تاریخ انتشار:
گفتوگو با نخستین بانوی پرورشدهنده کروکودیل در ایران
دوست ندارم آخرین باشم
۲۹ساله است و اهل اصفهان. «مژگان روستایی» جامه کارآفرینی را زمانی به تن کرده که تنها ۲۳ سال داشت.
29ساله است و اهل اصفهان. «مژگان روستایی» جامه کارآفرینی را زمانی به تن کرده که تنها 23 سال داشت. یعنی علاوه بر «تنها پرورشدهنده کروکودیل» عنوان جوانترین بانوی کارآفرینی ایرانی را نیز باید به او داد. این بانوی کارآفرین در پاسخ به تمام پرسشها لحظهای از همسرش غافل نمیشود. میگوید، همسرش «بهروز سالاروند» پا به پای او برای به ثمر نشاندن این پروژه تلاش کرده است. میرزایی در «جزیره قشم» به کار پرورش کروکودیل مشغول است و این گفتوشنود نیز تلفنی میسر شد.
در یک یا دو سال گذشته، از شما به عنوان تنها کسی که با ایده پرورش کروکودیل وارد فضای کسب وکار در ایران شده یاد میشود. راهاندازی مزرعه پرورش کروکودیل پیشنهاد شما بود یا همسرتان؟
در یک یا دو سال گذشته، از شما به عنوان تنها کسی که با ایده پرورش کروکودیل وارد فضای کسب وکار در ایران شده یاد میشود. راهاندازی مزرعه پرورش کروکودیل پیشنهاد شما بود یا همسرتان؟
پیشنهاد را من دادهام. ما هر دو شاغل بودیم. اما در ابتدا به دلیل پیگیری مجوزها من مجبور شدم شغلم را ترک کنم و سپس همسرم مجبور شد استعفا دهد تا با هم کار را ادامه دادیم.
چرا کروکودیل؟
به دلیل علاقهای که به کروکودیل داشتم؛ این کار را شروع کردم. کروکودیل را هم به این دلیل انتخاب کردهام که بسیار صبور است و زندگی جالبی دارد. در ایران پرورش کروکودیل سابقه نداشت. شاید نیاز بود که یک صنعت جدید به صنایع کشور اضافه شود. پرورش کروکودیل نوآوری محسوب میشود و صنعتی ارزآور است. ضمن اینکه، اشتغالزا هم هست. پس از آنکه اعلام شد پرورش این موجود و همچنین پوست آن برای تهیه لباس حلال است کار را شروع کردیم.
کروکودیلها ممکن است، از نظر شما جانورانی صبور و دوستداشتنی باشند؛ اما به هر حال جزو جانوران وحشی هستند. از کار کردن با آنها نمیترسید؟
هر جانوری قلق دارد. یعنی برخورد با آنها راهحل دارد. البته منکر خطرناک بودن کروکودیلها نیستم. کروکودیلهای کوچک ترسی ندارد. اما هنگامیکه برای کنترل کردن کروکودیلهای بالغ میروم، چند نفر نگهبانی میدهند و هیچگاه برای کنترل این جانوران به تنهایی وارد محوطه نمیشوم.
چرا قشم را برای پرورش کروکودیل انتخاب کردید؟
کروکودیل ما را مجبور کرد که قشم را انتخاب کنیم. کروکودیل یک موجود گرمزیست است و باید در یک محیط گرم و مرطوب زندگی کند. به این دلیل مجبور شدیم به جنوب کشور کوچ کنیم. آمدیم قشم را دیدیم و از امکانات این منطقه خوشمان آمد.
پیش از این در مصاحبههایتان گفتهاید که سرمایه اجرای این پروژه 400 میلیون تومان بوده است، برای تامین سرمایه مورد نیازتان با مشکلی مواجه نشدید؟ این پرسش را از آن جهت مطرح میکنم که تامین سرمایه یکی از اصلیترین موانع زنان کارآفرین برای شروع کسب و کار اعلام میشود.
خانه و ماشین و هر چه داشتیم فروختیم تا پولش را سرمایه کارمان کنیم. حدود 400 میلیون تومان سرمایه را صرف این پروژه کردیم که حدود 100 میلیون تومان هم بانک کشاورزی به عنوان وام به این پروژه اختصاص داد. حتی برای تسهیلات 100 میلیون تومانی سند دو خانه یکی در تهران و دیگری در اصفهان را در رهن بانک گذاشتهام. من و همسرم اولین کسانی بودیم که نسبت به پرورش کروکودیل اقدام میکردیم و این اولین بودن، مشکلات بسیاری را برای ما به وجود آورد. در این زمینه هیچ بررسی وجود نداشت و ادارات در این زمینه اطلاعاتی در دست نداشتند و این ناآشنایی زمان طولانی را از اجرای این پروژه تلف کرد. اما همه این موارد دیگر تمام شده است. من و همسرم با یکدیگر این کار را شروع کردیم و به این دلیل، مشکلاتی را که ممکن است زنان کارآفرین با آن مواجه شوند لمس نکردم. همسرم پا به پای من برای پیشرفت این پروژه تلاش کرده است.
بعد از چند سال موفق شدید مجوز بگیرید و کار را شروع کنید؟
از شروع تحقیقات تا دریافت مجوزها و در نهایت ساخت مزرعه، حدود سه سال به طول انجامید. اما یکی از مسائلی که در آن زمان بسیار آزاردهنده بود این بود که همه چنین تصور میکردند که صرفاً برای گرفتن وام تلاش میکنیم. میگفتند، اینها آمدهاند وام را بگیرند و بروند. این ذهنیت منفی در تعدادی از ادارات که برای دریافت مجوزها به آنها مراجعه میکردیم وجود داشت. البته نمیتوانستیم ثابت کنیم که چنین قصدی نداریم. اما فکر میکنم امروز به این نتیجه رسیدهاند که ذهنیت نادرستی داشتهاند و ما حدود چهار برابر مبلغی را که به عنوان تسهیلات به این طرح اختصاص دادهاند برای تکمیل آن هزینه کردیم. البته دیگر دوست ندارم به موانعی که در گذشته با آن دست و پنجه نرم کردهام فکر کنم. مشکلاتی که ما برای دریافت مجوز با آن مواجه شدیم، خوشبختانه اکنون برای دیگران وجود ندارد. به این دلیل که بسیاری از مراحل که نیاز به مطالعه و بررسی داشت طی شده است. اما فراموش نکنیم، مشکلاتی که ممکن است برای دیگران نیز مانع ایجاد کند، رویهای است که بانکها در قبال فعالان اقتصادی در پیش میگیرند. بانکها حرف خود را میزنند و این روی طرح اثر میگذارد. برای مثال
شیلات که مجوز پرورش کروکودیل را صادر کرده است، به بانک اعلام میکند طرح دارای تاییدیه است و مشمول دریافت تسهیلات. اما بانک برای اعطای این تسهیلات، طرح را بالا و پایین میکند. به هرحال، سنگاندازی بانکها مشکل مشترک اغلب کارآفرینان است. از سوی دیگر، کاغذبازیهای اداری وقت بسیاری از کارآفرینان را تلف میکند. اما مشکل دیگر این است که کارآفرینان پیش از آنکه طرح خود را به نتیجه نرساندهاند، باور نمیشوند و شایسته است، کسی که میخواهد کاری را شروع کند، از همان ابتدا باور شود و شاهد رفتار درست باشد و راهکارهای صحیحی در دستگاههای اجرایی به او پیشنهاد کنند. ما مجبور بودیم هم راهکار ارائه دهیم و هم برنامهریزی کنیم. این نوع مسائل میتواند مانع یک کارآفرین شود. یکی از مسوولان در یکی از ادارات دولتی وقتی سماجت ما را میدید، میگفت شما یا خیلی پولدارید یا خیلی بیعقل هستید. او حالا به مزرعه سر میزند و شاید از گفته خود پشیمان شده باشد.
صاحب نظران حوزه اقتصاد، مهمترین شاخصه یک کارآفرین را «نوآوری» میدانند؟ با این تعریف آیا میتوان شما را در شمار کارآفرینان قرار داد؟
ما تلاش کردیم که در چارچوب این تعریف قرار بگیریم. به این دلیل که اولین مزرعه پرورش کروکودیل را ایجاد کردهایم. برای پیشبرد این پروژه، برنامهای 10ساله تعریف کردیم که اکنون براساس این برنامه حرکت میکنیم. براساس این برنامهریزی قرار بود کروکودیل مولد وارد کشور کنیم و پس از آن پوست را به چرم تبدیل کنیم. این مرحله برای ما بسیار مهم بود که بتوانیم در ایران چرم کروکودیل را تولید کنیم. خوشبختانه شرکت چرم شهر ورامین این مرحله را بر عهده گرفت و پوست کروکودیل را دباغی کرد. این شرکت، چرمی با کیفیت بسیار بسیار بالا به ما تحویل داد. در عین حال، تلاش میکنیم از خواص پزشکی کروکودیل هم استفاده کنیم که البته در این بخش نتوانستهایم کاری از پیش ببریم. امیدوارم در سالهای آینده بتوانیم خواص پزشکی کروکودیل را هم به کشور عرضه کنیم. ضمن اینکه این مجموعه به طور مستقیم برای10 نفر اشتغال ایجاد کرده است. اما به طور غیرمستقیم در بخش گردشگری و هم در بخش مزرعه، افراد بسیاری را ارتزاق میکند؛ متولیان تورهای گردشگری، رانندگان و در بخش صنعتی نیز صیادان بسیاری که برای کروکودیلها ماهی میآورند.
چه خواصی؟
نتایج آزمایشهایی که روی خون کروکودیل صورت گرفته نشان داده است خون این موجودات میتواند در طول 10 دقیقه، ویروس ایدز را نابود کند. این آزمایش که خارج از ایران صورت گرفته است، نشان میدهد آنتیبیوتیکی که در خون کروکودیل وجود دارد، چنان قوی است که میتواند این ویروس را از بین ببرد. این دستاورد بزرگی است که البته در خارج از کشور نیز هنوز به مرحله تولید دارو نرسیده است و در مرحله آزمایشگاهی است. اما یکی از علاقهمندیهای من این است که روی این موضوع کار کنم. البته شاید فعالیت در این زمینه به این دلیل که نیازمند همکاری چند نهاد است اندکی دشوار به نظر برسد.
شما و همسرتان به هر حال، نخستین کسانی بودید که در این مسیر قدم گذاشتهاید، سرمایهای هم که صرف پرورش کروکودیلها کردهاید، اندک نبوده است، چگونه تن به این ریسک دادید؟
زمانی که قصد داشتیم این پروژه را اجرا کنیم، قیمت ملک در ایران ناگهان دو برابر شده بود. حتی افراد بسیاری توصیه کردند که از انجام این طرح انصراف دهیم؛ میگفتند به جای اجرای این ایده، خانه بخرید و پولتان را در بازار مسکن سرمایهگذاری کنید. شاید اگر در آن زمان توصیه اطرافیانمان را به اجرا در میآوردیم سود بیشتری عایدمان میشد اما نام سرمایهگذاری در بخش ملک و مستغلات، کارآفرینی و اشتغالزایی نبود. دوست داشتیم کاری را انجام دهیم که در کنار ما دیگران هم بهرهمند شوند. ریسک آن بالا بود. اما با برنامه پیش رفتیم و خوشبختانه موفق شدیم.
این برنامه چگونه تهیه شد. به هر حال پیش از شما فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. آیا به تجربیات سایر کشورها مراجعه کردید و به طور کلی با چه پشتوانهای این پروژه را اجرا کردید؟
ما به کشورهای مختلفی سفر کردیم که از تجربه پرورش کروکودیل برخوردار بودند. مانند مالزی و تایلند که در این زمینه پرقدرت هستند. به این ترتیب دوره پرورش کروکودیل را در مالزی گذراندیم و پس از آن پرورش را شروع کردیم. در سال 1385 که در ابتدای پروژه بودیم، هیچ اطلاعاتی در کشور در مورد پرورش کروکودیل وجود نداشت. متاسفانه در حال حاضر نیز چنین اطلاعاتی وجود ندارد. البته چهار یا پنج کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است که اگر کسی خواهان فعالیت در این حوزه است به صورت مقدماتی بتواند با این مقوله آشنا شود.
با وجود همه مشکلات، به هر حال شما راه را برای سایرین باز کردهاید. پس از شما کسی وارد عرصه پرورش کروکودیل شده است؟
افراد بسیاری را میشناسم که دوست دارند یا دوست داشتند در این زمینه فعالیتهایی را آغاز کنند. حتی تعدادی از آنان برای کسب مجوز هم اقدام کردهاند. اما درآخرین نشستی که با کارشناسان شیلات داشتم، میگفتند هیچیک، هنوز پروانه تاسیس دریافت نکردهاند که بتوانند ساخت را شروع کنند. بنابراین کسی هنوز شروع نکرده است و این به ضرر ماست. به این دلیل که هرچه پرورش کروکودیل در ایران افزایش پیدا کند، مشتریان بیشتری را میتواند به سوی ایران جلب کند. ممکن است، آنان در یک معامله بخواهند، یک هزار قطعه پوست خریداری کنند. در حالی که ظرفیت تولید پوست در واحد تحت مدیریت ما تا 10 سال آینده، سالانه 250 قطعه است. اگر افراد دیگری وارد این حرفه شوند میتوانیم نیاز خریداران را تامین کنیم. بنابراین امیدواریم این واحدها هم راهاندازی شوند.
بنابراین شما و همسرتان فعلاً اولین و آخرین کسانی هستید که توانستهاید مزرعه پرورش کروکودیل راهاندازی کنید.
متاسفانه بله؛ البته امیدوارم آخرین نباشیم.
در حال حاضر در حال پرورش چند سر کروکودیل هستید؟
در مرحله اول 15 سر کروکودیل به ایران وارد کردیم و در مرحله بعد 20 سر کروکودیل هم از تایلند وارد شد. هفت سر را به مرحله کشتار رساندیم و 28 سر باقیمانده است. کشتار آن هفت سر آزمایشی بود برای اینکه بتوانیم پوست تولید کنیم.
اولین محموله کروکودیلها چه زمانی وارد ایران شد؟
10 دی 1389؛ برای واردات کروکودیل، ابتدا از شیلات مجوز دریافت کردیم. برای گرفتن مجوزهای بعدی به سراغ سازمان دامپزشکی و پس از آن سازمان محیط زیست رفتیم. کروکودیلها جزو حیوانات تحت حفاظت هستند و از این رو به مجوز سازمان محیط زیست هم نیاز داشتیم. اما سختترین مرحله جلب همکاری بخش قرنطینه سازمان دامپزشکی بود که حتی در مرحله دوم واردات نیز مشکلآفرین بود. مسائلی در ارتباط با قرنطینه دامپزشکی که باید با کشور صادرکننده کروکودیل هماهنگ میشد. از ما میخواستند خودمان این ارتباطات را برقرار کنیم. هر چند، برای برقراری این هماهنگیها هم اقدام کردیم اما دولت مالزی میگفت شما چه کاره هستید؟ این ناهماهنگیها در نهایت به ضرر ما تمام شد. در همان گیر و دار، انتقال یک محموله کروکودیل لغو شد و در سال 1389نیز حدود سه میلیون تومان خسارت وارد کرد. اما بعد از اینکه همه مجوزها را دریافت کردیم با مشکل جدیدی مواجه شدیم. مشکلمان این بود که خطوط پروازی حاضر به انتقال کروکودیلها به ایران نبودند؛ شاید به این دلیل که کروکودیلها برای نخستین بار قرار بود به سوی ایران پرواز کنند. اما سرانجام کروکودیلها را با پرواز مالزی- شیراز به ایران
آوردیم و از شیراز هم به قشم منتقل کردیم.
سرمایهای که صرف این پروژه کردهاید بازگشته است؟
نه هنوز نه؛ سرمایهای که صرف این پروژه کردیم بازنگشته است به این دلیل که برنامهای که ما تهیه کردهایم 10ساله است. پس از تولید کروکودیل باید کشتار کنیم و پوست آنها را بفروشیم. اکنون براساس زمانبندی پیش میرویم. اما اینکه در پایان 10 سال چه اتفاقی رخ دهد نمیتوانم پیشبینی کنم. چشمانداز روشن است و به نظر میرسد بتوانیم آوردهمان را به دست بیاوریم و در نهایت سود کسب کنیم. البته تمرکز ما بیشتر روی صادرات چرم است و باید ارزآوری کند. در واقع هنوز به مرحله تولید نرسیدهایم. کروکودیلها هنوز تخم نگذاشتهاند، منتظر هستیم که امسال یا در سال آینده کروکودیلها تخمگذاری کنند و پس از 2 تا 5/2 سال به مرحله کشتار برسند. پس از این مرحله، پوست آنها دباغی و سپس صادر میشود.
گوشت کروکودیلها در داخل مصرفی ندارد؛ امکان صادرات برای گوشت آنها وجود دارد؟
گوشت کروکودیل در خارج از ایران، در چین و کشورهای شرق آسیا و حتی اروپا مصرف میشود. اما در مورد صادرات گوشت فعلاً برنامهای نداریم.
چطور شد که پارک بازدید از کروکودیلها را راهاندازی کردید؟
تمام مزارع پرورشی دنیا در کنار طرح، پارک بازدید کروکودیل را هم راهاندازی کردهاند. به این دلیل که صنعت پرورش کروکودیل یک صنعت دیربازده است و معمولاً بخشی از هزینههای تولید را با درآمدی که از بازدید عمومی کروکودیلها حاصل میشود تامین میکنند. در غیر این صورت منطقی نیست که 10 سال طول بکشد که سرمایه اولیه یک طرح بازگردد. در واقع پشتوانه مالی بخش تولید، بخش گردشگری است.
بنابراین شما هم از عواید درآمدی که بخش گردشگری داشته، توانستهاید اجرای پروژه را ادامه دهید. درآمد یا سودی که از بخش گردشگری کسب میکنید هزینههایتان را میپوشاند؟
هزینههایمان بالاست؛ شاید حقوق کارگران به تنهایی به حدود 12میلیون تومان برسد. من از گفتن هزینههای مربوط به غذای حیوانات، مراقبتهای بهداشتی و پزشکی چشمپوشی میکنم. این مهم است که پرورش کروکودیل در کدام منطقه انجام میشود. در قشم هزینهای برای گرمایش محیط کروکودیلها نمیپردازم و از ماهیهایی که مردم مصرف نمیکنند، جیره غذایی کروکودیلها را تکمیل میکنم. اما به طور کلی اگر نخواهم به 400 میلیون تومان سرمایه اولیه اشاره کنم که هنوز بازنگشته است، سالانه حدود10 تا15 میلیون سود میماند و بقیه درآمد صرف تامین هزینهها میشود.
شما در هفته چند روز به مزرعه سر میزنید؟
راستش را بخواهید پیش از آنکه فرزندم به دنیا بیاید، هر روز به مزرعه سر میزدم. اما در حال حاضر، سعی میکنم، یک روز در میان به مزرعه کروکودیلها بروم.
معمولاً روز کاری شما در مزرعه چگونه سپری میشود؟
هر روز صبح که به مزرعه میرویم، دما و رطوبت محوطه را کنترل میکنیم. کروکودیلها هم اغلب از راه دور و از پشت محوطهها کنترل میشوند. پس از آن خوراکدهی و نظافت محوطهها انجام میشود. البته من در میانه رسیدگی به این امور، بچهداری هم میکنم.
یعنی فرزندتان را هم به مزرعه میبرید؟
بله، فرزندم 9 ماهه است و به من نیاز دارد. اما به هر حال کارها تقسیم شده است؛ پرسنل بخش گردشگری کار خود را انجام میدهند. در کل کار من در مزرعه رسیدگی به حیوانات است. یعنی در هفته یک یا دو بار،کنترل از نزدیک صورت میگیرد یعنی وضعیت آنها را از نظر ابتلا به بیماری و وضعیت عمومی بررسی میکنم. همسرم رسیدگی به امور اجرایی را برعهده دارد و درحال حاضر با به دنیا آمدن فرزندم به امور اداری هم رسیدگی میکنم. ساعت کاری ما با غروب خورشید هماهنگ میشود. هرچه روزها طولاتیتر شود، به ساعت کاری ما در مزرعه افزوده میشود. پس از آن تنظیم دما و رطوبت شبانه را انجام میدهیم و به سوی خانه روانه میشویم. البته میخواهم یک نکته را هم یادآوری کنم که در حال حاضر بیش از آنکه نگران سنگاندازیهای دستگاههای اجرایی باشیم، معطل این هستیم که کروکودیلها تخم بگذارند.
دیدگاه تان را بنویسید