برادران عراقچی از پیشینه خانوادگی خود در تجارت فرش میگویند
تار و پود یک کسبوکار
خانواده یا به عبارت بهتر برادران نامآشنا با اصالتی اصفهانی اما شهرتی برگزیده از عراق عجم هستند که کسب و کار خاندانشان عمری 150ساله را بر دوش میکشد، پدرشان 67 سال پیش ره تهران در پیش گرفت و حجرهای در بازار رحیمیه اول تهران برای حضور قدرتمند در بازار فرش برای خود برگزید که فرزندان همچنان آن را حفظ کردهاند.
زمانی که صحبت از نام خانوادگی این خاندان میشود با وجود آنکه کسب و کار اصلی آنها تولید، عرضه و صادرات فرش است، ناخودآگاه ذهن درگیر سیاست، دیپلماسی، تحریمها و مذاکرات هستهای میشود، دیپلمات این خانواده در یکی از جلسات اتاق بازرگانی تهران، خود گفته است «اولاد ناخلف خانواده هستم».
برای آشنایی با این خانواده بازاری-دیپلمات با دو برادر بزرگتر سیدعباس عراقچی معاون وزارت امور خارجه، مرتضی و مجتبی عراقچی یکی نایبرئیس اتحادیه صادرکنندگان و دیگری رئیس اتحادیه فروشندگان فرش دستباف که 40 سال است شریک و یار یکدیگر هستند به گفتوگویی که در آن دو برادر کاملاً صمیمی، خاکی و عاری از هرگونه رفتار همراه با سیاست بودند نشستیم. نکته قابل توجه در رابطه با این خانواده با وجود اصالت چندین و چندساله و حضور پررنگ در صنف فرش و شرایط قابل قبول آنها از لحاظ جایگاه کاری توجه به تحصیل فرزندان است، فرزندانی که پدرانشان نسل به نسل به کار فرش وارد شدند در حالی که فرهنگ زمانه معتقد بود فرزندان ادامهدهنده راه پدر خواهند بود. برادران عراقچی هر کدام دارای تحصیلات دانشگاهی هستند؛ تحصیلاتی که آنچنان مرتبط با کار پدر و شغل فعلی آنها نیست اما در این راستا نیز سیدعباس عراقچی استثنایی دیگر را رقم زده است، سیدعباس که در حال حاضر دارای مدرک دکتراست رشتهای را در دانشگاه خوانده است که دقیقاً با شغل فعلی او همسو است.
به گفته سیدمرتضی عراقچی این خاندان 150 سال پیش توسط سیدباقر در اصفهان به تولید فرش ورود کرد که یکی از بنیانگذاران بخشی از فرش بختیاری معروف به قهوه رخ که یکی از شهرهای شهرکرد محسوب میشود، است.
سیدمرتضی در رابطه با معرفی خاندان خود میگوید: پدر که مرحوم آقا سیدحسین بودند در سال 1326 به تهران نقل مکان کرد. در توضیحات بیشتر، سیدمجتبی پنج نسل خاندان خود را تا به امروز فرشفروش و صادراتچی فرش میداند. نسل اول فرشفروش خانواده عراقچی آقا سیدباقر بوده که به ترتیب سیداحمد، سیدحسین، سیدمرتضی و سیدمجتبی و نسل پنجم فرزند سیدمرتضی و دو فرزند من که به خاطر علاقه به هنر فرش به این حوزه ورود کردهاند. سیداحمد فرزند سید باقر روند ارسال فرشهای خود را به شهرهای دیگر آغاز کرد که عمده این صادرات فرش دستباف ایرانی به شهر اراک یا همان عراق عجم صورت میگرفت، از این رو این خاندان اصفهانی عراقچی نام گرفت. بزرگان فعلی این خانواده بر این عقیده هستند که احتمال ورود نسلهای جدید این خاندان به کار فرش کم است و این موضوع را در پی عدم جنبوجوش و ارضای نسل جوان میدانند. عدم جنبوجوش فرش در حالی در سالهای اخیر بیان میشود که کسب و کار فرش در گذشتههای نزدیک دارای جنبوجوش خاص خود بود، جنبوجوشی از جنس ترسیم خطوط زیبا برای سرآغاز بافت عشق و زندگی، پرورش دام برای ریسیدن نخ از پشم گوسفندان، دستهای رنگی در کنار خم رنگرزی،
آویختن دار، دفه زدن و کشیدن چاقو بر نخهای رنگی، و همراه کردن قطرات قرمز با حاصل عشق و علاقه خود. عشقی که برای فرستادن آن به فرنگ زحمات دیگری کشیده میشد تا پخته شود، مردمان فرنگ علاقه بسیاری به پخته و کهنه شدن عشق ایرانی دارند، عشقی که زیر نور آفتاب و تزریق دواهای طبیعی خیلی سریعتر از گذر زمان پخته میشود.
دیدگاه تان را بنویسید