالات وقتی جدیتر میشود که خبرنگاران بخواهند خود فعالیت اقتصادی داشته باشند. فعالیتهایی که مورد نقد برخی از همصنفان آنهاست. در کنار آنها، برخی استادان روزنامهنگاری نیز اینچنین فکر میکنند. از نگاه آنها فعالیتهای اقتصادی خبرنگاران مانند سهامداری، باعث میشود که آنها آزادانه به کار خود نپردازند.
شاید به همین دلیل هم باشد که در برخی رسانههای معتبر خارجی تعهداتی نانوشته برای خبرنگاران وجود دارد که حداقل در حوزه خبری که مشغول به کار هستند فعالیت اقتصادی نکنند. با وجود این، از نگاه برخی روزنامهنگاران ایرانی، تا زمانی که خبرنگاران و روزنامهنگاران ایرانی از امنیت شغلی مناسبی بهرهمند نباشند یکی از راههای تامین معیشت آنها فعالیتهای اقتصادی خواهد بود که اطلاعات آنها میتواند به این کار آنها کمک کند. این موضوع حتی در برخی کشورهای کمتر توسعهیافته نیز پذیرفته شده است. در این کشورها حتی توصیه میشود که روزنامهنگاران برای اینکه بتوانند مستقلانه کار کنند و مشکلات مالی در کیفیت کارهای آنها اثر منفی نگذارد با اتکا به فعالیتهای اقتصادی خود معیشت خود را تامین کنند. البته از نگاه برخی آن وقت دیگر کار در رسانه شغل اصلی و حرفهای خبرنگاران و روزنامهنگاران نخواهد بود. چرا که از نگاه برخی استادان روزنامهنگاری شغل روزنامهنگاری زمانی برای فرد شغل و کار حرفهای او خواهد بود که منبع اصلی تامین درآمدهایش از طریق این شغل باشد. به اعتقاد آنها آن وقت میتوان از روزنامهنگارانی که این کار حرفهای را انجام میدهند
انتظار داشت که رفتار حرفهای روزنامهنگاری را رعایت کنند و به مسوولیتهای اجتماعی خود پایبند باشند.
اما وضعیت رسانههای ایران چطور باید باشد که روزنامهنگاران مستقلتر عمل کنند؟ آیا این فعالیتهای اقتصادی به استقلال مالی آنها کمک میکند یا استقلال کاری آنها را زیر سوال میبرد؟ اصلاً اگر این موضوع پذیرفته شود که آنها میتوانند فعالیت اقتصادی داشته باشند این کار آنها تا چه حد مجاز است؟ و اگر هم این موضوع در اخلاق حرفهای روزنامهنگاران پذیرفتهشده نیست، علل آن چیست؟ و آن وقت باید چه اتفاقات دیگری بیفتد که آنها بتوانند به این تعهد خود پایبند باشند؟ اصلاً اگر مطبوعات در هر لحظه از شبانهروز امکان توقیف داشته باشند و خبرنگاران و روزنامهنگاران میتوانند برای آینده خود برنامهریزی مالی کنند و میتوان انتظارات اینچنینی داشت؟ در مورد هرکدام از این ابهامات و سوالات روزنامهنگاران و استادان این عرصه نظرات متفاوتی دارند که پاسخ به آنها شاید بتواند مقدمهای برای مطرح کردن موضوع جدیدی در رسانهها باشد که تاکنون در عرصه آسیبشناسی رسانهها کمتر به آن توجه شده است.
دیدگاه تان را بنویسید