تاریخ انتشار:
وزیر راه، خصوصیسازیهای گذشته را حراج سرمایه ملی میداند
از کف رفته
«خصوصیسازی در ایران کج متولد شده است.» این عبارت شاید بهترین آغازی بود برای عباس آخوندی که این بار در قامت یکی از اعضای کابینه دولت انتقادهایی را مطرح کند که پیش از او نیز تعدادی از کارشناسان مطرح کرده بودند. وزیر راه و شهرسازی پیش از این در سالهای اخیر در قامت یک کارشناس از خصوصیسازی دفاع میکرد و حتی کتابی تحت عنوان «بررسی مبانی نظری خصوصیسازی از منظر رابطه دولت - بازار» تدوین کرد که در سال ۱۳۸۲ منتشر شد. با این حال یک دهه پس از تاکیدهای آخوندی بر خصوصیسازی وی اخیراً سخنان متفاوتی را بیان کرده است.
«خصوصیسازی در ایران کج متولد شده است.» این عبارت شاید بهترین آغازی بود برای عباس آخوندی که این بار در قامت یکی از اعضای کابینه دولت انتقادهایی را مطرح کند که پیش از او نیز تعدادی از کارشناسان مطرح کرده بودند. وزیر راه و شهرسازی پیش از این در سالهای اخیر در قامت یک کارشناس از خصوصیسازی دفاع میکرد و حتی کتابی تحت عنوان «بررسی مبانی نظری خصوصیسازی از منظر رابطه دولت-بازار» تدوین کرد که در سال 1382 منتشر شد. با این حال یک دهه پس از تاکیدهای آخوندی بر خصوصیسازی وی اخیراً سخنان متفاوتی را بیان کرده است. او در گفتوگو با اقتصادنیوز این طور از خصوصیسازی انتقاد کرده است: از نظر من فرآیند خصوصیسازی در دولتهای قبل بیشتر به حراج گذاشتن سرمایه ملی بود. بیش از 25 سال است در حوزه خصوصیسازی مطلب مینویسم که باید بگویم این پدیده در ایران کج متولد شده؛ به همین دلیل از همه نهادهای مطالعاتی و پژوهشی و همچنین سیاستگذاران میخواهیم که به این موضوع ورود کنند تا بتوانیم پی به ایرادهای موجود ببریم و به درستی تصمیمگیری کنیم. از نگاه آخوندی علت این موضوع این است که پیش از خصوصیسازی نیاز به اصلاح ساختار دولتی اقتصاد بوده
که در ایران به آن کمتر توجه شده است. وی در این مورد این طور گفته است: تجربه دنیا نشان میدهد پیش از واگذاری شرکتها باید ساختار اقتصاد دولتی اصلاح شود. یعنی اگر دولت تصمیم گرفت بنگاهی را به بخش خصوصی واگذار کند اول باید بازسازی ساختاری کند و از طرفی باید ببیند سطح بنگاه قابل واگذاری، در حد یک بنگاه ملی است یا اینکه میتوان آن را در بازار بینالمللی هم عرضه کرد. وزیر راه و شهرسازی بر این باور است که در ایران یکی از پیشزمینههای خصوصیسازی، تقویت نهاد بازار است و یکی از نهادهای بازار، اصول مدیریت حرفهای است. موضوعی که به زعم وی، در اقتصاد ایران به آن هم توجه نشده است. با این حال وی عنوان کرده که نمیتوان با گلایه از فرآیند خصوصیسازی از کنار آن گذشت و این موضوع باید در مجامع سیاستگذاری و کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد. وی در این گفتوگو در نهایت این طور جمعبندی کرده که اجرای سیاست خصوصیسازی برای اقتصاد ایران ضروری است اما آزادسازی از خصوصیسازی اهمیت بیشتری دارد و در عین حال خصوصیسازی نباید منجر به بزرگ شدن شبهدولت و شکلگیری انحصار در بخشهایی شود که نظارتپذیر نیستند. این آخرین جملات آخوندی مبین گلایه
از بخشهایی است که در سالهای اخیر با عنوان شبهدولتیها یا خصولتیها در اقتصاد ایران رشد کردند و سهم قابل توجهی را به تصاحب درآوردند. بخشی که معمولاً در جلسات هیات نمایندگان پارلمان بخش خصوصی نیز در سالهای اخیر مورد انتقاد قرار میگرفت اما به نظر میرسد همچنان آنقدر در اقتصاد ایران سهم دارد که این موضوع صدای اعتراض مقامات دولتی را هم درآورده است. با این حال پیش از انتقادات اخیر عباس آخوندی و اصلاحخواهی وی درباره روند خصوصیسازی کارشناسانی از جمله مسعود نیلی که اکنون مشاور ارشد ریاست جمهوری شده و احمد میرمطهری که در مقاطعی دبیر کل بورس بوده، نیز نسبت به این موضوع گلایههایی را مطرح کرده بودند. کسانی که در مقاطعی مدافع خصوصیسازی در اقتصاد ایران بودند اما پس از اجرای سیاستهایی به اسم خصوصیسازی گلایههایی نسبت به این موضوع مطرح کردند و حسرت خوردند که ایکاش خصوصیسازی در اقتصاد ایران صورت نمیگرفت. با این حال باید دید وجه اشتراک همه این انتقادها چیست؟ و بررسی کرد که آیا همه این سخنان به منزله خاتمه دادن به این کار است یا اینکه این رویه قابلیت اصلاح دارد؟ و اگر قابلیت اصلاح دارد چه تغییراتی باید در اقتصاد
ایران رخ دهد تا خصوصیسازی مدنظر این کارشناسان محقق شود.
دیدگاه تان را بنویسید