تاریخ انتشار:
هدف دولت از برجسته کردن آمار گردشگری چیست؟
اردوکشی به جادهها
«ثبت بزرگترین رویداد گردشگری در نوروز ۱۳۹۲»؛ این عبارت تیتر نخست روزنامه ایران ارگان مطبوعاتی دولت در نخستین روز از پایان تعطیلات نوروز بود. دولت که گویی سفر و گردش مردم در تعطیلات ابتدای سال را نوعی «پیروزی» برای خود قلمداد میکند، نهتنها در روز ۱۸ فروردینماه و نه از تریبون روزنامه ایران که به هر طریقی که میتواند این رویداد به ظاهر پیروزمندانه را در بوق میدمد.
سفر مقولهای است که در سالهای اخیر به یمن افزایش نقدینگی و به واسطه پرداخت یارانههای نقدی که در سال 1391 «عیدانه» هم به آن افزوده شد، بیشتر از سوی مردم ارج نهاده میشود. البته ممکن است رقم یارانههای نقدی کفاف هزینههای سفر یک خانواده ساکن در کلانشهرها را ندهد. اما به نظر میرسد وضعیت خانوادههای شهرستانی و روستایی که اغلب دارای پنج یا شش فرزند هستند، بهتر باشد؛ یارانههایی که دولت میان آنان توزیع میکند میتواند زمینه یک سفر طولانیمدت را فراهم کند. اما چنین سفرهایی این روزها، تنها مختص خانوادههای روستایی نیست. چه بسیارند خانوارهای شهری که به این شیوه سفر تن دادهاند و از آن لذت هم میبرند. آنان تمام نیازهای چندروزه خود را از مسواک که کوچکترین است تا پتو، چراغ خوراکپزی و چند کیسه برنج و سیبزمینی و یک چادر مسافرتی برای اسکان موقت در باربند و صندوق عقب ماشین جای میدهند و خانه و دیار خود را برای سفری کمهزینه ترک میکنند. آنان در طول مسیر هر کجا که احساس خستگی کنند، چادرهای رنگارنگ خود را برپا میکنند تا لختی بیاسایند و صبح فردا حرکت را از سر بگیرند. این گروه از مسافران نوروزی که البته تعدادشان اندک نیست، ممکن است حتی از ضروریترین نیازها و هر آنچه موجب افزایش هزینه سفر میشود، چشم بپوشند؛ به همین دلیل یکی از اصلیترین مواردی که اغلب از سبد نیازهای این مسافران حذف میشود اسکان در هتل یا دست کم مسافرخانه است؛ این مسافران، گویی آسایش را بر خود حرام دیدهاند و همواره در حال حرکت هستند. در چنین شرایطی، سخن گفتن از «حمام» نیز شاید سخنی گزاف و بیهوده باشد. خانه و کاشانه آنها در این چند روز، همان چادری است که شب به شب آن را علم میکنند و اتومبیلی که بیشتر اوقات خود را در آن میگذرانند. حرکت به سوی مقاصدی مانند خراسان رضوی، استان فارس، اصفهان و خطه سرسبزش شمال ایران که معمولاً بیشترین گردشگران را به خود جذب میکند. البته بعید است که همه این مسافران از پیش، طول مدت اقامت خود را در شهرهای مختلف برنامهریزی کرده باشند؛ اما مقصد اغلب آنها، اغلب شهرها و استانهایی است که در این ایام به مرحله انفجار جمعیتی رسیده و مملو از مسافر است. اما پرسش اینجاست که این سفر بدون برنامهریزی جز قفل شدن تردد خودروها، تصادف و ازدحام چه سود دیگری برای اهالی شهرهای پربازدید دارد؟ همچنین این نوع گشت و گذار بیش از آنکه نشاطآور باشد و موجب انبساط فکری و روحی این مسافران شود، آنان را خسته و ملول میکند. از وضعیت مقاصد گردشگری ایرانیان در ایام نوروز که بگذریم به جفایی که طبیعت ایران در این روزها متحمل میشود، میرسیم. هنوز طنین توپ تحویل سال نو شنیده نشده «یورش» به طبیعت آغاز میشود. ارمغان این نوع گردشگران برای طبیعت رنجور ایران نیز، زخمهایی است که پس از فروکش کردن تب سفر، در ساحل دریای خزر و خلیج فارس یا در جنگلها، به جا میماند و طبیعتدوستی و عیار فرهیختگی ایرانیان را به نمایش میگذارد.
البته لازم به توضیح نیست که همه سفرها و البته گردشگری همه ایرانیها دارای چنین سکناتی نیست. در مقابل گروه دیگری از ایرانیان گشت و گذاری کوتاه اما ایمن و از پیشبرنامهریزی شده را برای خود ترتیب میدهند و به چهره شهرها و البته طبیعت نیز آسیبی وارد نمیکنند. در این میان صاحبنظران حوزه توریسم بر این عقیدهاند که گروه نخست گردشگران، نقش چندانی در رونق اقتصاد گردشگری کشور ایفا نمیکنند؛ دیدگاه آنان چنین است که چرخ صنعت گردشگری زمانی به حرکت در میآید که ارائهکنندگان خدمات شامل دفاتر خدمات مسافرتی و تورگردانی، عاملان حمل و نقل هوایی، ریلی، جادهای و دریایی، هتلها، مهمانسراها و مهمانپذیرها، متصدیان جاذبههای گردشگری، رستورانها، فروشگاههای محصولات صنایع دستی، اقلام سوغاتی، پوشاک، کفش، اشیای چرمی و ارائهکنندگان اقلام مورد علاقه گردشگران از رشد جابهجاییها و سفرها منتفع شوند. اما در شرایطی که بیشتر مسافران این روزها به چادرهای مسافرتی و اقامتگاههای دولتی پناه میبرند، منفعتی عاید این صنعت نخواهد شد.
اما آنچه از رفتارها و گفتارهای دولتیها استنباط میشود، این است که دولت گردشگران گروه نخست و گروه دوم، یعنی کسانی که با بهرهگیری از خدمات صنعت توریسم منافعی را عاید این بخش میکنند با یک چشم مینگرد و در سال 1392 نیز بسان سالهای گذشته بر موج تبلیغاتی افزایش سفرها نشست و در اعلام آمارهایی که صحت و سقم آن مبهم است، سنگ تمام گذاشت. اما تکاپوی دولت برای القای این موضوع که بخش بزرگی از مردم ایران در نوروز به سفر رفتهاند، این پرسش را ایجاد میکند که دولت با مانور روی این موضوع چه هدفی را دنبال میکند؟ شاید دولت قصد دارد ناکامیهای خود را پشت این آمار پنهان کند و بگوید که حال همه مردم ایران خوب است. البته رئیسجمهوری در مراسم تجلیل از خادمان ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی که سال گذشته برگزار شد به اهمیت سفر و نوروز اشاره کرد و گفت که نوروز و سفر هر دو در خدمت انسان برای تعالی و کمال انسان است. «محمود احمدینژاد» البته در ادامه چنین گفت: «در همین گذشته نزدیک یعنی 40 تا 50 سال پیش که سفرها بسیار محدود بود، بسیاری از مردم کشور با یکدیگر آشنایی نداشتند و حتی با هم دشمن بودند. اما در این پنج تا شش سال اخیر به همت برادر عزیزمان آقای مشایی و مهندس بقایی تعداد سفرها زیاد شده و مردم نواحی مختلف به گونهای با یکدیگر برخورد میکنند که گویی دوستان چندین ساله هستند.» اما تعداد سفرها و جابهجاییها در روزهای ابتدایی سال 1392 ظاهراً به گونهای رقم خورد که دولتمردان را نیز شگفتزده کرد. آنگونه که «محمد شریف ملکزاده» رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از آن به عنوان رویدادی بزرگ یاد میکند: «بیش از 85 میلیون اقامت شبانه مسافران از 28 اسفند 1391 تا 16 فروردین 1392 و مجموعه سفرهای نوروزی و اقدامات انجامشده در این زمینه به عنوان بزرگترین رویداد گردشگری کشور ثبت شده است.» از آن سو، معاون وزیر راه و شهرسازی نیز با «خشنودی» از مصرف یکصد میلیون لیتر بنزین در سفرهای نوروزی خبر داده و اعلام کرده است «از 24 اسفند سال 1391 تا 16 فروردین ماه جاری یکصد و 83 میلیون نفر جابهجایی در سطح کشور انجام شده است.» البته ملکزاده از آمارهای دیگری نیز پرده برداشته است؛ آمارهایی نظیر رشد 100درصدی سفر به مناطق روستایی و عشایری کشور در سفرهای نوروزی امسال، رشد 91درصدی سفر به مناطق ناشناخته و افزایش چشمگیـــر گردشگری دریایی و حتی رضایت 95درصدی مسافران. او اما توضیح نداده است که این آمارها چگونه محاسبه شده است؟ یعنی او و همکارانش در ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی، رضایت 95درصدی مسافران را با چه ابزار یا معیاری سنجیدهاند؟
اما شاید پرسش مهمتر این باشد که اعلام این آمارها و افزایش تعداد سفرها چه تحولی در صنعت گردشگری به وجود آورده است؟ در این پنج یا شش سال که رئیسجمهوری به رشد گردشگران در آن میبالد، چند هتل به تعداد هتلهای پرستاره در شهرهای کشور افزوده شده است؟ یا چند فروند هواپیما به ناوگان هوایی افزوده شده است؟ باید پرسید آیا تعداد واگنها در حمل و نقل ریلی بیشتر شده است؟ شاید آقای ملکزاده و سایر متولیان تسهیلات سفرهای نوروزی هنگام اعلام این آمارها فراموش میکنند که مردم هنوز برای تهیه بلیت نوروزی قطار، شب را باید در کنار آژانسهای مسافرتی یا نمایندگیهای شرکت رجا بیتوته کنند.
دیدگاه تان را بنویسید