گفتوگو با فربد زاوه در مورد خودروسازان و خودروهای ایتالیایی
سلاطین طراحی
خودروهای ایتالیایی معمولاً خودروهای جذابی هستند. آلمانیها البته دقت تولید بسیار بهتری دارند و معمولاً در مهندسی آنها به جزییات بیشتری دقت شده است. در فرانسویها البته رنو مسیر رشد بسیار خوبی را در چند سال گذشته طی کرده و هم در حوزه کیفیت و هم مهندسی رشد قابل توجهی را به خود میبیند.
در حالی که به نظر میرسد ایتالیاییها به جد قصد صنعت و بازار خودرو ایران را کردهاند، برخی کارشناسان معتقدند مثبت بودن حضور آنها، مشروط است. در این میان فربد زاوه تاکید میکند که شاید بتوان به واسطه حضور خودروسازان ایتالیایی و افزایش رقابت با محصولات پژو، اندکی بازار را از انحصار این خودروساز فرانسوی خارج کرد. او در عین حال تاکید میکند این اتفاق در صورتی رخ میدهد که خودروسازان ایتالیایی و فرانسوی، در شبکههای فروش مستقل شده و فروش به صورت مستقیم توسط خودشان یا یک بخش خصوصی مستقل مدیریت شود.
گفته میشود خودروسازان ایتالیایی به خصوص فیات در راه ایران هستند؛ این موضوع واقعیت دارد؟ آیا مذاکراتی میان دو طرف انجام شده است؟
تا جایی که بنده اطلاع دارم این مذاکرات از ماههای گذشته در جریان بوده است. البته مذاکرات با فیات محدود به برند فیات و ایرانخودرو هم نبوده است. مجموعه خودروسازی فیات کرایسلر گستره زیادی از برندهای خودرو را در تملک دارد. از خودروهای ارزانقیمت فیات و دوج تا خودروهای لوکس آلفارومئو و مازراتی در دامنه محصولات این شرکت قرار میگیرد. علاوه بر ایرانخودرو، بخش خصوصی هم برای واردات خودروهای لوکس مذاکرات خود را پیش برده است.
به فرض صحت مذاکرات و عقد قرارداد، آیا خودروسازی ایتالیا گزینه مناسبی برای شراکت و همکاری است؟
به هر صورت مجموعه فیات تنوع خوبی در محصولات و برند دارد و اتفاقاً مشارکت آن در بازار ایران گریزناپذیر است. هرچند معمولاً ایتالیاییها در نوسازی محصولات بسیار کند عمل میکنند و طول عمر محصولات آنها در خطوط تولید زیاد است، ولی از فناوریهای پیشرفتهای خصوصاً در قوای محرکه برخوردار هستند. شاخه آمریکایی این شرکت هم تخصص ویژهای در ساخت خودروهای اصطلاحاً شاسیبلند دارد. فیات در بازار چین فعالیت گستردهای داشته و در همسایگی ایران هم به ساخت خودروهای سواری و تجاری اشتغال دارد. به نظرم همکاری خودروسازان ایتالیایی و ایرانی میتواند برای هر دو طرف ارزش افزوده ایجاد کند.
ویژگیهای بارز خودروسازان ایتالیایی چیست؟
عمدهترین مشخصه یک خودرو ایتالیایی طراحی ظاهری آن است. ایتالیاییها استاد طرحهای مسحورکنندهای هستند که میتوانند سالها توجهها را به خود جلب کنند. نمونه این طرحها در خودروهای آلفارومئو، فراری و مازراتی دیده میشود. ایتالیاییها البته به ساخت خودروهای با هزینه نگهداری بالا و پیچیدگی فنی هم معروف هستند. معمولاً از لحاظ فنی بسیار نوآور هستند ولی از لحاظ امکانات رفاهی در سطح پایینی قرار دارند. تا کمتر از پنج سال پیش، استفاده از گیربکس اتوماتیک در شاخه اروپایی محصولات فیات چندان رایج نبود یا خودرویی مانند مازراتی به مراتب امکانات رفاهی کمتری نسبت به مدلهای ساده کرهای و ژاپنی داشت. به صورت خلاصه میتوان خودروسازان ایتالیایی را پیشرفته در مهندسی و استاد طراحی دانست که در استفاده از الکترونیک تجربه و تبحر کافی ندارند.
