آیا مردم، تاب اصلاحات اقتصادی را دارند؟
تکیه بر تاب و توان*
بعد از تایید شورای امنیت، حالا میتوان به یقین صحبت از برداشته شدن تحریمها کرد.
بعد از تایید شورای امنیت، حالا میتوان به یقین صحبت از برداشته شدن تحریمها کرد. شرایطی که همزمان با آزاد شدن شرایط و روابط اقتصادی، نیاز به اصلاحات بسیار دارد. ایران در شرایط تحریم با کشورهای آسیایی در ارتباط بوده است. کشورهایی که یا تحریم در آنها تاثیری ندارد یا از طریق کشورهای واسط، حاضر به همکاری با ایران میشدند. حالا شرایط تازهای پیش روی ایران است؛ شرکای جدید و روابط تازه. بر همین اساس هم نیاز به تغییرات اساسی و اصلاحات ساختاری در اقتصاد خود دارد. حالا در چنین شرایطی است که تاب و توان مردم اهمیت بیشتری پیدا میکند. اینکه جامعه ایران با وجود سوابقی که در سالهای قبل در اصلاحات اقتصادی دولتهای قبل شاهد بوده، حالا آمادگی رویارویی با شرایط تازه را دارد یا نه، جای بسی تردید است. حجم انبوه اختلاسهایی که هر بار به صورت جسته و گریخته اعلام میشد، تیشهای بود که بر دیوار اعتماد مردم به دولت زده میشد.
مسالهای که میتواند در این راستا کمکرسان باشد، تجربه مشابه کشورهای توسعهیافته است. بسیاری از کارشناسان در همین میان معتقدند کشورهای توسعهیافته به دلیل اصلاحاتی که پیش از هر کاری، در بطن جامعه ایجاد میکنند، توان بیشتری را از سوی جوامع خود شاهد هستند. مردم جوامع توسعهیافته یک اختلاف دیگر با کشورهایی همچون ایران دارند که در حقیقت اعتماد به دولتهاست. اعتمادی که حالا به نظر میرسد با فروریختن بخشی از آن، کار سختتری را پیش روی دولت جدید قرار داده است. دولت برای اصلاحات به باور و ایمان مردم نیاز دارد. همین مساله میتواند پایه بسیاری از اصلاحات باشد. کما اینکه تجربه مشابه کشورهای توسعهیافته، همین مساله را تایید میکند. دولت به واسطه اطلاعرسانی شفاف با مردم، تحملپذیری آنها را بالا میبرد و برآیند همین مساله در نهایت سبب اصلاحات بیشتر میشود.
در این میان به نظر میرسد در مورد ایران، وضع قدری متفاوت است. پایین بودن اعتماد متقابل میان مردم و دولت به خوبی در دولتهای گذشته دیده میشد. دولت یازدهم کار سختتری هم پیش رو دارد چراکه در کنار تخریب اعتمادی که هشت سال از سوی دولت گذشته صورت گرفت، حالا منابع اندکی از دولت قبل برایش مانده و وعدههای بسیاری را هم باید پاسخگو باشد. همین مساله تنگنای اصلاحات اقتصادی بیشتر را پیش روی دولت قرار داده است. با این حال، به نظر میرسد که با برداشته شدن تحریمها، وضعیت بهتری پیش روی دولت قرار دارد اما سوالی که باید تامل بیشتری در آن کرد، میزان تحمل مردم نسبت به وضعیت جدید و انتظاراتی است که از شرایط پساتحریم دارند. در اینکه دولت از ابتدای کار، تلاش خود را برای برداشته شدن مشکلات و بهتر کردن اوضاع داشته، شکی نیست و صدالبته که به اذعان بسیاری از کارشناسان، اعتماد مردم در حال ترمیم است اما آیا دولت مردم را به لحاظ روانی برای شرایط پساتحریم آماده کرده است؟ آیا دولت با مردم صریح صحبت کرده و انتظارات بالای آنها را اصلاح کرده است تا حالا بتواند انتظار داشته باشد که مردم ایران مانند جوامع توسعهیافته برخورد کنند؟ وعدههایی
که دولتها به ناچار و در زمان انتخابات یا شرایط حساس به مردم ارائه میکنند، تیغ تیزی است که میتواند دست دولت را در انجام این تعهدات خراش دهد. دولتها در بسیاری مواقع، وعدههایی در حوزه اقتصادی میدهند که در بسیاری مواقع بر اساس شرایط روز آن زمان نیست و بیشتر شکل رویا به خود میگیرد. شاید بتوان همین مساله را عامل اصلی تحملپذیری پایین مردم ایران دانست که هر بار و در زمان انتخاب دولتها، خیل عظیم وعدههایی را به گوش میشنوند که هیچ وقت روی تحقق به خود نمیگیرد. حالا اما دولت باید تیغ تیز وعدهها را کنار گذاشته و واقعبینانه در مورد اصلاحات اقتصادی با مردم صحبت کند.
* اشاره به بیت «تکیه بر تاب و توان کم کن در این میدان عشق / آن ز پا افتادهای وین ناتوانی بیش نیست» شعر از رهی معیری
دیدگاه تان را بنویسید