تاریخ انتشار:
رئیس جامعه تورگردانان به این سوال پاسخ میدهد که آیا میتوان مانع سفرهای خارجی ایرانیها شد؟
نسخه توازن
سفرهای خارجی ایرانیها سال به سال رو به افزایش است و این یعنی خروج میزان هنگفتی از ارز کشور. در همین حال تراز گردشگری ایران نیز منفی است؛ به این معنی که تعداد گردشگران خروجی کشور از تعداد گردشگران ورودی بیشتر است.
سفرهای خارجی ایرانیها سال به سال رو به افزایش است و این یعنی خروج میزان هنگفتی از ارز کشور. در همین حال تراز گردشگری ایران نیز منفی است؛ به این معنی که تعداد گردشگران خروجی کشور از تعداد گردشگران ورودی بیشتر است. این مساله به لحاظ اقتصادی میتواند کشور را با تهدید روبهرو کند. در چنین شرایطی این سوال ایجاد میشود که چگونه باید با این مساله روبهرو شد؟ آیا میتوان مردم را از سفرهای خارجی باز داشت؟ چه سازوکاری برای این موضوع باید به کار گرفت؟ رئیس جامعه تورگردانان کشور در گفتوگویی با «تجارت فردا»، معتقد است به جای نگاههای یکسونگر باید سفر و ابعاد مختلف آن را نگریست و به راهحلهایی برای بازگرداندن توازن میان گردشگری ورودی و خروجی دست یافت. به باور ابراهیم پورفرج نمیتوان مانع سفرهای خارجی ایرانیها شد اما میتوان برای ورود بیشتر گردشگران خارجی به کشور تلاش کرد. مشروح گفتوگوی «تجارت فردا» را با او در ادامه میخوانید.
افزایش سفرهای ایرانیان به خارج از کشور به دغدغههایی مانند خروج ارز از کشور و در نتیجه تبعات منفی آن بر اقتصاد ایران دامن میزند. شما چقدر با این گزاره موافقید؟
طبیعی است که هر سفر هزینههایی دارد و مسافر با ورود خود به کشور مقصد باید مبلغی را به تناسب درآمد یا سلیقه خود خرج کند. با این حال باید به این نکته توجه داشت که انگیزه سفر گردشگران و به ویژه گردشگران ایرانی برای سفر به سایر کشورها چیست. مشاهده سایر کشورها، یکی از این انگیزههاست و در کنار آن ورود به یک دنیای تازه اعم از فرهنگ و اقسام سبک زندگی، همچنین خرید کردن قرار میگیرد. این گزینه از چنان جذابیتی برخوردار است که نمیتوان از ایرانیان خواست به کشورهای دور و اطراف سفر نکنند. تنها در صورتی که جاذبهها در کشور به قدری جذاب و ارزان باشد مردم ترجیح میدهند به جای ترکیه، روسیه، چین یا اروپا، در ایران بمانند و جاذبههای آن را ببینند؛ ضمن اینکه همان آسایش و آرامش را نیز تجربه کنند. قیمت تورهای گردشگری ورودی و خروجی در کنار امکانات از دیگر عواملی است که بازار سفرهای خروجی را داغ میکند.
بنابراین شما یکی از مولفههای مهم را در این حوزه قیمت و خدمات میدانید؟
هر شخصی برای انتخاب مقصد گزینههای مشخصی را در نظر میگیرد که شامل علاقهمندیها، هزینهها و خدمات میشود. چنانچه مقصدی بتواند به این تقاضاهای ذهنی به بهترین شکل پاسخ دهد طبیعی است که گردشگر را به سمت خود میکشاند. گاهی هزینه سفر یک هفتهای به ترکیه از سفر به کیش ارزانتر یا مساوی با آن است. در این حالت عموماً گردشگران سفر به یک کشور خارجی را به سفر داخلی ترجیح میدهند زیرا خدماتی را با قیمت یکسان یا حتی کمتر دریافت میکنند که به مراتب بهتر از آن چیزی است که در داخل ایران ارائه میشود. متاسفانه شاهدیم هتلها یا سایر بخشهای دستاندرکار صنعت گردشگری تنها به دریافت پول بیشتر فکر میکنند؛ بدون آنکه رضایت و کیفیت خدمات گردشگران را مدنظر قرار دهند.
گاهی هزینه سفر یک هفتهای به ترکیه از سفر به کیش ارزانتر یا مساوی با آن است. در این حالت عموماً گردشگران سفر به یک کشور خارجی را به سفر داخلی ترجیح میدهند زیرا خدماتی را با قیمت یکسان یا حتی کمتر دریافت میکنند که به مراتب بهتر از آن چیزی است که در داخل ایران ارائه میشود.
در کنار این عوامل ایمنی و امنیت از دیگر مولفههایی است که در سفر مدنظر قرار دارد، آمار حوادث جادهای در ایران در زمان تعطیلات، آرامش خاطر مسافران را با چالش مواجه میکند و موجب میشود آنها این عامل را در کنار قیمت و کیفیت خدمات قرار دهند و در نهایت تصمیم به سفر خارجی بگیرند. بنابراین تا زمانی که این مشکلات در حوزه سفرهای داخلی حل نشود، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم گردشگران خروجی مقاصد سفر خود را تغییر دهند و تصمیم بگیرند پول خود را در داخل هزینه کنند.
فارغ از ارزی که در سفرهای خروجی هزینه میشود، آیا میتوان به وجوه مثبت این سفرها اندیشید؟ به این معنا که گردشگران با خروج از مرزهای داخلی و مشاهده فرهنگهای مختلف و سبکهای زندگی گوناگون، ایدههای نو در کسبوکار یا تغییری در رفتار داشته باشند؟
ما نباید تصور کنیم که فراسوی مرزهای ایران، گردشگران تنها با مسائل منفی آشنا میشوند. در نوروز که جشن ملی ایرانیان است کشورهای اطراف با توجه به فرهنگ ایرانی تلاش میکنند جذابیتهای خود را به نحوی ارائه کنند که خواستههای ایرانیها را تامین کنند. آنها به جای تلقین سایر فرهنگها سفره هفت سین میگذارند زیرا در نظر دارند بیشترین رضایت از سوی گردشگران ایرانی کسب شده و به سفر مجدد آنها به این مقاصد بینجامد.
متاسفانه نگاهی که به سفرهای خارجی و کارگزاران گردشگری در سایر کشورها وجود دارد این است که آنها شرایط فساد را فراهم میکنند. شرایط اصلاً اینگونه نیست و مدیران گردشگری نمیخواهند زشتی و فساد را به عنوان جاذبه گردشگری کشورشان برجسته کنند. ارائه خدمات با کیفیت بالاتر و قیمت ارزانتر در کنار سایر مولفههایی که به تقاضای ذهنی گردشگران پاسخ میدهد این کشورها را به مقاصد جذاب سفر ایرانیان تبدیل کرده است.
با این حال نگاهی که به سفر ایرانیها به خارج از کشور همراه بوده، همواره با آنچه در ایران ناهنجاری خوانده میشود، مترادف است. به این ترتیب شما این نگاه را زیرسوال میبرید و در مقابل خدمات باکیفیت بالا را عنصر اساسی میدانید؟
برخی تصور میکنند ایرانیها برای خوشگذرانی به سایر کشورها میروند! در حالی که اصلاً اینطور نیست. آنها سفر میکنند تا آرامش خاطر یابند و در عین حال جاذبههای بیشتری را مشاهده کنند. من عصبانی میشوم وقتی از عیاشی به عنوان انگیزه سفرهای خروجی یاد و فرهنگ مردم ایران زیر سوال برده میشود. من به عنوان کسی که حوزه کارم با سفر گره خورده است گردشگران ایرانی را در مناطق مختلف جهان دیده و شاهد بودهام که چگونه به دنبال جاذبههای مختلف در کشورها بودهاند. در عین حال نباید این نکته را از نظر دور داشت که همیشه یک درصد اندکی از افراد وجود دارند که به دنبال مسائل خاصی هستند و در داخل کشور نیز همانها را دنبال میکنند. برجسته کردن چنین افرادی در خارج از کشور به عنوان کلیت گردشگران خروجی منصفانه نیست. این افراد به لحاظ عددی کم هستند اما برجستهاند و بیشتر به چشم میآیند.
بنده به عنوان شخصی که فعالیتش در گردشگری ورودی است تلاش میکنم با کیفیت بالای خدمات در کنار قیمت مناسب گردشگران سایر کشورها را به ایران جذب کنم؛ در مقابل ترکیه نیز در تلاش است در این رقابت امتیاز بیشتری به دست آورد و سهم بیشتری در گردشگری ورودی داشته باشد. طبیعی است که گردشگر ایرانی در مقایسه آنچه دریافت میکند دست به انتخاب میزند؛ همانگونه که گردشگران خارجی چنین کاری را درباره ایران انجام میدهند. ما نباید رقابت کشورها در این صنعت را فراموش کنیم تا بتوانیم در این بازار باقی بمانیم.
شما از سفر به عنوان وسیلهای برای تجربه بیشتر و مشاهده فرهنگهای مختلف از ابعاد گوناگون آن صحبت میکنید؛ اما آیا نهادهای متولی گردشگری خروجی ایران در سفرهای خود تمام این ابعاد را مد نظر قرار میدهند یا با سادهسازی تورها در چند مورد خاص نظیر خرید و برخی تفریحات، از زیر وظیفه خود شانه خالی میکنند؟
ما در سفرهای ورودی خود ابتدا برای گردشگران سفرنامه مینویسیم. به این ترتیب گردشگر برنامه سفر خود را به خوبی میداند و آگاه است هر روز چه کاری را انجام دهد. آنچه در ذهن مسافر اثرگذار است، اجرای یک سفر از پیشتعیینشده بر اساس زمانبندیهای دقیق است. از این روست که هر گونه تغییر در برنامه یا مشکل گردشگر را ناراضی میکند. به عنوان مثال چنانچه به هر دلیلی مسجدی که در سفرنامه ذکر شده است بازدید نشود، حتی اگر 10 مسجد مشابه به جای آن در برنامه قرار دهیم باز هم گردشگر ناراضی برمیگردد؛ چون به آنچه گفتهایم نتوانستیم عمل کنیم و سفرنامه به شکل کامل اجرا نشده است.
باید دنبال این باشیم که اگر هشت میلیون گردشگر از ایران خارج میشوند بتوانیم شش تا هشت میلیون گردشگر هم به کشور بیاوریم. باید به این شکل به توازن اقتصادی دست یابیم تا اینکه به دنبال کاهش گردشگری خروجی باشیم.
در برنامههای سفر شما آیا تنها بازدید مناطق گنجانده میشود؟
در سفرها بازدید از بناهای تاریخی و فرهنگی وجود دارد اما در عین حال به واسطه جذابیت خرید در هر سفر یکی دو روز با توجه به برنامه زمانبندی به خرید در بازار اصفهان یا سایر شهرها اختصاص داده میشود. به این ترتیب هم سفر برنامهریزی شده است و هم تولیدات و صنایعدستی معرفی میشود. در سفرهای خروجی اما اشکالاتی در این خصوص دیده میشود که عمده نیست و باید اصلاح شود. گردشگر ایرانی که به ترکیه میرود باید سفرنامهای به همراه خود داشته باشد تا آگاه باشد که به عنوان مثال در هر روز سفر خود چه برنامهای برایش تدارک دیده شده است. در کنار این برنامههای فرهنگی و تفریحی یکی دو روز نیز میتواند به خرید و بازار اختصاص پیدا کند. این در حالی است که گردشگر ایرانی از روز اول در مراکز خرید و فروشگاهها سرگردان است و درباره کشور مقصد هیچ چیزی جز این مراکز نمیبیند. به این ترتیب، گردشگران حین بازگشت به ایران در رابطه با ترکیه چیزی نمیدانند و جاذبههای فرهنگی و تاریخی را از دست دادهاند. سفر تعریف دارد و در آن هدفی وجود دارد که باید بتوان آن را به بهترین شکل اجرایی کرد. زمانی که گردشگر به ترکیه یا روسیه میرود باید بتواند درباره
جاذبههای فرهنگی و تاریخی این کشورها صحبت کند و حتی مقایسهای میان آنها با کشور خود داشته باشد تا به این ترتیب به ارتقای فرهنگی منجر شود. در واقع ایجاد سوال درباره اینکه آنها چه کردهاند که به اینجا رسیدهاند یا ما چه میتوانیم بکنیم که به رشد و توسعه بیشتری در ابعاد مختلف آن دست یابیم تنها با یک سفر با برنامهریزی دقیق حاصل میشود.
آیا میتوان با این گفتهها به این جمعبندی رسید که سفرهای خروجی به این شکلی که در حال حاضر انجام میشود تبعات مثبت چندانی به لحاظ اقتصادی یا حتی فرهنگی برای ما ندارد؟
ما نمیخواهیم بگوییم که سفرها بیتاثیر است بلکه در نظر داریم بگوییم سفرهای خروجی اشکالاتی دارد که در صورت برطرف شدن میتواند مفیدتر باشد. حتی اگر هزینه میکنیم این هزینهها بازگشت دارند؛ زیرا زمانی شما هزینه میکنید تا چیزی را بیاموزید و کسب کردن هر چیز تنها به ابعاد مادی خلاصه نمیشود. ما در سفر به این نکته توجه میکنیم که در برابر مبلغی که پرداخت کردهایم چه چیزی را به دست آورده یا آرامشی را کسب کردهایم. همیشه سفر به این هدف نیست که شما چیزی را که به دست آوردهاید، مقایسه مالی کنید و در آن بحث اقتصادی داشته باشید. گاهی شما تنها به قصد آرامش یافتن سفر میکنید؛ اینکه فراغ خاطری را کسب کنید تا بار دیگر به کار بازگردید و احساس خوبی داشته باشد و همین بهای پولی است که خرج کردهاید.
در مقابل ما باید چنین جاذبههایی را در ایران فراهم کنیم تا گردشگران سایر کشورها را به سمت ایران بکشانیم و بتوانیم کسب درآمد داشته باشیم و بین خروج و بازگشت ارز به کشور توازن ایجاد کنیم. در واقع بحث من این است که ما باید افزایش ورود گردشگر را داشته باشیم؛ زیرا نمیتوانیم مانعی برای خروج گردشگران به سایر کشورها باشیم.
گردشگران اروپایی نظیر آلمانیها و فرانسویها یا ایتالیاییها به قارههای مختلف سفر میکنند و تلاش دارند تجربههای متفاوتی از زندگی را داشته باشند. در عین حال به واسطه جذابیت این کشورها و تبلیغاتی که برای گردشگری میکنند همواره توازنی میان گردشگر ورودی و خروجی وجود دارد. با گفتههای شما آیا میتوان چنین نتیجه گرفت که باید به جای دغدغهمندی روی گردشگری خروجی و تبعات اقتصادی آن که امری اجتنابناپذیر است تمرکز را روی گردشگری ورودی قرار داد و تلاش کرد با تصویر کردن مقصدی جذاب به نام ایران، بازاری از فرهنگ و تاریخ را ایجاد کرد؟
به باور من باید دنبال این باشیم که اگر هشت میلیون گردشگر از ایران خارج میشوند بتوانیم شش تا هشت میلیون گردشگر هم به کشور بیاوریم. باید به این شکل به توازن اقتصادی دست یابیم تا اینکه به دنبال کاهش گردشگری خروجی باشیم؛ در عین حال که به آژانسهای گردشگری خروجی توصیه میکنیم برنامهریزی سفر داشته باشند و گردشگر بتواند ابعاد مختلف سایر کشورها را مشاهده کند.
ایران کشوری با جاذبههای فرهنگی، تاریخی و طبیعی فراوان است و قادر است گردشگران بیشتری را جذب کند؛ امری که خوشبختانه در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است و به نظر میرسد ورود و خروج ارز کمکم در حال نزدیک شدن به هم هستند.
فکر میکنید برای مثبت شدن این تراز به نفع ورود ارز چه اقداماتی باید انجام شود؟
این امر یک راه بیشتر ندارد و آن ارتقای خدمات است. ایران دارای جذابیتهای فرهنگی و تاریخی است. همچنین یکی از محاسنی که دارد و بسیاری از کشورها از آن بیبهرهاند، مهماننوازی ایرانی است. ما این را به عنوان شعار مطرح نمیکنیم، بلکه در عمل رفتار مردم با گردشگران بسیار خوب است و تبدیل به یک جاذبه شده. با این حال همچنان با مشکل ضعف زیرساختها روبهرو هستیم. در سه ماه بهار و اوج زمان ورود گردشگران خارجی، هتلهای استاندارد در شهرهای گردشگرپذیر نظیر تهران، اصفهان، یزد، تبریز و کرمان برای پذیرایی از گردشگران و ارائه خدمات به آنها نداریم. آمارهایی که از سوی برخی هتلداران در خصوص اشغال 40 تا 50درصدی هتلها در این شهرها مطرح میشود دلایل مختلفی دارد و آن به زمانهایی برمیگردد که گردشگران خارجی کمتر به ایران سفر میکنند. زمستان و تابستان از جمله فصولی هستند که نرخ سفرهای ورودی کاهش مییابد و به این ترتیب ضریب اشغال هتلها نیز کاهش پیدا میکند. در سایر کشورها نیز به همین ترتیب است؛ به عنوان مثال در ترکیه تابستانها فصل اوج گردشگری است و بهار به جای ایران شاهد حضور گردشگران اروپایی است. ما به عنوان کسانی که متولی
گردشگری ورودی هستیم همواره از مسوولان درخواست کردهایم همایشها، سمینارها و کنفرانسهای خود در شهرهای گردشگرپذیر خارجی را به زمانی محول کنند که اوج حضور این گردشگران نباشد. به این ترتیب هم مشکل ما در حوزه مراکز اقامتی حل میشود و هم هتلداران در این شهر میتوانند در طول سال با کیفیت بالاتری از مسافران خود پذیرایی کنند و ضریب اشغال خود را بالاتر ببرند. برنامهریزی به این شکل علاوه بر آنکه درآمدهای مالی و ورود ارز را به کشور افزایش میدهد در عین حال جامعه هتلداران را نیز تقویت میکند و تبعات اقتصادی مثبتی را برای کشور به همراه خواهد داشت.
در نهایت میخواهم عرض کنم باید نگرانی از سفرهای خارجی را کم کنیم و به این فکر نباشیم که به مردم بگوییم سفر خارجی نروند، زیرا نه اختیار و نه توان آن را داریم و نه حوزهای است که بخواهیم در آن دخالتی داشته باشیم. به جای آن گردشگری ورودی را تقویت کنیم و مطمئن باشیم با این راهحل به توازن اقتصادی مثبت دست پیدا میکنیم. این راه حل میتواند در اشاعه و معرفی فرهنگ ایرانی به سایر کشورها نقش مثبتی داشته باشد و در عین حال نگاههای منفی را نیز از ما دور کند. گردشگری راهحلی برای آشتی ملتها با یکدیگر است و ما نیز میتوانیم با بهرهگیری از این ابزار در جهت رفع کدورتها و سوءبرداشتها قدم برداریم و ایران فرهنگی را به آنها نشان دهیم.
دیدگاه تان را بنویسید