تاریخ انتشار:
پرسشی که در چهلوهفتمین نشست سالانه داووس مطرح شد
داووس ۲۰۱۷: اندیشیدن به تغییر تکتونیک
داووس امسال یک فرق مهم با سالهای گذشته داشت و آن اینکه نشانههای بیشتری از تغییر سیستمیک در نظم بینالملل لیبرال قابل مشاهده است و در این لحظه حساس، مدیر این نظم حداقل در لفظ آن را رها کرده است.
داووس را میتوان دماسنج اقتصاد سیاسی جهان نامید. از همین رو در داووس سال جاری نیز مهمترین چالشها و مسائل این حوزه مورد بحث قرار گرفت. داووس امسال یک فرق مهم با سالهای گذشته داشت و آن اینکه نشانههای بیشتری از تغییر سیستمیک در نظم بینالملل لیبرال قابل مشاهده است و در این لحظه حساس، مدیر این نظم حداقل در لفظ آن را رها کرده است. از ابتدای قرن بیست و یکم نشانههایی از وقوع نوعی تغییر تکتونیک در نظم بینالملل لیبرال بروز یافت و به تدریج پررنگ شد. در همه این سالها چشم امید خیلیها به آمریکا و مدیریت آمریکایی برای عبور دادن نظم لیبرال از این پیچ تاریخی بود. اکنون اما آمریکا شانه خالی میکند و این شانه خالی کردن میتواند اقتصاد سیاسی بینالملل را وارد دوره بسیار پرریسکی کند. از همین روست که آینده نظم بینالمللی بهویژه در غیاب آمریکای جهانگرا کلیدیترین موضوع مورد بحث بود. چینیها به عنوان آیندهدارترین و عاقلترین قدرت در حال ظهور کوشیدند از این فرصت بهره گیرند و خود را به عنوان رهبر آینده اقتصادسیاسی بینالملل مطرح کنند. بیشک شی جینپینگ مهمترین میهمان داووس 2017 بود و سخنرانی مفصل او در دفاع تمامقد از
جهانی شدن و اقتصاد بازار، برخی را به وقوع نوعی انتقال مسالمتآمیز رهبری از آمریکا به چین امیدوار کرد، امیدواریای که البته با پرسشهای مردافکنی مواجه است. فراتر از فراز و فرود نقش چین و آمریکا در اقتصاد سیاسی جهان، آینده اروپا نیز در این اجلاس به شدت مورد توجه بود. اروپا بنیانگذار جامعه بینالملل امروز با همه فضایل و رذایل این جامعه است. اروپا که دولت ملتهای مدرن را شکل داد و این مدل را به تدریج جهانگستر کرد، در دهههای اخیر کوشید تا از «دولت» عبور و بدعتی در سنت ایجاد کند. اکنون این بنای نوساز در حال سست شدن است. برگزیت نقطه آغاز این روند و نوعی بازگشت به آینده بود. اما اکنون پرسش کلیدی آن است که آیا دومینوی برگزیت به سایر کشورها و بهویژه فرانسه به عنوان یکی از ستونهای این بنا سرایت خواهد کرد؟ آیا پیشرفتهترین بلوک اقتصادی جهان از هم خواهد گسیخت؟ این پرسشهای استراتژیک اما دشوار نه در داووس بلکه در همه مراکز فکری این روزها محل بحث است.
و نهایتاً اینکه نظم بینالملل آینده چه شکل و شمایلی خواهد داشت. در غیاب رهبر چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ نبرد ترامپ و جهانی شدن چه سمت و سویی خواهد یافت؟ روسها و چینیها چه خواهند کرد؟ آیا آسیا میتواند به عنوان ثروتمندترین بلوک اقتصادی نقش سنتی اروپا را بر عهده گیرد؟ گرچه در داووس بر حفظ جهانی شدن و اصلاح آن تاکید شد، اما کسی نمیداند که آینده این مهمترین و قدرتمندترین فرآیند سیاست بینالملل چه خواهد شد. جهانی شدن هر چه جلوتر میرود بیرحمتر میشود و منافع آن برای طبقه متوسط غرب کمتر میشود. به بیان ساده غرب در رقابت با سرمایهداری دولتی که به سرعت در بخشهای مهمی از جهان در حال توسعه و بهویژه آسیا در حال رشد است با دشواریهای روزافزونی مواجه است و همین دشواریها حمایت از جهانی شدن و سیاستمداران حامی آن را در این جوامع کاهش داده است. کوتاه سخن آنکه داووس 2017 در نهایت یک پرسش مردافکن را طرح کرد. نظم بینالملل آینده چه شکل و شمایلی خواهد داشت؟ برای پاسخی درخور به این پرسش باید حجم عظیمی از توان ذهنی در زمانی طولانی صرف شود.
دیدگاه تان را بنویسید