تاریخ انتشار:
پروندهسازی اعضای کمیسیون انرژی مجلس برای وزیر نفت
دود یا سود؟
آنچه آمار نشان میدهد، تراز نبودن تولید و مصرف بنزین است. یعنی مصرف بنزین بالاست و تولید داخلی جوابگوی آن نیست. دولت اصلاحات در زمان فعالیت خود، راهکار واردات را برای آن در پیش گرفت. یعنی کسری نیاز خود را از طریق کشورهایی همچون انگلیس، فرانسه و سوئیس وارد میکرد. اما دولت دهم که روی کار آمد
آنچه آمار نشان میدهد، تراز نبودن تولید و مصرف بنزین است. یعنی مصرف بنزین بالاست و تولید داخلی جوابگوی آن نیست. دولت اصلاحات در زمان فعالیت خود، راهکار واردات را برای آن در پیش گرفت. یعنی کسری نیاز خود را از طریق کشورهایی همچون انگلیس، فرانسه و سوئیس وارد میکرد. اما دولت دهم که روی کار آمد، زیر بار واردات نرفت. به ظاهر اقدامی مناسب بود. کلمه خودکفایی که بارها از دهان احمدینژاد درآمده بود، این بار به بنزین رسید. سال 89 بود. دولت دهم تنها یک سال از فعالیت خود را آغاز کرده بود. تحریمها نیز همزمان به دولت فشار آورده بود. همین هم شد که در یک اقدام آنی، دولت اعلام کرد که قصد دارد در تولید بنزین خودکفا شود. تحریمهای بینالمللی دولت را بر آن داشته بود تا فکری به حال بنزینی کند که تا آن زمان بخشی از آن را از طریق واردات تامین میکرد. بر همین اساس هم طرح ضربتی تولید بنزین در واحدهای پتروشیمی را کلید زد. یعنی بار تولید بنزین از واردات به سمت واحدهای پتروشیمی چرخیده بود. اما در آن زمان، گزینه سادهتری به نام پالایشگاه ستاره خلیجفارس در دست دولت بود که در آن زمان صحبت جدی در مورد آن نشد. در هدف اولیه بهرهبرداری
از این پالایشگاه عنوان شده بود که در صورت راهاندازی، میتوان 35 میلیون لیتر در روز به تولید بنزین کشور اضافه کرد. این بدان معناست که اگر این پالایشگاه کار خود را آغاز میکرد، نهتنها نیاز داخل تامین میشد بلکه دولت میتوانست برنامهای برای صادرات بنزین نیز داشته باشد. اما اینطور نشد. پالایشگاه ستاره خلیجفارس حتی تا آخرین سال دولت دهم نیز به بهرهبرداری نرسید.
بنزین پتروشیمی چه بود؟
بنزینی که واحدهای پتروشیمی تولید میکردند یا به صورت بنزین پیرولیز بود یا به صورت اکتانافزا. بنزین پیرولیز تا چهار سال بعد تنها در حد یک نام باقی ماند تا در سال 93، سایت تابناک گزارشی منتشر کرد که عوارض جانبی استفاده از بنزین پیرولیز را مطرح میکرد. تاثیر بر سیستم عصبی، تنفس و پوست تنها بخشی از مواردی بود که در این گزارش به آن اشاره شده بود. تا آن زمان رئیس سازمان حفاظت محیطزیست تنها شخصی بود که با صراحت اعلام کرده بود بنزینی که در طرح ضربتی تولید بنزین داخلی وارد بازار شده، آلوده است. هشدارهای وی اما اثر نکرد. کار بهجایی رسید که خبرگزاری مهر در یک خبر از قول ابتکار نوشته بود راهکار رفع آلودگی هوای تهران این است که از تهران بروید. اما با آمدن دولت یازدهم، مساله قدری متفاوت شد. این بار بیژن زنگنه به عنوان شیخالوزرای دولت اصلاحات به ساختمان طالقانی رفته بود. چند ماه بعد از تحویل سمت خود، موضعگیری در خصوص بنزین آلوده را آغاز کرد. در نهایت در اردیبهشتماه 93، خبری در «ایسنا» منتشر شد که واکنشها نسبت به آلوده بودن بنزین را وارد فاز جدیتری کرد. در این خبر از قول وزیر نفت، مساله آلودگی بنزین داخلی تایید
شده بود.
چه کسانی زنگنه را متهم کردند؟
اذعان وزیر نفت به آلوده بودن بنزین داخلی، سرآغازی شد برای آنهایی که قصد داشتند به هر بهانهای در تقابل با زنگنه قرار گیرند. اولین آنها هم مسعود میرکاظمی وزیر اسبق نفت بود. میرکاظمی که در زمان وزارت خود تولید بنزین در پتروشیمیها را کلید زده بود، از همان ابتدای باز شدن پای زنگنه به ساختمان طالقانی، پای پروندههای متعدد را باز کرد تا نشان دهد که زنگنه نباید در این مسند تکیه زند. تلاشهای میرکاظمی بر باز شدن مساله قرارداد کرسنت حتی پیش از گرفتن رای اعتماد زنگنه از مجلس آغاز شد و در نهایت به واردات بنزین کشیده شد. خبرگزاری فارس نیز در مقاطع مختلفی انتقادهایی از قول وی منتشر کرد که این مساله را تایید میکرد. کمی بعد منتقدان دیگری نیز به میدان آمدند که همگی معتقد بودند، تلاش زنگنه برای واردات بنزین، شبهه سیاسی دارد. از آن زمان به بعد، همکاران دیگر میرکاظمی به جرگه مخالفان زنگنه پیوستند. کمی بعد مهدی موسوینژاد عضو کمیسیون انرژی مجلس ادعایی را مطرح کرد که این تقابل یاران میرکاظمی با زنگنه را بیشتر تایید میکرد. سایت عصر ایران در این خصوص از قول موسوینژاد اعلام کرده بود که «همسر یک مسوول، واردکننده بنزین است و به
همین خاطر زنگنه از واردات بنزین سود میبرد.» این صحبتها نیز بیشباهت به پروندهسازیهای برخی نمایندگان مجلس در ماجرای قرارداد کرسنت نبود. با این حال، با تایید آلوده بودن بنزین از سوی زنگنه، رئیس سازمان محیطزیست نیز موضع قاطعتری گرفت. منتقدان میگفتند صحبتهای ابتکار بیپایه و اساس است. هرچند که در همان زمان نیز طبق گفته سایت باشگاه خبرنگاران جوان، ابتکار اعلام کرده بود کلیه مدارک و اسناد مورد نیاز برای نشان دادن آلودگی بنزین پتروشیمیها را به مجلس ارائه کرده است. میرکاظمی اما هنوز هم بر موضع خود استوار بود. کماکان معتقد بود که مساله سیاسی است و صحبتهای زنگنه و ابتکار صحت ندارد. اصرار او به دفاع از سلامت بنزین پتروشیمی مسالهای بود که برخی آن را طبیعی میدانستند. نزدیکترین شخص به احمدینژاد در پروژه تولید بنزین در واحدهای پتروشیمی، شخص میرکاظمی بود. موافقت و شادی او با تولید بنزین پتروشیمی، حتی در عکسهایی که از مراسم خودکفایی بنزین به جامانده نیز دیده میشود. این مخالفتها تا جایی کشیده شد که ایسنا به نقل از جلیل سالاری مدیرعامل سابق شرکت پخش فرآوردههای نفتی اعلام کرده بود بنزین وارداتی، استاندارد
یورو 4 را ندارد.
سال 90، آلودهترین سال
اما آمار کیفیت هوا مساله آلودگی بنزین پتروشیمی را راحتتر نشان میدهد. سایت خبرآنلاین آذرماه سال گذشته خبری منتشر کرد که نشان میداد تهران در سال 1390، بیشترین میزان آلودگی هوا را تجربه کرده است. این بازه زمانی درست کمی بعد از زمانی بود که دولت دهم اقدام به قطع واردات و تولید بنزین پتروشیمی کرده بود. جالبتر آنکه تعداد روزهای آلوده در سالهای 83 تا 85 یعنی بازه زمانی بین دو دولت هشتم و نهم، در نقطه متوسطی مانده و به یکباره بعد از سال 89، به سمت افزایش حرکت کرده است. در حقیقت سال 90 در این آمار رکورد بیشترین روزهای آلوده را طی 11 سال اخیر ثبت کرده است. در این سال حتی کمترین روزهای پاک نیز به چشم میخورد. روزهای پاک هوای تهران از 247 روز در سال 89 به 144 روز در سال 90 رسید تا این آمار نیز، آلوده بودن بنزین پتروشیمی را به زبان آمار بیان کند. با این حال، تنها کاری که در این روزهای آلوده میشد، اجرای طرحهای ضربتی و اضطراری برای کاهش آلودگی بود. کل هشدارها نیز در نهایت به منع مردم منتهی میشد تا در این روزهای آلوده از خانه بیرون نروند.
سلامت به تهران بازگشت
مهمترین کاری که بیژن زنگنه در حیطه اختیارات خود کرد، قطع توزیع بنزین پتروشیمی بود. خیلیها معتقد بودند باید زودتر از اینها صحبتهایی از قول وی اعلام و مساله آلودگی تایید میشد. اما بدون شک اولین و موثرترین اقدام، قطع اتفاقی بود که برخی از آن با عنوان فاجعه یاد میکنند. زنگنه در آن زمان توزیع بنزین تولیدی پتروشیمیها را قطع کرد. مسالهای که ایسنا آن را به نقل از خود وزیر نفت اعلام کرد. کمی بعد نیز شاخصهای کیفیت هوا مهری بر صحت آن گذاشت. کمی بعد، شاخصهای کیفیت هوا از وضعیت هشدار به سمت سلامت حرکت کرد. با قطع توزیع بنزین پتروشیمی، تهرانیها توانستند روزهای سالم بیشتری را تجربه کنند تا جایی که نگاهی ساده به وضعیت هوای تهران، نشان میدهد غلظت سرب و هوای آلوده به صورت چشمگیری کاهش داشته است.
هنوز هم کسری بنزین داریم
مساله کسری تولید بنزین اما به سال 89 ختم نشد. تنها تغییری که ایجاد شد، پذیرش زنگنه به کمبود تولید و نیاز به واردات بود. تنها پذیرفت که نیاز به واردات داریم. نه صحبتی از خودکفایی کرد و نه قولی برای قطع واردات داد. تنها صحبتی که کرد این بود که اگر پالایشگاه ستاره خلیجفارس کار خود را آغاز کند، واردات را میتوان قطع کرد. کسری بنزین داخلی در آمار هم به خوبی خود را نشان داده است. طبق آماری که پیش از این سایت شانا به نقل از معاون وزیر نفت در امور پالایش و پخش فرآوردههای نفتی عنوان کرده، تولید بنزین در پالایشگاهها به 61 میلیون لیتر رسیده است. این میزان تولید در حالی است که مصرف بنزین با وجود طرحهای مختلفی که برای کاهش آن صورت گرفت، کماکان سیر صعودی خود را تجربه میکند. حتی در هفته منتهی به 2 خردادماه به 66 میلیون لیتر رسید. این یعنی 5 میلیون لیتر بنزین در داخل کسری داریم. مسالهای که یا باید آن را از طریق راهاندازی واحدهای پالایشگاهی تامین کرد یا کسری تولید را وارد کرد. دولت هشتم به راحتی این نیاز خود را وارد میکرد. دولت دهم اما، کسری خود را با کلمه پرطمطراق خودکفایی جبران میکرد. مسالهای که به راحتی با
راهاندازی برخی واحدهای پالایشگاهی قابل جبران بود.
بهصرفه است؟
بخش دیگر انتقادهایی که به زنگنه میشد، بهصرفه نبودن واردات بود. خیلیها عنوان میکردند ردیف بودجهای برای این کار در نظر گرفته نشده بود. در همان زمان اما برخی سایتهای خبری، گزینههای مختلفی را برای تامین اعتبار واردات بنزین مطرح میکردند. همین مساله نشان میداد راههای کارشناسی برای باز کردن راه تامین مالی واردات، وجود داشت. سایت فرارو در این میان تحلیلی را منتشر کرد که در آن برخی سناریوها از جمله تعدیل نرخ بنزین، کم کردن سهمیهها و تامین اعتبار از منابع داخلی وزارت نفت برای تامین منابع مورد نیاز واردات بنزین مطرح شده بود. منتقدان به زنگنه در تمام مقاطع زمانی، یک ویژگی مشترک داشتند آن هم این بود که راهکاری ارائه نمیکردند. یعنی تنها صحبتشان این بود که زنگنه سیاسی برخورد کرده و در شرایط فعلی هم نباید اقدام به واردات بنزین کند. اما هیچوقت صحبتی از این نمیکردند که احمدینژاد در قامت رئیس دولت دهم چرا فکری برای راهاندازی پالایشگاه ستاره خلیجفارس نکرد تا مساله واردات بنزین اینقدر مواضع موافق و مخالف به خود نگیرد. یا حتی اشارهای نمیکردند که حال چه باید کرد. صحبتی که شاید احمدینژاد و مدافعانش از بیان
آن خودداری میکردند اما زنگنه آن را به صراحت اعلام کرد.
تنها راهکار زنگنه چیست؟
باید پذیرفت که در شرایط فعلی، تولید داخل جوابگوی مصرف نیست. دو راه پیش روی زنگنه قرار دارد. اولین راهکار، واردات بنزین و دومی رشد تولید است. وزارت نفت قبلتر نیز اعلام کرده بود که واردات موقتی و تنها تا زمانی است که پالایشگاه ستاره خلیجفارس راهاندازی شود. این درست همان وعدهای است که وزیر نفت نیز چندی قبل آن را به صراحت اعلام کرد. ایسنا در این رابطه نوشته بود که واردات بنزین تنها تا سال 94 ادامه دارد. این یعنی بهمحض وارد شدن پالایشگاه ستاره خلیجفارس به مدار تولید، میتوان آرامآرام مساله واردات را فراموش کرد. البته به نظر میرسد منتقدان زنگنه آنقدرها هم صبور نیستند. معتقدند که زنگنه منفعت سیاسی دارد. حتی به تغییر کیفیت هوای تهران که شاخصهای آلودگی آن را تایید کرده نیز کاری ندارند. تنها میخواهند پرونده دیگری بسازند تا شیخالوزرا قدری آرامتر ویرانهای را که از دولت دهم تحویل گرفته ، بازسازی کند. خود زنگنه در اولین روزهای کاری جملهای را گفت که شاید بتوان علت سکوت این روزهایش را دانست. او گفته بود:« به هتل 5 ستاره نیامدهام و میدانم که با چه مشکلاتی روبهرو هستم.» شاید به همین خاطر است که این روزها
بهجای پاسخ دادن به اتهاماتی که اعضای کمیسیون انرژی برای وی مطرح میکنند، در تلاش است تا راهی برای تامین کسری تولید بنزین پیدا کند. که دیدار وی با بزرگترین تاجر بنزین که در اواخر سال گذشته خبرگزاری مهر آن را اعلام کرده بود، به خوبی تایید این تلاش است. در این صورت دولت تنها تا سال آینده واردکننده بنزین خواهد بود تا تهرانیها و ساکنان دیگر کلانشهرها، قدری هوای سالم را به ریههای خود دهند و در سال بعد با رشد تولید -که بخشی از آن با بهرهبرداری از پالایشگاه ستاره خلیجفارس محقق میشود- بتوان خودکفایی واقعی را تجربه کرد.
دیدگاه تان را بنویسید