تاریخ انتشار:
پنج تضمین سوددهی رسانهها برای اقتصاد
بهره اقتصاد از رسانه
«همه چیز را همه میدانند». این عبارت گزاره اصلی نظریه تقسیم معرفت فردریک فونهایک، اقتصاددان برجسته است. از نگاه او، هرچند دانش و اطلاعات هر فردی محدود است و بخش مهمی از آن، خاص خود او است اما به هرترتیب افراد از اطلاعات یکدیگر استفاده میبرند، بدون آنکه به آنها آگاهی یابند.
1- «همه چیز را همه میدانند». این عبارت گزاره اصلی نظریه تقسیم معرفت فردریک فونهایک، اقتصاددان برجسته است. از نگاه او، هرچند دانش و اطلاعات هر فردی محدود است و بخش مهمی از آن، خاص خود او است اما به هرترتیب افراد از اطلاعات یکدیگر استفاده میبرند، بدون آنکه به آنها آگاهی یابند. به همین دلیل او میگوید در میان افراد جامعه نوعی پراکندگی اطلاعات وجود دارد. باور او بر این است که همین اطلاعات خاص افراد نقش باارزشی میتواند داشته باشد. در کتاب اندیشه اقتصادی به نقل از هایک این مثال مطرح شده است: «مثلاً اطلاعات خاص و جزیی تولیدکننده درباره خصلتهای رفتاری کارکنان، کیفیت مواد اولیه و ماشینآلات، روابط با بوروکراسی حاکم و... میتواند او را قادر به کاستن از هزینه تولید و پایین آوردن قیمت کند. در این صورت، مصرفکنندگان و کل جامعه از تخصیص بهینه منابع سود میبرند بدون اینکه کم و کیف اطلاعات خاص تولیدکننده برای آنها معلوم باشد.» پس از این مبحث، نویسندگان این کتاب اینطور نتیجهگیری میکنند که اطلاعات عملی افراد ذاتاً پراکنده، گنگ و غیرقابل جمعآوری است و تنها در شرایط مبادله آزاد عملاً مورد استفاده
قرار میگیرد. محمد طبیبیان، موسی غنینژاد و حسین عباسی در این کتاب مینویسند: «اگر دولت بخواهد با برنامهریزی متمرکز تخصیص منابع انجام دهد، چون اطلاعات عملی به صورت متمرکز قابل جمعآوری و پردازش نیست، جامعه در عمل، با فقر و نقص اطلاعاتی جبرانناپذیری روبهرو میشود و بخش عظیمی از تواناییهای افراد نمیتواند از قوه به فعل درآید. هرچه دخالت دولت بیشتر و دامنه مبادلات آزادانه محدودتر شود، ضایعه ابعاد گستردهتری به خود میگیرد.» در کنار این جمعبندی، خوانش حسین عبدهتبریزی از این کتاب خیلی قابل توجه است. او در بخشی از نوشته خود عنوان میکند که در اقتصادهای با حضور پررنگ دولت، نبود نظام اطلاعاتی کارآمد به علت قیمتهای مخدوش ناشی از دخالت دولت در سازوکار بازار، جامعه را گرفتار فقر اطلاعاتی میکند که نتیجه آن اتلاف منابع است. در واقع در این کتاب اشاره میشود با پررنگتر شدن نقش دولت در اقتصاد، فقر اطلاعاتی به وجود میآید که باعث از بین رفتن منابع آن اقتصاد میشود اما طبیعتاً با کاهش نقش دولت و افزایش مبادلات اطلاعاتی اقتصاد آن کشور رنگوروی بهبود را به خود خواهد دید. اما برای این افزایش مبادلات اطلاعاتی هر
اقتصادی به چه نیاز دارد؟
2- در همین کتاب اندیشه آزادی اشاره شده است داگلاس نورث، اقتصاددان مشهور آمریکایی دلیل توسعه استثنایی کشورهای غربی را ظهور افکار و ایدههای جدید، نقادی آزادانه آنها، به عمل درآمدن آن ایدهها و تصحیح آنها براساس تجربه و نقادی در چارچوب جوامع آزاد میداند. به اعتقاد این اقتصاددان، جامعه راهی برای پیشرفت ندارد مگر اینکه افکار و اندیشهها آزادانه مطرح و نقادی شود و در عمل فرصت تجلی پیدا کند و بر اساس تجربه و نقادی تصحیح و تکمیل شود و از طریق آزادی ارتباط اجتماعی مورد مشارکت قرار گیرد. اما در یک اقتصاد برای ظهور افکار و ایدههای جدید و نقد آزادانه این ایدهها به چه نیاز است؟
3- پس از هایک و نورث، دو اقتصاددان نوبلیست، این بار یافته یک اقتصاددان نوبلیست دیگر مدنظر قرار میگیرد. آمارتیاسن، اقتصاددان هندی با توجه به تکرار فعالیت و تجربههای چند دولت نشان داده که رابطهای بین آزادی مطبوعات و جلوگیری از قحطی وجود دارد. اما این ارتباط چگونه میسر است؟ طبق یافتههای او در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ میلادی دو کشور زیمبابوه و بوتسوانا از قحطی که سودان، اتیوپی و کشورهای آفریقایی دیگر را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده بود در امان مانده بودند. وی در مورد علت این موضوع مینویسد: «اگر دولتهای زیمبابوه و بوتسوانا نمیتوانستند اقداماتی درست و به موقع انجام دهند، از طرف مخالفان مورد فشار و انتقاد شدید قرار میگرفتند و روزنامهها نیز به روی آنها آتش میگشودند. برخلاف این، دولتهای سودان و اتیوپی از این جهتها خیالشان راحت بود، زیرا انگیزههای سیاسی که به وسیله نهادهای دموکراتیک ایجاد میشود، در این کشورها به کلی غایب بود. قحطیهای سودان و اتیوپی و بسیاری از کشورهای دیگر در صحرای آفریقا از ایمنی سیاسی رهبران دولتی کشورهای استبدادی تغذیه کردهاند اما در کشورهای بوتسوانا و
زیمبابوه قحطی به وجود نیامد، چرا که سیاستهای گسترده پیشگیری از قحطی در این کشورها اتخاذ و اجرا شد.» پس از اشاره به این موضوع آمارتیاسن صراحتاً عنوان میکند: «مطبوعات آزاد و مخالفان فعال سیاسی، بهترین نظام پیشآگاهی را که یک کشور در معرض قحطی لازم دارد، تشکیل میدهند.» قطعاً دامنه بحرانیزایی هیچ یک از مشکلات اقتصادی به قحطی نمیرسد اما با پذیرفتن یافتههای آمارتیاسن، برای تکرار نشدن تجربه کشورهایی چون بوتسوانا و زیمبابوه در مقابله با مشکلات اقتصادی به چه نیاز است؟
4- پس از بررسی یافتههای سه اقتصاددان نوبلیست این بار به یافتههایی از دانیل لرنر، جامعهشناس و نظریهپرداز آمریکایی اشاره میشود. وی در سالهای 1950 و 1951 از سوی موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه کلمبیا مسوولیت انجام پژوهشی را در کشورهای خاورمیانه بر عهده گرفت. او در این پژوهش 1600 نفر از میان مردم کشورهای ایران، مصر، ترکیه، سوریه، لبنان و اردن را به عنوان جامعه نمونه انتخاب کرد. او پرسشهایی پیرامون چگونگی استفاده از وسایل ارتباط جمعی، به ویژه رادیو، سینما و مطبوعات تنظیم کرد. هدف اصلی از این پژوهش آن بود که نشان دهد، استفاده از وسایل ارتباط جمعی تا چه اندازه میتواند نگرش و عقیده مردم را نسبت به توسعه سیاسی و اقتصادی و ملی این کشورها تغییر دهد. نتیجهگیری لرنر از این تحقیقات در کتاب «گذر جامعه سنتی: نوسازی خاورمیانه» اینگونه آمده است: «ارتباط جمعی، به صورت یک عامل بسیار بزرگ تکثیرکننده، میتواند در مساله رشد و عمران دخالت کند و اطلاعات و نگرشهای لازم و بایسته را در حد غیرقابل تصوری به سرعت و در یک محدوده وسیع، نشر و توسعه بدهد.» اما منظور از ارتباط جمعی بهرهمندی از چه ابزاری است که
میتواند به اقتصاد هر کشوری کمک کند؟
5- رائو نام پژوهشگر دیگری است که در همین کتاب «گذر جامعه سنتی: نوسازی خاورمیانه» پس از انجام یک پژوهش نتیجه کارش را این طور بیان میکند: «وقتی اطلاعات و افکار نو از خارج به روستاهای دورافتاده و جدا از اجتماعات صنعتی میرسد، تغییر و تحول نیز به دنبال آن خواهد آمد.» این سخن او حاصل مطالعه درباره وضعیت دو روستا در هندوستان بود. زمانی که او این تحقیق علمی را آغاز کرد، یکی از این دو روستا به تازگی صاحب چند واحد صنعتی کوچک شده بود که به افراد بسیاری فرصت میداد به جای ترک روستا در زادگاه خویش باقی بمانند و بتوانند درآمد کافی برای اداره زندگی خویش به دست آورند. در مقابل این روستا، دهکده دیگر کلیه مشخصات قدیم خود را حفظ کرده بود و اثرات تغییر و تحول به هیچوجه در زندگی مردم به چشم نمیخورد. رائو به این نتیجه مهم رسید که یکی از اختلافات قابل توجه دو دهکده، در وجود جادهای است که روستای اولی را به شهر کوچکی در همسایگی آن مربوط میسازد. از همین راه بود که چیزهای نوظهور و قابل توجهی مانند مردمان غریبه، اما جالب با افکار نو، مجلهها و روزنامهها با عکسها و اخبار هیجانانگیز و فیلمها با داستانها و
افکار شیرین پا به محیط روستا میگذارند. وجود این جاده یا راه باعث شده بود که به قول رائو وقتی پس از چندی یک واحد صنعتی کوچک برای اولین بار در این روستا ایجاد شد، مردم از هر نظر برای پذیرش آن آمادگی داشته باشند. اما برای استفاده از نتایج چنین پژوهشی اقتصاد ایران به چه نیاز دارد؟
جمعبندی
«از سال ٨٨ که رعب و ترس بر اهالی رسانه حاکم شد، فسادهای مالی بیشتر شد»، این سخن اخیر علی مطهری، نماینده مجلس است که اگر آن را کنار برنامه دولت برای ساماندهی نظام شفافیت اطلاعات قرار دهیم آن وقت میتوان گفت که به تدریج در اقتصاد ایران توجه به نقش اطلاعات و به تبع آن رسانه در حال فزونی است، اما باید توجه داشت که رسانه تنها برای مقابله با فساد و آن هم تنها در یک دوره زمانی کاربرد ندارد، کمک به تبادل اطلاعات، کمک به ظهور افکار و ایدههای جدید و نقد آزادانه این ایدهها، هشدار نسبت به نقصها در ساختار یک اقتصاد برای پیشگیری از وقوع بحرانها، کمک به تغییر نگرش نسبت به توسعه اقتصادی و کمک به پذیرش اصلاحات اقتصادی از دیگر مزیتهایی است که هر رسانهای میتواند برای اقتصاد داشته باشد و تاکنون در اقتصاد ایران کمتر به آنها توجه شده است. به عنوان مثال در اصلاحات اقتصادی، طرح و نقد سیاستهای جدید اقتصادی و اعلام زنگهای خطر در حوزههای مختلف اقتصاد همه مواردی هستند که رسانهها میتوانند در آنها نقش قابل توجهی ایفا کنند. کاربردهایی که شاید در کنار کاربرد رسانه برای مقابله با فساد اهمیت رسانهها را بیشتر میکند.
دیدگاه تان را بنویسید