درباره چهارمین حراج آثار هنری در تهران
غوغای درختان سهراب
«حراج تهران در نهایت افتخار اعلام میدارد که در پایان چهارمین حراج موفقیتآمیز خود، به رقم کل فروش ۲۱۰.۴۰۰. ۰۰۰.۰۰۰ ریال دست یافت.» جمعه هشتم خردادماه این خبر از هتل آزادی تهران به دنیای مجازی راه یافت.
«حراج تهران در نهایت افتخار اعلام میدارد که در پایان چهارمین حراج موفقیتآمیز خود، به رقم کل فروش 210.400.000.000 ریال دست یافت.» جمعه هشتم خردادماه این خبر از هتل آزادی تهران به دنیای مجازی راه یافت. کمی بعد عکسهایی از حاضران که در میانشان ستارههایی از دنیای سینما و فوتبال هم حضور داشتند در کنار چهرههای سیاسی همچون محمدعلی زم دستبهدست میشد. با این حال خریداران دیگری هم بودند از چهرههای غیرسرشناس که رکوردهای تازهای را به همراه آوردند. اما این بار باور عمومی از شنیدن ارقام معاملهشده در حراج تهران چندان خوشحال نبود، این بار همان حال و هوایی که در برخورد با پورشهسواران تهرانی در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی حاکم است گریبان چهارمین حراج تهران را گرفت. میگویند فروش این بار حراج تهران با درآمدی که حراج کریستیز دوبی میتواند در طول یک سال داشته باشد برابری میکند. حضور تنها 800 خریدار، گردش مالیای را به بار آورده است که سینمای ایران در طول یک سال به ضرب و زور هم نمیتواند جورش بکند. سه تابلو از سهراب سپهری رکوردهای این دوره را شکست، اول از همه اثر مشهور تنه درختان او که دو میلیارد و 800 میلیون تومان به فروش رفت و دو اثر دیگر که یکی یک میلیارد و 700 میلیون و سومی 700 میلیون چوب حراج خورد. در سالهای گذشته بیش از هر چیز رونق کسبوکار آثار هنری در ایران آمال و آرزو بود، اما حالا به نظر میرسد افکار عمومی رویکرد محتاطانهتر و بدبینانهای را نسبت به این خریدوفروشها به خود گرفته است. این در حالی است که در اغلب کشورهای جهان از جمله ژاپن به دلیل معافیتهای مالیاتی حاکم، استقبال از این روش سرمایهگذاری با جهشی چشمگیر روبهرو شده است. در ایران هم این آمال و آرزو به نظر در آستانه محقق شدن است، هر چند افتتاح نشدن شعبهای از کریستیز در سالهای گذشته بسیاری را دلسرد کرد، اما حراج تهران سعی دارد جای خالی حراجهای بینالمللی را در تهران پر کند. با این حال به نظر میرسد رویکردی که این روزها مطرح میشود، میتواند در بلندمدت دورنمایی نه چندان خوشایند را در خرید و فروش آثار هنری ایجاد کند. اینکه چرا ثروتمندان ایرانی بهیکباره علاقهمند شدهاند روی آثار هنری سرمایهگذاری کنند و آیا اصولاً درکی از آثاری که به کلکسیونهایشان اضافه میکنند، دارند یا نه؟ سوالی است که در چند روز گذشته مطرح میشود. به نظر میرسد باور عمومی در ایران درکی از این جنس از سرمایهگذاری ندارد و زمان آن رسیده است که کارشناسان امور اقتصادی و سرمایهگذاری باب گفتوگویی در اینباره را باز کنند تا شبهههای پیشآمده برطرف شود و در فضایی روشن و بدون ابهام این بازار در ایران هم جا بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید