گفتوگو با علیرضا دائمی، معاون وزیر نیرو درباره کمآبی امسال
ایران تا ۳۰ سال آینده تشنه میماند
اگر متوسط بارندگی سالانه را ۲۴۲ یا ۲۵۰ میلیمتر در نظر بگیریم، میبینیم که سال ۹۴، سال تری نیست. حتی سال نرمالی هم نیست، بلکه سال خشکی است. ولی سالهای خشک هم درجهبندی دارند. امسال در سطح خشکی کمتر از نرمال قرار داریم که جزو سالهای خیلی خشک محسوب نمیشود.
بهرغم بارشهای بهاری در آستانه سال جدید، 94 سال «تری» برای ایران نیست. از 190 سد بزرگ کشور، به سختی نیمی از آنها آب دارند و در حالتی خوشبینانه پیشبینی میشود با ادامه بارشها تا پایان اردیبهشتماه، ظرفیت این مخازن به 30 میلیارد مترمکعب برسد. از همه بدتر اینکه، تصاویر ماهوارههای بینالمللی هم حکایت از خشکسالی درازمدتی برای ایران دارند که شاید تا سه دهه آینده هم به طول بینجامد. این در شرایطی است که دمای هوای کشور نیز در مقایسه با 45 سال اخیر، دو درجه افزایش یافته و همین موضوع به خشکسالی بیش از پیش دامن میزند، چراکه با گرمتر شدن هوا، آب بیشتری تبخیر و مصرف میشود. علیرضا دائمی، معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت نیرو اگرچه امسال را سال خیلی خشکی برای کشور نمیداند، اما دستکم آن را در شمار سالهای خشک جای میدهد. او با استناد به آمار و ارقام نشان میدهد بخش کشاورزی ما بالغ بر 90 درصد ذخایر آبی را میبلعد و این در حالی است که با ادامه یافتن خشکسالی و بحران آب، ضرورت دارد که روی روشهای سنتی کشاورزی بازنگری اساسی شود.
اگر مهرماه را شروع سال آبی در کشور بدانیم، لطفاً بگویید طی شش ماه و نیم گذشته چه میزان بارندگی داشتهایم؟
از ابتدای مهرماه 93 تا پانزدهم فروردینماه سال جاری، یعنی طی شش ماه و نیم گذشته، کل بارندگی در سطح کشور 162 میلیمتر بوده که اگر آن را با بلندمدت مقایسه کنیم، شاهد کاهش 15درصدی هستیم. منظور از بلندمدت هم یعنی درست همین بازه زمانی که در 45 سال اخیر ثبت شده است. میزان بارندگی الان 162 میلیمتر است، در حالی که حدوداً باید 182 میلیمتر میبود. یعنی متوسط بارندگیهای بلندمدت ما تا پانزدهم فروردین چنین عددی بوده است. بهرغم اینکه در فروردینماه امسال باران خوبی داشتیم، ولی هنوز نسبت به متوسط بلندمدت، میزان بارندگیمان کم است. نکته دیگر مربوط به افزایش درجه حرارت است. اتفاقی که الان در کشور ما افتاده این است که تقریباً به صورت متوسط، دو درجه دما نسبت به درجه حرارت متوسط بلندمدتمان گرمتر شده است. معنای آن این است که در چنین شرایطی، میزان تبخیر و میزان مصرف آب بیشتر میشود. یعنی از یکسو بارندگیهایمان 15 درصد کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر، به دلیل گرمتر شدن هوا، میزان مصرف و تبخیر آب افزایش یافته
است.
حجم متوسط بارندگی سالانه در کشور چقدر است؟
متوسط بارندگی سالانه ما معمولاً 250 میلیمتر در بلندمدت است، اما این عدد الان کاهش پیدا کرده و به دلیل خشکسالی و کمبود بارندگیهای یک دهه اخیر، تقریباً به 242 میلیمتر رسیده است. پیشبینی میکنیم اگر وضعیت بارشها ادامه پیدا کند تا پایان سال ممکن است میزان بارندگیمان به حدود 230 میلیمتر برسد. یعنی هنوز منتظر بارشهایی در نیمه دوم فروردین و اردیبهشتماه هستیم و این باعث میشود تقریباً 60 تا 70 میلیمتر مجدداً بارندگی داشته باشیم. پیشبینیهای سازمان هواشناسی هم خیلی نزدیک به این عدد است.
بنابراین تقریباً به متوسطی که باید باشد نزدیک میشویم.
بله، اگر متوسط بارندگی سالانه را 242 یا 250 میلیمتر در نظر بگیریم، میبینیم که سال 94، سال تری نیست. حتی سال نرمالی هم نیست، بلکه سال خشکی است. ولی سالهای خشک هم درجهبندی دارند. امسال در سطح خشکی کمتر از نرمال قرار داریم که جزو سالهای خیلی خشک محسوب نمیشود. به عنوان مثال سالی بوده که فقط 140 میلیمتر بارندگی داشتهایم، یعنی در طول 12 ماه از همین بازه زمانی ششماهه فعلی هم بارندگی کمتری صورت گرفته است.
بارندگیهای بهاری اخیر چقدر در جبران کمبود منابع آبی کشور موثر بوده است؟
این بارندگیها طبعاً موثر بوده بهویژه در مناطقی از کشور اثرات خوبی داشته است. در نواحی جنوبی همچون استانهای هرمزگان و بوشهر، بحران شدید آبی داشتیم. خوشبختانه این بارشها کمک زیادی به ما کرد، ولی واقعیت را باید گفت که ایجاد وضعیت مطلوب در منابع آبی کشور با این بارندگیها، حتی با یک سال بارندگی در شرایط نرمال هم جبران نمیشود. وقتی یک دهه خشکسالی دارید، طبعاً معنایش این است که بسیاری از منابع همچون دریاچهها، تالابها، آبهای زیرزمینی و رودخانهها با مشکل مواجه شدهاند و حتماً باید چند سال «تر» داشته باشیم تا شرایط به حالت عادی و نرمال برگردد.
برای به وجود آوردن شرایط عادی، چه باید کرد؟
کشور ما دچار تغییر اقلیم است. بر اساس مطالعات صورتگرفته این شرایط حداقل تا دو یا سه دهه آینده هم ادامه خواهد داشت. مطالعات اخیری که با استفاده از سیستمهای پیشرفته ماهوارهای انجام شده نشان میدهد در پی همین یک دهه خشکسالی که پشت سر گذاشتیم حجم زیادی از منابع آب استراتژیکمان را از دست دادهایم. هم به دلیل گرمایی که در یک دهه اخیر داشتیم، هم به دلیل کاهش بارندگیها و هم به دلیل اینکه پوشش برفیمان به حداقل ممکن رسیده و این عوامل باعث از بین رفتن بخش زیادی از منابع آب استراتژیکمان شده است.
جایی در صحبتهایتان اشاره کردید که خشکسالی ممکن است حتی تا سه دهه آینده هم ادامه پیدا کند. درست است؟
بله، پیشبینیای وجود دارد که مراکز علمی بینالمللی دنیا کردهاند که شرایط خشکسالی در منطقه ما که حوزه آن بیش از پهنای سرزمین ایران است و کشورهای عراق، سوریه و بخشهایی از ترکیه، افغانستان و پاکستان را هم پوشش میدهد در خشکسالی باقی خواهند ماند.
نیمه دوم سال گذشته برای تعدادی از استانهای کشور، چندین عملیات بارورسازی روی ابرها انجام شد. این عملیات را تا چه اندازه در افزایش بارندگیها موفقیتآمیز و تاثیرگذار میدانید؟
استفاده از فناوری باروری ابرها توسط شلیک یدید نقره در ابرهایی که شرایط باروری را دارند هماینک هم انجام میشود. تقریباً دو هواپیما هر روز مشغول عملیات بارورسازی ابرها در مناطقی هستند که پتانسیل و ظرفیت این کار وجود دارد. یک نکته هست و آن اینکه شرایطی که میتوان از روشهای باروری ابرها استفاده کرد، شرایط کاملاً خاصی است. یعنی ابر باید نوع خاصی باشد، جهت حرکت ابر مهم است. شرایط رطوبت زمینی هم مهم است. به این ترتیب در بهترین شرایط، فقط میزان اثربخشی استفاده از فناوری باروری ابرها منجر به افزایش 10 تا 15درصدی بارش در یک منطقه میشود. نمیتوانیم از این روش به عنوان یک راه نجات مطمئن استفاده کنیم، ولی روشی است که مقداری بارشها را بیشتر میکند و از این جهت از این روش استفاده میکنیم.
راه نجات چیست؟
بر اساس تمام مراجع علمی که طی چند دهه اخیر در دنیا منتشر شده، هیچ راه دیگری جز انطباق و سازگار کردن خودمان با شرایط نداریم. البته تاسیسات آبیمان کمک میکند. باید مدیریت آب داشته باشیم، ولی تمام بشریت باید بتواند خودش را با شرایط محیطی سازگار کند. معنای آن این است که وقتی با خشکسالی مواجهیم حتماً باید میزان مصارفمان را به حداقل برسانیم. کشاورزیمان را با شرایط خشکسالی منطبق کنیم. از برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی جلوگیری کنیم. اجازه ندهیم که سهم طبیعت را کامل برداریم تا منجر به نابودی دریاچهها و تالابها شود. این کاری است که ما باید انجام دهیم. این رویه که در شرایط خشکسالی هم با همان روشهای گذشته کشاورزی کنیم و محصولاتی را با حجم سابق تولید کنیم، منطبق و سازگار با شرایط طبیعی نیست. پیشینیان ما هم وقتی با خشکسالی مواجه میشدند سطوح کشتشان را کاهش میدادند. اصطلاحاً زمین را آیش میگذاشتند. یعنی بخشهای زیادی از اراضیشان را کشت نمیکردند تا هم زمین باروری خودش را حفظ کند و هم اینکه آب، بیش از اندازه استفاده نشود. باید الگوی کشاورزی و نوع کشت محصولاتمان را تغییر
بدهیم. امروز بیشتر باید به کشت گلخانهای فکر کنیم که در این روش با توجه به گرمای موجود، آب کمتری هم تبخیر میشود. باید در نظر بگیریم در شرایط فراوانی که میزان بارشها زیاد بوده، جمعیت هم کمتر بوده است. مثلاً در دو دهه گذشته که بارندگیهای ایران بیشتر بوده، گرمایش کمتر بوده و جمعیت کمتری هم در همین سرزمین زندگی میکردهاند. بنابراین باید خودمان را با شرایط محیطی منطبق کنیم و این راه چاره ماست. در دنیا به دو نکته توجه میشود. یکی جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای برای ممانعت از تغییر اقلیم است. دیگری هم سازگار شدن با شرایط محیطی است.
یکی از بخشهایی که بیشترین مصرف آب را در ایران دارد کشاورزی است. تا جایی که حتی برخی میگویند مقرون به صرفه نیست بسیاری از محصولات را در ایران کشت کنیم و میتوانیم آنها را وارد کنیم. در این زمینه وزارت جهاد کشاورزی تا چه اندازه با وزارت نیرو همکاری میکند؟
وزارت جهاد کشاورزی همکاری نزدیکی با وزارت نیرو دارد. هم خانه کشاورز و هم وزارت کشاورزی، تمام این مسائل را قبول دارند و انجام میدهند ولی نکتهای وجود دارد. کشاورزی در کشور ما در اختیار بخش خصوصی است. یعنی حدود 21 درصد جمعیت کشور ما روستایی و کشاورز هستند، بنابراین با جمعیت زیاد و همچنین روشهای سنتی کشاورزی مواجهیم. طبعاً برای تحولاتی که باید صورت بگیرد به زمان نیاز داریم. کشاورزی در کشور ما اینگونه نیست که با دستور یا امریهای روشهایش تغییر کند. حتماً باید به تدریج برای کشاورزان فرهنگسازی و اطلاعرسانی شود. ابزار خاص در اختیارشان قرار بگیرد. سرمایهگذاری شود. تسهیلات به آنها تخصیص یابد تا بتوانند به تدریج، روشهای کشت خود را تغییر دهند. خوشبختانه در کشور ما طی همین زمانهایی که پشتسر گذاشتیم تحولات زیادی صورت گرفته است. مثلاً کشت
گلخانهای تقریباً در تولید بسیاری از محصولات به ویژه صیفیجات و گوجهفرنگی متفاوت شده است.
اگر مصارف آب را در بخشهای کشاورزی، صنعتی و شرب (خانگی) تقسیمبندی کنیم، هر کدام از این بخشها چهدرصدی از آب را مصرف میکنند؟
در مصارف شرب که دقیقاً اندازهگیری و در شبکههای آب شهری توزیع میشود تقریباً حدود 2 /6 میلیارد مترمکعب آب از طریق آبهای زیرزمینی و مخازن سدها، درون شبکههای خانگی به مصرف میرسد. برای صنعت نیز حدود دو میلیارد مترمکعب آب تامین میشود و در اختیار صنایع قرار میگیرد. در بخش کشاورزی شرایط متفاوت است. در سالهایی که بارندگی متوسط است معمولاً حدود 92 میلیارد مترمکعب مصرف داریم ولی در سالهایی که با کمبود آب مواجه میشویم طبعاً چون مصارف شرب و صنعت کاهش پیدا نمیکند، این عدد آبی که در اختیار کشاورزان قرار میگیرد، کمتر میشود. مثلاً در سالی مشابه سال فعلی که حدود 15 درصد میزان بارندگیهایمان کمتر است طبعاً آب کشاورزی هم به همین میزان کاهش پیدا میکند. حال اگر فرض کنید شرایط فعلیمان ادامه پیدا کند ما 80 میلیارد مترمکعب آب به بخش کشاورزی خواهیم داد. پس در این صورت آبی که بخش کشاورزی مصرف میکند معمولاً بین 80 تا 92 میلیارد مترمکعب متغیر است.
طی چند سال اخیر بسیاری از سدهای کشور خشک شدهاند. ایران چند سد دارد و چه تعدادی از آنها آب دارند؟
سدها را باید طبقهبندی کنیم. ما بیش از 850 سد بزرگ و متوسط در کشور داریم. از این تعداد، حدود 190 سد مهم هستند که از اعتبارات عمومی ساخته شدهاند. معمولاً به جز 190 سدی که توسط وزارت نیرو ساخته شده، سدهای دیگر سدهای کوچکی هستند که توسط وزارت جهاد کشاورزی با هدف آبخیزداری یا برای صرفاً انحراف آب احداث شدهاند که آنها را جزو بندهای انحرافی یا بندهای کوتاه یا سدهای کوتاه میشناسیم. در این صورت حدود 190 سد بزرگ در کشور داریم که از اعتبارات عمرانیمان ساخته شدهاند و معمولاً خشک نمیشوند. یعنی در طبقهبندی سدهای بزرگ، سدی نداریم که خشک شده باشد ولی معمولاً مخازن آنها بهطور کامل پر نمیشود. حجم کامل این سدها حدود 50 میلیارد مترمکعب است. در شرایطی که مخازن تمام 190 سد پر آب شود به این عدد میرسیم ولی الان که در آستانه بارشها هستیم و تا پایان اردیبهشت ادامه خواهد داشت تقریباً 25 میلیارد مترمکعب آب در مخازن داریم. یعنی تقریباً نیمی از مخازن سدها پر آب است. البته اگر بارندگیها ادامه پیدا کند هنوز جا دارد
تا پایان اردیبهشت که این مقدار افزایش یابد.
پیشبینی میکنید با ادامه بارندگیها 25 میلیارد مترمکعب فعلی به چه عددی برسد؟
معمولاً نباید بیش از 30 میلیارد مترمکعب شود. یعنی ممکن است حداکثر چهار یا پنج میلیارد مترمکعب آب جدید وارد مخازن سدها شود. در شرایط فعلی به دلیل خشکسالی، سدهایمان پر از آب نمیشود. مثلاً مخازن سدهای کرج، امیرکبیر یا زایندهرود تقریباً کمتر از نصف است. به عنوان نمونه، سد زایندهرود که اهمیت بسیاری دارد و آب شرب نزدیک به پنج میلیون نفر و همچنین بخش کشاورزی اصفهان را فراهم میکند امروز باید حدود 380 میلیون مترمکعب آب داشته باشد در حالی که مخزنش یک میلیارد مترمکعب ظرفیت دارد.
ظاهراً استان فارس هم وضعیت بحرانی دارد. بسیاری از سدهای آن منطقه خشک و کمآب شدهاند. به عنوان مثال سد دورودزن که آب شرب اهالی شیراز را تامین میکند، کاملاً خشک شده است.
کامل خشک نشده. سدهای مخزنی اساساً نوع و تکنیک ساختشان اینگونه است که هیچگاه بهطور کامل خشک نمیشوند، چون سدهای بلندی هستند، ولی به مخاطره میافتند. مثلاً بیشترین مخاطرات را در سد میناب داشتیم که حجم آب آن به 25 میلیون مترمکعب رسیده بود. یعنی خیلی به حجم مردهاش نزدیک شده بود. خوشبختانه در پی بارندگیها، حجم آب آن کمی افزایش یافت. حدود 20 میلیون مترمکعب آب جدید به این سد اضافه شد و یک مقدار شرایط را برای مصارف بهتر کرد.
اگر تا پایان اردیبهشتماه حجم آب مخازن سدهای کشور به 30 میلیارد مترمکعب برسد، این عدد در مقایسه با سال 1393 چه تغییری خواهد داشت؟
تقریباً معادل سال 1393 میشود.
آیا وزارت نیرو برنامهای هم برای احداث سد جدید دارد؟
الان به دلیل مشکلات اعتباری که داریم اساساً از شروع طرحهای جدید اجتناب میکنیم. سدهایی که ردیف بودجه داشتند و نیمهکاره بودند، در اولویت هستند. این سدها باید خیلی زود به بهرهبرداری برسند، هدفمان این است که آنها را خاتمه دهیم ولی طبعاً در مناطقی که ظرفیت وجود دارد ممکن است سدهای جدیدی احداث کنیم. الان در بسیاری از مناطق کشور، دیگر ظرفیت احداث سد جدید وجود ندارد. مثلاً اگر استانهای مرکزی مثل اصفهان، فارس، کرمان، یزد و خراسان جنوبی را در نظر بگیرید، میبینید که اینها اصلاً ظرفیتی برای احداث سدهای جدید ندارند ولی در برخی از مناطق کشورمان به خصوص مناطق جنوبی که آبها به دریا میرود هنوز ظرفیتهایی هست که باید پس از به دست آوردن اعتبارات لازم در آن نواحی این شرایط را فراهم کنیم.
آیا در فصل گرما جیرهبندی آب خواهیم داشت؟
همه تلاش وزارت نیرو این است که آب سهمیهبندی نشود، حداقل در شهرهای بزرگ این مشکل را نداشته باشیم و به کمک مردم امیدوار هستیم. این موضوع به مصرف آب برمیگردد. وقتی به اوج مصرف میرسیم اگر مردم خودشان را هماهنگ نکنند طبعاً این مشکلات ایجاد میشود. آنچنان که در سالهای گذشته به دلیل اوج مصرف و گرمای زیاد ممکن بود یکی دو روز در شهرهایی همچون تهران با قطعی آب روبهرو شویم.
با توجه به در پیش داشتن سالهای طولانی خشکسالی در ایران، آیا وزارت نیرو برنامه مدونی برای مدیریت بهینه مصرف آب در کشور دارد؟
خوشبختانه در اعتبارات بودجه سال 1394 منابع مناسبی برای انجام این برنامه در نظر گرفته شده است. یعنی برنامه وجود داشت ولی معمولاً مشکلمان این بود که منابع اعتباری به آن تخصیص پیدا نمیکرد که اجرا شود. خوشبختانه در بودجه سال جاری منابع خوبی برای این کار در نظر گرفته شده و امیدوار هستیم با کمک در درجه اول مردم و در درجه دوم سایر دستگاهها مثل وزارتخانههای صنایع، کشاورزی و کشور بتوانیم این برنامه را اجرایی کنیم. برای حوزه به حوزه کشور برنامه داریم. برای حوزه سفیدرود، برای حوزه دریاچه ارومیه، حوزه زایندهرود، حوزه کارون و... برنامههایی تهیه شده که متناسب با شرایط منابع آبی، میزان کشت، نوع مصرف و اختصاص برای مصارف صنعت و مصارف شرب، جزییات آن تشریح شده است.
دیدگاه تان را بنویسید