تامین مالی برای محرومان
دوست غیرقابل انعطاف
بر روی یکی از قفسههای مغازه کوچک بولاند اقبال نوارهای کاست به تدریج رنگ خود را زیر نور آفتاب از دست میدهند. حتی در این حومه محروم شهر در یکی از فقیرترین ایالتهای هند دیگر کسی خریدار این نوارها نیست.
بر روی یکی از قفسههای مغازه کوچک بولاند اقبال نوارهای کاست به تدریج رنگ خود را زیر نور آفتاب از دست میدهند. حتی در این حومه محروم شهر در یکی از فقیرترین ایالتهای هند دیگر کسی خریدار این نوارها نیست. بنابراین آقای اقبال مجبور شد تنوع فروش بیشتری ایجاد کند. او در ابتدا به کار اجاره دیویدی و سپس با جسارت تمام به کار تلویزیونهای کابلی روی آورد. وام 31 هزار روپیهای (465 دلار) از بنگاه تامین مالی خرد سوناتا به او کمک کرد چند دیش ماهواره و جعبههای رمزگشا خریداری کند. این فرآیند میتواند یک نمونه آشکار از موفقیت تامین مالی خرد باشد اما در حقیقت وام آقای اقبال نشان میدهد چرا تامین مالی خرد کارایی لازم را ندارد و باید تغییر کند.
نظریه کمک به افراد برای خروج از محرومیت با استفاده از ارائه منابع اندک پول نظریهای قدیمی است. جاناتان سویفت نویسنده مشهور ایرلندی در دهه 1720 به افراد «صادق، زیرک و سختکوش» در دوبلین وام میداد. اما قالب نوین این نظریه در دهه 1970 شکل گرفت. فروشگاه گرامین در بنگلادش زنان فقیر فاقد وثیقه را تشویق میکرد گروههایی را تشکیل دهند که در آن هر فرد ضمانت بدهیهای دیگری را بر عهده گیرد. این گروهها هفتهای یک بار جلسه داشتند و پرداختهای لازم را به یک مامور وام انجام میدادند. تعداد نکولها به طرز حیرتآوری بسیار اندک بود. فروشگاه گرامین خدماتی را به فقرا ارائه میکرد که بانکداران با دستمزدهای بسیار بالا ارائه میکردند. گرامین توانست هزینهها را آنقدر پایین بیارود که خود بتواند وامهای کوچکی را ارائه دهد. در سال 2006 بانک گرامین و موسس آن آقای محمد یونس به طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شدند. درست در همان زمان وامهای خرد به دردسر افتادند. زنان فقیری که در گروههای وامگیرنده ضامن یکدیگر بودند همانند ضابطان قانونی با بیرحمی با دیگران برخورد میکردند. تحقیقات نشان داد برخی از بدهکاران مجبور شدند دامها و حتی
ظروف آشپزخانه خود را بفروشند تا بتوانند پرداختهای هفتگی را انجام دهند. به زودی میزان بدهیها بالا رفت و در ایالت آندراپرادش هند، پاکستان و نیکاراگوئه نکول وامها شدت گرفت. دانیل اورتگا رئیسجمهوری نیکاراگوئه نیز به جنبش «عدم پرداخت» پیوست.
پژوهشگران در سال 2015 نتایج بازرسیهای کنترلشده تصادفی در بوسنی، اتیوپی، هند، مکزیک، مراکش و مغولستان را بررسی کردند و کارایی وامهای خرد را زیر سوال بردند. همانطور که انتظار میرفت وامهای خرد باعث شدند سرمایهگذاری در تجارت افزایش یابد اما تاثیر آن بر افزایش ثروت افراد فقیر ناچیز بود. به نظر میرسد وامگیرندگان کارهای خود را کاهش دادند تا بتوانند زمان بیشتری را برای کار کردن با ماشینهای خیاطی یا اداره مغازههای کوچک و کمسود خود اختصاص دهند.
این روزها نیکوکاران و بنگاههای خیریه بینالمللی به رویکردهای دیگری از قبیل برنامههای پول همراه و برنامه «فارغالتحصیلی» علاقهمند شدهاند. طبق این برنامهها به افراد بومی وام و نحوه مراقبت از آنها آموزش داده میشود. با وجود این با حرکت قطار توسعه، وامدهی خرد نیز در حال افزایش است. بنگاهها پژوهشی میکس (MIX) که دادههای مربوط به صنعت وامهای خرد را گردآوری میکند برآورد کرد که طی سالهای 2014 و 2015 تعداد وامگیرندگان در سراسر جهان 16 درصد افزایش یافت و به 130 میلیون نفر رسید. هماکنون ارزش کل پورتفوی وام 96 میلیارد دلار است. طبق گزارش بنگاه مین (MIN)، در هند که بیشترین تعداد وامگیرندگان را دارد میزان وامدهی در سهماهه دوم امسال 64 درصد از میزان مشابه سال قبل بیشتر بود. آمریکای لاتین بزرگترین بازار وامهای خرد از نظر ارزش است. در این منطقه و همچنین در آفریقا اکثر منابع وامهای خرد از طریق سپردهها تامین میشوند. از آنجا که جذب سپردههای مردم به کندی صورت میگیرد فرآیند وامدهی خرد نیز کند است. اما در هند این بانکها هستند که عمده منابع وامهای خرد را تامین میکنند. میانگین هزینه تامین منابع برای
وامدهندگان خرد اندکی کمتر از 15 درصد و نرخ سود وامهای آنها 20 تا 25 درصد است. طبق قانون، بنگاههای بزرگ وام نمیتوانند نرخ سودی بالاتر از 10 درصد هزینه تامین منابع داشته باشند.
موفقیت در این بازار محدود به معنای بزرگتر و کارآمدتر شدن است. وامدهندگان بزرگ اغلب مشتریان را با استفاده از تبلت ثبتنام میکنند و وامگیرندگان میتوانند بازپرداخت را از طریق مغازههای محلی انجام دهند. آنها به این ترتیب میتوانند به مناطق دوردست دسترسی داشته باشند و نیازی به افتتاح شعبههای زیاد ندارند. هنوز فضای زیادی برای رشد وجود دارد. طبق گزارش بانک جهانی، در سال 2014 فقط شش درصد از هندیها از بانکهای رسمی وام گرفتند در حالی که 14 درصد به بنگاههای وام مراجعه کردند.
جذب مشتریان جدید برای موفقیت در وامدهی خرد ضروری است اما نیاز چندانی به خلق محصولات وامی جدید احساس نمیشود. آقای راتنا مدیرعامل بنگاه مین میگوید نوآوری در حد صفر است چرا که همین محصول عادی متقاضیان فراوانی دارد. این امر باعث تاسف است. اگرچه وامهای خرد طرفداران زیادی دارند و هیچ آسیب اقتصادی به وامگیرنده معمولی وارد نمیکنند، میشد از آنها به گونهای بهتر و برای جلوگیری از فقیرتر شدن افراد استفاده کرد.
مغازه آقای اقبال همانند دیگر کسبوکارهای کوچک فراز و نشیبهای زیادی را تجربه میکند. در زمان جشنوارههای هندو که مردم خرید زیادی دارند سر او کاملاً شلوغ میشود اما در سایر اوقات مغازه خلوت است. هنگامی که گزارشگر اکونومیست به مغازه اقبال رفت او در حال چرت زدن بود. در ماههای کمرونق او از مخارج خود و خانوادهاش کم میکند تا بتواند پول کافی برای پرداخت قسط ماهانه تهیه کند. او میداند باید آنقدر وام بگیرد که بتواند قسط آن را در فصول کمرونق بپردازد. با این شرایط احتمال نکول او از احتمال شکوفایی و رونق کسب و کارش بیشتر است.
آقای اقبال در مقایسه با دیگران آزادی بیشتری دارد. قسطهای او ماهانه هستند نه هفتگی و به جای وام گرفتن در گروه او به تنهایی اقدام کرده است و دو نفر از دوستانش ضامن او شدهاند. بنابراین او میتواند وامهای بزرگتر بگیرد. آنوپ کومار مدیرعامل شرکت سوناتا عقیده دارد که فشار همتایان در گروهها باعث میشود حجم وامها کمتر شود چرا که بسیاری افراد تردید دارند که خویشاوندانشان بتوانند وامهای بزرگ را بازپرداخت کنند. وامهای خرد فردی از مدتها در آمریکای لاتین رایج بودهاند و به نظر میرسد در جنوب آسیا در حال گسترش باشند. اما ارزیابی تکتک وامگیرندگان کاری دشوار است. وامدهندگان از پس انجام آن برنمیآیند مگر اینکه فناوری بتواند هزینهها را کاهش دهد.
احتیاط بیش از حد
آنچه کارآفرینان کوچکی مانند آقای اقبال واقعاً نیاز دارند وامهای خردی است که بتوان آنها را پس از رونق کسبوکار بازپرداخت کرد. تحقیق دو پژوهشگر آمریکایی به نامهای فیلد و پاند در کلکته نشان میدهد اگر در ابتدا به وامگیرندگان دو ماه دوره تنفس داده شود نرخ خلق کسبوکارهای جدید دو برابر میشود. وامگیرندگان میتوانند ریسکهای بزرگتری را انجام دهند و در نتیجه پاداشها و منافع بزرگتری به دست آورند. در این روش پس از گذشت سه سال سود حاصل از کسبوکار 41 درصد و درآمد خانوادهها 5 /19 درصد بالاتر رفت. اگر وامدهی خرد بتواند بهطور مرتب چنین نتایجی ایجاد کند میتواند همچنان خود را در اوج نگه دارد.
بنگاه پژوهشی لید (Lead) در هند هماکنون نوع انعطافپذیرتری از وام را آزمایش میکند. این بنگاه با همکاری سوناتا به صدها نفر وامهایی را ارائه میدهد که دو دوره تعطیلات سهماهه دارند. وامگیرندگان هنوز باید قسط بپردازند اما مبلغ آن در این دورهها بسیار پایین است. تاکنون دوسوم از افراد هدف این وامها درخواست دادهاند هرچند که نرخ بهره این وام اندکی بالاتر است. به نظر میرسد کارآفرینان کارآمد و سختکوش علاقه بیشتری به آن دارند.
وامدهندگان میخواهند یک چیز را بدانند: آیا آزادی عمل بیشتر باعث میشود وامهای بیشتری نکول شوند؟ در کلکته نرخ نکول وامگیرندگانی که دو ماه دوره تنفس داشتند از حد عادی دو درصد به 9 درصد بالا رفت. اگر تحقیقات ثابت کنند که وامهای انعطافپذیر پرخطرتر هستند وامدهندگان خرد در ارائه آنها تردید خواهند کرد. آنها نمیتوانند هزینههای خود را با افزایش نرخ بهره جبران کنند چون برای نرخ بهره سقف تعیین شده است. احتمالاً کارمندان بخش وام با تبلتهایی در دست به روستاهای جدید میروند و همان محصولات قدیمی را ارائه میدهند.
یکی از نشانههای خروج وامهای خرد از مسیر همیشگی را میتوان در مزارع آفریقا مشاهده کرد. صندوق «یک هکتار» که بنگاهی خیریه است به کشاورزان بذر، کود و بیمه محصولات را به صورت اعتباری ارائه میدهد. این وامها انعطاف زیادی دارند. بنگاه خیریه قبل از تحویل بذر و کود مبلغی را از کشاورزان میگیرد اما باقیمانده را میتوان در هر زمانی در طول سال بازپرداخت کرد. از آنجا که زمان بازپرداخت به صورت هفتگی یا ماهانه تعیین نشده است کشاورزان میتوانند برای فروش محصولات خود منتظر افزایش قیمتها بمانند. صندوق «یک هکتار» ادعا میکند که کمترین نرخ نکول را دارد و طبق محاسبات میزان درآمد کشاورزان را تا 55 درصد در سال 2015 افزایش داده است. اما این محاسبات کامل نیستند. صندوق کمکهای دیگری علاوه بر وامها ارائه میدهد که اغلب به صدقات و موقوفات متکی هستند. در بسیاری از کشورها برداشتن محدودیت نرخ بهره وامدهندگان را تشویق میکند تا محصولات جدیدی خلق کنند. بررسی انتظارات نیز میتواند در این زمینه مفید باشد. وامدهی خرد میتواند به جای ابزار مقابله با فقر به تلهای برای فقرا تبدیل شود و به احتیاط زیادی نیاز دارد اما میتوان آن را
اقدامی ضروری و حیاتی دانست.
منبع:اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید