خیز بلند سینمای ۹۵ برای درآمد صد میلیاردتومانی
این دیشهای شکفتانگیز
اولین روزهای نوروز به نظر شوخی میآمد، هر ساعتی از شب و روز جلوی سینماهای اصلی شهر مشتاقانی دستهدسته به سالنهای سینما میرفتند.
اولین روزهای نوروز به نظر شوخی میآمد، هر ساعتی از شب و روز جلوی سینماهای اصلی شهر مشتاقانی دستهدسته به سالنهای سینما میرفتند. بهزودی در شبکههای اجتماعی گلایه از صندلیهای رزروشده در هر ساعتی از شب و روز شروع شد، شوخی درباره یکی شدن ساعت کار طباخیها با سانسهای سینما و عکسهایی از زندگی شبانه تهران تحتتاثیر قرارهای سینمایی در شبکههای اجتماعی پر شد. موجی راه افتاد که نشان میداد سینما قرار است در سال 1395 با ثبت یک رکورد جدید کارش را آغاز کند. گیشه امسال پیشفروش غریبی را تجربه کرد، نتیجهای که حاصل شد سینما و سینمادوستان را سر شوق آورد؛ تنها در اکران نوروز 16 میلیارد تومان درآمد گیشهها بود. بر اساس آمارهای شورای صنفی نمایش، مخاطبان نوروز امسال سه برابر نسبت به سالهای گذشته افزایش داشتند، بیشترین درآمد را چهار فیلم در برنامه اکران نوروزی به دست آوردند، دو فیلم شوخ و شنگ «من سالوادور نیستم»، «50 کیلو آلبالو» و دو فیلم در حال و هوای غیرطنز: «ابد و یک روز» و «بادیگارد».
برنامهای که برای اکران نوروز امسال ترتیب داده شده بود، چندان تفاوتی با سالهای قبل نداشت، جدای از فیلم سعید روستایی که اتفاق جشنواره فجر سال گذشته بود، بقیه فیلمها حال و هوایی همیشگی را تداعی میکردند. نسخه رضا عطاران در من سالوادور نیستم همان همیشگی بود که درصد خاصی از مخاطبان را پای فیلمهای او مینشاند و 50 کیلو آلبالو هم در هر فصل دیگری از اکران احتمالاً فروش نیمبندی داشت و بقیه هم فروش قابل پیشبینی داشتند، اما آیا سه برابر شدن فروش سینماها ربطی به فیلمها داشت؟ آیا تبلیغات محیطی عجیبی اتفاق افتاده بود یا تلویزیون ایران آیتمهای تبلیغاتیاش را زیاد کرده بود؟ هیچکدام از این گزینهها نبودند که به مدد سینمای ایران آمدند، در عین حال بلیت سینماهای درجه یک که اتفاقاً بیشترین مشتری را داشتند همان 8 و 10 هزار تومان همیشگی بود و خبری از تخفیف نوروزی هم نبود. حتی در روز سیزدهبهدر هم که به دلیل بارش باران و برودت هوا پارکها خالیتر از سالهای قبل بودند، سینماها شاهد حضور سیل مشتاقان بودند. به نظر میرسد سینماداران و سیاستگذاران چندان دوست ندارند درباره نیروی امدادی که این فروش عجیب را رقم زد، حرفی بزنند.
گزینهای که امسال به سینمای ایران کمک کرد تبلیغات ماهوارهای بود که شبکههای فارسیزبان مدام پخش میکردند. تقریباً هر یک ساعت یکی از فیلمهای طنزی که در برنامه اکران نوروزی سینمای ایران بود در یکی از شبکههای ماهوارهای آگهی میشد در حالی که در تلویزیون ایران خبر چندانی از آگهی فیلمهای سینمایی نیست، همانطور که بقیه محصولات فرهنگی همچون تئاترها، کنسرتهای موسیقی و کتاب از هر شکلی از آگهی در تلویزیون محروم هستند. فروش سینما در نوروز 1394 با نسخهای شبیه همین نسخه سال 1395 حتی به شش میلیارد تومان هم نرسید، اما فروردین 1395 سینما با تب تندی روبهرو شد که اثراتش هنوز هم باقیمانده و همچنان سالنهای سینما مملو از مشتاقان است. فروش نوروزی سبب شده است سینماداران و تهیهکنندگان از فروش 100میلیاردی برای سینمای ایران در سال 1395 بگویند، فروشی که معلوم نیست اگر تلویزیون و آگهیهایش با آن همراه نباشند و آگهیهای شبکههای ماهوارهای هم دوباره ممنوع اعلام شود این سیل مشتاقان از کجا برای حضور در سینما تشویق میشوند؟
دیدگاه تان را بنویسید