تاریخ انتشار:
ایران در هفتهای که گذشت
ماجرای بازداشت حسن روحانی در بریتانیا
هشدار ولایتی به حدادعادل
روزنامههای کشور در اول هفته گذشته بخش عمده اخبار خود را به پوشش سه سفر به دو شهر مذهبی ایران اختصاص دادند. این روزها هر خبری درباره تحرکات هاشمی، روحانی و احمدینژاد میتواند واجد پیامهای مهمی باشد.
روزنامههای کشور در اول هفته گذشته بخش عمده اخبار خود را به پوشش سه سفر به دو شهر مذهبی ایران اختصاص دادند. این روزها هر خبری درباره تحرکات هاشمی، روحانی و احمدینژاد میتواند واجد پیامهای مهمی باشد. همین امر هم سفر آیتالله اکبر هاشمی به مشهد و حضور همزمان حسن روحانی و محمود احمدینژاد در قم را قابل تامل ویژه میکرد. روزنامههای بهار و اعتماد هم در گزارشهایی احساسی به سفرهای هاشمی و روحانی پرداخته و ناگفتههایی از حواشی این سفر را منتشر کردند. بهار در این باره نوشت: «هاشمیرفسنجانی در حالی به مشهدالرضا وارد شد که لبخند رضایت آیتالله واعظطبسی، تولیت آستان قدس رضوی در آن دیدنی بود. همسو با رضایت واعظطبسی از دیدار رفیق شفیقش، مردم مشهد هم بدون آنکه اطلاعرسانیای درباره سفر آیتالله هاشمی به مشهد شده باشد به استقبال آیتالله رفتند. هاشمیرفسنجانی که با استقبال بینظیر مردم مشهد مواجه شده بود دیدارهای مهمی را با چهرههای پرآوازه و سرشناس این شهر انجام داد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نهتنها با آیتالله واعظطبسی دیداری محرمانه داشت که با آیتالله وحید خراسانی هم دیدار و گفتوگو کرد و سیداحمد علمالهدی نیز که
تا پیش از انتخابات از مخالفان جدی هاشمیرفسنجانی به شمار میآمد برای دیدار با آیتالله درخواست ملاقات داد و در دیداری نیز سران اهل تسنن به دیدن آیتالله هاشمی رفتند.» اعتماد نیز در گزارشی خبر داد: «...دیدار علمالهدی منتقد همیشگی آیتالله در تالار آینه در حالی بود که احمد جنتی نیز که برای زیارت به مشهد رفته بود، سرای خادمان محل اقامت خود را ترک نکرد تا مبادا چشمش به چشم هاشمی بیفتد.» در همین حال سفر حسن روحانی به قم نیز با استقبال مناسب روحانیون قم مواجه شد. رئیسجمهور منتخب در این سفر با حضرات آیات شبیریزنجانی، موسویاردبیلی، مکارمشیرازی، نوریهمدانی، صافیگلپایگانی و سبحانی دیدار کرد. درست در همین روز محمود احمدینژاد نیز به قم رفت تا از روند پیشرفت پروژههای عمرانی و حمل و نقل ریلی، شرکت در چند جلسه و در نهایت افتتاح بلوار پیامبر اعظم که به طول هفت کیلومتر حرم مطهر حضرت معصومه (س) را به جمکران متصل میکند مطلع شود. در این سفر مانند چند سال گذشته احمدینژاد موفق به ملاقات با هیچ یک از مراجع سرشناس قم نشد. در این سفر چند نفر از شهروندان قمی به استقبال رئیس دولت دهم رفتند. این افراد با پلاکاردهایی با
مضامین «با مردم رنجدیده محشور شدی، کابوس شب و روز زر و زور شدی»، «دستت نمک نداشت ای ظلمستیز، تو مظلومترین رئیسجمهوری شدی»، «فردا نو میآید به بازار ولی محمود احمدینژاد هیچوقت کهنه نمیشود»، «ما را محاکمه کنید، ما همه احمدینژاد هستیم» از محمود احمدینژاد تجلیل کردند. در همین حال برخی از رسانههای اصولگرا با توجه به فقدان نام آیتالله صانعی در برنامههای دیدار حسن روحانی، از عدم تمایل رئیسجمهور منتخب برای ملاقات با این مرجع تقلید خبر دادند. این امر سبب شد روزنامه جمهوری اسلامی که این روزها به ارگان مکتوب و غیررسمی حسن روحانی بدل شده است در خبری اعلام کند: «خبر امتناع دکتر روحانی رئیسجمهور منتخب، از دیدار با آیتالله صانعی در سفر به قم که در یکی از روزنامهها چاپ شد صحت ندارد. یک منبع نزدیک به رئیسجمهور منتخب میگوید در سفر دکتر روحانی به قم و دیدار با مراجع تقلید، دیدار با آیتالله حاج شیخ یوسف صانعی نیز در برنامه این سفر بود و حتی برای انجام این دیدار با بیت این مرجع تقلید تماس تلفنی نیز برقرار شد ولی این دیدار به دلیل عدم حضور آیتالله صانعی میسر نشد. آیتالله صانعی با انتشار بیانیهای در آستانه
انتخابات 24 خردادماه و دعوت از مردم برای حضور در پای صندوقهای رای، نقش قابل ملاحظهای در خلق حماسه سیاسی مورد نظر رهبر معظم انقلاب ایفا کردند. ضمناً ایشان در این بیانیه از مردم خواستند به دکتر حسن روحانی رای بدهند.» از تحولات چند هفته گذشته به سادگی میتوان چنین ارزیابی کرد که رابطه فیضیه و پاستور در حال ترمیم است و روحانیون سنتی و نوگرا همگی دیدی مثبت نسبت به دوران حسن روحانی دارند. باید منتظر ماند و دید روحانیون نزدیک به آیتالله مصباح چه مواجههای با عصر جدید حیات نظام جمهوری اسلامی خواهند داشت.
ناگفتههایی از ردصلاحیت هاشمی
هنوز هم برای بسیاری ردصلاحیت هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم غیرقابل باور است. احتمالاً سالها باید صبر کرد تا بتوان به همه زوایای این رویداد دست یافت. در روزهای گذشته پایگاه اطلاعرسانی هاشمیرفسنجانی در گزارشی از حضور وی در یازدهمین انتخابات ریاستجمهوری، به انتشار برخی از حواشی ناگفته پرداخت. این سایت در گزارش خود آورده است: «ناصحانی که تا قبل از آن کلاه پدرانه بر سر خویش میگذاشتند و آیتالله را از آمدن نهی از معروف! میکردند، تا یکی دو روز در بهت شادی مردم منجمد بودند و کمکم که یخ قلمهایشان آب شد و ناگهان مهر پدری را واگذاشتند و دشمنانه تهدید کردند و به مصداق مثلی که میگوید «الغریق یتشبث بکل حشیش، آدمی که دارد غرق میشود، به هر علف و خس و خاشاکی چنگ میاندازد» حتی دست نیاز به دشمنان شناسنامهدار انقلاب در خارج از کشور نیز دراز کردند تا متاعی به دست آورند و شناسنامه انقلاب را مخدوش کنند...کمکم که شایعه ردصلاحیت بعضی از نامزدها در جامعه پخش شد، مردم به همدیگر دلداری میدادند که این تیغ نه میخواهد و نه میتواند صلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی را ببرد. اما خبرسازیها در مورد تصمیم شورای نگهبان، بر دلنگرانیهای مردم میافزود. یکی میگفت: «ردصلاحیت بعضیها از عبادات ماه رجب بالاتر است» و یکی در خطبههای نماز جمعه میگفت: «صلاحیت کسی که بنز سوار میشود، تایید نمیشود.»... در آخرین روز مهلت قانونی، رفت و آمدهایی از شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام اتفاق افتاد که برگهای پنهان تاریخ معاصر ایران است. اول یکی از آقایان به دیدار آیتالله هاشمیرفسنجانی آمد و پیغام آورد که صلاح شما و انقلاب است که انصراف دهید. اما پاسخ آیتالله هاشمی چنان محکم بود که بنده خدا خیلی سریع رفت و برای بار دوم یکی از روسای قوا آمد و پیام را تکرار کرد و آیتالله گفت: «مردم با آمدن من امیدوار شدند و نمیخواهم به مردم خیانت کنم.» او نیز با این نگرانی که «ردصلاحیت شما هزینه سنگینی برای نظام دارد»، پاسخ شنید که «چرا اصرار بر تحمیل این هزینه بر نظام دارند!؟» که در نهایت قانع شد و دفتر ایشان را ترک کرد.
هشدار ولایتی به حدادعادل
پس از انتخابات ریاستجمهوری و شکست جریان اصولگرا در این رقابت بحثهای زیادی درباره علت و مقصران این ناکامی در گرفته است. بحثهایی که موجب دلخوری بسیاری از شخصیتهای این جریان شده است. به طور نمونه چند روز پیش غلامعلی حدادعادل در تلویزیون پرونده ائتلاف را باز و دوستانش را متهم به عهدشکنی میکند. او که دو روز مانده به رایگیری انصراف داده بود نتیجه حاصله را قابل پیشبینی و عمدهترین دلیل کنارهگیری خود اعلام کرد و گفت: من به عهد خودم وفادار ماندم و ائتلاف کردم اما اینکه چرا میان اصولگرایان ائتلاف رخ نداد را باید از بقیه سوال کنید. من بر عهدی که بستم استوار ماندم. ایکاش وحدتی که مقصود اصلی ما از ائتلاف بود حاصل میشد. ما قرار داشتیم اگر بین بنده، ولایتی و قالیباف یکی رای بیشتری داشت دو نفر دیگر کنار بروند و ما نباید میماندیم. کنار رفتن ما از انتخابات از روز اول محتمل بود و نظرسنجیها حکایت میکرد فرد دیگری از من جلوتر است بنابراین کار معقولی انجام دادم. بعد از این حرفها که صراحتاً ولایتی را به عهدشکنی متهم کرد، علیاکبر ولایتی با ایسنا گفتوگو کرد و با بیان اینکه ترجیح میدهم سکوت خود را ادامه دهم، هشدار داد که این خویشتنداری منوط به پایان یافتن رفتارهای غیراخلاقی است. او تاکید کرد: «آقای حداد بخشی از مسائل پشت پرده ائتلاف 1+2 را اطلاع دارند و میدانند توافقات مورد ادعای طرف مقابل عاری از صحت است. البته دلیل کنار کشیدن ایشان از ادامه رقابتها نیز چیز دیگری بوده است، زیرا در بیانیه انصراف خود اعلام نکردند که به نفع ائتلاف یا حتی شخص خاصی کنار میروند. در یک ماهه اخیر حجم تخریب و تهمت علیه بنده چنان بوده که گاه دیگران را به تاسف وامیداشت. شرایط ائتلاف را ناقص و یکسویه بیان میکنند و تصور میکنند تکرار یک حرف نادرست موجب تصدیق آن خواهد شد که یقیناً چنین نیست... آنچه به اینجانب مربوط میشده است را پاسخ نگفتم تا شیرینی حماسه حضور ملی در انتخابات در کام ملت تلخ نشود... پرواضح است که اخلاقمداری در سیاست امری نیست که لقلقه زبان باشد و سابقه رفتارهای سیاسی یک فرد بهترین گواه آن است.» اعتماد در این باره مینویسد: «درست است که حدادعادل هم میداند که ماندن و رفتن او و ولایتی توفیری به حال جناح متبوعش نداشت اما گفتن این حرفها به ولایتی شاید به دلیل نقشی است که او در مناظرهها ایفا کرد. ولایتی با درافتادن با قالیباف و جلیلی بخشی از هجمهها به روحانی را به جان خرید و باعث شد تا روحانی با آرامش بیشتری در مناظرهها ظاهر شود و با گفتن چند جمله کلیدی خوشاقبالترین کاندیدای اصولگرا را مغلوب خود کند.»
ماجرای بازداشت حسن روحانی در بریتانیا
این روزها زندگی و سوابق حسن روحانی رئیسجمهور منتخب ایران به یکی از مباحث جذاب رسانهای در عرصه بینالملل بدل شده است. همین امر موجب شده است تا گاه و بیگاه اخبار جالبی درباره زندگی او در این رسانهها منتشر شود. به طور نمونه روزنامه تایمز بریتانیا با بررسی اسناد اسکاتلندیارد جزییاتی درباره بازداشت وی در بریتانیا را منتشر کرده است. این روزنامه نوشت: حسن روحانی رئیسجمهوری منتخب ایران در زمان شاه و هنگامی که در اسکاتلند زندگی و تحصیل میکرده از سوی پلیس به ظن فعالیتهای سیاسی دستگیر شده است. پلیس در سال آخر حیات رژیم شاه به اقامتگاه روحانی هجوم میبرد و او را دستگیر و به بازداشتگاه منتقل میکند. حسن روحانی پلیس انگلیس را «گستاخ، خشن و بیرحم» توصیف میکند. او در جریان بازداشت به در سلولی در زندان پلیس اسکاتلندیارد بسته شده بود. این اقدام در حالی صورت گرفته بود که روحانی از منظر قوانین بریتانیا مرتکب هیچ جرمی نشده بود و فقط علیه رژیم محمدرضاشاه فعالیت میکرد. اسکاتلندیارد پس از اخذ اثر انگشت روحانی و پس از اینکه ساعتها وی را در سلولی تحت بازداشت نگه میدارد، او را آزاد میکند. روحانی در سال 1356 و پس از ایراد نطق تاریخی خود در مسجد ارک تهران در مجلس ترحیم سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد امام (ره) و پس از آنکه در فهرست دستگیری ساواک قرار گرفت، مجبور به ترک کشور و سفر به انگلستان شد. او پس از ترک کشور و اقامت در انگلیس تصمیم به تحصیل در دانشگاه گلاسکو در اسکاتلند میگیرد اما به موازات شعلهور شدن قیامهای مردمی بر ضد حکومت شاه وی نیز تحت تاثیر جو انقلاب ادامه تحصیل در انگلستان را رها میکند و به جمع یاران رهبر انقلاب در نوفللوشاتو فرانسه میپیوندد. روحانی بعدها در دهه 1990 برای پیگیری ادامه تحصیل خود راهی انگلیس شد و توانست مدرک دکترای خود را در رشته حقوق از دانشگاه کلدونیا گلاسکو دریافت کند.
ناگفتههایی از ردصلاحیت هاشمی
هنوز هم برای بسیاری ردصلاحیت هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم غیرقابل باور است. احتمالاً سالها باید صبر کرد تا بتوان به همه زوایای این رویداد دست یافت. در روزهای گذشته پایگاه اطلاعرسانی هاشمیرفسنجانی در گزارشی از حضور وی در یازدهمین انتخابات ریاستجمهوری، به انتشار برخی از حواشی ناگفته پرداخت. این سایت در گزارش خود آورده است: «ناصحانی که تا قبل از آن کلاه پدرانه بر سر خویش میگذاشتند و آیتالله را از آمدن نهی از معروف! میکردند، تا یکی دو روز در بهت شادی مردم منجمد بودند و کمکم که یخ قلمهایشان آب شد و ناگهان مهر پدری را واگذاشتند و دشمنانه تهدید کردند و به مصداق مثلی که میگوید «الغریق یتشبث بکل حشیش، آدمی که دارد غرق میشود، به هر علف و خس و خاشاکی چنگ میاندازد» حتی دست نیاز به دشمنان شناسنامهدار انقلاب در خارج از کشور نیز دراز کردند تا متاعی به دست آورند و شناسنامه انقلاب را مخدوش کنند...کمکم که شایعه ردصلاحیت بعضی از نامزدها در جامعه پخش شد، مردم به همدیگر دلداری میدادند که این تیغ نه میخواهد و نه میتواند صلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی را ببرد. اما خبرسازیها در مورد تصمیم شورای نگهبان، بر دلنگرانیهای مردم میافزود. یکی میگفت: «ردصلاحیت بعضیها از عبادات ماه رجب بالاتر است» و یکی در خطبههای نماز جمعه میگفت: «صلاحیت کسی که بنز سوار میشود، تایید نمیشود.»... در آخرین روز مهلت قانونی، رفت و آمدهایی از شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام اتفاق افتاد که برگهای پنهان تاریخ معاصر ایران است. اول یکی از آقایان به دیدار آیتالله هاشمیرفسنجانی آمد و پیغام آورد که صلاح شما و انقلاب است که انصراف دهید. اما پاسخ آیتالله هاشمی چنان محکم بود که بنده خدا خیلی سریع رفت و برای بار دوم یکی از روسای قوا آمد و پیام را تکرار کرد و آیتالله گفت: «مردم با آمدن من امیدوار شدند و نمیخواهم به مردم خیانت کنم.» او نیز با این نگرانی که «ردصلاحیت شما هزینه سنگینی برای نظام دارد»، پاسخ شنید که «چرا اصرار بر تحمیل این هزینه بر نظام دارند!؟» که در نهایت قانع شد و دفتر ایشان را ترک کرد.
هشدار ولایتی به حدادعادل
پس از انتخابات ریاستجمهوری و شکست جریان اصولگرا در این رقابت بحثهای زیادی درباره علت و مقصران این ناکامی در گرفته است. بحثهایی که موجب دلخوری بسیاری از شخصیتهای این جریان شده است. به طور نمونه چند روز پیش غلامعلی حدادعادل در تلویزیون پرونده ائتلاف را باز و دوستانش را متهم به عهدشکنی میکند. او که دو روز مانده به رایگیری انصراف داده بود نتیجه حاصله را قابل پیشبینی و عمدهترین دلیل کنارهگیری خود اعلام کرد و گفت: من به عهد خودم وفادار ماندم و ائتلاف کردم اما اینکه چرا میان اصولگرایان ائتلاف رخ نداد را باید از بقیه سوال کنید. من بر عهدی که بستم استوار ماندم. ایکاش وحدتی که مقصود اصلی ما از ائتلاف بود حاصل میشد. ما قرار داشتیم اگر بین بنده، ولایتی و قالیباف یکی رای بیشتری داشت دو نفر دیگر کنار بروند و ما نباید میماندیم. کنار رفتن ما از انتخابات از روز اول محتمل بود و نظرسنجیها حکایت میکرد فرد دیگری از من جلوتر است بنابراین کار معقولی انجام دادم. بعد از این حرفها که صراحتاً ولایتی را به عهدشکنی متهم کرد، علیاکبر ولایتی با ایسنا گفتوگو کرد و با بیان اینکه ترجیح میدهم سکوت خود را ادامه دهم، هشدار داد که این خویشتنداری منوط به پایان یافتن رفتارهای غیراخلاقی است. او تاکید کرد: «آقای حداد بخشی از مسائل پشت پرده ائتلاف 1+2 را اطلاع دارند و میدانند توافقات مورد ادعای طرف مقابل عاری از صحت است. البته دلیل کنار کشیدن ایشان از ادامه رقابتها نیز چیز دیگری بوده است، زیرا در بیانیه انصراف خود اعلام نکردند که به نفع ائتلاف یا حتی شخص خاصی کنار میروند. در یک ماهه اخیر حجم تخریب و تهمت علیه بنده چنان بوده که گاه دیگران را به تاسف وامیداشت. شرایط ائتلاف را ناقص و یکسویه بیان میکنند و تصور میکنند تکرار یک حرف نادرست موجب تصدیق آن خواهد شد که یقیناً چنین نیست... آنچه به اینجانب مربوط میشده است را پاسخ نگفتم تا شیرینی حماسه حضور ملی در انتخابات در کام ملت تلخ نشود... پرواضح است که اخلاقمداری در سیاست امری نیست که لقلقه زبان باشد و سابقه رفتارهای سیاسی یک فرد بهترین گواه آن است.» اعتماد در این باره مینویسد: «درست است که حدادعادل هم میداند که ماندن و رفتن او و ولایتی توفیری به حال جناح متبوعش نداشت اما گفتن این حرفها به ولایتی شاید به دلیل نقشی است که او در مناظرهها ایفا کرد. ولایتی با درافتادن با قالیباف و جلیلی بخشی از هجمهها به روحانی را به جان خرید و باعث شد تا روحانی با آرامش بیشتری در مناظرهها ظاهر شود و با گفتن چند جمله کلیدی خوشاقبالترین کاندیدای اصولگرا را مغلوب خود کند.»
ماجرای بازداشت حسن روحانی در بریتانیا
این روزها زندگی و سوابق حسن روحانی رئیسجمهور منتخب ایران به یکی از مباحث جذاب رسانهای در عرصه بینالملل بدل شده است. همین امر موجب شده است تا گاه و بیگاه اخبار جالبی درباره زندگی او در این رسانهها منتشر شود. به طور نمونه روزنامه تایمز بریتانیا با بررسی اسناد اسکاتلندیارد جزییاتی درباره بازداشت وی در بریتانیا را منتشر کرده است. این روزنامه نوشت: حسن روحانی رئیسجمهوری منتخب ایران در زمان شاه و هنگامی که در اسکاتلند زندگی و تحصیل میکرده از سوی پلیس به ظن فعالیتهای سیاسی دستگیر شده است. پلیس در سال آخر حیات رژیم شاه به اقامتگاه روحانی هجوم میبرد و او را دستگیر و به بازداشتگاه منتقل میکند. حسن روحانی پلیس انگلیس را «گستاخ، خشن و بیرحم» توصیف میکند. او در جریان بازداشت به در سلولی در زندان پلیس اسکاتلندیارد بسته شده بود. این اقدام در حالی صورت گرفته بود که روحانی از منظر قوانین بریتانیا مرتکب هیچ جرمی نشده بود و فقط علیه رژیم محمدرضاشاه فعالیت میکرد. اسکاتلندیارد پس از اخذ اثر انگشت روحانی و پس از اینکه ساعتها وی را در سلولی تحت بازداشت نگه میدارد، او را آزاد میکند. روحانی در سال 1356 و پس از ایراد نطق تاریخی خود در مسجد ارک تهران در مجلس ترحیم سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد امام (ره) و پس از آنکه در فهرست دستگیری ساواک قرار گرفت، مجبور به ترک کشور و سفر به انگلستان شد. او پس از ترک کشور و اقامت در انگلیس تصمیم به تحصیل در دانشگاه گلاسکو در اسکاتلند میگیرد اما به موازات شعلهور شدن قیامهای مردمی بر ضد حکومت شاه وی نیز تحت تاثیر جو انقلاب ادامه تحصیل در انگلستان را رها میکند و به جمع یاران رهبر انقلاب در نوفللوشاتو فرانسه میپیوندد. روحانی بعدها در دهه 1990 برای پیگیری ادامه تحصیل خود راهی انگلیس شد و توانست مدرک دکترای خود را در رشته حقوق از دانشگاه کلدونیا گلاسکو دریافت کند.
دیدگاه تان را بنویسید