تاریخ انتشار:
رئیس سازمان امور مالیاتی پس از شش سال تغییر کرد
خانهتکانی مالیاتی
در نهایت به هر زحمتی بود، قانون را اجرایی کرد: گاهی با مذاکره و توافق، گاهی با «دو گام به پیش و یک گام به پس»، و گاهی با استفاده از ابزار بسیج افکار عمومی علیه معترضان…
در آستانه انتخابات مجلس، یکی از کاندیداهای اصلاحطلب گفته بود: «اسفند، ماه خانهتکانی است و ما میخواهیم در مجلس خانهتکانی کنیم.» اینکه قصد و غرض او به نتیجه رسید یا نه، موضوع این یادداشت نیست. اما به نظر میرسد دوره خانهتکانی در وزارت اقتصاد کمی زودتر از مجلس آغاز شده بود. تا نیمه اول امسال، هنوز دو مدیر میانی از زمان دولت احمدینژاد در این وزارتخانه حاضر بودند؛ یکی محمد پاریزی، معاون بانک و بیمه وزیر که حوالی آذرماه بازنشسته شد، و دیگری علی عسکری، رئیسکل سازمان امور مالیاتی که پس از شش سال نشستن در راس هرم مالیاتستانی ایران، از کار برکنار شد. علی عسکری، مهرماه 88 و بعد از استعفا /برکناری علیاکبر عربمازار بر سر کار آمد. عربمازار یک سال قبلتر اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده را آغاز کرده بود، اما به دلیل اعتراضات و تحصنهای صورتگرفته از سوی برخی اصناف، نتوانسته بود پیشرفتی در اجرای این قانون حاصل کند و بار اجرای این قانون بر دوش جانشیناش، علی عسکری افتاد. عسکری در اجرای این قانون چندان عجول نبود و برای آغاز کار، یک سال صبر کرد و در نهایت در مهرماه 89 با حمایت بیشتری که از دولت وقت کسب کرد، دست
به کار اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده شد. هرچند، او هم با اعتصاب عمومی طلافروشان (که یکی از نخستین مشمولان قانون جدید بودند) مواجه شد؛ در مقطعی، بازارهای طلا در تهران، اصفهان و تبریز برای چند روز به حالت نیمهتعطیل درآمد و در برخی مناطق پای نیروهای امنیتی نیز به بازارها باز شد.
سازمان مالیاتی عسکری اما این بار کوتاه نیامد؛ بهجای آن، شیوه مذاکره را برگزید و مدتی با واسطه کمیسیون اقتصادی مجلس با طلافروشان گفتوگو کرد. در نهایت به هر زحمتی بود، قانون را اجرایی کرد: گاهی با مذاکره و توافق، گاهی با «دو گام به پیش و یک گام به پس»، و گاهی با استفاده از ابزار بسیج افکار عمومی علیه معترضان؛ مثل مصاحبههایی از این دست: «با توجه به اینکه صنف طلافروشان نسبت به سایر اصناف سواد بالاتری دارند، قانون مالیات را از خود مسوولان سازمان مالیاتی نیز بهتر میدانند و مشکلشان عدم اطلاع نیست، بلکه ترس از شفاف شدن درآمدها دارند.» هرچند «کجدار و مریز» اما در هر حال، میتوان اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده را به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای دوران مدیریت علی عسکری دانست. ضمن اینکه سازمان تحت مدیریت او بود که بیشتر فرآیندهای مالیاتی را از حالت سنتی و کاغذی به الکترونیکی و آنلاین بدل کرد. عسکری بیش از آنکه شخصیتی سیاسی باشد، شخصیتی دانشگاهی بود (دکتر در اقتصاد، فارغالتحصیل دانشگاه تهران و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی) و شاید بداقبال بود که بخش مهمی از شش سال ریاستش بر سازمان امور مالیاتی، جزو سختترین دورانهای اقتصاد ایران بود: دورانی که سرمایه اجتماعی دولت بهشدت افول کرده بود و اقتصاد، دستخوش عوامل مخربی چون تحریم، تکانههای شدیدی چون جهش نرخ ارز و اندکی بعدتر رکود عمیق بود. البته خود عسکری معتقد بود پستی که در اختیار دارد، یک پست سیاسی است.
در آخرین مصاحبهاش در راس سازمان امور مالیاتی به «تجارت فردا» گفته بود: «این مسوولیتها، مسوولیتهای سیاسی است و هر زمانی ممکن است تصمیم تازهای درباره آن گرفته شود.» تصمیم تازه درباره او در آذرماه 94 گرفته شد و «کامل تقوینژاد» مدیرعامل پیشین بانک سپه به جای عسکری به سازمان امور مالیاتی رفت. در مراسم تودیع و معارفه، وزیر اقتصاد برای تقوینژاد سنگ تمام گذاشت، اما از عسکری هم تشکر کرد و پست مشاورهای برای او دست و پا کرد. با این حال، معلوم بود که دوره عسکری به سر آمده است. حالا چند ماهی است که کامل تقوینژاد بر صندلی سابق عسکری مینشیند. در دوران تازه اقتصاد ایران، او چشمانتظار رونقی است که همه میگویند با رفع تحریمها به اقتصاد ایران رو میکند و توان مالیاتدهی و مالیاتستانی را بالا میبرد. تقوینژاد البته برنامههایی هم برای بهبود نظام مالیاتستانی دارد: از جمله اجرای قانون جدیدالاصلاح مالیاتهای مستقیم که قرار است از ابتدای سال 1395 وارد فاز اجرایی شود.
سازمان مالیاتی عسکری اما این بار کوتاه نیامد؛ بهجای آن، شیوه مذاکره را برگزید و مدتی با واسطه کمیسیون اقتصادی مجلس با طلافروشان گفتوگو کرد. در نهایت به هر زحمتی بود، قانون را اجرایی کرد: گاهی با مذاکره و توافق، گاهی با «دو گام به پیش و یک گام به پس»، و گاهی با استفاده از ابزار بسیج افکار عمومی علیه معترضان؛ مثل مصاحبههایی از این دست: «با توجه به اینکه صنف طلافروشان نسبت به سایر اصناف سواد بالاتری دارند، قانون مالیات را از خود مسوولان سازمان مالیاتی نیز بهتر میدانند و مشکلشان عدم اطلاع نیست، بلکه ترس از شفاف شدن درآمدها دارند.» هرچند «کجدار و مریز» اما در هر حال، میتوان اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده را به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای دوران مدیریت علی عسکری دانست. ضمن اینکه سازمان تحت مدیریت او بود که بیشتر فرآیندهای مالیاتی را از حالت سنتی و کاغذی به الکترونیکی و آنلاین بدل کرد. عسکری بیش از آنکه شخصیتی سیاسی باشد، شخصیتی دانشگاهی بود (دکتر در اقتصاد، فارغالتحصیل دانشگاه تهران و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی) و شاید بداقبال بود که بخش مهمی از شش سال ریاستش بر سازمان امور مالیاتی، جزو سختترین دورانهای اقتصاد ایران بود: دورانی که سرمایه اجتماعی دولت بهشدت افول کرده بود و اقتصاد، دستخوش عوامل مخربی چون تحریم، تکانههای شدیدی چون جهش نرخ ارز و اندکی بعدتر رکود عمیق بود. البته خود عسکری معتقد بود پستی که در اختیار دارد، یک پست سیاسی است.
در آخرین مصاحبهاش در راس سازمان امور مالیاتی به «تجارت فردا» گفته بود: «این مسوولیتها، مسوولیتهای سیاسی است و هر زمانی ممکن است تصمیم تازهای درباره آن گرفته شود.» تصمیم تازه درباره او در آذرماه 94 گرفته شد و «کامل تقوینژاد» مدیرعامل پیشین بانک سپه به جای عسکری به سازمان امور مالیاتی رفت. در مراسم تودیع و معارفه، وزیر اقتصاد برای تقوینژاد سنگ تمام گذاشت، اما از عسکری هم تشکر کرد و پست مشاورهای برای او دست و پا کرد. با این حال، معلوم بود که دوره عسکری به سر آمده است. حالا چند ماهی است که کامل تقوینژاد بر صندلی سابق عسکری مینشیند. در دوران تازه اقتصاد ایران، او چشمانتظار رونقی است که همه میگویند با رفع تحریمها به اقتصاد ایران رو میکند و توان مالیاتدهی و مالیاتستانی را بالا میبرد. تقوینژاد البته برنامههایی هم برای بهبود نظام مالیاتستانی دارد: از جمله اجرای قانون جدیدالاصلاح مالیاتهای مستقیم که قرار است از ابتدای سال 1395 وارد فاز اجرایی شود.
دیدگاه تان را بنویسید