تاریخ انتشار:
انجمن برنج ایران از روحانی خواست که برنج ایرانی را به سفرهها بازگرداند
رنج برنج
انجمن برنج ایران در نامهای به حسن روحانی، رئیسجمهور جدید ایران، خواستار آن شده که با رفع مشکلات شالیکاران «برنج ایرانی را به سفرهها بازگرداند».
انجمن برنج ایران در نامهای به حسن روحانی، رئیسجمهور جدید ایران، خواستار آن شده که با رفع مشکلات شالیکاران «برنج ایرانی را به سفرهها بازگرداند». این یکی از دهها و شاید صدها مطالبهای است که مردم ایران از رئیسجمهور درخواست دارند. اما درجه اهمیت این مطالبه در صورتی خود را بالاتر نشان میدهد که برخی آمارهای موجود دوباره بررسی شود: در ایران 630 هزار نفر به طور مستقیم روی زمینهای شالیکاری طی بهمنماه یک سال تا مردادماه سال بعد فعالیت میکنند و شالی میکارند. هزینه کارگر در ایران بالاست و با رشد تورم، هر روز هم بالاتر میرود؛ بنابراین این میزان فعال روی زمینهای شالیکاری، چارهای جز استفاده از خانوادههای خود به عنوان کارگر بر روی زمینها ندارند تا بتوانند هزینههای خود را کاهش دهند. گزارشها نشان میدهد نزدیک به دو میلیون نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم در شالیزارها مشغول به کارند. عدد بزرگی که اگر تعداد شاغلان پس از برداشت محصول را هم به آن اضافه کنیم بزرگتر میشود. در ایران بیش از 3500 شالیکوبی وجود دارد که اگر به طور متوسط در هر یک از آنها 10 نفر کار کنند، 35 هزار نفر نیز در صنایع جانبی شالیکوبی
مشغول به فعالیتند. اما همین هم برای داستان پررنج برنج در ایران کافی نیست.
هزینه بالای تولید برنج در ایران
یک کشاورز شالیکار، اوایل بهمنماه به زمین زراعی خود میرود. ابتدا باید زمین را آماده کشت کند. بعد از آن به فکر تهیه بذر میافتد. کشاورز معمولاً از محصول سال گذشته خود، خوشهای را انتخاب میکند و برای سال بعد نگه میدارد. طی یک فرآیند پیچیده که سینه به سینه بین شالیکاران منتقل شده است؛ بذر برنج در جای مناسبی باید «جوانه» بزند. این قسمت بسیار حساس است و باید به دقت انجام گیرد. بذر برنج که معمولاً با پلاستیک محافظت میشود ظرف دو هفته جوانه میزند. زمین فرعی برنجکاری یا همان «خزانه»، قبل از این کار باید با انواع کود شیمیایی تقویت شود؛ سپس با «خیش»هایی که به «تیلر» بسته شده «مرزبندی» شود تا آب به راحتی میان «کرت»ها راه بیفتد. سه روز پیش از نشاکاری، زمین باید سمپاشی شود. این کارها در اوایل فروردینماه انجام میشود. وقتی نشاء برنج، به قدر دو سه سانتیمتر بلند شد؛ نوبت به انتقال نشاها به «زمین اصلی» میرسد که پیش از این سه بار با «تیلر» شخم خورده است. بار اول، سه هفته قبل از نشاکاری، بار دوم دو هفته قبل و بار سوم یک هفته قبل که در بار سوم، زمین شالیکاری به دقت تسطیح میشود. نشا برنج در این زمین آماده، در عمق
دو تا سه سانتیمتری کاشته میشود. برای انجام نشاکاری، باید نشاها از خزانه کنده شده و به زمین اصلی منتقل شود. قبل از کندن نشاها خزانه باید کاملاً آبیاری شود، تا عمل کندن نشاها به آسانی صورت گیرد و به ریشهها آسیبی وارد نشود. عملیات کندن نشاها به طریق سنتی بوده و به وسیله دست انجام میگیرد. کاشت نشاها در زمین اصلی در استان گیلان توسط زنان و در استان مازندران توسط مردان ماهر شالیکار انجام میگیرد. نشاها به دقت و آرامی از داخل خزانه کنده و علفهای هرز آن جدا میشود. این یک توضیح مختصر در مورد برنجکاری بود. پس از این کار، در اوایل تیر و مردادماه، کشاورز باید به زمین برود و محصول برداشت کند و به کارخانه بفروشد. در این جا شالیکوبیها وارد کار میشوند تا برنج سفید را از شالیها جدا کنند. این پروسهای است که قیمت تمامشده یک کیلو برنج را تعیین میکند. بررسیها نشان میدهد سال گذشته هزینه تولید برنج سفید رقم محلی برای هر کشاورز کیلویی 1800 تومان بوده که با 25 درصد سود تولیدکننده قیمت نهایی به 2250 تومان میرسد. هزینه تولید برنج سفید برای ارقام فجر و خزر (دو نوع برنج کممصرف و کمکیفیت) در سال گذشته نیز کیلویی
1485 تومان به صورت مکانیزه و 1789 تومان به صورت سنتی بوده است. کشاورز برنجکار برای فصل نشا در هر هکتار حداقل 10 نیروی مرد را برای سه روز نیاز دارد، در مرحله داشت نیز که عموماً دوروزه صورت میگیرد هر روز سه نیرو نیاز خواهد داشت و برداشت هر هکتار نیز با حدود 12 نفر متوسط دو روز طول خواهد کشید. با این حساب، چه انگیزهای برای کشاورز میماند که برنج تولیدی خود را به قیمت 1200 تا دو هزار تومان به دولت بفروشد؟ این کشاورزان عمدتاً محصولات خود را به شالیکوبیداران که عمده واسطهها در روستاها و محلات به شمار میروند، واگذار میکنند تا هزینههای سرسامآور خود را تامین کنند.
واردات و باقی ماجرا
آمارهای ارائهشده از سوی گمرک ایران میگوید در فصل بهار امسال، بیش از 537 هزار تن برنج از مبادی مختلف به ایران وارد شده است. روی کاغذ، این عدد بزرگی برای یکی از پرمصرفترین کالاهای اساسی در ایران نیست. اما اگر فرض بگیریم که در سه فصل تابستان، پاییز و زمستان، همین روند طی شود آن وقت چطور؟ بررسی آماری میگوید واردات برنج نسبت به سهماهه اول سال گذشته 93 درصد از لحاظ وزن و 140 درصد از نظر قیمت دلاری افزایش یافته است. در ابتدای سال گذشته انواع برنج تایلندی تا پاکستانی به وفور در بازار یافت میشد که کیلویی 900 تا 1200 تومان فروخته میشد. در روزهای پایانی پارسال دولت خود متولی توزیع برنج شد. برنج آپاچی محصول اروگوئه هر کیلو 2050 تومان و برنج تایلندی هر کیلو 1330 تومان در سراسر کشور عرضه شد. اما در همین هنگام، برنج تولید داخلی، که کیفیت آن به پای برنج خارجی نمیرسید؛ بالاتر از این ارقام فروخته میشد. برنج باکیفیت ایرانی نیز از دسترس بیشتر مردم خارج شد. نه به دلیل کمبود این نوع برنج بلکه به دلیل قیمت بالا که بیش از دو برابر برنج خارجی قیمت داشت.
یک گزارش رسمی
آخرین آمار موجود بانک مرکزی از قیمت برنج داخلی درجه یک و درجه دو از رشد عجیب و غریب قیمت این کالا در مقایسه با سال گذشته حکایت دارد. هر کیلو برنج داخلی درجه یک در تیرماه سال جاری به طور متوسط حدود 7200 تومان فروخته شده است. این رقم نزدیک به 65 درصد گرانتر از سال گذشته بوده است. برنج داخلی درجه دو نیز ظرف یک سال نزدیک به 79 درصد رشد قیمتی داشته و به حدود 5600 تومان رسیده است. به نظر میرسد این موضوع یک دلیل واضح داشته باشد: وقتی قیمت برنج وارداتی، با افزایش نرخ دلار، بالا کشید؛ واسطههایی که هر لحظه آماده استفاده از شرایط بازار هستند نیز از این فرصت استفاده کردند و قیمت برنج تولید داخلی را بالا بردند. تا جایی که امروز نشانی از برنج باکیفیت ایرانی بر سر سفرهها نیست. یا اگر هم هست به قیمتهای بالایی در دسترس است.
آینده بهتر است؟
در این که شالیکاری در ایران کار سختی است و باید برای اصلاح روشهای کنونی گام برداشت حرفی نیست. اما شرایط امروز تولید برنج در ایران تا چه حد با برنامهریزیهای کلان وزارتخانههای مسوول همراه بوده است؟ در سال 1384 واردات برنج حدود 600 هزار تن بوده است که با توجه به مصرف حدود 2/1 میلیونتنی و تولید یک میلیونتنی برنج در آن زمان، همه چیز به طور مساوی، تقسیم شده است. اما با گذشت هشت سال، واردات برنج به بیش از دو برابر این رقم افزایش پیدا کرده است. اگر بپذیریم که مصرف برنج در ایران حدود 8/1 میلیون تن و تولید برنج نیز 2/1 میلیون تن است؛ این میزان واردات با چه منطق و نگاه کلانی انجام میگیرد؟ در شرایط فعلی که موجی از تولید برنج در فصل تابستان کشور را فرا گرفته است؛ بازار برنج با اندکی نوسان رو به پایین قیمتی همراه شده است. اما در فصلهای بعد چطور؟ به نظر میرسد که با توجه به الزام ایران برای خرید کالاهای خوراکی به جای پول نفت که در قالب مکانیسم تهاتر کالا صورت میگیرد؛ واردات برنج به ایران ادامه داشته باشد. آیا نمیتوان نشانههایی مبنی بر حمایت از کشاورزانی پیدا کرد که چشم امیدشان به دولت آینده است و کار سختی
برای اصلاح روندهای طیشده در این هشت سال دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید