شناسه خبر : 15558 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نگاهی به وضعیت بارش‌ها در کلانشهرهای کشور

زلزله خاموش

زمستان سال ۱۳۹۱، گزارشی از سوی سازمان فضایی آمریکا، ناسا، منتشر شده بود که در آن با هشدار جدی نسبت به پدیده «گرم شدن زمین»، از ورود منطقه «خاورمیانه» به یک دوره ۳۰‌ساله از «خشکسالی» خبر داده شده بود.

زمستان سال 1391، گزارشی از سوی سازمان فضایی آمریکا، ناسا، منتشر شده بود که در آن با هشدار جدی نسبت به پدیده «گرم شدن زمین»، از ورود منطقه «خاورمیانه» به یک دوره 30‌ساله از «خشکسالی» خبر داده شده بود. «ناسا» در این گزارش عنوان کرده بود 45 کشور جهان «به دلیل شرایط لایه ازن و انحراف زمین به میزان یک‌میلیونیم‌درصد از مسیر چرخشی خود به دور خورشید دچار خشکسالی شدید شده و در صورت تامین نشدن ذخیره منابع آبی دچار بحران در تولید کشاورزی و همچنین دامداری خود می‌شوند». در این گزارش، «ناسا» اقدام به رتبه‌بندی این 45 کشور کرده بود؛ به نحوی که بنا بر خطر بی‌آبی که این کشورها را تهدید می‌کرد، رتبه آنها نیز متغیر بود. در این رتبه‌بندی، ایران از میان 45 کشور دنیا، در رتبه چهارم کشورهای در معرض خشکسالی قرار گرفته بود.
هنگام انتشار این گزارش در رسانه‌های ایران، برخی از کارشناسان اقلیم‌شناس و هواشناسی ایران، نسبت به پیش‌بینی سازمان فضایی آمریکا واکنش منفی داشته و سعی در ارائه توضیحاتی در رد فرضیات مطرح‌شده «ناسا» داشتند. اما بودند کارشناسانی که با توجه به گستره آب‌وهوای خشک و نیمه‌خشک در 80 درصد از خاک ایران و حتی پیش‌بینی افزایش 60 درصدی تقاضای آب شیرین در خاورمیانه تا 30 سال دیگر، گزارش «ناسا» را جدی گرفته و خواهان توجه بیشتر مسوولان شدند.
حالا که بیش از 15 ماه از انتشار گزارش هشدارآمیز «ناسا» می‌گذرد؛ «بحران آب»، در آینده کوتاه‌مدت ایران و به‌طور خاص در هشت کلانشهر کشور، بسیار جدی است. تصور اینکه هر یک از این شهرها به دلیل کمبود آب، با کاهش جمعیت مواجه شده و حتی کار به خالی شدن این شهرها بکشد، چندان دور از ذهن نیست. اما چرا باید نسبت به وجود بحران آب در این شهرها نگران بود و چه مستنداتی در این زمینه وجود دارد؟
index:3|width:300|height:429|align:left
چرا بحران؟
نگاهی به نمودارهای ضمیمه این گزارش بیندازید تا اوج بحران در کلانشهرهای کشور را ببینید. این نمودارها با استفاده از داده‌های اطلاعاتی وزارت نیرو تهیه ‌شده و میزان بارندگی از سال آبی 87-86 (شهریور 86 تا شهریور 87) تا سال آبی 93-92 را نشان می‌دهد. البته باید توجه داشت که سال آبی 93-92 هنوز به اتمام نرسیده و آمار موجود تا نهم اردیبهشت‌ماه سال جاری را در‌بر می‌گیرد. اما به نظر می‌رسد که با توجه به همین آمار هم می‌توان روند نزولی بارش‌ها را در کلانشهرهای ایران دید.
چنان که در این نمودارها نیز دیده می‌شود، میزان بارش‌ها در سال آبی 87-86 در کلانشهر تهران حدود 337 میلیمتر بوده که در سال آبی 93-92 به 246 میلیمتر رسیده است. سقوط میزان بارش‌ها در سال آبی جدید را در شهر شیراز به خوبی می‌توان دید. چنان ‌که آمارهای موجود نشان می‌دهد در سال آبی 92-91 میزان بارندگی در این شهر حدود 432 میلیمتر بوده که در سال آبی جدید به حدود 299 میلیمتر کاهش پیدا کرده است. در مشهد نیز میزان بارش‌ها از 212 میلیمتر به حدود 142 میلیمتر رسیده است. در یزد، به‌عنوان یکی از کم‌بارش‌ترین شهرهای ایران اوضاع بدتر است و میزان بارش‌ها از 85 میلیمتر در سال آبی گذشته به نصف کاهش پیدا کرده است. در اصفهان، که مردم آن سال‌هاست به خشک بودن «تالاب گاوخونی» و «زاینده‌رود» عادت کرده‌اند نیز شرایط مشابهی حاکم بوده و حتی در شهری مانند تبریز هم که در آب‌وهوای مرطوب و نیمه بارانی قرار گرفته، میزان بارش‌ها از 233 میلیمتر به 155 میلیمتر کاهش پیدا کرده است.
صحبت از بحران برای این شهرها، صحبت از وجود «تنش آبی» برای 37 میلیون نفر از جمعیت ایران است. جمعیت کلانی از مردم که «تقاضا» برای آنها حرف اول را می‌زند. الگوی مصرف این تعداد از جمعیت کشور به سادگی قابل ‌تغییر نیست و امروز گفته می‌شود در برخی از شهرها مانند تهران، میزان مصرف سرانه آب به 320 لیتر در روز می‌رسد. به‌طور مثال وزارت نیرو می‌گوید در خرداد و تیر پارسال، روزانه نزدیک به سه میلیون مترمکعب آب در تهران مصرف ‌شده که خود رکوردی در مصرف آب محسوب می‌شود و تامین این میزان آب برای کلانشهری مانند تهران، کار بسیار دشواری است و خود داستان دیگری دارد.

فشار به منابع زیرزمینی
برای جبران کسری موجود در تامین آب، باید دست به اقداماتی زد که یکی از آنها ساخت سد است. سدسازی در همه جای دنیا چند هدف عمده را دنبال می‌کند که تامین آب برای زمین‌های پایین‌دست کشاورزی، تامین نیروی برق و جمع‌آوری سیلاب‌ها از آن جمله است. اما وقتی میزان نزولات جوی کاهش پیدا کند و شرایط پیچیده‌ای برای آب پشت سدها ایجاد شود؛ چه راهی می‌ماند جز تامین آب شرب از طریق منابع آب زیرزمینی؟
آمار و ارقام در این زمینه نیز تکان‌دهنده است. در منطقه‌ای مانند یزد که آب‌وهوای خشک و کویری دارد حدود 53 هزار حلقه چاه حفر شده در حالی که ظرفیت این شهرستان، فقط 200 حلقه است.
ظرفیت حفر چاه در کرمان، باز هم به دلیل آب‌وهوای خشک و بیابانی، 70 حلقه است در حالی که 1300 حلقه چاه در آنجا حفر شده است. گزارش‌هایی از وضعیت وخیم باغات استان کرمان نیز منتشر شده که نشان از خشک شدن سالانه شش تا هفت هزار هکتار از باغات این استان دارد. به گفته محمد درویش، معاون امور طبیعی سازمان حفاظت از محیط زیست، «سفره‌های زیرزمینی کشور، در دشت‌های مرکزی با افت بالای دو متر روبه‌رو شده و تقریباً 100 میلیون هکتار از عرصه 165 میلیون هکتاری ایران با افت شدید سفره‌های آب زیرزمینی مواجه است» (خبرآنلاین، دوم فروردین‌ماه 1393).
کارشناسان می‌گویند فشار به منابع آب زیرزمینی، موجب رخداد «فرونشست زمین» خواهد شد که در جای خود «فاجعه‌آمیز» است. تصور کنید در تهران یک منطقه با فرونشست زمین، مواجه شود. تهران شهری است که به‌واسطه لوله‌کشی زیرزمینی گاز شهری، همواره در معرض تهدید قرار دارد و فرونشست زمین منجر به شکستگی این لوله‌ها و بروز زیان‌های فاجعه‌بار خواهد شد. البته هم‌اکنون صحبت از «فرونشست» برای استان‌های «کم‌آب» نیست؛ بلکه برای کلانشهرهایی مانند اردبیل و خرم‌آباد که با آب‌وهوای مرطوب و گاه سرد هم مواجه‌اند؛ پدیده فرونشست زمین پیش‌بینی ‌شده است. بر اساس استانداردهای اتحادیه اروپا اگر «چهار میلیمتر نشست زمین در سال؛ در هر کشوری اتفاق بیفتد باید ستاد بحران تشکیل شود» و حالا کارشناسان اتفاقات بدتری را برای کلانشهرهای ایران پیش‌بینی می‌کنند. برای اینکه عمق فاجعه در منابع آبی زیرزمینی کلانشهرهای کشور را متوجه شوید به جدول صفحه 35 توجه کنید و شرح آن را نگاهی بیندازید. اعداد و ارقام این جدول بسیار تکان‌دهنده و فاجعه‌آمیز است و نشان از افزایش احتمال بروز بحران در برخی از کلانشهرهای کشور طی کوتاه‌مدت دارد.

چرا این اتفاق افتاد؟
مقامات وزارت نیرو می‌گویند در یکی دو سال اخیر، میزان «روان‌آب‌ها» به شدت کاهش پیدا کرده است و در کنار این، مشکل دیگری نیز به مشکلات موجود تامین آب اضافه ‌شده و آن «افزایش و رشد ناموزون جمعیت» است. چنان‌که گزارش‌ها نشان می‌دهد در بیشتر مراکز استان‌ها، جمعیت به شدت در حال رشد است و این کار را سخت‌تر می‌کند. به‌طور مثال رشد بسیار زیاد جمعیت در خود پایتخت وجود دارد و در استان البرز حدود شش درصد رشد جمعیت هست. این در شرایطی است که جمعیت روستاها در حال ریزش است. یعنی نسبت جمعیتی در حال تغییر است و به نظر می‌رسد که بحران آب در کلانشهرها، اگر جدی‌تر از این شود، این بار معادله را برعکس کند. یعنی به جای روستاها، کلانشهرها به سمت خالی شدن پیش بروند.

آب تقریباً رایگان
تمام اینها گفته شد تا به اینجا برسیم که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات موجود در ایران، در اختیار گذاشتن آب ارزان‌قیمت است که مشترکان را به مصرف بالاتر سوق می‌دهد. ایران در منطقه‌ای نیست که بتواند به منابع آبی پایدار دست پیدا کند؛ اما به دلیل سیاستگذاری نادرست، قیمت آب شرب بهداشتی در ایران آن‌قدر پایین است که در مواردی حتی برای شست‌وشوی خودرو از آن استفاده می‌شود. در کلانشهرهای کشور، خبری از سیستم جمع‌آوری فاضلاب و بازگشت آب‌های سطحی به چرخه مصرف نیست و با روند اعتبارات موجود و اولویت‌هایی که در کشور وجود دارد؛ گفته می‌شود تکمیل این خطوط به 30 سال زمان نیاز دارد. در این شرایط، معجزه‌ای رخ نخواهد داد. اگر آلودگی هوا یا معضل زباله‌ها در کلانشهرها، امروز به مطالبه مردم بدل شده است؛ وقت آن فرارسیده که موضوع آب نیز به دغدغه‌های ساکنان برج‌ها و خانه‌های بلندمرتبه در کلانشهرها اضافه شود. شاید فردا دیر باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها