تاریخ انتشار:
سعید لیلاز به تحلیل تغییرات اخیر در کابینه پرداخت
تیم اقتصادی تغییر نمیخواهد
معرفی سه وزیر آموزش و پرورش، ارشاد و ورزش و جوانان در حالی رخ داد که این کار موافقان و مدافعان بسیاری پیدا کرد. از یکسو مخالفان بر این باورند که دلیلی برای تغییر سه وزیر مذکور وجود نداشت و اگر قرار است تغییری رخ بدهد وزارتخانههای اقتصادی در اولویت تغییر هستند و از سوی دیگر برخی از کارشناسان از این تغییر استقبال کردند و مرتب بر این نکته تاکید دارند که نحوه مدیریت وزرای سابق در سه وزارتخانه مذکور، موجب نارضایتی در این وزارتخانهها شده بود.
معرفی سه وزیر آموزش و پرورش، ارشاد و ورزش و جوانان در حالی رخ داد که این کار موافقان و مدافعان بسیاری پیدا کرد. از یکسو مخالفان بر این باورند که دلیلی برای تغییر سه وزیر مذکور وجود نداشت و اگر قرار است تغییری رخ بدهد وزارتخانههای اقتصادی در اولویت تغییر هستند و از سوی دیگر برخی از کارشناسان از این تغییر استقبال کردند و مرتب بر این نکته تاکید دارند که نحوه مدیریت وزرای سابق در سه وزارتخانه مذکور، موجب نارضایتی در این وزارتخانهها شده بود. البته این نکته را باید مورد توجه قرار داد که دولت روحانی امکان تغییر وزرا را در مجلس نهم با توجه به رویکردش به دولت یازدهم نداشت و الان بهترین فرصت برای تغییر کابینه محسوب میشود. مهمتر اینکه این سه وزارتخانه افراد زیادی را تحت پوشش قرار داده و نارضایتی آنها میتواند سبد رای آقای روحانی را با تغییراتی مواجه کند. همین دغدغهها موجب شد تا با سعید لیلاز کارشناس اقتصادی در مورد ضرورت یا عدم ضرورت تغییر تیم اقتصادی دولت گفتوگویی داشته باشیم.
در شرایطی که نزدیک به هفت ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 باقیمانده و عمر دولت یازدهم رو به پایان است، شاهد این بودیم که آقای روحانی، وزرای جدیدی را برای آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد و ورزش و جوانان به مجلس دهم معرفی کرد. به نظر شما قبول درخواست استعفای وزرای پیشین این سه وزارتخانه و معرفی وزرای جدید در این مقطع زمانی، کار درستی بود؟
من تعجب میکنم از برخی اظهارنظرهایی که در مورد تغییر وزرا صورت گرفت که بیشتر این اظهارنظرها از سوی چهرهها، رجال و شخصیتهای اصلاحطلب صورت گرفته است. این دوستان در نقد عملکرد دولت برای تغییر وزرا موضعگیری کردند در حالی که بر همگان روشن بود با ترکیب موجود در مجلس نهم و مرزبندی و مخالفتهایی که با آقای روحانی داشت، امکان تغییر وزرا در مجلس نهم وجود نداشت. به همین دلیل تا پایان عمر مجلس نهم، دولت نمیتوانست به گزینه اصلاح کابینه فکر کند. از سویی، هیچیک از رجال سیاسی و کارشناسان امیدی نداشتند که دولت در صورت برکناری وزیری، بتواند برای وزیر جدید از مجلس نهم رای اعتماد بگیرد کما اینکه مجلس نهم به چند نفر از وزرای معرفیشده دولت آقای روحانی رای اعتماد نداد و آقای روحانی ناچار شد وزیر جدیدی را معرفی کند. به همین دلیل این انتظار وجود داشت که آقای روحانی وزرای جدید خود را به مجلس دهم معرفی کند. شما این نکته را مورد توجه قرار بدهید که مجلس در خردادماه تشکیل شده و به دنبال تشکیل مجلس جدید، مردم انتظار داشتند که در مردادماه وزرای جدید معرفی شوند. با وجود این، معرفی وزرا دو سه ماهی به تعویق افتاده و در آبانماه
وزرای جدید به مجلس دهم معرفی شدند. بنابراین دلیلی وجود ندارد که برای دو سه ماه تاخیر، این همه جنجال و دعوا راه بیفتد. این مطالبه به صورت جدی از دولت یازدهم وجود داشت که به دنبال روی کار آمدن مجلسی اعتدالی، تغییراتی را در کابینه اعمال کند.
برای جلوگیری از آشفتگی درون کشور بهتر است که تیم اقتصادی با همین ترکیب کار خود را ادامه دهد و تغییری در آن رخ ندهد کما اینکه تغییرات ایجادشده هرگز نخواهد توانست شما را به اهداف مورد نظر نزدیک کند و مردم هم از این تغییرات استقبال نخواهند کرد.
ارزیابی شما از اعمال این تغییرات در این مقطع زمانی چیست؟
این تغییرات پیام مثبتی را مخابره میکند. هرچند این نکته را همواره باید مدنظر قرار داد که دولت چارهای جز تغییر در کابینه خود نداشت و این تغییر امری بود گریزناپذیر. این تغییر در موعد مناسبی انجام شد که برای جامعه هم بسیار خوب بوده و از آن استقبال کرد.
شما به همراهی مجلس دهم با دولت یازدهم اشاره کردید و اینکه همسویی مجلس با دولت سبب خواهد شد تا دولت بتواند تغییرات مورد نظر خود را اعمال کند. با توجه به وجود این مولفه مهم، آیا بهتر نبود که دولت گزینههای جدید و اصلاحطلبتر را معرفی کند که با وجود مجلس نهم امکان معرفی آنها و گرفتن رای اعتماد برای آنان پیشتر وجود نداشت؟
این نکته را باید همواره مورد توجه قرار داد که انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم هم در پیش است و به همین دلیل آقای روحانی مراعات برخی از مخالفان خود را هم بکند. به هر حال مخالفان وی در شورای نگهبان و سایر نهادها در ارگانهای کلیدی و تعیینکننده قرار دارند. از سوی دیگر رویکرد سهمخواهی از آقای روحانی وجود ندارد. مهمتر اینکه خود ایشان بارها اعلام کرده است که از نظر سیاسی اصلاحطلب نبوده و مدافع تفکر اعتدالی است. به همین دلیل انتظاری جز این وجود ندارد که ایشان وزرای کارآمدی را انتخاب کنند که بتوانند بهترین نتیجه را کسب کنند. در نهایت اینکه این تغییر یک تغییر سیاسی است که با توجه به شاکله مجلس دهم رخ داده است. شما هرگز نمیتوانید مجلس دهم را یک مجلس اصلاحطلب بدانید که در این مجلس بخواهید اهداف خود را پیش ببرید بلکه مجلس دهم یک مجلس اعتدالی و میانهرو است. این مجلس چیزی بین اردوگاه اصلاحطلبان و محافظهکاران است. با همین نگرش، این وزرا انتخاب شدند تا بتوانند از این مجلس رای اعتماد بگیرند.
به عبارتی شما وزرای معرفیشده به مجلس دهم را وزرایی میدانید که بیشتر به جریان اعتدالی نزدیک هستند تا اصلاحطلب؟
از بین وزرای معرفیشده با قاطعیت میتوان گفت که آقای سلطانیفر اصلاحطلب بوده و نمیتوان در اصلاحطلب بودن ایشان تردید کرد. متاسفانه آقای نجفی پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش را نپذیرفت که اگر با این پیشنهاد موافقت میکردند به نظر من بهترین گزینه بودند که میتوانستند این وزارتخانه را مدیریت کنند کما اینکه من خبر دارم که آقای روحانی اصرار داشتند ایشان را به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی کنند. من با آقای دانشآشتیانی زیاد آشنایی ندارم اما اطمینان دارم که آقای روحانی انتخاب خوبی کردند و ما هم به انتخاب ایشان احترام میگذاریم. آقای صالحیامیری را که برای وزارت ارشاد در نظر گرفته شدند میتوان جزو اردوگاه اصلاحطلبان و افرادی که از اردوگاه راست فاصله دارند؛ طبقهبندی کرد. اگر شما ویژگیهای وزرای پیشنهادی را مورد بررسی قرار دهید متوجه خواهید شد که به هیچ عنوان انتخابهای نامناسبی صورت نگرفته است. اگر آقای نجفی با پیشنهاد رئیسجمهور موافقت کرده و به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس دهم معرفی میشدند، میتوانستیم با قاطعیت اعلام کنیم که بهترین انتخابها هم صورت گرفته است.
به هر حال در این هفته قرار است که وزرای پیشنهادی از مجلس دهم رای اعتماد بگیرند. به نظر شما از بین آقایان دانشآشتیانی، صالحیامیری و سلطانیفر برای احراز پستهای وزارت آموزش و پرورش، ارشاد و ورزش و جوانان همه بهراحتی رای اعتماد خواهند گرفت یا اینکه برای گرفتن رای اعتماد دچار چالش خواهند شد؟
به نظر من همه وزرا رای خواهند گرفت اما در بین آنها آقای صالحیامیری فکر کنم با چالش روبهرو خواهد شد.
با توجه به سخنان شما میتوان این ارزیابی را داشت که این تغییرات با کارشناسی دقیق صورت گرفته است. با این رویکرد، شما نظر برخی از افراد را که بر این باورند که تغییرات صورتگرفته در جهت تامین اهداف سیاسی بوده و کارشناسیشده نیست رد میکنید؟
پست وزارت یک پست سیاسی است. هر فردی که ارزیابی وی خلاف این است که وزارت یک پست سیاسی نیست، اشتباه گفته است. این موضوع تنها در ایران صدق نمیکند. در سراسر دنیا پست وزارت، یک پست سیاسی است. به همین دلیل شما شاهد هستید که کلیه تغییرات در سطح وزیران یک تغییر سیاسی است. شما شک نداشته باشید که تغییرات صورتگرفته کاملاً سیاسی است. تغییراتی که در وزارت ورزش و وزارت آموزش و پرورش رخ داده تغییراتی است که در پرجمعیتترین وزارتخانههای ایران اعمال شده است. اگر در راس این وزارتخانهها نیروهای جدیدی قرار بگیرند، کفایت میکند. صرف انتخاب چهره جدید در راس یک وزارتخانه، پیام بسیار مهمی را به پایگاههای رای آقای روحانی در آستانه انتخاباتی مجدد؛ مخابره میکند. به عبارتی این تغییر هم سیاسی است و هم کارشناسی. هر تغییری در سطح وزرا در همه جای دنیا تغییری سیاسی است همچنان که وزیر خزانهداری آمریکا، وزیر امور خارجه میشود. این موارد نشان میدهد که این افراد پیام سیاسی را از این وزارتخانه به وزارتخانه دیگر منتقل میکنند نه توان کارشناسی خود را.
شما در سخنان خود تاکید کردید که تغییر وزرا گریزناپذیر بوده و لازم بوده که دولت دست به تغییر وزرا بزند. حال سوال اساسی که برای بسیاری از کارشناسان مطرح شده این است که آیا بهتر نبود به جای تغییر وزرای آموزش و پرورش، ارشاد، ورزش و جوانان دولت وزرای اقتصادی را تغییر دهد.
واقعیت این است که در حوزه اقتصادی، آقای روحانی بیشتر از حد انتظار من نتیجه گرفته است. این به این معنا نیست که سطح انتظارات ما از آقای روحانی پایین بود بلکه من ادعا دارم که وقوف و اطلاعات من از خرابی وضعیت اقتصادی که آقای روحانی در دست گرفت، بسیار بالاست. ما میدانیم که نقطه شروع و عزیمت آقای روحانی در حوزه اقتصاد کجا بوده و در حال حاضر در کجا قرار گرفته است. با توجه به این شرایط، من این ارزیابی را دارم.
منظورتان این است که دستاورد دولت در حوزه اقتصادی را قابل دفاع میدانید؟
بله، کشور از حدود هفت درصد رشد منفی اقتصادی در حال حاضر به شش درصد رشد مثبت اقتصادی رسیده است. این اتفاق در مدت سه سالی رخ داده است که دو سال و نیم آن به تحریمها سپری شده است. این در حالی است که همچنان کارشناسان بر این باورند که تحریمها به درستی و به صورت کامل رفع نشده است. از سوی دیگر آتش منازعات سیاسی که در شش سال اول آقای احمدینژاد به صورت موقت و به دلیل یکدست شدن حاکمیت فروکش کرده بود بار دیگر در حال حاضر در ابعاد بیسابقهای گسترش یافته است. آثار این منازعات گسترشیافته در حوزه اقتصاد بهگونهای است که یک سال بعد از تصویب برجام، هنوز نتوانستیم یک قرارداد IPC قطعیشده و نهاییشده را به خارجیها ارائه کنیم. به عبارت دیگر، هنوز دعوای داخلی بر سر منابع به فرجام نرسیده است. با این همه موانع، دولت آقای روحانی موفق به کنترل نرخ بیکاری و نه کاهش آن شده است. از طرفی موفق شده که مانع سقوط رشد اقتصادی کشور شده و آن را افزایش دهد. مهمتر اینکه نرخ بهرهوری به آهستگی در حال احیا شدن است. امسال در بسیاری از حوزههای اقتصادی به جز حوزه مسکن رشد مثبت اقتصادی داشتیم. به همین دلیل با هر ایراد و انتقادی که میتوانیم
از هر جای این سیاستگذاری داشته باشیم، باید این نکته را قبول کنیم که این دستگاه در حال حاضر کار میکند. از طرفی من که از نظر مدیریتی فردی نتیجهگرا بوده و فرآیندگرا نیستم، اعتقاد دارم تا زمانی که این گربه موش میگیرد، میتوان با این سیستم اقتصادی به کار ادامه داد.
منظورتان این است که سیستم اقتصادی اجراییشده درون کشور تاکنون جواب داده و نیازی نیست که در آن تغییراتی اعمال شود؟
این سیستم در حال کار است و نتیجه خوبی داده است. به همین دلیل نیازی به تغییر وجود ندارد.
شما در سخنان خود اشاره به بخش مسکن کردید فکر میکنید که چرا رشد مورد نظر در این بخش محقق نشد؟
این اتفاق به دلیل ساختاری و ذاتی رخ داده است. من این پیشبینی را سه سال پیش کردم که بخش ساختمان به این زودی رونق را تجربه نخواهد کرد. این احتمال وجود دارد که بخش ساختمان هرگز شرایط سالهای 90 و 91 را تجربه نکند. به جز صنعت ساختمان و صنایع وابسته، سایر دستگاهها و بخشهای اقتصادی از خود علائم حیات نشان دادند. این نکته را باید مدنظر قرار دهید که در سه سال گذشته متوسط افزایش دستمزد کارکنان دولت، کارگران و بازنشستگان سه برابر رشد اقتصادی کشور بوده است و دولت یازدهم موفق شد بین 12 تا 15 درصد قدرت خرید فقرای جامعه را بالا ببرد. این اتفاق در حالی رخ داد که این مقدار رشد اقتصادی ایجاد نشده بود. به همین دلیل من بر این باورم که در حوزه اقتصادی، اجتماعی و تولید درآمد و توزیع درآمد موفقیتهایی به دست آمده است. به همین خاطر دلیلی وجود ندارد که این تیم اقتصادی بخواهد تغییر کند و جای خود را به تیم اقتصادی دیگری بدهد.
اما شما در لابهلای سخنان خود از تغییر چهرهها در راس وزارتخانه استقبال کرده و تصریح کردید که این تغییرات، پیام مثبتی را به جامعه منتقل میکند. حالا چه دلایلی موجب شده است تا با اعمال تغییرات در این حوزه موافق نباشید کمااینکه بسیاری اعتقاد دارند که این کار موجب خواهد شد تا این بخش با توان تازهای کار خود را ادامه دهد؟
تغییر تیم اقتصادی برخلاف تغییر رخداده در سه وزارتخانه ارشاد، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان پیام سیاسی نخواهد داشت. به عبارت دیگر تغییرات رخداده بیشتر آشفتگی سیاسی درون کشور تزریق خواهد کرد تا اینکه بخواهد پیامی مثبت را به جامعه مخابره کند. برای جلوگیری از آشفتگی درون کشور بهتر است که تیم اقتصادی با همین ترکیب کار خود را ادامه دهد و تغییری در آن رخ ندهد کما اینکه تغییرات ایجادشده هرگز نخواهد توانست شما را به اهداف مورد نظر نزدیک کند و مردم هم از این تغییرات استقبال نخواهند کرد.
شما در حالی از عملکرد تیم اقتصادی دولت دفاع میکنید که بسیاری از منتقدان از آقای روحانی گله دارند که چرا اولویت تغییر را به حوزه اقتصاد نداده است. از سوی دیگر نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که بسیاری این رشد را غیرواقعی دانسته و تصریح دارند که این رشد اقتصادی به دلیل افزایش فروش نفت بوده است کما اینکه مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی تاکید کرده که رشد اقتصادی کشور واقعی نبوده و در واقع یک دوپینگ نفتی است و رشد سایر بخشها مطلوب نبوده است؟
در این مرحله لازم است این سوال پرسیده شود که شما بانک مرکزی را ملاک قرار میدهید یا مرکز پژوهشهای مجلس را؟
اما نمیتوان از کنار این گزارش کارشناسیشده بهراحتی عبور کرد و آن را نادیده گرفت. به هر حال لازم است تا با توجه به این گزارش نگاهی واقعبینانه داشت.
بانک مرکزی هم همین گزارش را داده و نمیگوید که دوپینگ نفتی نبوده و این رشد اقتصادی بدون حضور نفت میسر شده است.
حالا از دید شما به عنوان یک کارشناس اقتصادی، دوپینگ نفتی پدیدهای است مبارک یا مذموم؟
در مورد دوپینگ نفتی باید به دو نکته توجه کافی کرد. دوپینگ نفتی خود نشاندهنده یک مدیریت برجسته و مهم است. به هر حال سرعت افزایش تولید و صادرات نفت خام و فرآوردههای نفتی در پنج تا شش ماه بعد از لغو تحریمها برای خود من و بسیاری از ناظران بینالمللی تعجبآور و مافوق انتظار بود. این دستاورد مهم موضوعی نیست که کسی بخواهد آن را بیارزش نشان داده و ناچیز نشان بدهد. از سوی دیگر 9 /3 درصد از 4 /5 درصد رشد اقتصادی کشور در سه ماه نخست سال 95 ناشی از افزایش ارزش افزوده بخش نفت بوده ولی مابقی رشد اقتصادی یعنی 5 /1درصدی متعلق به سایر بخشها بوده است. به همین دلیل این سخنان برای من بسیار عجیب است.
یعنی شما اعتقاد دارید که رشد سایر بخشهای صنعت و از جمله بخش کشاورزی در کنار بخش نفت، قابل قبول بوده و نمره خوبی میگیرد؟
بله، شما این نکته را مورد توجه قرار بدهید که ما امسال در بخش تولید گندم به خودکفایی رسیدیم. در وضعیت موجود، درآمد سرانه گندمکاران ایرانی از محل تولید گندم در سال 95 چهار برابر عدد سال 91 شده است. این عدد بسیار مهم بوده و آن را باید مورد توجه قرار داد. در سه سال دولت آقای روحانی در کل 15 میلیون تن یعنی سه تا پنج میلیون تن به تولیدات کشاورزی کشور اضافه شده است. از سوی دیگر در سال 95 تولید خودرو سواری داخلی بیش از 600 هزار دستگاه بیش از عملکرد سال 92 خواهد بود. در همین زمانی که این مصاحبه در حال انجام است ارزش افزوده صنعت مثبت شده و در صادرات غیرنفتی رشد مثبت داریم. در تولید فولاد و برق هم مثبت بوده و در تولید فلزات غیرآهنی هم مثبت هستیم. به عبارت دیگر اقتصاد کشور علائم حیاتی از خود بروز داده است. این در حالی است که هنوز سرمایهگذاری قابل توجهی به دلیل ناهماهنگیها، ابهامها و کشمکشهای سیاسی در کشور اتفاق نیفتاده است. این رشد فقط به دنبال بهبود عملکرد اقتصادی رخ داده است. در حال حاضر میتوان یک سوال بسیار روشن را از دوستان منتقد پرسید در حالی که نرخ بیکاری در سه سال گذشته کمابیش ثابت بوده است اما در عین
حال شاهد این بودیم که سالانه یک میلیون نفر نیروی شاغل به بازار اضافه شده است. آیا میتوان معنای دیگری جز این را برداشت کرد که ما توانستیم سالانه یک میلیون شغل جدید در کشور ایجاد کنیم. این واقعیت را باید قبول کرد که دو میلیون شغل در سه سال گذشته ایجاد شده است. به همین دلیل هم دوپینگ نفتی را قبول دارم و هم این نکته را رد میکنم که این دوپینگ نفتی بیارزش بوده یا اینکه سایر بخشهای کشور از خود رشد نشان ندادند.
دیدگاه تان را بنویسید