تاریخ انتشار:
بررسی راههای جلوگیری از تکرار پروندههای مشابه پیامدی در گفتوگو با امید ملکی
ایران باید هزینه امنیتی شدن پروندههایش را بالا ببرد
باید توجه داشت که بر اساس متن برجام اقدامات ایران و طرف مقابل مرحله به مرحله و گام به گام انجام میگیرد زیرا طرفین هیچ اطمینانی به یکدیگر ندارند. در این میان هر کدام از این گامها که مختل شود، گام بعدی برداشته نخواهد شد.
امید ملکی، استاد دانشگاه در گفتوگویی تفصیلی با هفتهنامه تجارت فردا با اشاره به گزارش اخیر یوکیا آمانو، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامه گذشته و حال ایران یا همان پیامدی، تاکید کرد از آنجا که برنامه هستهای ایران هیچ انحرافی نداشته، آژانس نیز نتوانست هیچ یک از ادعاهای مطرحشده علیه ایران را ثابت کند. ملکی معتقد است چون دولت قبلی ایران نتوانست فضای سیاست بینالملل را مدیریت کند، پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شد. این استاد دانشگاه همچنین گفت احتمال دارد در مرحله لغو تحریمها با مشکلاتی مواجه شویم اما باید توجه داشت مصوبه شورای حکام یکی از مهمترین تعهدات غرب نسبت به برجام است و به دنبال این گام، بخش عمدهای از برجام عملیاتی خواهد شد. ملکی در ادامه توضیح داد در شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران باید به گونهای در عرصه بینالملل رفتار کند که باز کردن یک پرونده جدید علیه ایران برای کشورهایی که در شورای حکام هستند، هزینهزا باشد و آنها به این سمت نروند. در واقع ایران باید هزینه امنیتی شدن پروندهاش را بالا ببرد.
بعد از گذشت سالها از مطرح کردن برخی اتهامات و ادعاها با عنوان «پیامدی» علیه برنامههای صلحآمیز هستهای ایران بالاخره چندی پیش یوکیا آمانو گزارش نهایی آژانس بینالمللی انرژی را با تایید بر صلحآمیز بودن برنامههای ایران منتشر کرد و اکنون باید منتظر رای شورای حکام برای مختومه شدن این پرونده باشیم. گزارش آژانس به بیان دکتر عراقچی بیشتر سفید بود تا سیاه؛ ارزیابی شما از این گزارش چیست؟
گزارش یوکیا آمانو همانطور که شخص ایشان پیش از انتشار گزارش اشاره کرده بود، گزارش سفید مطلق یا سیاه مطلق نیست. زیرا اگر گزارش سیاه مطلق بود که دیگر توافقی در کار نبود و اگر سفید مطلق بود که تکلیف این حجم از ادعاها علیه ایران در این سالها چه میشد؛ ادعاهایی که موجب شد پرونده ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای حکام منتقل و از آنجا نیز به شورای امنیت ارجاع داده شود. شورای امنیت نیز پرونده ایران را به عنوان یکی از موارد تهدید صلح و امنیت بینالملل تحت فصل ۷ قرار داده بود. با توجه به این موارد طبیعی است که این گزارش در ذات خودش نه میتوانست سفید مطلق باشد و نه سیاه مطلق.
با توجه به شرایط فعلی نظر شما راجع به گزارش آتی شورای حکام چیست؟ آیا پرونده ایران از این مرحله نیز عبور خواهد کرد؟
در واقع گزارش آژانس راه را باز کرد تا شورای حکام بر اساس یک تصمیم سیاسی، پرونده ایران را مختومه اعلام کند. زیرا همین تصمیم سیاسی بود که پرونده ایران را به شورای امنیت فرستاد. بدین مفهوم که وقتی پروندهای بر اساس یک تصمیم سیاسی ارجاع میشود، نمیتوان آن را بر اساس یک تصمیم حقوقی مختومه کرد. در برهه فعلی نیز به نظر میرسد شورای حکام این پرونده را در نشست آتیاش مختومه اعلام خواهد کرد. در پاراگراف نخست مقدمه گزارش آژانس بهطور شفاف بیان شده است این گزارش «ارزیابی نهایی» از تمامی موضوعاتی است که باقی مانده است و بعد از این ارزیابی دیگری ارائه نخواهد شد. این ارزیابی نهایی بدین معناست که تصمیم پس از آن نیز تصمیم نهایی خواهد بود.
چه تحولاتی رخ داد که بعد از گذشت سالها بالاخره آژانس تایید کرد که انحرافی در برنامههای ایران مشاهده نمیشود و گزارش نسبتاً مثبتی را به شورای حکام ارائه داد؟
پرونده هستهای ایران متاسفانه با ورود به شورای امنیت دچار تغییر و تحولاتی شد. در آن مقطع به دلیل برخی تمایلات قدرتّهای جهانی و روش سیاست خارجی ایران، پرونده هستهای کشور که یک پرونده حقوقی بود، بر اساس یکسری رویههای سیاسی تبدیل به یک پرونده امنیتی و نظامی شد. در نتیجه همین مسائل بود که پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت ارجاع داده شد. اما زمانی که دولت حسن روحانی روی کار آمد، تلاش شد تا این مسیر معکوس شود و دستگاه سیاست خارجی ایران نیز به خوبی از پس این موضوع برآمد تا پروندهای را که شکل امنیتی یافته بود با رویههای سیاسی تبدیل به یک پرونده حقوقی کند.
در بخشهایی از گزارش آمانو برخی مسائل به صورت مبهم بیان شده و بهطور مشخص پاسخی به آنها داده نشده است. چرا چنین روندی برای ارائه گزارش در پیش گرفته شده است؟
متن گزارش در ذات خود ابهاماتی دارد که شاید بخشی از آن اجتنابناپذیر باشد چرا که اینها با برخورد سیاسی، ایران را به شورای امنیت فرستادند و اکنون ناچارند بخشهایی از گزارش را اینگونه بنویسند. به عنوان مثال در این گزارش ذکر شده آژانس گزارش نوامبر ۲۰۱۱ را بر اساس یکسری اطلاعات حاصل از انپیتی، نقشه راه و برنامه اقدام مشترک تنظیم کرده است و مبنای اطلاعات به همین سه مورد بسنده شده است. در حالی که در بند 3 گزارش اخیر اعلام شده نگرانیهای آژانس ناشی از اطلاعاتی بوده که از منابع مستقل گستردهای کسب شده است. اگر این اطلاعات یک منبع منطقی داشته که تکلیف آن مشخص است؛ یا در چارچوب انپیتی بوده، یا نقشه راه یا برنامه اقدام مشترک. آژانس وقتی چنین مسالهای را ارائه میکند یعنی علاوه بر چارچوبهای حقوقی که دارد برای سایر اطلاعاتی که توسط سایر منابع به دست آمده، ارزش قائل است. این رویکرد میتواند دست آژانس را برای بسیاری از کشورها از جمله ایران باز بگذارد و بر اساس همین آژانس میتواند کشوری را متهم کند که از برنامههای صلحآمیز هستهای منحرف شده است یا خیر. به نظر من همین متن گزارش، متنی خواهد بود که مبنای تصمیمگیری
شورای حکام برای مختومه کردن پرونده ایران قرار خواهد گرفت.
مصوبه شورای حکام یکی از مهمترین تعهدات غرب نسبت به برجام است و به دنبال این گام، بخش عمدهای از برجام عملیاتی خواهد شد
در چندین بند گزارش اشاره شده ایران طرحهایی برای فعالیتهای نظامی به ویژه پیش از سال ۲۰۰۳ داشته است. این بخشها در آینده مشکلساز نخواهد شد؟
آن بخشها به قبل از سال ۲۰۰۳ بازمیگردد و این چنین آمده که ارزیابی آژانس این است که قبل از سال ۲۰۰۳ طیفی از فعالیتهای مرتبط با ساخت چاشنیهای انفجاری در ایران انجام شده است. باز در این بند نیز از لغت ارزیابی استفاده شده و نمیگوید آژانس تایید میکند. این مساله نیز مربوط به سال ۲۰۰۳ است و به همین نسبت نیز اعلام شده از سال ۲۰۰۹ هیچ علائمی مبنی بر انحراف در برنامههای ایران مشاهده نشده است. این بحثها کاملاً فنی است در حالی که دعوای ایران و آژانس و کشورهای غربی فنی نیست بلکه سیاسی است. اگر فردا روزی قرار باشد پرونده جدیدی علیه ایران باز شود آنها باز ادبیات جدیدی را به کار خواهند برد و پرونده جدید را باز خواهند کرد. لذا با وجودی که به ذات ماجرای ایران به صورت فنی نگریسته میشود اما اختلاف و دعوای ایران و آژانس سیاسی است. همانطور که پیشتر نیز گفتم در چنین شرایطی ایران باید هزینه باز شدن پرونده جدید علیه کشور را از منظر سیاسی نه برای آژانس بلکه برای کشورهایی که در شورای حکام هستند، افزایش دهد.
باید توجه داشت که برنامههای هستهای ایران هیچ انحرافی نداشته و آنها نیز نتوانستند هیچ یک از اتهامها و ادعاهایشان را ثابت کنند، در این میان اگر پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع داده شد به این دلیل است که ما نتوانستیم فضای سیاست بینالملل را مدیریت کنیم. شاید گفته شود در آن زمان فضا علیه ایران بود، در پاسخ باید گفت امروز هم سیاست جهانی چندان به نفع ایران حرکت نمیکند بلکه دولت جدید ایران توانسته با ابزارهای سیاسی در عرصه سیاست بینالملل فضای بهوجود آمده علیه کشور را تا حدی مدیریت کند. به نظر من برجام حاصل چنین مدیریتی است.
دولت ایران چگونه توانست فضای بهوجود آمده علیه کشور را مدیریت و کشورهای مقابل را قانع کند و چرا اکنون کشورهای بزرگ در پی آن هستند که پرونده ایران مختومه شود؟
کشورهای بزرگ به خوبی متوجه این موضوع شدهاند که هرچند تحریمها علیه ایران اقتصاد کشور را دچار مشکل کرده است اما نتوانسته جلوی توسعه برنامه هستهای ایران را بگیرد. آنها با تحریمها این هدف را دنبال میکردند که توسعه برنامه هستهای ایران را متوقف کنند اما موفق نشدند. لذا وارد تعامل با ایران شدند بر این اساس که ایران روند فعالیتهایش را با نظارت آژانس و بر اساس توافقات انجامگرفته پیش ببرد و در مقابل آنها نیز تحریمها را حذف و متوقف کنند. به نظر من دلیل عمدهای که طرفهای مقابل حاضر شدند با ایران بر سر میز مذاکره حاضر شوند این بود که تحریمها علیه ایران نتوانست جلوی رشد برنامه هستهای کشور را بگیرد. همچنین شرایط منطقه را نیز باید در نظر داشت؛ فراموش نکنیم بعد از اینکه برجام امضا شد، شرایط منطقه روزبهروز به سمت بحرانیتر شدن پیش میرود و ایران خوشبختانه همچنان سکوی ثبات منطقهای است و امنترین کشور منطقه محسوب میشود. به نظر در این شرایط باید الگوی امنیت ایران در منطقه بازتولید شود. نمیتوان هم یک کشور را تهدید و تحریم کرد و هم از آن خواست که الگوی امنیتش را بازتولید کند.
همانطور که اشاره کردید به احتمال بسیار زیاد شورای حکام نیز عدم انحراف در برنامههای هستهای ایران را تایید خواهد کرد و لذا پرونده مربوط به پیامدی مختومه خواهد شد. در این صورت میتوان گفت اصلیترین مانع بر سر راه اجرای برجام و برداشته شدن تحریمها رفع شده و غرب بر اساس برجام به تعهداتی که در قبال برداشته شدن تحریمهای ایران دارد در زمان تعیینشده عمل خواهد کرد؟
باید توجه داشت که بر اساس متن برجام اقدامات ایران و طرف مقابل مرحله به مرحله و گام به گام انجام میگیرد زیرا طرفین هیچ اطمینانی به یکدیگر ندارند. در این میان هر کدام از این گامها که مختل شود، گام بعدی برداشته نخواهد شد. البته این بدان معنا نیست که اگر ایران یک گامی را برداشت طرف مقابل نیز حتماً گام بعدی را برمیدارد، بلکه بدان معناست که اگر این گام برداشته نشود حتماً گام بعدی نیز برداشته نخواهد شد. بنابراین خوشبینی افراطی درست نیست و تا زمانی که شورای حکام پرونده ایران را مختومه اعلام نکند ایران نیز اقدام به جمعآوری سانتریفیوژها و بازطراحی اراک نخواهد کرد و این موضوع را نیز اعلام کردهایم. ولی حتی اگر ایران سانتریفیوژهایش را نیز جمع کند باز آنها میتوانند در مرحله بعد یک بهانه دیگری بیاورند. در واقع مذاکره به این معنا نیست که یکسری توافق صورت بگیرد و مراحل به صورت خودکار پیش برود بلکه هر مرحله برای خودش موانعی دارد. این موانع نیز واقعی و قابل پیشبینی است زیرا اگر فضای اعتماد میان ایران و طرفهای غربی بود برای انجام اقدامات که اینقدر مرحلهبندی لازم نبود. پس احتمال دارد که در مرحله لغو تحریمها با
مشکلاتی مواجه شویم اما باید توجه داشت مصوبه شورای حکام یکی از مهمترین تعهدات غرب نسبت به برجام است و به دنبال این گام، بخش عمدهای از برجام عملیاتی خواهد شد. پس هر مرحله برای خودش موانع و مشکلاتی دارد اما همچنان که تمامی کشورها اعلام کردهاند و حتی در گزارش آژانس نیز ذکر شده بحث مربوط به پیامدی و فعالیتهای گذشته ایران یکی از مهمترین موانع بوده که اگر رفع شود، راه برای اجرای برجام بسیار هموار خواهد شد.
نگاه دولت آمریکا را به عنوان اصلیترین عضو مذاکرهکننده در مقابل ایران درباره گزارش اخیر آمانو چطور میبینید؟
همانطور که مشاهده کردیم دولت باراک اوباما در مقابل جمهوریخواهان به صورت یکتنه این مذاکرات را به پیش برد. در این میان کافی بود که گزارش آمانو یک گزارش سیاه علیه ایران باشد، در این شرایط دولت اوباما دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشت. طبیعی بود وقتی گزارشی در مورد فعالیتهای هستهای ایران منتشر شد که نقاط قوت آن بسیار بیشتر از نقاط ضعف بود، دولت واشنگتن از آن حمایت و اظهار خشنودی کند.
با وجودی که در شورای حکام تصمیم سیاسی گرفته میشود اما در صورت ارائه یک گزارش نامطلوب از سوی مدیر کل آژانس، آنها نمیتوانستند یک تصمیم سیاسی درست بگیرند. یادمان نرود اگر دولت فعلی ایالات متحده آمریکا از گزارش آمانو استقبال کرده است به این دلیل بود که دولت دموکرات آمریکا مذاکرات را به پیش برد و امروز نیز همان دولت از گزارش ابراز خشنودی میکند.
پس از این مرحله شاهد چه گامهایی در جهت اجرای برجام خواهیم بود و آیا این پرونده برای همیشه به تاریخ سپرده شد؟
همانطور که در برجام پیشبینی شده پس از بسته شدن پرونده مربوط به گذشته ایران هر دو طرف یعنی هم ایران و هم کشورهای عضو گروه ۱+۵ گامهای عملی دیگری را در جهت اجرای برجام برخواهند داشت. اما اینکه فکر کنیم دنیای سیاست بینالملل دنیای حقوقی است به نوعی کجخوانی است. ما نباید گمان کنیم اگر پرونده پیامدی بسته شده دیگر باز نخواهد شد بلکه برعکس امکان باز شدن آن باز هم وجود دارد. ولی در مرحله فعلی که دولت ایران تعامل با طرفهای مقابل را در دستور کار دارد به نظر نمیرسد آنها نیز بهانهای داشته باشند تا بخواهند مجدداً این پرونده را باز کنند. لذا اکنون این روند باید به ایران کمک کند که در آینده سیاستهایمان را طوری تنظیم کنیم که باز کردن یک پرونده جدید برای ایران و ارجاع آن به شورای امنیت بسیار هزینهبرتر از باز نکردن آن باشد. یعنی بعد از برجام باید به گونهای پیش برویم و سیاستهایی را در پیش بگیریم که هزینه تحریم کردن ایران بیشتر از تحریم نکردن آن باشد.
این اقدامات را ما در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ توانستیم انجام بدهیم. در آن دوران بهرغم وجود تحریمهای ایالات متحده علیه ایران همچنان شاهد این واقعیت بودیم که شرکتهای عمده نفتی در ایران فعالیت داشته و برای اجبار به خروج آنها تهدیدهای ایالات متحده هم عمدتاً کارگر نمیافتاد زیرا در آن زمان هزینه تحریم کردن ایران بیشتر از تحریم نکردن آن بود. ایران اگر بتواند این معادله را با این منطق مدیریت کند قطعاً پرونده جدیدی علیه ایران در صحنه بینالملل گشوده نخواهد شد.
ایران سالهاست تاکید میکند فعالیتهای غیرصلحآمیز در برنامههایش نداشته است اما غرب با تکیه بر یکسری ادعاها، اتهامها و به دنبال آن تحریمهای بسیاری را علیه ایران به کار گرفت. اکنون که در پی گزارش آمانو پرونده اتهامات ایران به سمت بسته شدن میرود، میتوان گفت به نوعی کشورمان از نگاه جامعه جهانی تبرئه شده است و حتی میتواند طرفهای مقابل را برای اتهامهای بیاساسشان بازخواست کند؟
اگر به متن گزارش آژانس دقت شود مشاهده میکنیم که آنها با کلمه ارزیابی خیلی بازی میکنند و از کلمه تایید کمتر استفاده میکنند. لذا همچنان که قبلاً تایید نکرده بودند که در ایران اقداماتی خارج از برنامههای صلحآمیز در حال انجام است، امروز نیز با صراحت نمیگویند برنامه هستهای ایران صلحآمیز است. بلکه اعلام کردهاند آژانس هیچ نشانه موثقی درباره انحراف مواد هستهای در خصوص جنبههای نظامی احتمالی در برنامه هستهای ایران نیافته است. پس نمیگوید برنامه اتمی ایران صلحآمیز است بلکه تاکید دارد که هیچ نشانه موثقی درباره انحراف پیدا نکرده است. با این تفاسیر باز هم میگویم که ذات این گزارش نمیتواند سیاه یا سفید خالص باشد و آژانس در موقعیتی است که شک و شبهههایش بسیار بیشتر از یقینهایش است و ذات آژانس به همین صورت است. در واقع آژانس به برنامههای هستهای خیلی از کشورها شک دارد و اخیراً بعد از گذشت نزدیک به یک دهه تازه پرونده مربوط به موردی را که شک داشتند بریتانیا انحرافی داشته، مختومه اعلام کردند. بنابراین نمیتوان از آژانس انتظار داشت که اشتباهاتش را بپذیرد و ذات اینچنین گزارشهایی به این صورت است که با یقین
مسالهای را بیان نمیکند.
کشورها نیز باید در مقام رفع این شک و شبههها برآیند؛ هرچند بخشی از این شکها فنی است و وجود برنامه هستهای کشورها چنین چیزی را میطلبد اما بخشی از آن نیز سیاسی است. اتفاقاً ایران از این پس باید فضا را سیاسی مدیریت کند و عمدهترین پیام گزارش آژانس نیز همین است.
در نهایت میتوان گفت اکنون دیگر پرونده هستهای ایران در مسیر عادیسازی قرار گرفته است؟
در برجام این پیشبینیها انجام شده که به چه صورت پرونده ایران از شورای امنیت خارج شود. ایران اگر بخواهد پروتکل الحاقی را مصوبه مجلس و اجرای داوطلبانه آن را تبدیل به قانون کند، باید پرونده ایران عادی شود. در این شرایط مشکل خاصی برای عادیسازی پرونده ایران وجود ندارد. همچنین دوباره تاکید میکنم ایران باید به گونهای هزینه امنیتی ماندن پرونده هستهایاش را بالا ببرد تا آنها به سمت غیرامنیتی شدن پرونده حرکت کنند. باید گفت برداشتن عملی این گامها آغاز شده است و گزارش آمانو نشان میدهد پرونده ایران به سمت غیرامنیتی شدن پیش میرود.
دیدگاه تان را بنویسید