آیا میتوان وجه اشتراکی میان خودروسازی ایران و ایتالیا پیدا کرد؟
رابطه میان دو کشور در صنعت خودرو بسیار قدیمی است. اولین خودرو سواری تولید داخل فیات 1100 بود که در دهه 40 در ایران تولید میشد. البته با تغییر سیاستهای آن دوره وزارت اقتصاد، تولید فیات در ایران متوقف شد. هر چند فیات بارها تلاش کرد به بازار بازگردد، اما صنعت خودرو ایران بعد از انقلاب و نوسازی دولت اصلاحات بسیار فرانسوی شد. اتفاقاً مشارکتهای زیادی در صنایع خودروسازی ایتالیا و فرانسه وجود دارد. به نوعی میتوان گفت شرکت پژو سیتروئن که بخش بزرگی از بازار ایران را در اختیار دارد وامدار فیات در بسیاری از حوزههای فنی است. حتی مدلهای تجاری سبکباری مسافری پژو و سیتروئن اصولاً یک محصول خالص فیات هستند که تمامی مراحل توسعه و تولید آنها توسط فیات صورت میگیرد. این امر سبب میشود فیات با توسعه فعالیتها در ایران نسبت به برندهای آلمانی، ژاپنی و کرهای راهی سادهتر داشته باشد. در عین حال، مشابهتهای فنی این محصولات سبب میشود خودروسازان ایرانی بتوانند به سرعت بیشتری خود را با استانداردهای اروپایی فیات تطبیق دهند.
در حال حاضر جایگاه خودروسازی ایتالیا در دنیا چگونه است؟
گروه خودروسازی کرایسلر از دهه 70 با بحرانهای متوالی مواجه بوده است و حتی مالکیت طولانیمدت دایملر جز انتقال فناوری ساخت خودروهای بیابانی و شاسیبلند به بنز، نتیجه دیگری نداشته و چندان به بازسازی کرایسلر کمک نکرد. بعد از تملک فیات بر این گروه، وضعیت نوسازی محصولات بیکیفیت کرایسلر در دستور کار قرار گرفت و سرمایهگذاری قابل توجهی هم انجام شد. نتیجه کار رضایتبخش بود و جیپ و دوج توانستند بازار خود را در آمریکای شمالی، اروپا و حتی چین بازیابی کنند. ارائه محصولات جدیدی مانند رنه گید و گرند چروکی رشد خیرهکنندهای در فروش برای این شرکت به ارمغان آورده است. در عین حال برنامههای بلندپروازانه توسعه مازراتی و آلفارومئو به عنوان شاخههای لوکس فیات هم بهرغم تاخیرات متوالی در ارائه محصولات در دستور کار قرار دارد. همچنین سرمایهگذاری 5 /2 میلیارددلاری روی نسل جدید آلفارومئو جولیا با مهندسی بینظیر فراری و همچنین توسعه بیش از دو خودرو شاسیبلند و سدان سایز بزرگ، شرایط را برای رقابت آلفارومئو با بیامدبلیو و آئودی مهیا میسازد. در عین حال
فیات کرایسلر در حال توسعه محصولات برندهای کرایسلر و فیات هم هست. به صورت کلی میتوان گفت شرکت فیات کرایسلر تلاش دارد با افزایش همکاریهای بینالمللی خود حضور پررنگتری در بازارهای جهانی داشته باشد و نقش آن در آینده خودروسازی بیشتر خواهد بود.
اگر فرض کنیم فیات گزینه نهایی برای همکاری با ایتالیاییها باشد، آیا شرکت شریک خوبی برای خودروسازی کشور خواهد بود؟
البته در ایتالیا گزینه دیگری وجود ندارد و جز معدودی شرکت سازنده خودروهای سوپراسپرت، سایر شرکتهای خودروسازی ایتالیا به فیات تعلق دارند. شراکت خوب البته به یک شریک خوب نیاز دارد ولی بیشتر از یک شریک خوب، به تعریف درست شراکت نیاز است. اگر در مذاکره با فیات یا هر شرکت دیگری، به جای قرار دادن آنها در معرض فشار رقابت بازار، به چانهزنیهای معمول در اتاقهای در بسته جلسات خودروسازان یا وزارتخانهها بسنده کنیم، امتیاز قابل قبول و به درد بخوری برای صنعت و بازار ایران نخواهیم گرفت. فیات در ترکیه سالها حضور دارد و بخشی از سهام مجموعه توفاژ متعلق به این شرکت است، اما تا قبل از تغییر رویکرد دولت ترکیه در باز کردن درهای کشور، فیات مدلهای بسیار بیکیفیت و از رده خارجی را در ترکیه تولید میکرد. بعد از بازگشایی درهای بازار ترکیه به روی جهان، خودروسازی ترکیه چالشهای اساسی را تجربه کرد و مجبور شد با فشار رقابتی محصولات بهروز با کیفیت تولید کند. فیات در ترکیه سرمایهگذاری قابل توجهی انجام
داده که ناشی از فشار بازار است، اما متاسفانه مدل ایرانی توسعه صنعت، چانهزنی دولتی است که بارها ناکارآمدی آن ثابت شده است. در این شرایط نه فیات و نه هیچ شرکت دیگری آورده قابل توجه و با ارزشی به صنعت خودرو ایران نخواهند داد و شراکت پرمفهومی اتفاق نمیافتد.
چه شده که خودروسازان ایرانی به سراغ فیات رفتهاند؟
به نظر میرسد، ایرانخودرو و البته به موازات آن سایپا تلاش گستردهای دارند تا سیطره خود بر بازار کشور را حفظ کنند، لذا از تمامی گزینههای روی میز استفاده کرده و خواهند کرد. ایتالیاییها هم از فرهنگ تفکری مشابه ما برخوردار هستند و سیگنالهای دولتی را خوب دریافت میکنند. البته به نظر میرسد این نزدیکی ایرانخودرو و فیات دوطرفه است، ولی تمایل شدید فیات به ایرانخودرو علاوه بر سابقهدار بودن مذاکرات، ناشی از دریافت سیگنالهای مشخص دولتی است. به نظر میرسد فیات روی امتیازات ویژهای که دولت در اختیار ایرانخودرو خواهد گذاشت، حساب باز کرده است.
برخی معتقدند همکاری با خودروسازان آلمانی بهتر از کار کردن با ایتالیاییهاست؛ شما این را قبول دارید؟
واقعیت این است که صنعت خودرو آلمان مانند سایر صنایع آن کشور، یک صنعت مولد، روبهرشد و آیندهدار است. خودروسازهایی مانند فولکسواگن، بنز و بیامو، اوپل و فورد در آلمان حضور دارند و تقریباً جمع تولید این گروهها در داخل و خارج از آلمان حدوداً 20 درصد کل تولید جهان است. در عین حال، کیفیت خودروهای آلمانی در درازمدت بهتر و هزینه نگهداری آنها شاید اندکی کمتر از ایتالیاییها باشد. آلمانیها در تولید، موفقتر از ایتالیاییها هستند و در توسعه فناوری و تکنولوژی همپای ایتالیاییها حرکت میکنند. آنها در صنایع الکترونیک خودرو با فاصله قابل توجهی از ایتالیاییها جلوتر حرکت میکنند. صنعت قطعهسازی آلمان بسیار بزرگ است، مثلاً بیش از 30 رئیس آلفارومئو جولیا از نیروهای آلمانی تامین میشود. ولی در نهایت فاصله این دو کشور در قیاس با فاصله صنعت خودرو ایران با آنها در حدی نیست که بتوانیم بگوییم ایتالیاییها مزیتی برای ما ندارند. در شرکتهای آلمانی شاید بهترین گزینه شراکت در خودرو سواری گروه فولکسواگن باشد که
هم سطح تکنولوژی خوبی دارد و هم دامنه محصولات کافی برای بازار ایران دارد. اما همانطور که قبلاً گفتم واقعیت این است مهمتر از شریک تجاری، نحوه ورود آن به ایران است. اگر شریکهای خارجی از وجود یک سهمیه از پیش تعیینشده اطمینان داشته باشند، مهم نیست شریک چینی است یا اروپایی یا ژاپنی و کرهای، مهم این است که نه به اندازه مورد نیاز واقعی کسب سهم بازار بلکه به اندازه رضایت مدیران تصمیمگیر با چانهزنی به کمترین سرمایهگذاری و کمک به توسعه صنعت داخلی به بازار ایران ورود پیدا خواهند کرد. در واقع ما به هیچ عنوان نباید در روابط تجاری خودمان به فرهنگ و سابقه سنتهای شرکای تجاری بسنده کنیم و صرف اینکه شریک تجاری ما خود را اخلاقمدار نشان بدهد شرایط ویژهای برایش در نظر بگیریم. اخلاقهای تجاری عمدتاً ناشی از فشار رقابت ایجاد شده است نه ذات و فرهنگ و نژاد تجار و تولیدکنندگان. کما اینکه در قضیه دیزل گیت، و دومینوی تقلب در اعلام میزان آلایندگی خودروها از آلمان و ژاپن که مهد سلامت حرفهای و کسب و کار هستند جعلهای بزرگی صورت گرفت. لذا آن چیزی که سبب میشود کار کردن با یک کشور بهتر یا بدتر باشد رفتار خود ماست.
گفته میشود ایتالیاییها در مذاکره بسیار کم امتیاز میدهند؛ با این شرایط فکر میکنید مذاکره با خودروسازان این کشور نتایج مثبتی در پی داشته باشد؟
اتفاقاً اینگونه نیست. البته ایتالیاییها مردمان حسابگری هستند و به هیچ عنوان هیچ علاقهای برای هزینهکرد در سایر نقاط دنیا ندارند مگر آنکه بتوانند سود بسیار زیادی عاید خود کنند. این رفتار فطری تمامی تجار و شرکتهای بزرگ است و فقط در کشورهای مختلف نحوه نمایش آن متفاوت است. هیچ تاجر حرفهای در مذاکره امتیاز الکی و بیدلیل نمیدهد. اتفاقاً به نظر بنده، ایرانیها یکی از سختترین مذاکرهکنندگان و امتیازدهندگان هستند. منتها در ایران در بسیاری از موارد، مذاکره صرفاً با هدف مذاکره صورت میگیرد و مذاکرکننده ایرانی معمولاً مولفه زمان را چندان در محاسبات خود لحاظ نمیکند، در نتیجه میتواند در موضع خود پافشاری بیشتری انجام دهد.
اگر توافقی حاصل شود، کدام خودروهای ایتالیایی وارد کشور خواهند شد؟
در خصوص ایرانخودرو قطعاً خودروهای ارزانقیمت فیات مد نظر خواهد بود. احتمالاً فیات آیگا یا همان تیپو، فیات پونتو اتاق قدیم و شاید فیات پاندا برای بازار ایران انتخاب شوند. در بخش آلفارومئو، فیات با بخش خصوصی همکاری داشته و خودروهای آلفارومئو را در ایران توزیع کرده است که احتمالاً این همکاری بهروز شده و گسترش خواهد یافت. خودروهای مازراتی هم البته با توجه به محدودیت حجم موتور فعلاً شانس عرضه ندارند. ارائه محصولات آمریکایی فیات در آینده نزدیک دور از دسترس به نظر میرسد زیرا هم از داخل و هم از سوی ایالات متحده در این خصوص محدودیت وجود دارد.
البته باید محصولات تجاری فیات را هم مد نظر قرار داد. فیات یکی از بهترین تولیدکنندگان خودروهای تجاری سبک در دنیا شامل ونهای مسافری و باری در سایزهای مختلف است. این دسته از محصولات فیات میتوانند نقش پررنگی در بازار ایران بازی کنند. همکاری فیات با بخش خصوصی در این حوزه، قبل از تحریمها وجود داشت و شاید فیات با نماینده جدید مجدداً با قدرت زیادی وارد این بخش شود.
ویژگی خاص خودروهای ایتالیایی به خصوص محصولات فیات و آلفارومئو چیست؟
در خصوص آلفارومئو، خاص بودن محصول مهمترین مشخصه آن است. آلفارومئو محصولی است که در همه دنیا خریداران خاصی دارد و افرادی این خودرو را انتخاب میکنند که تمایل دارند از سایرین متمایز شوند. آلفارومئو معمولاً مشخصه ظاهری بسیار زیبایی دارد و اصول و ریزهکاریهای طراحی در آن به دقت رعایت شده است. آلفارومئو همیشه به داشتن موتورهای کمحجم و پرقدرت معروف بوده است و رقبای آلمانی خود را به شدت به چالش کشیده است. فیات اما، خودرو اقتصادی است که رگههایی از روحیه اسپرت ایتالیایی را در خود دارد. معمولاً طراحی آن قابل قبول است ولی جذابیتهای آلفارومئو در آن دیده نمیشود، در عین حال خستهکننده هم نیست. مشخصات فنی هر دو مدل معمولاً بالاتر از رقبای خودشان است ولی امکانات رقبای مشابهشان را ندارند. در عین حال هزینه نگهداری آنها در قیاس با خودروهای کرهای و ژاپنی بالاتر است.
در مقایسه خودروهای ایتالیایی با محصولات آلمانی و فرانسوی، چه نتایجی به دست میآید؟
خودروهای ایتالیایی معمولاً خودروهای جذابی هستند. آلمانیها البته دقت تولید بسیار بهتری دارند و معمولاً در مهندسی آنها به جزییات بیشتری دقت شده است. در فرانسویها البته رنو مسیر رشد بسیار خوبی را در چند سال گذشته طی کرده و هم در حوزه کیفیت و هم مهندسی رشد قابل توجهی را به خود میبیند. به صورت کلی، خودروسازی این سه کشور، به فرهنگ مردمان آنها شباهتهای زیادی دارد. به هر صورت، فرانسویها در رنو در حال رشد شدید و در پژو در حال افول هستند؛ عیناً در آلمان فولکس و بنز و بیامو رشد قابل توجهی دارند و اپل در بحران به سر میبرد.
سرنوشت خودروسازان و خودروهای ایتالیایی را در بازار ایران چگونه پیشبینی میکنید؟
کاملاً بستگی به نحوه ورود آنها دارد. در صورتی که به شیوه چانهزنی دولتی وارد شوند که هماکنون همین راه را انتخاب کردهاند، احتمالاً دچار سرنوشتی مشابه رنو خواهند شد و به تیراژ قابل قبولی دست پیدا نخواهند کرد. اما اگر بخواهند مشابه مدل ترکیه در ایران وارد شوند، کاملاً پتانسیل آن را دارند که بتوانند سهم بازار قابل توجهی در کشور کسب کنند. فیات در محصولات ارزانقیمت خود، نیازمند یک پایگاه تولیدی مدرن ولی کمهزینه است. در صورتی که فیات نه به طمع دریافت رانت و سهمیه مدیریتشده از بازار، که با فاکتورها و عوامل دنیای آزاد، شریک ایرانی خود را انتخاب کند، میتواند امیدوار باشد که یک پایگاه با ارزش تولیدی در ایران ایجاد کند. در این صورت حتی معضل زیان شدید فیات در تولید برخی از محصولات ارزانقیمت نیز حل خواهد شد. فیات همچنین میتواند، نسبت به صادرات از ایران به بازارهای اروپایی خود حساب ویژهای باز کند، البته به شرطی که با ساز و کار اقتصاد آزاد، وارد کشور شود.
آیا ورود احتمالی خودروسازان ایتالیایی به ایران میتواند در مسائلی مانند کیفیت و تکنولوژی و همچنین کاهش هزینههای تولید، اثرگذار باشد؟
اصلیترین عامل هزینههای تولید در کشور، قیمت و هزینه تامین سرمایه است. عدم بازگشت بخش قابل توجهی از منابع بانکی سبب شده با وجود کاهش نرخ تورم، کمبود نقدینگی در دسترس، نگذارد نرخ تامین منابع مالی در ایران پایین بیاید. در نتیجه برای کاهش هزینههای تولید که نیازمند نقدینگی هستند، لازم است سرمایه جدید و خارجی به کشور ورود پیدا کرده و در عین حال در صورتی که سرمایه وارد کشور نشود، عملاً توسعه تولید هم محقق نمیشود و تولید به مونتاژ تعداد محدودی خودرو به صورت سیکیدی محدود خواهد ماند.
در عین حال بارها تجربه شده است، کیفیت محصولات جدید تاثیری بر کیفیت سایر محصولات ندارد. مجموعه ایرانخودرو و سایپا، همزمان محصولاتی با کیفیتهای مختلف تولید میکنند ولی تاثیر مثبتی بر کیفیت محصولات تاکنون مشاهده نشده است. لذا انتظار ارتقای کیفیت محصولات موجود با ورود خودروساز خارجی چندان مبنای منطقی و درستی ندارد. ورود فناوری و تکنولوژی هم مقولهای مشابه است. ایتالیاییها در طراحی قوای محرکه بسیار پیشرو هستند ولی در طراحی و تولید خودروهای برقی و هیبریدی تقریباً هیچچیز برای ارائه ندارند. لذا، تاثیر آنها محدود به محصولات و قطعهسازان خودشان است.
بزرگترین کمکی که خودروسازی ایتالیا میتواند به صنعت خودرو ایران بکند، چیست؟
شاید بتواند با افزایش رقابت با محصولات فرانسوی پژو، اندکی بازار را از انحصار پژو خارج کند، کاری که رنو نتوانست انجام دهد و نهایتاً به تیراژ محدود بسنده کرد. البته رنو همچنان در تلاش است تا بازار خود را در کشور توسعه دهد و شاید این فشار رقابتی همزمان از سوی رنو و فیات بتواند منجر به محدود شدن قدرت پژو در بازار ایران شود. البته این رقابت در فرمولهای فعلی، منجر به فشار به خودروسازان داخلی نمیشود چون نهایتاً تمامی این برندها با یکی از دو خودروساز طرف قرارداد هستند و خودروسازان میتوانند فشار رقابتی را به صورت تصنعی تغییر دهند. شاید اگر رنو، پژو و فیات حداقل در شبکههای فروش مستقل بشوند و فروش به صورت مستقیم توسط خودشان یا یک بخش خصوصی مستقل مدیریت شود، بتوان امیدوار بود محصولاتی با قیمت مناسب به بازار عرضه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید