تاریخ انتشار:
سیاستگذاری انرژی ایران پس از توافق هستهای چگونه خواهد بود؟
مقاومت و اتحاد
بعد از انقلاب اسلامی و با تیره و تار شدن روابط ایران و آمریکا، ایالات متحده واردات نفت ایران را متوقف کرد و باعثشد ایران رو به سوی بازارهای آسیایی بیاورد.
در نتیجه تحریمهای گسترده جهانی، سیاستگذاری راهبردی انرژی ایران بر دو اصل استوار شد: ایجاد اقتصاد مقاومتی و ایجاد اتحاد استراتژیک. اولاً، مکتب اقتصاد مقاومتی ارائهشده توسط رهبر انقلاب در فوریه 2014 بر این اساس بود که ایران باید با افزایش خوداتکایی به جای صادرات مواد خام و با کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، روی توسعه یا اضافه کردن ارزش زنجیره تولید در داخل کشور تمرکز کند. ثانیاً، ایران به دنبال اتحاد انرژی بلندمدت با شرکتهای نفتی بینالمللی و کشورهای همسایه به منظور افزایش علاقه آنها برای سرمایهگذاری در ایران بود. این مفهوم تاریخی چارچوب اصلی درک سیاستگذاری کنونی انرژی ایران است. سارا وخشوری عضو ارشد غیرساکن در مرکز جهانی انرژی و رئیس شرکت بینالمللی انرژی SVB است. او در گزارشی که توسط مرکز جهانی انرژی شورای آتلانتیک منتشر شده در مورد سیاستگذاری انرژی ایران بعد از توافق هستهای توضیح داده است.
بعد از انقلاب اسلامی و با تیره و تار شدن روابط ایران و آمریکا، ایالات متحده واردات نفت ایران را متوقف کرد و باعث شد ایران رو به سوی بازارهای آسیایی بیاورد. ایالات متحده در سال 1996 با اعلام بیل کلینتون مبنی بر ممنوع بودن سرمایهگذاری آمریکا در بخش انرژی ایران، تحریمهای یکجانبه علیه ایران اعمال کرد.
در سال 2012، اتحادیه اروپا نیز تحریمهای خود را علیه ایران اعمال کرد که شامل ممنوعیت واردات نفت و سرمایهگذاری در صنعت هیدروکربنی ایران بود. ایران با وجود تحریمها توانسته بود سرمایه 15 میلیارددلاری جذب کند. در نتیجه دو دهه جنگ و تحریم، تولید نفت ایران با افتی 8 /1 میلیون بشکهای به 2 /4 میلیون بشکه در روز در اوایل سال 2000 رسید. در سال 2012 اثرات تحریمها آشکار شد، زمانی که میزان تولید ایران به زیر سه میلیون بشکه در روز رسید.
سیاستگذاریهای تولید نفت خام و گاز طبیعی
ایران بعد از عربستان، ونزوئلا و کانادا چهارمین ذخایر نفتی اثباتشده دنیا را در اختیار دارد. برآوردهای سال 2015 نشان میدهد ایران بزرگترین ذخیره گاز طبیعی را در دنیا دارد. در سال 2013، ایران 2 /3 میلیون بشکه در روز نفت و 6 /5 میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی تولید کرده است. ایران در میان پنج تولیدکننده بزرگ نفت و گاز در بازار به شمار میرود. با وجود این، به دلیل تحریمها، سهم ایران از صادرات در بازارهای جهانی از سال 2012 به شدت سقوط کرده است.
همچنین با وجود داشتن بزرگترین ذخیره گاز طبیعی، ایران در بازار گاز نتوانسته سهمی بیش از یک درصد داشته باشد. بیژن زنگنه وزیر نفت ایران اعلام کرد سیاستگذاری نفت خام ایران رسیدن به سطح تولید چهار میلیون بشکه در روز و دستیابی به سهم 5 /2 میلیون بشکهای صادرات نفتی خود در اوپک خواهد بود. شرکت ملی نفت همچنین توسعه مناطق گازی و گسترش ظرفیت تولید را یکی از اولویتهای خود قرار داده است. پارس جنوبی یکی از بزرگترین مناطق گاز مشترک بین ایران و قطر، در اولویت اول قرار دارد. مزایای افزایش ظرفیت تولید گاز طبیعی بسیار زیاد است. ایران میتواند از گاز طبیعی تولیدشده برای تولید برق داخلی استفاده کند در نتیجه ظرفیت صادرات نفت کوره خود را آزاد کرده و به کارخانههای پتروشیمی خوراکدهی کند، همچنین قادر خواهد بود از روی زمین یا از طریق مخازن LNG گاز طبیعی را به کشورهای همسایه و دیگر خریداران خارجی صادر کند یا به کشورهای همسایه برق صادر کند.
سیاستگذاری تولید نفت خام و میعانات گازی
به عنوان محصول جانبی گاز طبیعی، تولید میعانات گازی نیز یک مزیت قابلتوجه برای ایران خواهد بود. در واقع، میعانات دارای کیفیت بالاتری نسبت به نفت شور و سنگین ایران خواهد بود و توفیق بیشتری در بازارهای جهانی کسب خواهد کرد. ایران دارای 547 میلیارد بشکه نفت اولیه در جا است که 158 تا 159 میلیارد بشکه از آن قابل بازیافت هستند. این مقدار حدوداً 10 درصد از مخازن کل جهانی را تشکیل میدهد.
آخرین وضعیت میادین نفت و گاز ایران نشان میدهد تولید کنونی نفت ایران حدود 9 /2 میلیون بشکه در روز است و تولید گاز طبیعی مایع و میعانات گازی در سطح 692 هزار تا 710 هزار بشکه در روز باقی ماندهاند. ایران از این 9 /2 میلیون بشکه 5 /1 تا 7 /1 میلیون بشکه را به مصرف داخلی اختصاص داده و در حدود 1 تا 2 /1 میلیون بشکه در روز صادر میکند.
حدود 75 درصد از مایعات غیرنفتی ایران، میعانات و محصولات جانبی میدان گازی پارس جنوبی بوده و بقیه از میادین کنگان، نار و... به دست میآید. میزان کنونی محصولات میعانی ایران حدود 480 هزار بشکه در روز بوده که انتظار میرود این میزان تا اواسط سال 2016 به 630 هزار بشکه در روز افزایش یابد.
اغلب مناطق نفتی ایران پیر هستند و این به این معناست که نیازمند تجهیزات و روشهای کاربردی جدیدتری نظیر تزریق مجدد گاز برای به دست آوردن سطح تولید بیشتر هستند.
پس از برداشته شدن تحریمها، عرضه نفت ایران به تدریج افزایش خواهد یافت. وزیر نفت ایران اعلام کرد با برداشته شدن تحریمها تولید نفت ایران 500 هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت و شش ماه بعد 500 هزار بشکه دیگر به ظرفیت تولید افزوده خواهد شد. با این اوصاف با برداشته شدن تحریمها تا اواسط سال 2016 ایران 500 تا 700 هزار بشکه به ظرفیت تولید نفت خام و 150 تا 200 هزار بشکه به میزان تولید میعانات گازی خود افزوده خواهد کرد.
این ظرفیت تولید میعانات اضافی از فازهای 12، 16-15 و 18- 17 میدان گازی پارس جنوبی خواهد بود. بلافاصله بعد از برداشته شدن تحریمها، ایران قراردادهای فروش برای صادرات 37 تا 45 میلیون بشکه را آغاز خواهد کرد. نیمی از ذخایر شناور ایران توسط میعانات گازی پر خواهد شد و نیم دیگر را نفت خام، نفت سوختی و ترکیبی از نفت خام و میعانات تشکیل خواهند داد.
در سالهای آینده، شرکت ملی نفت از راههای زیر ظرفیت تولید نفت خام خود را افزایش خواهد داد:
- جلوگیری از افت تولید بیشتر در میادین نفتی قدیمی با استفاده از روشهای ازدیاد برداشت و عملیات شرکتهای نفتی بینالمللی
- ایجاد منابع جدید نفت خام از میادین نفتی واقع در غرب رودخانه کارون
شرکت ملی نفت اعلام کرد ظرفیت تولید خود را تا سال 2018-2017 به 7 /5 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داد که یک میلیون بشکه از آن احتمالاً میعانات خواهد بود.
سیاستگذاری تولید گاز طبیعی
ایران بزرگترین مخازن گازی اثباتشده دنیا را در اختیار دارد و این کشور صاحب 18- 17 درصد از کل ذخایر گاز دنیاست. میزان کل گاز واقع در ایران حدود 34 هزار میلیارد مترمکعب برآورد شده است.
ایران هماکنون بعد از روسیه و آمریکا سومین کشور تولیدکننده گاز طبیعی در جهان است. علاوه بر این نرخ اکتشاف مخازن جدید گازی در بیشترین حد خود (79 درصد) است در حالی که میانگین این نرخ 30 تا 35 درصد است. اغلب تولید گاز طبیعی ایران در ده رام و خامی در استان فارس اتفاق میافتد. در سال 2014، تولید گاز طبیعی ایران 6 /172 میلیارد مترمکعب بود که پنج درصد بیش از میزان تولید در سال 2013 بوده است. در مارس 2015، میزان تولید روزانه گاز طبیعی به 600 میلیون مترمکعب در روز افزایش یافته بود.
شرکت ملی نفت ایران در نظر دارد تا تولید گاز طبیعی خود را از 600 میلیون مترمکعب در روز به یک میلیارد مترمکعب در روز تا پایان 2017 و اواسط سال 2018 افزایش دهد.
این در حالی است که با تکمیل فازهای 12، 16- 15و 18- 17 میدان گازی پارس جنوبی انتظار میرود تا اواسط سال 2015 و اواخر سال 2016 ظرفیت تولید روزانه گاز طبیعی ایران 100 میلیون مترمکعب افزایش یابد. بر اساس اعلام شرکت ملی نفت ایران، پارس جنوبی در حال حاضر 54 درصد از گاز طبیعی ایران را با نرخ متوسط روزانه 365 میلیون مترمکعب تولید میکند.
با وجود این، ایران همچنان با رشد چشمگیر در مصرف گاز داخلی مواجه است که از رسیدن این کشور به ظرفیت صادرات قابلتوجه جلوگیری کرده است. در سال 2013، حدود 60 درصد از مصرف کل انرژی ایران از گاز طبیعی بوده و تنها 38 درصد از مصرف انرژی را نفت تشکیل میداد. در سال 2014، ایران هفت درصد بیش از سال 2013 گاز مصرف کرد. مصرف گاز طبیعی در ایران با نرخ سالانه 1 /3درصدی در حال رشد است و باعث شده این کشور به عنوان سومین مصرفکننده گاز طبیعی دنیا بعد از روسیه و آمریکا قرار بگیرد. باید اشاره کرد که در سال 2013، حدود 67 درصد از برق ایران با سوخت گاز طبیعی تولید شد و سهم گاز طبیعی در سیستم حمل و نقل عمومی 14 درصد بود.
نیاز به سرمایهگذاری برای رسیدن به اهداف میانمدت تولید نفت و گاز
بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران، اخیراً تقاضای فوری بودجه 30 میلیارددلاری برای توسعه واحدهای پارس جنوبی درخواست و اعلام کرد تکمیل پروژههای توسعه در غرب کارون در سه سال آینده دستکم 20 میلیارد دلار نیاز خواهد داشت.
صندوق توسعه ملی ایران تخصیص بودجه 20 میلیارددلاری برای غرب کارون را متقبل شد و مابقی بودجه نیاز به سرمایهگذاریهای خارجی خواهد داشت.
بر اساس برنامه پنجساله اقتصادی از مارس 2011 تا مارس 2016، ایران افزایش تولید نفت را به 152 /5 میلیون بشکه در روز نشانه گرفته است که این کار از طریق جذب سرمایه 155 میلیارددلاری برای صنایع بالادستی نفت و گاز خواهد بود. این کشور همچنین سرمایهگذاری کل را در حدود 200 تا 250 میلیارد دلار برآورد کرده که شامل اکتشافات بالادستی، تولیدات پاییندستی، پتروشیمیها و حمل و نقل دریایی بوده است.
سیاستگذاری صادرات نفت
قبل از تحریمهای سال 2012، صادرات ایران در حدود 5 /2 میلیون بشکه در روز بود و ایران دومین کشور صادرکننده نفتی اوپک محسوب میشد. با وجود این، به دلیل تحریمها، میانگین صادرات نفت خام ایران در حدود 40 درصد کاهش یافته و به 5 /1 میلیون بشکه در روز در سال 2012 و یک میلیون بشکه در روز در سال 2014 رسید. در سال 2014، ایران بعد از عربستان سعودی، عراق، امارات، نیجریه، کویت و آنگولا جایگاه هفتم را در اختیار داشت.
به منظور افزایش تولید نفت خام به سطوح قبل از 2012، ایران باید با چالشهای تکنیکی قابلتوجهی مقابله کند؛ از دست دادن سهم بازار، عرضه مازاد در بازار و قیمت پایین نفت مهمترین این چالشها هستند.
سهم بازار. با برداشته شدن تحریمها، ایران به دنبال افزایش سهم بازار خود به بیش از یک میلیون بشکه در روز است که در حال حاضر و با توجه به عرضه مازاد و قیمت پایین نفت به شدت سخت خواهد بود. اغلب رقیبان نفتی ایران، علیالخصوص عربستان و کویت، در حال حاضر قراردادهای بلندمدت با مشتریان خود امضا کردهاند.
این توافقها حداقل یک سال دیگر ادامه خواهند داشت. در حالی که عربستان هیچ نشانهای از کاهش تولید ندارد، تهران انتخابی جز فروش عرضه مازاد خود در بازار آنی برای سال آینده نخواهد داشت. فروش در بازار آنی یک انتخاب مناسب برای اغلب عرضهکنندگان نخواهد بود به ویژه در این زمان که عرضه مازاد و رقابت تنگاتنگ در بازار وجود دارد.
ایران در تلاش برای بازپسگیری سهم بازار از دستداده خود در اروپا و افزایش صادرات خود به حوزه آسیا-پاسیفیک است: چین، هند و ژاپن. بخشی از این نفت، از طریق کالاها و خدمات نفتی با شرکتهایی از کشورهای فراهمکننده تجهیزات و تدارکات برای بخش انرژی ایران و دیگر صنایع تنظیم میشود.
ایران همچنین میتواند سوآپ نفتی با همسایگان شمالی خود داشته باشد. از آنجا که ایران با کمبود ظرفیت ذخیره برای نفت فروخته نشده خود مواجه است؛ تنها قادر به افزایش آهسته تولیدات خود خواهد بود.
یک مانع بزرگ دیگر برای ایران، کمبود نفتکش و مخازن برای نگهداری و حمل نفت اضافی است. شرکت نفتکش ملی ایران دارای 42 نفتکش بزرگ نفت خام است که هر کدام ظرفیت دو میلیون بشکه در روز را دارند.
میعانات در مقابل نفت خام. حدود 200 هزار بشکه از تولید روزانه ایران را میعانات تشکیل خواهند داد که نسبت به نفت خام مایع سبکتری بوده و در بازار متفاوتی به فروش میرسد. با وجود اینکه میعانات ایران دارای درجه بالایی از سولفور هستند ولی با قیمتی بالاتر از نفت سنگین به فروش میرسد. ایران همچنین در بازار میعانات، رقیب آمریکا و روسیه محسوب میشود. علاوه بر این تقاضای میعانات در آسیا بسیار بالاست.
تخفیفها. پیشنهاد تخفیف یا قیمتهای پایینتر نفت برای مشتریان یکی از آسانترین راههای افزایش مشتریان است. هزینه تولید در ایران بشکهای سه تا هفت دلار است و حتی اگر قیمت بازار در محدوده 40، 50 دلار به ازای هر بشکه باشد، ایران هنوز جا برای تخفیفهای بیشتر و افزایش سهم بازار خود دارد.
نفت برای اجناس و خدمات. مبادله نفت برای کالاها و خدمات یک راه موثر برای بالا بردن سهم بازار ایران خواهد بود.
برای مثال ایران میتواند از بانکهای چینی برای واردات اجناس صنعتی قرض کرده و بدهی خود را به چین با نفت خام پرداخت کند. ایران همچنین میتواند از نفت برای بازپرداخت هرگونه خدمات ارائهشده استفاده کند. شرکت ملی نفت ایران تجربه بالایی در این خصوص دارد که ناشی از جنگ تحمیلی هشتساله با عراق بوده است. یکی از بهترین مزایای مبادله نفت با کالا و خدمات این است که نهتنها اشتیاق شرکتها برای خرید نفت ایران را افزایش میدهد بلکه به واردات ایران بدون توسل به ارز کمک میکند.
سیاستگذاری صادرات گاز طبیعی
بخشی از سند چشمانداز ملی 2025 ایران و اقتصاد مقاومتی شامل افزایش تولید گاز طبیعی و گسترش بازار گاز طبیعی از 5 /1 درصد به 10 درصد در پایان سال 2025 بوده است. اگر تحریمها برداشته شود و ایران در جذب سرمایهگذاریها و تکنولوژیهای خارجی مورد نیاز برای توسعه میادین گاز طبیعی خود موفق عمل کند،این هدف یک هدف واقعگرایانه خواهد بود.
ایران در سال 2011، در مجموع 9 /159 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی تولید کرد در حالی که مصرف داخلی این کشور 4 /162 میلیارد مترمکعب بود که نشان میداد ایران ظرفیتی برای صادرات ندارد. تراز معاملات گاز طبیعی ایران برای اولین بار در سال 2014 مثبت شد زمانی که تولید گاز طبیعی به 6 /172 میلیارد مترمکعب افزایش یافت و مصرف این کشور به 2 /170 میلیارد مترمکعب رسیده بود.
بر اساس اظهارات زنگنه، ایران در نظر دارد تا تولید گاز طبیعی خود را تا سال 2018 به یک هزار میلیون مترمکعب در روز افزایش دهد و صادرات گاز طبیعی را تا سال 2020 به 80 میلیون مترمکعب در روز برساند. در سال گذشته حدود 100 میلیون مترمکعب در روز از گاز تولیدی به میادین نفتی تزریق شد و این میزان در سال 2015 به 270 میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
تحریمهای بینالمللی صادرات گاز ایران را نشانه نگرفته بود، به همین دلیل این کشور قادر بود تولید گاز خود را در دوره تحریم افزایش دهد. تولید گاز طبیعی ایران افزایش یافت و به تبع آن صادرات به 6 /9 میلیارد مترمکعب رسید در حالی که واردات گاز طبیعی این کشور تنها 9 /6 میلیون مترمکعب بود.
اروپا. در طرف مصرفکننده، اقتصادهای اتحادیه اروپا به دنبال منبع انرژی متنوع و امن هستند. ایران میتواند گاز خود را از طریق ترکیه به اروپا بفرستد. موقعیت جغرافیایی ایران به این کشور اجازه میدهد مجرایی برای حمل و نقل انرژی از دریای خزر و تولیدکنندگان انرژی آسیای مرکزی به اروپا ایجاد کند.
شورای همکاری خلیج فارس. یک جنبه از دیپلماسی انرژی ایران، صادرات گاز و برق به همسایگان خود در خلیج فارس به منظور افزایش سهم بازار و ایجاد اتحاد اقتصادی-سیاسی بلندمدت با همسایگان عرب خود است. یکی از اولویتهای سیاستگذاری خارجی حسن روحانی تمرکز روی روابط مثبت و مستحکم با همسایگان عربی ایران است.
بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس تولیدکننده اصلی نفت بوده و درآمد آنها به شدت وابسته به نفت است. با وجود این، مصرف نفت این کشورها در حال افزایش است. داشتن منبع عرضه دیگر، نظیر گاز ایران، میتواند با افزایش ظرفیت صادرات به بهبود اقتصاد این کشورها کمک کند. عمان، امارات و کویت اولین کشورهایی بودند که قرارداد گازی با تهران امضا کردند.
از لحاظ تئوری، پتانسیل فراوانی برای همکاری در سطح انرژی بین ایران و عربستان وجود دارد. اگر عربستان به منابع عظیم گاز ایران دسترسی پیدا کند، میتواند از گاز طبیعی به جای سوخت مایع در تجهیزات پتروشیمی خود استفاده کند. عربستان همچنین میتواند از گاز ایران برای تولید نیروی برق استفاده کند. با وجود این، پیشینه نبود اعتماد و جدال میان ایران و برخی از کشورهای عربی همسایه، به ویژه عربستان، موجب شده تا باور اینکه عربستان به واردات گاز ایران روی بیاورد بسیار سخت باشد. با توجه به این موضوع که عربستان از قطر نیز میزان قابل توجهی گاز وارد نکرده میتوان این نتیجه را گرفت که تکیه به منابع انرژی خارجی حداقل در حال حاضر جایی در سیاستگذاری انرژی عربستان ندارد.
عراق. در سال 2013، دولتهای ایران و عراق توافقی برای صادرات گاز طبیعی ایران به عراق امضا کردند. دو خط لوله جداگانه گاز ایران را به واحدهایی در بصره و بغداد انتقال میداد. در فاز اول میزان کل صادرات به عراق به 70 میلیون مترمکعب در روز میرسد و شرکت ملی گاز ایران قصد افزایش صادرات به 90 میلیون مترمکعب در روز را دارد. بر اساس این توافقنامه، فاز اول انتقال ظرفیتی 40 میلیون مترمکعب در روز داشته و به نیروگاه المنصور در بغداد انتقال مییابد. فاز دوم این پروژه نیز با ظرفیت کل 35 میلیون مترمکعب در روز برای انتقال گاز به بصره خواهد بود.
برق و گاز طبیعی. یک استفاده ممکن دیگر از گاز طبیعی ایران تبدیل آن به برق و سپس صادرات آن است. این اقدام یک کار سودمند خواهد بود چرا که افزودن ارزش گاز طبیعی به جای صادرات حالت اصلی آن نمونهای از اقتصاد مقاومتی خواهد بود. ایران در نظر دارد شش میلیارد مترمکعب از گاز طبیعی خود را برای تبدیل به برق تا سال 2020 اختصاص دهد. این مقدار گاز سالانه در حدود پنج هزار مگاوات برق تنها برای صادرات تولید خواهد کرد. ظرفیت سالانه کنونی تولید برق ایران حدود 74 هزار مگاوات است.
سیاستگذاری بخش پالایش و صنایع پاییندستی ایران
افزایش ظرفیت پالایش نفت خام، گاز طبیعی و میعانات، بخشی از سیاستگذاری ایران برای گسترش زنجیره تولید و افزایش ارزش برای جلوگیری از صادرات مواد خام است. بعد از عربستان، ایران دومین مصرفکننده محصولات پالایشی در خاورمیانه است، میانگین مصرف داخلی نفت ایران در سال 2014 حدود 8 /1 میلیون بشکه در روز بوده است. این رقم سه درصد بیش از مصرف داخلی نفت خام در سال 2012 بوده است. بنزین، گازوئیل و نفت سوختی بیشترین سهم را در سبد سوختی مصرفی ایرانیان دارد. تحریمهای بینالمللی دسترسی ایران را به محصولات مهم پالایشی به ویژه بنزین محدود کرده و منجر به گسترش پالایشگاهها شد.
در سال 2013، ایران تنها 17 هزار بشکه در روز محصولات پالایشگاهی وارد کرد که 85 درصد آن را بنزین تشکیل میداد. انتظار میرود تولید بنزین با به پایان رسیدن سال 1394 شمسی افزایش بیشتری پیدا کند. پیشبینی میشود ایران تا سال 2017، با تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس در هرمزگان، به صادرات بنزین روی آورد. این پالایشگاه در سه فاز احداث شده و هر فاز آن دارای ظرفیت تولید 120 هزار بشکهای خواهد بود.
ایران قصد دارد تا سال 2020 ظرفیت پالایش خود را به دو میلیون بشکه در روز افزایش دهد و همچنین ظرفیت تولید میعانات خود را به یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
ستاره خلیج فارس با ظرفیت 360 هزار بشکه در روز، پالایشگاه فارس با ظرفیت 120 هزار بشکه در روز و پروژه جدید پالایشگاه عسلویه با ظرفیت 480 هزار بشکه در روز سه پالایشگاهی است که تا سال 2020 قرار است ساخته شوند. مجموعه پالایشگاهی عسلویه در سیراف شامل هشت پالایشگاه با ظرفیت 80 هزار بشکه در روز خواهد بود.
مصرف داخلی و برنامه اصلاح یارانه سوخت
کاهش نرخ مصرف انرژی داخلی بخشی دیگر از خطمشی «اقتصاد مقاومتی» ارائهشده توسط رهبر ایران است. کاهش یارانه سوخت از یکسو و افزایش ظرفیت پالایشگاهها از سوی دیگر، دو مولفه اصلی برای کنترل میزان مصرف داخلی نفت خواهد بود. هردوی این تاکتیکها به منظور دستیابی به استقلال در زمینه تقاضای داخلی برای سوخت و بنزین کمک میکند. هر چند دولت ایران برنامه اصلاح یارانهای جدیدی برای کمک به کاهش یارانه قیمتی روی پتروشیمی، گاز طبیعی و برق اجرا کرده است، ولی همچنان راه زیادی برای دستیابی به این هدف وجود دارد.
در سال 2012، ایران 6 /9 بیلیارد (هزار هزار میلیارد) بیتییو انرژی مصرف کرده است که گاز و نفت 98 درصد کل مصرف انرژی را شامل میشود. مصرف داخلی ایران در 10 سال اخیر 50 درصد رشد داشته و انتظار میرود این روند تا سال 2030 ادامه داشته باشد. با این اوصاف، برنامه اصلاح یارانه ایران به کنترل این روند صعودی در مصرف محصولات پتروشیمی پالایششده به ویژه بنزین کمک خواهد کرد.
دولت ایران برنامه اصلاح یارانه را برای کاهش یارانهها روی قیمت سوخت داخلی ارائه داده است. اصلاح یارانهای به تدریج اتفاق خواهد افتاد تا از ایجاد شوک در بازار داخلی جلوگیری کند. فاز اول این برنامه در انتهای سال 2010 اعمال شد. فاز دوم این برنامه در آوریل 2014 اجرا شد و قیمت بنزین یارانهای از لیتری 4000 ریال به لیتری 7000 ریال و از لیتری 7000 ریال به 10 هزار ریال برای بنزین آزاد افزایش یافت. برنامه اصلاحات یارانهای به منظور کاهش فاصله میان قیمتهای بینالمللی و داخلی طراحی شد تا پول دولت را ذخیره کرده و به ایران اجازه داد تا مصرف داخلی را بهتر مدیریت کند.
در برنامه پنجساله توسعه ایران، دولت موظف بود قیمت داخلی بنزین را تا 90 درصد قیمت فوب خلیجفارس برسانند. با این حال از سال 2011، ناشی از افت ارزش ریال بهواسطه تحریمها، دولت ایران پول قابلتوجهی از کاهش یارانه سوخت ذخیره کرد. افت ارزش ریال از سال 2011 باعث فاصله افتادن بین قیمت جهانی و داخلی سوخت شد.
سیاستگذاری ایران حول صنعت پتروشیمی
بین سالهای 1997 تا 2005 و در اولین دوره وزارت بیژن زنگنه، او صنعت پتروشیمی ایران را به شدت گسترش داد و میزان ارزش سالانه محصولات پتروشیمی را از یک میلیارد دلار به 18 میلیارد دلار افزایش داد. سرمایهگذاری و توسعه بخش پاییندستی همواره بخشی از استراتژی زنگنه بوده و بعد از انتصاب مجدد او در سال 2013، این برنامه به عنوان بخشی از برنامه تیم جدید ادامه خواهد یافت.
در سال 2014، صنعت پتروشیمی ایران پنج درصد از محصولات هیدروکربنی گاز و مایع ایران را مصرف کرده و در حدود 41 میلیون تن محصول تولید میکرد. محصولات پتروشیمی ایران 40 درصد از صادرات غیرنفتی ایران را در همان سال تشکیل میدادند.
زنگنه در نظر دارد تا ظرفیت اسمی تولید مواد پتروشیمی را از 60 میلیون تن در سال کنونی به 180 میلیون تن در سال 2025 افزایش دهد. جالب است بدانید که میزان تولید ایران در سال 2014 و در میان تحریمها 41 میلیون تن در سال بوده است.
گسترش بخش پتروشیمی یک اقدام مثبت برای اقتصاد ایران خواهد بود، چرا که ایران مخازن گاز طبیعی زیادی دارد و قادر خواهد بود تا از گاز طبیعی به عنوان خوراک کارخانههای پتروشیمی خود استفاده کند. همچنین توسعه صنعت پتروشیمی در راستای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی خواهد بود.
سرمایهگذاری در بالادستی
تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا عوارض بلندمدتی بر زیرساختهای ایران گذاشت و از ورود تکنولوژی و سرمایه کافی به این کشور جلوگیری کرد. بر اساس آخرین برنامه پنجساله سرمایهگذاری انرژی، ایران نیاز به سرمایه 255 میلیارددلاری در صنعت نفت و گاز برای دستیابی به برنامه هدف خود دارد. بر اساس این برنامه، ایران نیاز به حفر 2500 چاه نفتی (دوهزار چاه در خشکی و 500 چاه در دریا) دارد تا تولید نفت خود را به هدف پنج میلیون بشکه در روز برساند.
بعد از انقلاب اسلامی، ایران سیاستگذاری خود را در مورد سرمایهگذاران خارجی در صنعت انرژی مورد تجدیدنظر قرار داد. در اواخر دهه 90، زنگنه نوع جدیدی از قراردادها را معرفی کرد که برای اولین بار بعد از انقلاب سال 1357 اتفاق میافتاد. بر اساس این قرارداد به سرمایهگذاران بینالمللی اجازه داده شد در پروژههای توسعه میادین نفتی قدیمی ایران سرمایهگذاری کنند. این قراردادها به عنوان «بایبک» معروف شد و هدف اصلی آن بهبود شاخصهای بازیابی ایران بود. بعدها، ایران به سرمایهگذاران خارجی برای شرکت در پروژههای اکتشاف اجازه داد. وزارت نفت ایران قراردادهای بیع متقابل را برای سومین بار و به منظور افزایش انگیزه، کاهش خطرات سرمایهگذاری و افزایش انعطافپذیری قرارداد برای سرمایهگذاران خارجی مورد تجدید نظر قرار داد. با وجود این، این نوع از قرارداد برای حفظ سرمایه و فعالیت شرکتهای خارجی نظیر توتال و انی موفق عمل نکرد.
در سال 2013، برای اولین بار رستم قاسمی، وزیر وقت نفت ایران، پیشنهاد قرارداد تولید مشترک برای سرمایهگذاری در میادین انرژی بالادستی را داد. در دوران قاسمی، شرکت ملی نفت ایران چنین قراردادی را به کنسرسیوم هندی برای توسعه میدان گازی فرزاد ب (میدان مشترک با عربستان سعودی) ارائه داد. بعد از او زنگنه تلاش و تمرکز زیادی را برای بهبود و اصلاح مدلهای سرمایهگذاری در میادین نفتی به منظور جذب مجدد سرمایهگذاران بینالمللی در بخش انرژی کشور انجام داد.
در فوریه 2014، کمیته مقررات سرمایهگذاری نوع جدیدی از قراردادهای سرمایهگذاری را با نام قرارداد نفتی ایران (IPC) ارائه کرد که به سرمایهگذاران پیشنهادهای جذابتری را ارائه میداد.
هدف از IPC سرمایهگذاری مشترک بین شرکت نفت ایران و شرکتهای خارجی برای پروژههای اکتشاف، توسعه و تولید بود. درگیری شرکتهای خارجی در فرآیند تولید یکی از مهمترین تفاوتهای IPC با قراردادهای بیع متقابل بود.
تحت IPC، شرکتهای بینالمللی نفت نقشی فعال در فرآیند تولید پیدا کردند. این اولین باری بود که ایران، شرکتهای نفت بینالمللی و سرمایهگذاران را در فرآیند تولید دخیل میکرد.
مدت قراردادهای سرمایهگذاری جدید ایران تقریباً دو برابر قراردادهای بیع متقابل بوده و بین 20 تا 25 سال بوده است. بعد از توافق هستهای ایران و گروه 1+5، آزمایش واقعی جذابیت قراردادهای IPC در ماهها و سالهای بعد از برداشته شدن تحریمها مشخص میشود.
صندوق توسعه ملی
صندوق توسعه ملی ایران در سال 2011 و بر اساس برنامه پنجساله توسعه اجتماعی اقتصادی ایران تاسیس شد. این صندوق مستقل از بودجه ایران تاسیس شد و حدود 20 درصد از تمامی درآمد صادرات نفت، میعانات و گاز طبیعی ایران را برای اهداف سرمایهگذاری نگه میدارد. در سال 2014، موسسه صندوق ثروت ملی برآورد کرد که صندوق توسعه ملی ایران ثروتی حدود 62 میلیارد دلار دارد و این سرمایه بر اساس آخرین برآورد رسمی به 70 میلیارد دلار رسیده است.
بعد از برداشته شدن تحریمها، ایران به 100 تا 120 میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود دسترسی پیدا خواهد کرد. دولت ایران در نظر دارد با توافق با بانکهای جهانی بخشی از این ذخیره بینالمللی را برای سرمایهگذاران خارجی فراهم آورد. از این طریق اگر باز هم ایران قادر به دسترسی به حسابهای خود نشود، میتواند از این منابع برای سرمایهگذاری داخلی استفاده کند.
اگرچه، قیمتهای پایین نفت و کسری بودجه ایران با کمبود دسترسی به درآمدهای نفتی، موجب محدود شدن منابع صندوق توسعه ملی ایران خواهد شد با وجود این، مقامات ایران هنوز در مورد اولویتها یا دستورالعملی برای اختصاص این منابع به سرمایهگذاران خصوصی شفافسازی نکردهاند.
ادغام سرمایهگذاری در بخشهای بالادستی، پاییندستی و پتروشیمی
ایران در نظر دارد تا بسته سرمایهگذاری به سرمایهگذاران خارجی به منظور ادغام سرمایهگذاری در صنعت انرژی ایران پیشنهاد کند. بر این اساس آنها میتوانند هیدروکربن را در بخش بالادستی استخراج کرده، سپس در بخش پاییندستی یا پتروشیمی به محصول نهایی تبدیل کنند. این کار موجب یکپارچهسازی سرمایهگذاری در بخشهای بالادستی، پاییندستی و پتروشیمی میشود. سرمایهگذاران خارجی میتوانند از تخفیف در مواد خام خوراک تولیدشده از میادین گازی و نفتی بهره برده و از آنها برای صنعت پالایش یا پتروشیمی استفاده کنند.
دیدگاه تان را بنویسید