تاریخ انتشار:
توصیههای استاد اقتصاد دانشگاه کلایتون آمریکا در اتاق تهران
اکنون زمان تشکیل اتاق ایران و آمریکاست
آنچه باعثشد سراغ استاد دانشگاه ایالتی کلایتون برویم، حضورش در نشست شورای مشورتی روابط بینالملل در اتاق تهران بود که به سنت دو سال گذشته چهارشنبهها برگزار میشود.
آنچه باعث شد سراغ استاد دانشگاه ایالتی کلایتون برویم، حضورش در نشست شورای مشورتی روابط بینالملل در اتاق تهران بود که به سنت دو سال گذشته چهارشنبهها برگزار میشود. نکته قابل توجه حضور دیپلماتهای سرشناس در این نشست است که به پیشنهاد مسعود کرباسیان و دعوت یحیی آلاسحاق در این جمع حضور دارند. در این میان حضور محمود واعظی که محتملترین گزینه برای وزارت امور خارجه است، فرصت مناسبی در اختیار علی دادپی قرار داده تا با طرح تشکیل اتاق مشترک ایران و آمریکا در این جمع حضور پیدا کند. طرحی که گفته میشود با استقبال دیپلماتهای سرشناس مواجه شده است.
یکی از مطالعات تحقیقی شما در حوزه اقتصاد بینالملل، نقش اتاقهای بازرگانی در کاهش و رفع تحریمهای اقتصادی است. در این رابطه اخیراً نیز در اتاق بازرگانی تهران نشستی داشتهاید و گفتمان خود را با نمایندگان بخش خصوصی ایران در میان گذاشتهاید. اتاقهای بازرگانی در جهان، چگونه به سمت کاهش فشار تحریمها علیه دولتها رفتهاند؟
وقتی زیرساختی برای برقراری ارتباط باقی نمانده است یا چنین ارتباطاتی بسیار محدود است کمتر میتوان به عادی شدن شرایط و بهبود اوضاع امیدوار بود اما راههایی همچنان وجود دارد که میتوان از دل آن، روند رو به رشد را بیرون آورد. تحریم یک ابزار سیاستی است که دولتها از آن برای تحقق اهدافشان استفاده میکنند. تجارت یک مبادله پایاپای است که بر اساس منافع مشترک متقابل صورت میگیرد. اتاقهای بازرگانی با فراهم آوردن زمینه مبادله کالا و خدمات علاوه بر پررنگ کردن منافع مشترک بین دو کشور زمینه گسترش ارتباطات را فراهم میکنند.
در این رابطه به چه نمونههای تاریخی در عرصه جهانی که اتاقهای بازرگانی یکهتاز میدان دفع تحریمها بودهاند، میتوانید اشاره کنید؟
نمونهای که دربارهاش برای اعضای اتاق صحبت کردم اتاق بازرگانی آمریکا و اتحادیههای کشاورزان این کشور بود و نقشی که در برقراری تجارت آمریکا و کوبا بازی کردهاند. در دهه گذشته این اتاق بازرگانی با همکاری اتاقهای بازرگانی ایالات همجوار کوبا توانسته است حجم مبادلات تجاری دو کشور را به بیش از 750 میلیون دلار در سال برساند. تاکید این اتاق در سالهای اخیر بر بیهوده بودن تحریمهای این کشور علیه کوبا به تغییر افکار عمومی در این باره کمک کرده است. در مورد کشور خودمان اتاقهای بازرگانی نقش قابل توجهی را در سالهای گذشته در برقراری روابط با کشورهای اروپایی و گسترش این روابط ایفا کردهاند.
نقش افراد شناختهشده و قدرتمند در این فرآیند چگونه است؟ آیا یک اتاق بازرگانی باید از حضور افراد قدرتمند که با حاکمیت و دولت متبوع خود ارتباط نزدیک دارند، برخوردار باشد تا بتواند در رایزنیها برای کاستن تحریمها اثرگذار باشد یا آنکه در این روند صرفاً ماهیت و جایگاه اتاق بازرگانی اثرگذار است؟
قطعاً دولتها خود را مسوول اصلی حیطه روابط بینالملل کشورشان در همه ابعادش میدانند و در این زمینه میکوشند کنترل اوضاع را از دست ندهند. در شرایط فعلی با توجه به اولویت داشتن بعد اقتصادی و کاهش هزینه ناشی از تحریمها این دولت است که باید با اعضای اتاقهای بازرگانی رایزنی کند تا از روابط و ارتباطات آنها بهرهبرداری کند. جایگاه اتاق بازرگانی به عنوان نماینده بخش خصوصی تثبیت شده است و منافع اعضای این اتاق در راستای منافع ملی است. ورود اتاق بازرگانی به بحث تحریمها استفاده طبیعی و منطقی از استانداردها و تواناییهای این اتاق است.
در نمونههای عینی، آیا افراد و چهرههای شناختهشده بینالمللی در اتاقهای بازرگانی کرسیای داشتهاند که موفق به نقشآفرینی در روند کاهش تحریمها شدهاند؟
در اکثر اتاقهای بازرگانی شخصیتهای برجسته اتاق دارای وجهه ملی و اعتبار بینالمللی هستند، ولی نقشآفرینی آنها در روابط بینالملل به دلیل داشتن ارتباطات و انگیزه متقابل موفقیتآمیز بوده است. تاکید میکنم اتاقهای بازرگانی بستر مناسبی برای برقراری ارتباط بین اشخاص حقیقی و بازرگانان دو کشوری هستند که روابط رسمی با یکدیگر ندارند. ملاقاتها و مبادلات بین این افراد میتواند باعث عینیت پیدا کردن منافع مشترک باشد. هر کشوری از گسترش کسب و کار بازرگانانش متنفع میشود و خود بازرگانان هم از دستیابی به بازارهای جدید سود میبرند. در جایی که دولتها به دلیل ملاحظات سیاسی نمیتوانند در این راه پیشقدم شوند اتاقهای بازرگانی میتوانند این منافع را محقق سازند.
چرا اتاقهای بازرگانی در ایران طی سالهای اخیر نتوانستهاند نقش کلیدی و بینالمللی خود را در مذاکرات برای دفع تحریمها ایفا کنند؟
فکر میکنم پتانسیل و تواناییهایشان به رسمیت شناخته نشده بود و این باور وجود داشت که یک نفر یا دولت به تنهایی میتواند حلال این مساله باشد. امروز به این باور رسیدهایم که برخورد با تحریمها یک عزم ملی و یک تلاش همگانی را میطلبد.
نقش دولتها در ایران به ویژه دولتهای نهم و دهم در بازی دادن به اتاق بازرگانی برای مذاکرات کاهش تحریمها چگونه بوده است؟
من صلاحیتی برای ابراز نظر در این موضوع ندارم ولی به نظر میرسد در هشت سال گذشته حضور بخش خصوصی در تجارت خارجی محدودتر شده است. اقدام دولت دهم در فعال کردن شرکت بازرگانی دولتی برای واردات گندم ضربهای به بخش خصوصی بود.
اصولاً آیا در دوره کنونی و با توجه به ظرفیت اتاقهای بازرگانی ایران، این توانایی و فرصت برای این نهاد فراهم است که در گفتمان رفع تحریمها اثرگذار باشد؟
تا سعی نکنیم معلوم نخواهد شد. اتاق بازرگانی تواناییهای لازم را دارد و باید این فرصت به این نهاد داده شود.
اتاق بازرگانی در ایران برای آنکه بتواند میداندار گفتوگو با دولتها در راستای رفع تحریمهای بینالمللی باشد، چگونه باید وارد عمل شود؟
اتاق بازرگانی قرار نیست میداندار گفتوگو با دولتها باشد. اتاق بازرگانی، دولت ایران نیست و این نگاه به نقشآفرینیاش اشتباه و مخرب است. اتاق بازرگانی میتواند بستری برای برقراری ارتباطات اقتصادی و مبادلات بازرگانی باشد که میتواند مقدمه گفتوگوی بین دولتها باشد. به نظر من در شرایط فعلی اولین گام اتاق باید تشکیل یک اتاق بازرگانی ایران-آمریکا یا یک انجمن علاقهمندان به پیوندهای اقتصادی بین دو کشور باشد.
در ایران، نمونههای موفقی از رایزنی اتاق بازرگانی با دولتها و بخش خصوصی کشورهای قدرتمند در برداشتن فشار تحریمها علیه اقتصاد ایران وجود دارد، که میتوان به دوره دهه 60 شمسی و حضور آقای خاموشی در راس اتاق بازرگانی ایران اشاره کرد. پرسش این است، اتاق بازرگانی دهه 60 و 70 چه پتانسیلی داشت که اتاق دهه 90 ندارد برای مبارزه و چانهزنی بر سر کاستن از بار تحریمها؟
اتفاقاً اتاق بازرگانی در دهه 90 تشکیلات فراگیرتر و مردمیتری دارد تا اتاقهای بازرگانی دهه 60 و 70 و در نتیجه پتانسیل آن بالاتر است. اما چالشها بسیار بزرگتر از آن سالها هستند. ما در آن سالها هیچوقت با تحریمهایی به این گستردگی مواجه نبودیم. توجه داشته باشید که تحریمها در شرایط فعلی علاوه بر تجهیزات دومنظوره و صنعت نفت و گاز شامل نهادهای رسمی جامعه ما، صنعت بانکداری، هواپیمایی، بنادر و... میشود. اتاق بازرگانی هنوز وارد فرآیند حل نشده است.
***
یکی از مطالعات تحقیقی شما در حوزه اقتصاد بینالملل، نقش اتاقهای بازرگانی در کاهش و رفع تحریمهای اقتصادی است. در این رابطه اخیراً نیز در اتاق بازرگانی تهران نشستی داشتهاید و گفتمان خود را با نمایندگان بخش خصوصی ایران در میان گذاشتهاید. اتاقهای بازرگانی در جهان، چگونه به سمت کاهش فشار تحریمها علیه دولتها رفتهاند؟
وقتی زیرساختی برای برقراری ارتباط باقی نمانده است یا چنین ارتباطاتی بسیار محدود است کمتر میتوان به عادی شدن شرایط و بهبود اوضاع امیدوار بود اما راههایی همچنان وجود دارد که میتوان از دل آن، روند رو به رشد را بیرون آورد. تحریم یک ابزار سیاستی است که دولتها از آن برای تحقق اهدافشان استفاده میکنند. تجارت یک مبادله پایاپای است که بر اساس منافع مشترک متقابل صورت میگیرد. اتاقهای بازرگانی با فراهم آوردن زمینه مبادله کالا و خدمات علاوه بر پررنگ کردن منافع مشترک بین دو کشور زمینه گسترش ارتباطات را فراهم میکنند.
در این رابطه به چه نمونههای تاریخی در عرصه جهانی که اتاقهای بازرگانی یکهتاز میدان دفع تحریمها بودهاند، میتوانید اشاره کنید؟
نمونهای که دربارهاش برای اعضای اتاق صحبت کردم اتاق بازرگانی آمریکا و اتحادیههای کشاورزان این کشور بود و نقشی که در برقراری تجارت آمریکا و کوبا بازی کردهاند. در دهه گذشته این اتاق بازرگانی با همکاری اتاقهای بازرگانی ایالات همجوار کوبا توانسته است حجم مبادلات تجاری دو کشور را به بیش از 750 میلیون دلار در سال برساند. تاکید این اتاق در سالهای اخیر بر بیهوده بودن تحریمهای این کشور علیه کوبا به تغییر افکار عمومی در این باره کمک کرده است. در مورد کشور خودمان اتاقهای بازرگانی نقش قابل توجهی را در سالهای گذشته در برقراری روابط با کشورهای اروپایی و گسترش این روابط ایفا کردهاند.
نقش افراد شناختهشده و قدرتمند در این فرآیند چگونه است؟ آیا یک اتاق بازرگانی باید از حضور افراد قدرتمند که با حاکمیت و دولت متبوع خود ارتباط نزدیک دارند، برخوردار باشد تا بتواند در رایزنیها برای کاستن تحریمها اثرگذار باشد یا آنکه در این روند صرفاً ماهیت و جایگاه اتاق بازرگانی اثرگذار است؟
قطعاً دولتها خود را مسوول اصلی حیطه روابط بینالملل کشورشان در همه ابعادش میدانند و در این زمینه میکوشند کنترل اوضاع را از دست ندهند. در شرایط فعلی با توجه به اولویت داشتن بعد اقتصادی و کاهش هزینه ناشی از تحریمها این دولت است که باید با اعضای اتاقهای بازرگانی رایزنی کند تا از روابط و ارتباطات آنها بهرهبرداری کند. جایگاه اتاق بازرگانی به عنوان نماینده بخش خصوصی تثبیت شده است و منافع اعضای این اتاق در راستای منافع ملی است. ورود اتاق بازرگانی به بحث تحریمها استفاده طبیعی و منطقی از استانداردها و تواناییهای این اتاق است.
در نمونههای عینی، آیا افراد و چهرههای شناختهشده بینالمللی در اتاقهای بازرگانی کرسیای داشتهاند که موفق به نقشآفرینی در روند کاهش تحریمها شدهاند؟
در اکثر اتاقهای بازرگانی شخصیتهای برجسته اتاق دارای وجهه ملی و اعتبار بینالمللی هستند، ولی نقشآفرینی آنها در روابط بینالملل به دلیل داشتن ارتباطات و انگیزه متقابل موفقیتآمیز بوده است. تاکید میکنم اتاقهای بازرگانی بستر مناسبی برای برقراری ارتباط بین اشخاص حقیقی و بازرگانان دو کشوری هستند که روابط رسمی با یکدیگر ندارند. ملاقاتها و مبادلات بین این افراد میتواند باعث عینیت پیدا کردن منافع مشترک باشد. هر کشوری از گسترش کسب و کار بازرگانانش متنفع میشود و خود بازرگانان هم از دستیابی به بازارهای جدید سود میبرند. در جایی که دولتها به دلیل ملاحظات سیاسی نمیتوانند در این راه پیشقدم شوند اتاقهای بازرگانی میتوانند این منافع را محقق سازند.
چرا اتاقهای بازرگانی در ایران طی سالهای اخیر نتوانستهاند نقش کلیدی و بینالمللی خود را در مذاکرات برای دفع تحریمها ایفا کنند؟
فکر میکنم پتانسیل و تواناییهایشان به رسمیت شناخته نشده بود و این باور وجود داشت که یک نفر یا دولت به تنهایی میتواند حلال این مساله باشد. امروز به این باور رسیدهایم که برخورد با تحریمها یک عزم ملی و یک تلاش همگانی را میطلبد.
نقش دولتها در ایران به ویژه دولتهای نهم و دهم در بازی دادن به اتاق بازرگانی برای مذاکرات کاهش تحریمها چگونه بوده است؟
من صلاحیتی برای ابراز نظر در این موضوع ندارم ولی به نظر میرسد در هشت سال گذشته حضور بخش خصوصی در تجارت خارجی محدودتر شده است. اقدام دولت دهم در فعال کردن شرکت بازرگانی دولتی برای واردات گندم ضربهای به بخش خصوصی بود.
اصولاً آیا در دوره کنونی و با توجه به ظرفیت اتاقهای بازرگانی ایران، این توانایی و فرصت برای این نهاد فراهم است که در گفتمان رفع تحریمها اثرگذار باشد؟
تا سعی نکنیم معلوم نخواهد شد. اتاق بازرگانی تواناییهای لازم را دارد و باید این فرصت به این نهاد داده شود.
اتاق بازرگانی در ایران برای آنکه بتواند میداندار گفتوگو با دولتها در راستای رفع تحریمهای بینالمللی باشد، چگونه باید وارد عمل شود؟
اتاق بازرگانی قرار نیست میداندار گفتوگو با دولتها باشد. اتاق بازرگانی، دولت ایران نیست و این نگاه به نقشآفرینیاش اشتباه و مخرب است. اتاق بازرگانی میتواند بستری برای برقراری ارتباطات اقتصادی و مبادلات بازرگانی باشد که میتواند مقدمه گفتوگوی بین دولتها باشد. به نظر من در شرایط فعلی اولین گام اتاق باید تشکیل یک اتاق بازرگانی ایران-آمریکا یا یک انجمن علاقهمندان به پیوندهای اقتصادی بین دو کشور باشد.
در ایران، نمونههای موفقی از رایزنی اتاق بازرگانی با دولتها و بخش خصوصی کشورهای قدرتمند در برداشتن فشار تحریمها علیه اقتصاد ایران وجود دارد، که میتوان به دوره دهه 60 شمسی و حضور آقای خاموشی در راس اتاق بازرگانی ایران اشاره کرد. پرسش این است، اتاق بازرگانی دهه 60 و 70 چه پتانسیلی داشت که اتاق دهه 90 ندارد برای مبارزه و چانهزنی بر سر کاستن از بار تحریمها؟
اتفاقاً اتاق بازرگانی در دهه 90 تشکیلات فراگیرتر و مردمیتری دارد تا اتاقهای بازرگانی دهه 60 و 70 و در نتیجه پتانسیل آن بالاتر است. اما چالشها بسیار بزرگتر از آن سالها هستند. ما در آن سالها هیچوقت با تحریمهایی به این گستردگی مواجه نبودیم. توجه داشته باشید که تحریمها در شرایط فعلی علاوه بر تجهیزات دومنظوره و صنعت نفت و گاز شامل نهادهای رسمی جامعه ما، صنعت بانکداری، هواپیمایی، بنادر و... میشود. اتاق بازرگانی هنوز وارد فرآیند حل نشده است.
دیدگاه تان را بنویسید