تهدیدی برای بیطرفانه نوشتن
در سالهای حضورم در رسانهها و تجربههایی که داشتهام روزنامهنگاری را ندیدم که فعالیت اقتصادی داشته باشد.
در سالهای حضورم در رسانهها و تجربههایی که داشتهام روزنامهنگاری را ندیدم که فعالیت اقتصادی داشته باشد. به نظر بنده اصلاً روزنامهنگاران با حقوقهای پایینی که دارند پتانسیل چنین سرمایهگذاریهایی را ندارند که بخواهیم این مساله را بپذیریم و بعد هم در مورد آن به بحث و بررسی بپردازیم. با وجود این، اگر هم چنین اتفاقی بیفتد آسیبی که متوجه این موضوع میشود بیش از آنکه مربوط به روزنامهنگار باشد، به رسانه ارتباط پیدا میکند.
در واقع فعالیت اقتصادی خبرنگاران که البته بنده هنوز چنین چیزی را شاهد نبودم بیش از روزنامهنگار، رسانه را متاثر میکند. شاید برای روزنامهنگار اتفاقی نیفتد اما موجب میشود که آن روزنامهنگار برای ابد نسبت به شرکت یا نهادی که مثلاً سهم آن را در اختیار دارد و از سود و ضرر کردن آن متاثر میشود وابستگی پیدا کند و این باعث میشود که آن روزنامهنگار یا خبرنگار بیطرفی خود را از دست دهد.
البته باز هم اشاره میکنم که این موضوع اما و اگرهای بسیاری دارد و اگر ما چنین فرض کنیم که چنین چیزی وجود دارد و این موضوع آنقدر مسالهساز است که به صورت مبسوط به آن باید پرداخت آن وقت باید اشاره کنم که با این اتفاق ممکن است روزنامهنگار و رسانه استقلال خود را از دست بدهند. به نظر بنده اگر روزنامهنگار یا خبرنگاری سهامدار شرکت یا موسسهای شود ممکن است چالشهایی به وجود آید و آن وقت روزنامهنگار بیطرفی خود را از دست میدهد و با این اتفاق اعتبار رسانه خود را هم زیر سوال میبرد.
در عین حال باز هم اشاره میکنم که بنده هنوز روزنامهنگاری را که فعالیت اقتصادی کند مشاهده نکردهام اما اگر این چنین موضوعی وجود داشته باشد آسیبهای خاصی دارد که مهمترین آن از بین رفتن اعتبار رسانهای است که خبرنگارش به واسطه فعالیت اقتصادی که دارد استقلال و بیطرفی مورد نیاز برای کار روزنامهنگاری را نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید