تاریخ انتشار:
فساد ما را به کجا میبرد؟
تیشه به ریشه
فساد سه هزار میلیاردتومانی اواخر دهه 80، مدت بسیار کمی رکورددار بزرگترین فساد مالی تاریخ ایران بود. بعد آن پروندههای متعددی رو شد که صفرها و اعدادش به فساد سه هزار میلیاردتومانی طعنه میزدند. مانند ماجرای وام 6500 میلیاردتومانی اسفند 93، پرونده بیمه معاون اول دولت دهم، ماجرای دکلهای گمشده، پرونده 9 هزار میلیاردتومانی بابک زنجانی، فساد 12 هزار میلیاردتومانی که وزیر اقتصاد اعلام کرده بود، ماجرای اخیر صندوق ذخیره فرهنگیان، ماجرای زمینهای شهرداری و تخفیفهای 50درصدی و ماجرای فیشهای نجومی. اینها همه تنها بخشی از لیست بلندبالای فسادهای اقتصادی است که در پنج سال اخیر اعلام شده. اگرچه لیست واقعی باید بالابلندتر از اینها باشد. مصباحیمقدم، نماینده پیشین مجلس آن زمان که در سال 1394 بحث افشای فسادهای اقتصادی داغ بود به اقتصادنیوز گفته بود «پروندههای زیادی وجود دارد که رو نشدهاند. ابعاد این پروندهها متفاوت است و شاید سعی میکنند بزرگترها را رسیدگی کنند.» پیش از مصباحیمقدم هم به مساله فراگیری دامنه فساد در اقتصاد ایران به خصوص در سالهای وفور درآمدهای نفتی اشاره شده بود. فساد در اقتصاد ایران ریشه دوانده
و همین سبب شد که معاون اول رئیسجمهور در جلسه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی که چهارم آبانماه برگزار شده بود فساد را بزرگترین تهدید جمهوری اسلامی بداند. اسحاق جهانگیری گفته بود هیچ خطری همانند فساد جمهوری اسلامی ایران را تهدید نمیکند. خطری که با بزرگنمایی اعتماد مردم را هم خدشهدار میکند.
جهانگیری در این جلسه خواستار جدیت در مبارزه با فساد و نادیده گرفتن خط قرمزها شده بود. پیش از این هم جهانگیری مساله برخورد با امضاهای طلایی را صادر کرده بود. مدتهاست که با تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی دولت از جدیت مقابله با فساد میگوید و خواستار بسیج همه بخشها و دو قوه دیگر برای این موضوع است. اما چرا این مقابله راه به جایی نمیبرد و باید کار را از کجا آغاز کرد؟
فساد اما در اقتصاد ایران ریشه دارد. سال 1390 اگرچه ابعاد پرونده اختلاس سه هزارمیلیاردی رسانهها را شوکه کرده بود، اما این ارقام گویا برای مسوولان غیرمنتظره نبود. مصطفی پورمحمدی همان زمان اعلام کرده بود «پروندههای مشابه فساد سه هزارمیلیاردی بسیار است و باید به فکر چاره باشیم. او گفته بود تاکنون ملاک کار سازمان بازرسی کل کشور بر مبنای خوشبینی بوده اما دیگر جای خوشبینی نیست و سازمان بازرسی کل کشور باید دقت بیشتری داشته باشد.» برخی دیگر خواستار جدیت قوه قضائیه هستند و برخی مشکلات قوه مقننه و ضعف قانونگذاری را علت بروز فساد یا پیدایش امضاهای طلایی میدانند. اما علت هرچه باشد، همه بر فساد سیستمی ایران صحه میگذارند و خواستار مقابله سیستمی با آن هستند. اما مساله دیگر صرفاً گمشدن دکل یا خروج پول نفت در دوران تحریم یا واردات زین اسب در دوران تحریم نیست. مساله این است که فسادهای اخیر اعتماد عمومی را نشانه گرفته. همان چیزی که جهانگیری هم بر آن تاکید کرده و میگوید: «مهمترین سرمایه کشور خدشهدار شده.» اما این فساد کشور را به چه سمتی میبرد؟ چه شده که بهرغم تاکید مدام بر ضرورت مقابله با فساد، برخورد جدی با آن
صورت نمیگیرد؟ سوال اساسی دیگر این است که اگر نظام بیش از همیشه ضرورت برخورد با فساد را حس کرده، باید این مقابله را از کجا آغاز کند؟ احمد توکلی در گفتوگوی این پرونده هم نقد جدی به عملکرد قوه مجریه دارد و هم قوه قضائیه. او میگوید مقابله با فساد باید از نظام بانکی آغاز شود و سیستم بر مجرمان یقهسفید تمرکز کند. مجرمان یقهسفید یا دارندگان امضاهای طلایی. همان موردی که هم روحانی و هم جهانگیری ماه گذشته بر آن تاکید کرده بودند.
دیدگاه تان را بنویسید