برای رفاه اقتصادی کدام شاخصها باید بهبود بیابند؟
در آرزوی بینیازی
از نگاه خیلی از کارشناسان رفاه همان تامین نیازهاست و طبیعتاً نیاز بیشتر هرکسی تامین شود، از رفاه بیشتری برخوردار است.
از نگاه خیلی از کارشناسان رفاه همان تامین نیازهاست و طبیعتاً نیاز بیشتر هرکسی تامین شود، از رفاه بیشتری برخوردار است. جدای از زیرمجموعههای رفاه (از سیاسی گرفته تا اجتماعی)، بخش مهمی از شاخصهای رفاه به حوزه اقتصاد مربوط است. در آخرین گزارش بینالمللی درباره رفاه هم موسسه پژوهشی لگاتوم در سال 2015 هشت زیرشاخص را برای رفاه در نظر گرفته است: اقتصاد، کارآفرینی و فرصتهای کسبوکار، حکمرانی، آموزش، بهداشت (سلامت)، امنیت و ایمنی، آزادی فردی و سرمایه اجتماعی. از میان این زیرشاخصها، در بخش اقتصاد عملکرد کشورها را در حوزه سیاستهای اقتصاد کلان، چشمانداز اقتصادی، پایههای رشد و کارایی بخش مالی ارزیابی میکنند. در بخش کارآفرینی و فرصتهای کسبوکار هم سه مولفه ترویج فعالیتهای نوآورانه، برابری در فرصتها و محیط کارآفرینی را میسنجند. شاید بتوان این دو زیرشاخص را از میان این هشت مولفه اقتصادیتر از بقیه دانست. اما آیا وضعیت ایران در این شاخصها مطلوب است؟
این دو شاخص «اقتصاد» و «فرصتهای کسبوکار» فعلاً وضعیت «نارنجی» دارند؛ یعنی نه آنچنان وضعیت قابل قبولی دارند که زردرنگ باشند و نه آنچنان وضعیت هشدارآمیز دارند که قرمزرنگ توصیف شوند. با این حال باید دید در گذشته چه اتفاقهایی رخ داده که مانع از مناسب بودن وضعیت این دو شاخص شده است. آیا واقعاً ایران در حوزه سیاستهای اقتصاد کلان، چشمانداز اقتصادی، پایههای رشد و کارایی بخش مالی ضعیف عمل کرده است؟ اصلاً آیا این مولفهها میتوانند نشانگر وضعیت زیرشاخص اقتصاد در بخش رفاه کشور باشند؟ یا درباره کارآفرینی و فرصتهای کسبوکار هم وضعیت به همین شکل بوده است؟
برای درک بهتر این وضعیت شاید نیاز باشد که حتی همین زیرشاخصها هم شرح داده شوند که مثلاً عملکرد کشورها در حوزه سیاستهای اقتصاد کلان چه مواردی را شامل میشود. با این حال در چنین مواردی با تغییر اوضاع اقتصادی ایران به خصوص با رفع محدودیتهای بینالمللی میتوان امیدوارتر شد؟ در کنار آن چشمانداز اقتصادی است که واقعاً ارزیابی آن هم چندان کار سادهای نیست اما به هر ترتیب جزو یکی از مهمترین مولفههای رفاه در بخش اقتصاد محسوب میشود. علاوه بر این، درباره سیاستهای کلی و طرحهای اجرایی دولت در اقتصاد شاید بتوان بیش از همه به اجرای بسته خروج از رکود دولت اشاره کرد که سهم چنین طرحهایی از بهبود رفاه اقتصادی را هم میتوان ارزیابی کرد. در حوزه سیاستهای اقتصاد کلان هم شاید بلاتکلیفی طرحهای مهمی چون حذف یارانههای نقدی، سامان دادن به بدهیهای دولت (که میراثی از دولت سابق است) یا حتی تکمیل کردن طرحهای نیمهتمام را بتوان مصداقهایی از بدون نتیجه ماندن مسائل مهم اقتصاد کلان برشمرد که در اجرای آن شاید نیاز به زمان باشد. در عین حال در چشمانداز اقتصادی، پایههای رشد و کارایی بخش مالی شاید کارشناسان بتوانند مصداقهای
بیشتری را مطرح و آنها را ارزیابی کنند. اما در بخش کارآفرینی و فرصتهای کسبوکار هم سه مولفه ترویج فعالیتهای نوآورانه، برابری در فرصتها و محیط کارآفرینی وجود دارد که هرچند محاسبه این سه زیرشاخص شاید به صورت کمی امکانپذیر نباشد اما به هر ترتیب کارشناسان میتوانند یکی از مراجع بررسی این مولفهها باشند. شاید با بررسی چنین مولفههایی بتوان ابتدا تصویری شفافتر از وضعیت رفاهی ایرانیان ترسیم کرد و سپس کارشناسان نسخههایی را برای بهبود این شاخصها ارائه دهند. موضوعی که به نظر میرسد دولت هم به دنبال آن است و میخواهد با اولویت قرار دادن این موضوع در دوره اجرای برجام توجه ویژه خود را به این موضوع نشان دهد. با این حال باید دید در عمل چقدر این توجه شکل واقعی به خود میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید