تاریخ انتشار:
النینو تهدیدی برای محصولات کشاورزی؟
زیر پوست بازارهای داخلی
هفته گذشته معاملات بازارهای مالی در داخل کشور، وضعیت نسبتاً باثباتی را نشان میداد؛ بهطوری که بورس تهران در نزدیکی کانال ۶۳ هزارواحدی نوسان میکرد، دلار نیز در اوایل کانال ۳۵۰۰تومانی تغییرات محدودی را تجربه کرد و حتی سکه نیز که به شدت تحت فشار افت قیمت اونس طلای جهانی بود، در محدوده ۹۳۰ هزارتومانی نوسان کرد.
هفته گذشته معاملات بازارهای مالی در داخل کشور، وضعیت نسبتاً باثباتی را نشان میداد؛ بهطوری که بورس تهران در نزدیکی کانال 63 هزارواحدی نوسان میکرد، دلار نیز در اوایل کانال 3500تومانی تغییرات محدودی را تجربه کرد و حتی سکه نیز که به شدت تحت فشار افت قیمت اونس طلای جهانی بود، در محدوده 930 هزارتومانی نوسان کرد. از سوی دیگر، در بازارهای جهانی فلزات پایه بار دیگر این فرضیه را که نمیتوان رشد پرشتاب قیمتها را انتظار داشت، تایید کرد و تثبیت نسبی قیمتها مشاهده شد. بازارهای طلای جهانی و نفت اما (تا چهارشنبه) وضعیت واگرایی را برخلاف رفتار سنتی خود تجربه کردند. این موضوع گرچه در رصد روند تاریخی این بازارها، نگرانی از تورم منفی و احتمالاً رکود اقتصاد داخلی را ایجاد میکند، اما اکنون دخیل بودن عوامل مختلف در مورد حرکت خلاف جهت نفت و طلا، این نگرانی را چندان بیمورد نشان نمیدهد. از سوی دیگر، بحث پدیده النینو که اخیراً در کشورمان نیز بسیار داغ شده است توسط بانک جهانی (WB) بررسی شده که بیان میکند این موضوع با توجه به شرایط موجود نمیتواند اثر چندانی روی قیمت محصولات کشاورزی داشته باشد.
تیر خلاص به اونس؟
فرود آمدن اونس طلا از بلندیهای کانال 1100دلاری از چهارشنبه دو هفته پیش و با صدور بیانیه بانک مرکزی آمریکا کلید خورد. طلای جهانی که پس از ماهها در آستانه خروج از محدوده 1200-1100 دلار در هر اونس خود قرار گرفته بود، در آخرین ساعتهای شامگاه ششم آبان به وقت تهران، نهتنها نتوانست مواضع تازه فتحشده خود را حفظ کند، بلکه به کمتر از 1160 دلار کاسته شد. با تداوم روند ریزشی قیمت این فلز گرانبها در هفته گذشته، سطوح 1120-1110دلاری اونس نیز در بازار ثبت شد تا آن را در معرض فروافتادن به کانال هزاردلاری قرار دهد. فدرالرزرو در بیانیه خود اعلام کرده است شرایط اقتصادی و به خصوص نماگرهایی را چون نرخ تورم، رشد اقتصادی و نرخ بیکاری به دقت پایش میکند و این امکان بهطور قوی وجود دارد که نرخ بهره در ماههای آینده، به خصوص در ماه دسامبر سال جاری، افزایش پیدا کند. این موضعگیری فدرالرزرو که تا اندازهای با موضعگیریهای قبلی اختلاف زاویه داشت و مغایر با برداشت بازار از فضای حاکم بر تصمیمگیران در بانک مرکزی آمریکا بود، باعث شد چرخشی آشکار در موقعیتهای اخذشده معاملهگران در بسیاری از بازارها از جمله طلا رخ دهد و سکان آن از دست خریداران رها شود و به دست فروشندگان فلز زرد بیفتد. اوج گرفتن شاخص دلار نهتنها تحت تاثیر این موضعگیری فدرالرزرو، بلکه با انتشار شاخصهایی نظیر شاخص تولید مارکیت و آیاسام حمایت شد و در نتیجه نماگر ارزش دلار آمریکا در برابر هشت ارز معتبر جهانی به بیشترین مقدار از ماه آگوست تاکنون رسید. به علاوه، عامل دیگری که سبب رکود بیشتر بازار فلزات گرانبها شده، رونق یافتن بازار سهام ایالات متحده است که تنها از ابتدای ماه اکتبر، حدود یک ماه پیش، بیش از 3 /11 درصد شاخص اصلی آن رشد را نشان میدهد. با تمام این اوصاف، مواردی وجود دارد که خریداران طلا همچنان به آنها امیدوارند تا فلز زرد را به دوران شکوفایی خود بازگرداند. از جمله، بحث بودجه دولت ایالات متحده و بدهیهای این کشور است که بار دیگر مسالهساز شده و در محافل رسمی و غیررسمی آن مناقشاتی را برانگیخته است. گمان میرود تحت تاثیر این مناقشهها، تقاضای طلا بار دیگر به عنوان کالایی امن تحریک شود. از سوی دیگر، چنان که در هفته گذشته سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) نرخ تورم جهانی را در ماه سپتامبر کمتر از 55 /0 درصد اعلام کرده است، این احتمال تقویت میشود که بانکهای مرکزی در کشورها با در پیش گرفتن سیاستهای انبساطی موجب رشد نرخ تورم شوند که این میتواند طلا را به عنوان کالای ضدتورمی بار دیگر مورد توجه قرار دهد. غیر از دورنمای میانمدت، افزایش قیمت نفت در اواسط هفته گذشته همراه با انتشار آمارهایی از وضعیت اشتغال در آمریکا باعث شد ولو بهطور موقت سیر کاهشی اونس طلا در 1110 دلار تا 1120 دلاری محدود شود. اما بیش از هر چیز، معاملهگران بازارهای ارز و کالا منتظر اعلام آمار اشتغال آمریکا بودند که قرار بود غروب روز جمعه 15 آبان به وقت تهران منتشر شود. اعلام هر عددی بیش از 180 هزار نفر به عنوان شاغلان افزودهشده در بخش غیرکشاورزی میتواند عواقب هولناکی برای ارزش طلا داشته باشد که یکی از محتملترین آنها کاسته شدن قیمت این فلز زرد به کمتر از 1100 دلار در هر اونس خواهد بود.
با وجودی که نقش عوامل بنیادین در کاهش قیمت طلا در هفته گذشته پررنگ بود، اما چنانکه تحلیلگران بازار این کالای امن ابراز میدارند، نقش برخورد قیمت با حمایتهای حساس و به خصوص سطوحی که دستورهای از پیش قرار دادهشده فروش در آنها بود، انکارناپذیر است. طلا که توسط مقاومت 1190دلاری اونس عقب رانده شد و نیز نتوانست بالاسر حمایت 1160دلاری دوام بیاورد، با از دست رفتن زمان توسط خریداران و ناامیدی آنها، ابتدا به کمتر از 1160 دلار کاسته شد. نقد شدن موقعیتهای خرید اخذ شده از سه هفته پیش از یک سو و فعال شدن حد ضررها و فروشهای خودکار در سطوح کمتر از 1150 دلار باعث شد در پنج روز متوالی طلا کاهش قیمت قابل ملاحظهای را تجربه کند. با وجود این، قرار گرفتن حمایت مهمی در حوالی 1120-1110دلاری اونس که از یک طرف اجتماعی از سطوح 8 /61 و 6 /88 بازگشتی است و از سوی دیگر یک خط روند صعودی در آنجا حمایتی پویا را شکل میدهد سبب شد قیمت یک بازگشت به بالا، ولو اندک داشته باشد؛ به خصوص اینکه بازار به شدت در حالت اشباع فروش فرو رفته بود. در صورتی که عوامل بنیادین حمایت کنند این احتمال دور از ذهن نیست که حتی این سطح بتواند مانع از سقوط بیشتر اونس شود و نیز یک الگوی هارمونیک برگشتی شکل بگیرد. در صورت این بازگشت قیمت به بالا، مهمترین مقاومتها محدوده 1130-1125 دلار و پس از آن سطح معتبر 1148 تا 1160 دلار برای هر اونس هستند. در مقابل، مهمترین حمایتهایی که میتوانند سدی در برابر کاهش ارزش قیمت طلا باشند اول در سطح 1115-1110 دلار و سپس محدوده مرز روانی و فنی 1103-1090 دلار شناسایی میشوند.
بورس در فاز ارزیابی
هفته گذشته، بورس تهران به افت و خیزهای محدود خود در نزدیکی کانال 63 هزارواحدی ادامه داد و در مجموع هفته، شاخص کل تقریباً بدون تغییر (رشد اندک 01 /0درصدی) ماند. این در شرایطی است که در زیر پوست تحولات این بازار، تحرکات مثبتی مشاهده میشد. بهطوری که سهام، به ویژه آنهایی که ارزش بازار کمتری دارند روند نسبتاً مثبتی را در پیش گرفتهاند که نمود آن را میتوان در تغییرات شاخص کل هموزن (اثرگذاری یکسان شرکتها در محاسبه آن) رصد کرد. به عبارت دقیقتر، در شرایطی که ضعف معاملاتی کاملاً مشهود است، تغییرات قیمتی تکنمادها نوسانات محدود شاخص کل را رقم میزدند و شاخص کل چند روز مثبت و چند روز منفی، اما با دامنه محدود نوسان را تجربه کرد. این در حالی بود که شاخص کل هموزن که به یک میزان از نمادها متاثر میشود روند مثبتتری را نشان میداد که بیان میکند در نمادهای کوچکتر، خریدارانی حضور یافته و رشد قیمتها را سبب شدهاند.
برآیند عوامل مزبور نشان میدهد دو نوع نگاه در بازار سهام به چشم میخورد. نخستین گروه، افرادی هستند که به روی خوش رویدادهای اقتصادی-سیاسی توجه بیشتری دارند. این کارشناسان بر این باورند که رفع تحریمها در ماههای آینده، در کنار بسته ضدرکود دولت که به صورت حسابشدهای میتواند با تحریک تقاضا همراه شود محرکهایی مناسب برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور خواهند بود. در این شرایط، کارشناسان اثرگذاری بسته ضدرکود دولت را اگر به صورت صحیح و مطابق با زمانبندی ارائهشده انجام شود سریعتر میدانند، زیرا اجرایی شدن برجام زمان مشخصی ندارد و در خوشبینانهترین پیشبینیها نیز اواسط دیماه ارزیابی شده است. بنابراین، آنچه میتواند در کوتاهمدت رونق بازار سهام را سبب شود بسته ضدرکود دولت خواهد بود. از سوی دیگر، گروهی دیگر از معاملهگران و کارشناسان هستند که به وضعیت فعلی اشاره دارند و اصلاح شرایط را در کوتاهمدت متصور نیستند. رکود شدید در اقتصاد که وضعیت شرکتهای بورسی را به شدت با مشکل مواجه کرده است در کنار فرصتهای امن سرمایهگذاری، مانع جذابیت بورس تهران شده است. این موضوع سبب شده است خریداران زیادی وارد بازار سهام نشوند و رشد قیمتها به صورت پایدار مشاهده نشود. با این حال، این ارزیابیها که به نظر میرسد طی چند ماه آینده به نفع یک سمت سنگینی کند میتواند آغازگر تغییر مسیر بورس تهران باشد. در این شرایط، نزدیک بودن قیمت سهام به کف بنیادی خود این گمانه را ایجاد میکند که آغاز یک روند صعودی میتواند سناریوی محتملتری باشد.
همهوایی دلار در ارتفاع بالای 3500
هنگامی که از ارزش جهانی طلا کاسته میشود، معاملهگران بازار طلا در داخل کشور که در موقعیت خرید قرار دارند سعی میکنند با ورود به بازار ارز و تحریک تقاضا، باعث افزایش عامل دوم قیمتگذاری این فلز زرد در بازار وطنی شوند تا ارزش دارایی آنها حداقل حفظ شود. بنا به همین منوالی که سالهاست در بازار کشور شناختهشده است، این انتظار میرفت که با کاهش قیمت اونس در آخرین روزهای هفته منتهی به هشتم آبان، روز شنبه که بازار داخلی فعال میشد معاملهگران طلا و سکه در بازار دلار دست بهکار شوند. با وجود این، تسویه معاملات موسوم به «شنبهای» که معاملات آتی مربوط به یک هفته هستند در آغازین روز هفته ورود این معاملهگران را به تاخیر انداخت. این باعث شد دلار در بازار آزاد در آن روز در همان قیمتهای روز پنجشنبه، حوالی 3490 تومان، آرام بگیرد. اما از اواخر روز شنبه و با شروع روز یکشنبه، دلار پس از هفتهها مجدداً طعم 3500 تومان را چشید و این بار توانست خود را از این سنگر عبور دهد. در طول هفته قیمت ارز در بازار غیررسمی چند بار بین 3500 تا 3510 تومان رفت و برگشت کرد که در مقاطعی این موضوع با مداخله از سوی بازارساز بزرگ و منتسب به نهاد رسمی بازار پول همراه بود. از شواهد و قرائن و نیز بنا به آنچه معاملهگران بازار دلار بیان میدارند برمیآید که مهمترین عواملی که باعث شکسته شدن مقاومت 3500تومانی دلار شدند، در وهله اول کاهش قیمت طلا و پس از آن افزایش تقاضا در بازارهای ارز کشورهای همسایه، به خصوص بازار سلیمانیه عراق هستند. با وجود اینها حجم کم معاملات و سردرگمی معاملهگران بهطور کلی باعث شده بازار داخلی ارز در این روزها جهت آشکار و غالبی نداشته باشد. به خصوص، تحت تاثیر وقایع و رویدادهایی که بهطور محتمل تا سه ماه آینده در فضای اقتصادی و سیاسی کشور، از ناحیه اجرایی شدن برجام و رفع تحریمها روی خواهد داد، معاملهگران بازارهای ارز و طلا همپا با دیگر فعالان بازار دست به عصا و همراه با بیم و امید حرکت میکنند. در هفته گذشته، سکه بهار آزادی طرح جدید متاثر از کاهش قیمت اونس جهانی و افزایش قیمت دلار بود که در این میان وزن افت ارزش جهانی طلا غلبه کرد و نهایتاً سکه وارد کانال 920 هزارتومانی شد. به نظر میرسد معاملهگران طلا در بازار داخلی سوگیری منفی نسبت به قیمت این فلز در بازار جهانی دارند و این موضوع از مداخله آنها در بازار ارز و نیز قیمتهای معاملهشده در این بازار در هفته گذشته قابل برداشت است. با توجه به حمایت سنگینی که سکه در محدوده 900 تا 910 هزار تومان از آن برخوردار است، بعید است معاملهگران آن به راحتی بگذارند افت ارزش جهانی طلا، سکه را وارد کانال 800 هزارتومانی کند و به هر وسیله و هر مداخلهای متوسل خواهند شد تا دارایی آنها بیش از این افت ارزش پیدا نکند.
نیمخیز نفت برای 50 دلار
طبق آخرین گزارشها تعداد چاههای نفت آمریکا به 578 عدد رسیده و این به معنای کاهش 16 فقره از چاهها در هفته آخر ماه اکتبر بوده است. این موضوع باعث شد در روزهای پایانی کار بازارها در ماه قبل میلادی، قیمت نفت ناشی از گمانهزنیها در مورد کاهش میزان عرضه، به بالا جهش کند و از کف موضعی در حدود 6 /42 دلار برای هر بشکه نفت پایه آمریکا، به بیش از 46 دلار در یک روز افزایش یابد. این امر علاوه بر اینکه از جانب موضعگیری فدرالرزرو و پیشبینی برای افزایش تقاضای سوختهای فسیلی در آمریکا حمایت شد، در روزهای بعد نیز با انتشار گزارشهایی در مورد تولید نفت برزیل و لیبی حمایت شد. به نقل از خبرگزاری رویترز، اقدام به اعتصاب کارگران شرکت پتروبراس، بزرگترین شرکت نفتی برزیل باعث شد به میزان 25 درصد از عرضه روزانه نفت برزیل، نهمین تولیدکننده بزرگ این ماده در دنیا، کاسته شود. چنان که تحلیلگر حوزه انرژی موسسه JBC بیان میکند با اینکه کاهش 500 هزار بشکه در روز نمیتواند تهدیدی جدی برای عرضه در بازار نفت تلقی شود، اما تداوم این کاهش در روزهای آتی و به خصوص با اوجگیری فعالیت پالایشگاهها میتواند تاثیرگذار باشد. غیر از این، مسدود شدن یک ترمینال نفتی در لیبی نیز به نگرانیها در مورد عرضه نفت دامن زده است. اما پس از برزیل و لیبی، در آمریکا یک خط لوله انتقال نفت در شرق این کشور به علت سیل از مدار خارج شد که این نیز بر افزایش قیمت طلای سیاه تاثیرگذار بود. با وجود اینها و در حالی که قیمت هر بشکه نفت دریای شمال به بیش از 50 دلار در هر بشکه رسیده است، تحلیلگران در مورد روند افزایشی یا رشد شتابدار قیمت این حامل انرژی در ماههای آینده اظهار تردید میکنند. این بیمناکی نخست از ناحیه مبهم بودن وضعیت رشد اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه دنیا نظیر چین، هند و کشورهای شرق آسیاست و در وهله بعد، به میزان مازاد عرضه و ذخایر نفت در انبارهای این ماده در سراسر دنیا مربوط میشود. طبق آخرین گزارش مربوط به سیام ماه اکتبر، میزان ذخایر در ایالات متحده به 9 /479 میلیون بشکه رسیده است که افزایش 8 /2 میلیون بشکهای را نشان میدهد. در صورتی که گزارشهای آتی نیز بر روند افزایش ذخایر نفت صحه بگذارند، بعید نیست قیمت طلای سیاه تحت فشار برای قرار گرفتن دوباره در مسیر کاهشی قرار بگیرد. از منظر تحلیل تکنیکال، در مسیر کاهش مهمترین حمایت همان کف قیمت دو هفته گذشته در محدوده 5 /42 تا 43 دلار برای هر بشکه نفت پایه آمریکا خواهد بود و در مقابل، در صورتی که نفت بتواند از سد 5 /49 دلار که سطح مقاومتی معتبری برگرفته از سطوح فیبوناچی و سقف موضعی بازار است عبور کند، رسیدن به محدوده 55 تا 56 دلار دور از ذهن نیست؛ به خصوص که حرکت اخیر قیمت در نمودار یک الگوی AB=CD را تداعی میکند.
به کالاهای ارزان عادت کنید
شاید پیش از این، جمله مزبور را درباره بازار نفت از سوی برخی کارشناسان خبره شنیده باشید که «به نفت ارزان عادت کنید». ژوئن 2014، زمانی بود که بازار نفت شروع به ریزش کرد و اگر آن را به عنوان شاخص کالاها در نظر بگیریم، تقریباً با یک فاصله زمانی چندماهه سایر کالاهای پایه (commodities) نیز وضعیت مشابهی را سپری کردند. این ریزشهای قیمتی که به علت مازاد عرضه شدید بود تا جایی پیش رفت که شاید بسیاری از کارشناسان نیز قیمتهای فعلی را برای بازارهای کالایی متصور نبودند. به دنبال ریزش شدید قیمتها، هزینههای تولید بالا در برخی از کشورها آغازگر اختلالاتی از سمت عرضه شد. موارد مشابه این موضوع را در بازار روی و مس توسط شرکت Glencore یا کاهش تولیدات نفت شیل آمریکا نسبت به دوران اوج خود شاهد بودیم. در آن زمان برخی تحلیلها، وضعیت فعلی را با سال 2003 مشابه ارزیابی کردند که شوکهای سمت عرضه موجب قرار گرفتن قیمتها در یک مسیر صعودی پرشتاب شد. با این حال، اشاره شده بود در آن زمان علاوه بر شوکهای سمت عرضه، تقاضا رشد پرشتابی را به واسطه چین و هند تجربه میکرد که صعود قیمت کالاها را سبب شد. اکنون نهتنها سمت تقاضا رشد قابل توجهی ندارد، بلکه شوکهای سمت عرضه نیز آنطور که برخی اخبار نشان میدهند زیاد نیست. در این خصوص، آمارها نشان میدهد کاهش تولیدات روی از سوی شرکت Glencore به سرعت توسط سایر تولیدکنندگان جایگزین شده است؛ موضوعی که برخی کارشناسان در مورد بسیاری از کالاها پیشبینی میکنند که به علت بالا بودن موجودی انبارها و ظرفیتهای بالای تولید، ضعف عرضه از سوی یک تولیدکننده به سرعت میتواند توسط سایر عرضهکنندگان جبران شود.
بنابراین همچنان رشد سریع قیمت جهانی عمده کالاها سناریویی است که از نگاه کارشناسان دور از انتظار ارزیابی میشود. از سوی دیگر، کفهای قیمتی که در شرایط کنونی تشکیل شدهاند بسیار قدرتمند عمل کردهاند. بهطوری که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که شکست این کفهای قیمتی و تجربه قیمتهای پایینتر محقق نخواهد شد. به عنوان مثال در بازار نفت خام آمریکا (WTI)، حتی در شرایطی که قیمتها به سطح 40 دلار نزدیک میشود تعداد قراردادهای کوتاه (short یا فروش) به شدت کاهش مییابد و به نوعی معاملهگران تردید زیادی درباره ریزش بیشتر قیمتها از این سطوح دارند. این در حالی است که حتی برخی بانکهای مهم سرمایهگذاری، نظیر گلدمنساکس پیشبینی رسیدن قیمتها تا سطح 20 دلار بر بشکه را نیز دارند. بر اساس تمام موارد یادشده به نظر میرسد قیمت کالاها در یک چشمانداز میانمدت احتمالاً نوسانات محدودی را تجربه کنند و افت و خیزها با توجه به شرایط بنیادی بازارها مقطعی ارزیابی میشوند.
نگرانی محلی یا جهانی از النینو
پدیده النینو که اخیراً بسیار در مورد آن شنیدهایم، یک الگوی آب و هوایی است که موجب کاهش سرعت یا حرکت معکوس بادهای استوایی اقیانوس آرام میشود و در نتیجه دمای آب در محدوده وسیعی از مرکز و شرق این اقیانوس بالا میرود. این موضوع سبب میشود در نواحی مختلف جغرافیایی بارندگی کمتر یا بیشتر از حالت عادی شود که به نوعی آسیب به فعالیتهایی نظیر کشاورزی وارد میشود. در وضعیت کنونی پیشبینی شده است یکی از سنگینترین النینوها در تاریخ در پیش باشد که میتواند بر بازارهای کالایی نیز اثرگذار باشد. در این خصوص، بررسیهای بانک جهانی نشان میدهد این موضوع اثر موضعی بر قیمت محصولات کشاورزی دارد و نمیتواند قیمتهای جهانی را تحت تاثیر قرار دهد. در توضیح این امر، به موجودی انبار بالای محصولات کشاورزی در شرایط کنونی، وابستگی اندک میان قیمتهای محلی و قیمت جهانی این محصولات و همچنین نبود رابطه تاریخی مشخص بین قیمت کالاها و پدیده النینو اشاره شده است. با این حال، در گزارش بانک جهانی برخی اثرات شدید بر قیمتها به صورت محلی مشاهده میشود. این پدیده که با تغییر الگوی بارش همراه است، نهتنها کشاورزی را مختل میکند، بلکه به گزارش بانک جهانی بر تولیدات و حمل و نقل بسیاری از معادن اثرگذار است و میتواند محصولات معدنی را نیز با تغییرات قیمتی همراه کند.
تیر خلاص به اونس؟
فرود آمدن اونس طلا از بلندیهای کانال 1100دلاری از چهارشنبه دو هفته پیش و با صدور بیانیه بانک مرکزی آمریکا کلید خورد. طلای جهانی که پس از ماهها در آستانه خروج از محدوده 1200-1100 دلار در هر اونس خود قرار گرفته بود، در آخرین ساعتهای شامگاه ششم آبان به وقت تهران، نهتنها نتوانست مواضع تازه فتحشده خود را حفظ کند، بلکه به کمتر از 1160 دلار کاسته شد. با تداوم روند ریزشی قیمت این فلز گرانبها در هفته گذشته، سطوح 1120-1110دلاری اونس نیز در بازار ثبت شد تا آن را در معرض فروافتادن به کانال هزاردلاری قرار دهد. فدرالرزرو در بیانیه خود اعلام کرده است شرایط اقتصادی و به خصوص نماگرهایی را چون نرخ تورم، رشد اقتصادی و نرخ بیکاری به دقت پایش میکند و این امکان بهطور قوی وجود دارد که نرخ بهره در ماههای آینده، به خصوص در ماه دسامبر سال جاری، افزایش پیدا کند. این موضعگیری فدرالرزرو که تا اندازهای با موضعگیریهای قبلی اختلاف زاویه داشت و مغایر با برداشت بازار از فضای حاکم بر تصمیمگیران در بانک مرکزی آمریکا بود، باعث شد چرخشی آشکار در موقعیتهای اخذشده معاملهگران در بسیاری از بازارها از جمله طلا رخ دهد و سکان آن از دست خریداران رها شود و به دست فروشندگان فلز زرد بیفتد. اوج گرفتن شاخص دلار نهتنها تحت تاثیر این موضعگیری فدرالرزرو، بلکه با انتشار شاخصهایی نظیر شاخص تولید مارکیت و آیاسام حمایت شد و در نتیجه نماگر ارزش دلار آمریکا در برابر هشت ارز معتبر جهانی به بیشترین مقدار از ماه آگوست تاکنون رسید. به علاوه، عامل دیگری که سبب رکود بیشتر بازار فلزات گرانبها شده، رونق یافتن بازار سهام ایالات متحده است که تنها از ابتدای ماه اکتبر، حدود یک ماه پیش، بیش از 3 /11 درصد شاخص اصلی آن رشد را نشان میدهد. با تمام این اوصاف، مواردی وجود دارد که خریداران طلا همچنان به آنها امیدوارند تا فلز زرد را به دوران شکوفایی خود بازگرداند. از جمله، بحث بودجه دولت ایالات متحده و بدهیهای این کشور است که بار دیگر مسالهساز شده و در محافل رسمی و غیررسمی آن مناقشاتی را برانگیخته است. گمان میرود تحت تاثیر این مناقشهها، تقاضای طلا بار دیگر به عنوان کالایی امن تحریک شود. از سوی دیگر، چنان که در هفته گذشته سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) نرخ تورم جهانی را در ماه سپتامبر کمتر از 55 /0 درصد اعلام کرده است، این احتمال تقویت میشود که بانکهای مرکزی در کشورها با در پیش گرفتن سیاستهای انبساطی موجب رشد نرخ تورم شوند که این میتواند طلا را به عنوان کالای ضدتورمی بار دیگر مورد توجه قرار دهد. غیر از دورنمای میانمدت، افزایش قیمت نفت در اواسط هفته گذشته همراه با انتشار آمارهایی از وضعیت اشتغال در آمریکا باعث شد ولو بهطور موقت سیر کاهشی اونس طلا در 1110 دلار تا 1120 دلاری محدود شود. اما بیش از هر چیز، معاملهگران بازارهای ارز و کالا منتظر اعلام آمار اشتغال آمریکا بودند که قرار بود غروب روز جمعه 15 آبان به وقت تهران منتشر شود. اعلام هر عددی بیش از 180 هزار نفر به عنوان شاغلان افزودهشده در بخش غیرکشاورزی میتواند عواقب هولناکی برای ارزش طلا داشته باشد که یکی از محتملترین آنها کاسته شدن قیمت این فلز زرد به کمتر از 1100 دلار در هر اونس خواهد بود.
با وجودی که نقش عوامل بنیادین در کاهش قیمت طلا در هفته گذشته پررنگ بود، اما چنانکه تحلیلگران بازار این کالای امن ابراز میدارند، نقش برخورد قیمت با حمایتهای حساس و به خصوص سطوحی که دستورهای از پیش قرار دادهشده فروش در آنها بود، انکارناپذیر است. طلا که توسط مقاومت 1190دلاری اونس عقب رانده شد و نیز نتوانست بالاسر حمایت 1160دلاری دوام بیاورد، با از دست رفتن زمان توسط خریداران و ناامیدی آنها، ابتدا به کمتر از 1160 دلار کاسته شد. نقد شدن موقعیتهای خرید اخذ شده از سه هفته پیش از یک سو و فعال شدن حد ضررها و فروشهای خودکار در سطوح کمتر از 1150 دلار باعث شد در پنج روز متوالی طلا کاهش قیمت قابل ملاحظهای را تجربه کند. با وجود این، قرار گرفتن حمایت مهمی در حوالی 1120-1110دلاری اونس که از یک طرف اجتماعی از سطوح 8 /61 و 6 /88 بازگشتی است و از سوی دیگر یک خط روند صعودی در آنجا حمایتی پویا را شکل میدهد سبب شد قیمت یک بازگشت به بالا، ولو اندک داشته باشد؛ به خصوص اینکه بازار به شدت در حالت اشباع فروش فرو رفته بود. در صورتی که عوامل بنیادین حمایت کنند این احتمال دور از ذهن نیست که حتی این سطح بتواند مانع از سقوط بیشتر اونس شود و نیز یک الگوی هارمونیک برگشتی شکل بگیرد. در صورت این بازگشت قیمت به بالا، مهمترین مقاومتها محدوده 1130-1125 دلار و پس از آن سطح معتبر 1148 تا 1160 دلار برای هر اونس هستند. در مقابل، مهمترین حمایتهایی که میتوانند سدی در برابر کاهش ارزش قیمت طلا باشند اول در سطح 1115-1110 دلار و سپس محدوده مرز روانی و فنی 1103-1090 دلار شناسایی میشوند.
بورس در فاز ارزیابی
هفته گذشته، بورس تهران به افت و خیزهای محدود خود در نزدیکی کانال 63 هزارواحدی ادامه داد و در مجموع هفته، شاخص کل تقریباً بدون تغییر (رشد اندک 01 /0درصدی) ماند. این در شرایطی است که در زیر پوست تحولات این بازار، تحرکات مثبتی مشاهده میشد. بهطوری که سهام، به ویژه آنهایی که ارزش بازار کمتری دارند روند نسبتاً مثبتی را در پیش گرفتهاند که نمود آن را میتوان در تغییرات شاخص کل هموزن (اثرگذاری یکسان شرکتها در محاسبه آن) رصد کرد. به عبارت دقیقتر، در شرایطی که ضعف معاملاتی کاملاً مشهود است، تغییرات قیمتی تکنمادها نوسانات محدود شاخص کل را رقم میزدند و شاخص کل چند روز مثبت و چند روز منفی، اما با دامنه محدود نوسان را تجربه کرد. این در حالی بود که شاخص کل هموزن که به یک میزان از نمادها متاثر میشود روند مثبتتری را نشان میداد که بیان میکند در نمادهای کوچکتر، خریدارانی حضور یافته و رشد قیمتها را سبب شدهاند.
برآیند عوامل مزبور نشان میدهد دو نوع نگاه در بازار سهام به چشم میخورد. نخستین گروه، افرادی هستند که به روی خوش رویدادهای اقتصادی-سیاسی توجه بیشتری دارند. این کارشناسان بر این باورند که رفع تحریمها در ماههای آینده، در کنار بسته ضدرکود دولت که به صورت حسابشدهای میتواند با تحریک تقاضا همراه شود محرکهایی مناسب برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور خواهند بود. در این شرایط، کارشناسان اثرگذاری بسته ضدرکود دولت را اگر به صورت صحیح و مطابق با زمانبندی ارائهشده انجام شود سریعتر میدانند، زیرا اجرایی شدن برجام زمان مشخصی ندارد و در خوشبینانهترین پیشبینیها نیز اواسط دیماه ارزیابی شده است. بنابراین، آنچه میتواند در کوتاهمدت رونق بازار سهام را سبب شود بسته ضدرکود دولت خواهد بود. از سوی دیگر، گروهی دیگر از معاملهگران و کارشناسان هستند که به وضعیت فعلی اشاره دارند و اصلاح شرایط را در کوتاهمدت متصور نیستند. رکود شدید در اقتصاد که وضعیت شرکتهای بورسی را به شدت با مشکل مواجه کرده است در کنار فرصتهای امن سرمایهگذاری، مانع جذابیت بورس تهران شده است. این موضوع سبب شده است خریداران زیادی وارد بازار سهام نشوند و رشد قیمتها به صورت پایدار مشاهده نشود. با این حال، این ارزیابیها که به نظر میرسد طی چند ماه آینده به نفع یک سمت سنگینی کند میتواند آغازگر تغییر مسیر بورس تهران باشد. در این شرایط، نزدیک بودن قیمت سهام به کف بنیادی خود این گمانه را ایجاد میکند که آغاز یک روند صعودی میتواند سناریوی محتملتری باشد.
همهوایی دلار در ارتفاع بالای 3500
هنگامی که از ارزش جهانی طلا کاسته میشود، معاملهگران بازار طلا در داخل کشور که در موقعیت خرید قرار دارند سعی میکنند با ورود به بازار ارز و تحریک تقاضا، باعث افزایش عامل دوم قیمتگذاری این فلز زرد در بازار وطنی شوند تا ارزش دارایی آنها حداقل حفظ شود. بنا به همین منوالی که سالهاست در بازار کشور شناختهشده است، این انتظار میرفت که با کاهش قیمت اونس در آخرین روزهای هفته منتهی به هشتم آبان، روز شنبه که بازار داخلی فعال میشد معاملهگران طلا و سکه در بازار دلار دست بهکار شوند. با وجود این، تسویه معاملات موسوم به «شنبهای» که معاملات آتی مربوط به یک هفته هستند در آغازین روز هفته ورود این معاملهگران را به تاخیر انداخت. این باعث شد دلار در بازار آزاد در آن روز در همان قیمتهای روز پنجشنبه، حوالی 3490 تومان، آرام بگیرد. اما از اواخر روز شنبه و با شروع روز یکشنبه، دلار پس از هفتهها مجدداً طعم 3500 تومان را چشید و این بار توانست خود را از این سنگر عبور دهد. در طول هفته قیمت ارز در بازار غیررسمی چند بار بین 3500 تا 3510 تومان رفت و برگشت کرد که در مقاطعی این موضوع با مداخله از سوی بازارساز بزرگ و منتسب به نهاد رسمی بازار پول همراه بود. از شواهد و قرائن و نیز بنا به آنچه معاملهگران بازار دلار بیان میدارند برمیآید که مهمترین عواملی که باعث شکسته شدن مقاومت 3500تومانی دلار شدند، در وهله اول کاهش قیمت طلا و پس از آن افزایش تقاضا در بازارهای ارز کشورهای همسایه، به خصوص بازار سلیمانیه عراق هستند. با وجود اینها حجم کم معاملات و سردرگمی معاملهگران بهطور کلی باعث شده بازار داخلی ارز در این روزها جهت آشکار و غالبی نداشته باشد. به خصوص، تحت تاثیر وقایع و رویدادهایی که بهطور محتمل تا سه ماه آینده در فضای اقتصادی و سیاسی کشور، از ناحیه اجرایی شدن برجام و رفع تحریمها روی خواهد داد، معاملهگران بازارهای ارز و طلا همپا با دیگر فعالان بازار دست به عصا و همراه با بیم و امید حرکت میکنند. در هفته گذشته، سکه بهار آزادی طرح جدید متاثر از کاهش قیمت اونس جهانی و افزایش قیمت دلار بود که در این میان وزن افت ارزش جهانی طلا غلبه کرد و نهایتاً سکه وارد کانال 920 هزارتومانی شد. به نظر میرسد معاملهگران طلا در بازار داخلی سوگیری منفی نسبت به قیمت این فلز در بازار جهانی دارند و این موضوع از مداخله آنها در بازار ارز و نیز قیمتهای معاملهشده در این بازار در هفته گذشته قابل برداشت است. با توجه به حمایت سنگینی که سکه در محدوده 900 تا 910 هزار تومان از آن برخوردار است، بعید است معاملهگران آن به راحتی بگذارند افت ارزش جهانی طلا، سکه را وارد کانال 800 هزارتومانی کند و به هر وسیله و هر مداخلهای متوسل خواهند شد تا دارایی آنها بیش از این افت ارزش پیدا نکند.
نیمخیز نفت برای 50 دلار
طبق آخرین گزارشها تعداد چاههای نفت آمریکا به 578 عدد رسیده و این به معنای کاهش 16 فقره از چاهها در هفته آخر ماه اکتبر بوده است. این موضوع باعث شد در روزهای پایانی کار بازارها در ماه قبل میلادی، قیمت نفت ناشی از گمانهزنیها در مورد کاهش میزان عرضه، به بالا جهش کند و از کف موضعی در حدود 6 /42 دلار برای هر بشکه نفت پایه آمریکا، به بیش از 46 دلار در یک روز افزایش یابد. این امر علاوه بر اینکه از جانب موضعگیری فدرالرزرو و پیشبینی برای افزایش تقاضای سوختهای فسیلی در آمریکا حمایت شد، در روزهای بعد نیز با انتشار گزارشهایی در مورد تولید نفت برزیل و لیبی حمایت شد. به نقل از خبرگزاری رویترز، اقدام به اعتصاب کارگران شرکت پتروبراس، بزرگترین شرکت نفتی برزیل باعث شد به میزان 25 درصد از عرضه روزانه نفت برزیل، نهمین تولیدکننده بزرگ این ماده در دنیا، کاسته شود. چنان که تحلیلگر حوزه انرژی موسسه JBC بیان میکند با اینکه کاهش 500 هزار بشکه در روز نمیتواند تهدیدی جدی برای عرضه در بازار نفت تلقی شود، اما تداوم این کاهش در روزهای آتی و به خصوص با اوجگیری فعالیت پالایشگاهها میتواند تاثیرگذار باشد. غیر از این، مسدود شدن یک ترمینال نفتی در لیبی نیز به نگرانیها در مورد عرضه نفت دامن زده است. اما پس از برزیل و لیبی، در آمریکا یک خط لوله انتقال نفت در شرق این کشور به علت سیل از مدار خارج شد که این نیز بر افزایش قیمت طلای سیاه تاثیرگذار بود. با وجود اینها و در حالی که قیمت هر بشکه نفت دریای شمال به بیش از 50 دلار در هر بشکه رسیده است، تحلیلگران در مورد روند افزایشی یا رشد شتابدار قیمت این حامل انرژی در ماههای آینده اظهار تردید میکنند. این بیمناکی نخست از ناحیه مبهم بودن وضعیت رشد اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه دنیا نظیر چین، هند و کشورهای شرق آسیاست و در وهله بعد، به میزان مازاد عرضه و ذخایر نفت در انبارهای این ماده در سراسر دنیا مربوط میشود. طبق آخرین گزارش مربوط به سیام ماه اکتبر، میزان ذخایر در ایالات متحده به 9 /479 میلیون بشکه رسیده است که افزایش 8 /2 میلیون بشکهای را نشان میدهد. در صورتی که گزارشهای آتی نیز بر روند افزایش ذخایر نفت صحه بگذارند، بعید نیست قیمت طلای سیاه تحت فشار برای قرار گرفتن دوباره در مسیر کاهشی قرار بگیرد. از منظر تحلیل تکنیکال، در مسیر کاهش مهمترین حمایت همان کف قیمت دو هفته گذشته در محدوده 5 /42 تا 43 دلار برای هر بشکه نفت پایه آمریکا خواهد بود و در مقابل، در صورتی که نفت بتواند از سد 5 /49 دلار که سطح مقاومتی معتبری برگرفته از سطوح فیبوناچی و سقف موضعی بازار است عبور کند، رسیدن به محدوده 55 تا 56 دلار دور از ذهن نیست؛ به خصوص که حرکت اخیر قیمت در نمودار یک الگوی AB=CD را تداعی میکند.
به کالاهای ارزان عادت کنید
شاید پیش از این، جمله مزبور را درباره بازار نفت از سوی برخی کارشناسان خبره شنیده باشید که «به نفت ارزان عادت کنید». ژوئن 2014، زمانی بود که بازار نفت شروع به ریزش کرد و اگر آن را به عنوان شاخص کالاها در نظر بگیریم، تقریباً با یک فاصله زمانی چندماهه سایر کالاهای پایه (commodities) نیز وضعیت مشابهی را سپری کردند. این ریزشهای قیمتی که به علت مازاد عرضه شدید بود تا جایی پیش رفت که شاید بسیاری از کارشناسان نیز قیمتهای فعلی را برای بازارهای کالایی متصور نبودند. به دنبال ریزش شدید قیمتها، هزینههای تولید بالا در برخی از کشورها آغازگر اختلالاتی از سمت عرضه شد. موارد مشابه این موضوع را در بازار روی و مس توسط شرکت Glencore یا کاهش تولیدات نفت شیل آمریکا نسبت به دوران اوج خود شاهد بودیم. در آن زمان برخی تحلیلها، وضعیت فعلی را با سال 2003 مشابه ارزیابی کردند که شوکهای سمت عرضه موجب قرار گرفتن قیمتها در یک مسیر صعودی پرشتاب شد. با این حال، اشاره شده بود در آن زمان علاوه بر شوکهای سمت عرضه، تقاضا رشد پرشتابی را به واسطه چین و هند تجربه میکرد که صعود قیمت کالاها را سبب شد. اکنون نهتنها سمت تقاضا رشد قابل توجهی ندارد، بلکه شوکهای سمت عرضه نیز آنطور که برخی اخبار نشان میدهند زیاد نیست. در این خصوص، آمارها نشان میدهد کاهش تولیدات روی از سوی شرکت Glencore به سرعت توسط سایر تولیدکنندگان جایگزین شده است؛ موضوعی که برخی کارشناسان در مورد بسیاری از کالاها پیشبینی میکنند که به علت بالا بودن موجودی انبارها و ظرفیتهای بالای تولید، ضعف عرضه از سوی یک تولیدکننده به سرعت میتواند توسط سایر عرضهکنندگان جبران شود.
بنابراین همچنان رشد سریع قیمت جهانی عمده کالاها سناریویی است که از نگاه کارشناسان دور از انتظار ارزیابی میشود. از سوی دیگر، کفهای قیمتی که در شرایط کنونی تشکیل شدهاند بسیار قدرتمند عمل کردهاند. بهطوری که بسیاری از کارشناسان بر این باورند که شکست این کفهای قیمتی و تجربه قیمتهای پایینتر محقق نخواهد شد. به عنوان مثال در بازار نفت خام آمریکا (WTI)، حتی در شرایطی که قیمتها به سطح 40 دلار نزدیک میشود تعداد قراردادهای کوتاه (short یا فروش) به شدت کاهش مییابد و به نوعی معاملهگران تردید زیادی درباره ریزش بیشتر قیمتها از این سطوح دارند. این در حالی است که حتی برخی بانکهای مهم سرمایهگذاری، نظیر گلدمنساکس پیشبینی رسیدن قیمتها تا سطح 20 دلار بر بشکه را نیز دارند. بر اساس تمام موارد یادشده به نظر میرسد قیمت کالاها در یک چشمانداز میانمدت احتمالاً نوسانات محدودی را تجربه کنند و افت و خیزها با توجه به شرایط بنیادی بازارها مقطعی ارزیابی میشوند.
نگرانی محلی یا جهانی از النینو
پدیده النینو که اخیراً بسیار در مورد آن شنیدهایم، یک الگوی آب و هوایی است که موجب کاهش سرعت یا حرکت معکوس بادهای استوایی اقیانوس آرام میشود و در نتیجه دمای آب در محدوده وسیعی از مرکز و شرق این اقیانوس بالا میرود. این موضوع سبب میشود در نواحی مختلف جغرافیایی بارندگی کمتر یا بیشتر از حالت عادی شود که به نوعی آسیب به فعالیتهایی نظیر کشاورزی وارد میشود. در وضعیت کنونی پیشبینی شده است یکی از سنگینترین النینوها در تاریخ در پیش باشد که میتواند بر بازارهای کالایی نیز اثرگذار باشد. در این خصوص، بررسیهای بانک جهانی نشان میدهد این موضوع اثر موضعی بر قیمت محصولات کشاورزی دارد و نمیتواند قیمتهای جهانی را تحت تاثیر قرار دهد. در توضیح این امر، به موجودی انبار بالای محصولات کشاورزی در شرایط کنونی، وابستگی اندک میان قیمتهای محلی و قیمت جهانی این محصولات و همچنین نبود رابطه تاریخی مشخص بین قیمت کالاها و پدیده النینو اشاره شده است. با این حال، در گزارش بانک جهانی برخی اثرات شدید بر قیمتها به صورت محلی مشاهده میشود. این پدیده که با تغییر الگوی بارش همراه است، نهتنها کشاورزی را مختل میکند، بلکه به گزارش بانک جهانی بر تولیدات و حمل و نقل بسیاری از معادن اثرگذار است و میتواند محصولات معدنی را نیز با تغییرات قیمتی همراه کند.
دیدگاه تان را بنویسید