تاریخ انتشار:
سیدمرتضی مبلغ معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات از مجلس پس از توافقنامه وین میگوید
اکثریت مجلس همراه دلواپسان نیست
سهشنبه تاریخی اشک شوق از چشمان بسیاری از مردم ایران در حال خارج شدن بود و بسیاری فریادی از شادی سرمیدادند که مشکل هستهای با گرههای کوری که در طول 12 سال خورده بود، بالاخره باز شده است. مردم خوشحال بودند چون وارد دوران جدیدی شده بودند و قرار بود که ایران به روی جهانیان لبخند بزند. با این حال، برخی از نمایندگان در موضعگیریهای متعدد به محمدجواد ظریف و تیم مذاکرهکننده هشدار دادند که نمیتواند این توافقنامه را به مجلس بیاورد چون مجلس به آن رای نخواهد داد. بسیاری از مردم این نگرانی را دارند که مبادا این اقلیت بتوانند جو مجلس را در دست بگیرند. با این حال سیدمرتضی مبلغ معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات، اعتقاد دارد که مجلس به خوبی منافع ملی را درک کرده و تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
بعد از توافقنامه با وجود حمایت بخش عمده نمایندگان برخی از چهرههای تندرو با اعتراض به این توافقنامه مدعی شدند مجلس به بندهایی از آن رای نخواهد داد. ارزیابی شما در مورد نوع مواجهه مجلس با این توافقنامه چیست؟
شما باید این نکته را مورد توجه قرار بدهید که جریان به اصطلاح دلواپس بیش از هر چیز نگران آبروی خود و پاسخگویی به مردم هستند. به هر حال این افراد زمانی که تمام قدرت را در اختیار داشتند بهگونهای عمل کردند که این وضعیت برای کشور به وجود آمد و کشور متحمل هزینههای زیادی شد. در حال حاضر دولتی بر سرکار آمده که با تدبیر و درایت و سیاست مناسب توانسته است بسیاری از مشکلات ایجادشده را حل و فصل کند. خوشبختانه ضمن ایجاد شرایطی برای لغو تمام تحریمهای خطرناک، توانسته جایگاه معقولی را در روابط جهانی برای کشور به ارمغان بیاورد. دلواپسان با حل مشکلات و کاستیها و ارتقای عزت و آبروی جمهوری اسلامی در سطح بینالملل مشکل دارند و نمیتوانند با آن کنار بیایند چون برای آنها تناقضی بزرگ محسوب میشود. این افراد به دنبال زیر سوال رفتن توسط افکار عمومی تلاش دارند فضا را متشنج کنند. مردم همواره این سوال بزرگ را مطرح میکنند که اگر امکان حل مشکلات وجود داشت چرا عدهای بهگونهای عمل کردند که نهتنها مشکلی حل نشد بلکه هزینههای زیادی متوجه کشور شد. بخش عمده این دلواپسی ریشه در این مساله دارد. البته دلایل دیگری هم وجود دارد که جای طرح
آن نیست کمااینکه عدهای به دلیل تحریمها منافع زیادی را به دست آوردند و در حال حاضر تلاش دارند به وسیله ابزارهای مختلف و غوغاسالاری و بهرهگیری از رسانههای متعدد مانع تغییر شرایط شوند.
به نظر شما در راستای تحقق این هدف میتوانند از ابزار مجلس بهره بگیرند و به قولی فضایی را فراهم کنند که این توافقنامه به سرمنزل مقصود نرسد؟
اکثریت مجلس با این افراد دلواپس همراه نیست. اکثریت مجلس در مقاطع مختلف نشان داده است که منطقی برخورد کرده و تحت تاثیر جوسازیها و غوغاسالاریها قرار نمیگیرد. خوشبختانه نمایندگان منطقی و دلسوز تاکنون توانستهاند آن چیزی را که در شأن ملت ایران بوده است انجام دهند. باور من این است که در آینده هم مجلس بر اساس منافع ملی رفتار خواهد کرد. ذکر این نکته را نباید فراموش کرد که مجلس رفتارش را متناسب با رفتار کنگره آمریکا تنظیم میکند. به عبارت دیگر اگر کنگره آمریکا بخواهد در روند تصویب این توافقنامه مانعتراشی کند بهطور قطع مجلس هم مقابله به مثل خواهد کرد. البته با توجه به مواضع دولتمردان آمریکا بعید به نظر میرسد که این اتفاق رخ بدهد. فارغ از این نکات، پیشبینی من این است که مجلس در این موضوع ملی با توجه به حساسیت افکار عمومی رویکرد ملی خواهد داشت.
شما در سخنان خود تصریح کردید که بعید به نظر میرسد مجلس تحت تاثیر اقلیت تندرو قرار بگیرد با این حال میتوان موارد متعددی را نام برد که حرف جبهه پایداری در نهایت تعیینکننده بود. در این مورد چه ارزیابی دارید؟
به نظر من اگر مجلس بخواهد رفتاری داشته باشد که مقابل افکار عمومی قرار بگیرد آسیب سختی را به خود وارد میکند.
باورتان این است که نمایندگان مجلس به خاطر جلوگیری از ریزش آرا و مورد سوال قرار گرفتن، موضعی نمیگیرند که خلاف افکار عمومی باشد؟
به دلایل متعدد. این چهرهها به عنوان نماینده وارد شهرستان میشوند و مرتب مورد سوال قرار میگیرند. به هر حال این موضوع مساله کوچکی نیست و بسیاری از مردم نسبت به آن حساسیت داشته و با دقت اخبار آن را پیگیری میکردند. مهمتر اینکه موضوع هستهای به خواست ملی تبدیل شده است و اگر نمایندگان بخواهند خلاف آن رفتاری داشته باشند باید به مردم جواب پس بدهند. به همین دلیل بعید به نظر میرسد که نمایندگان مواضع ملی را نادیده بگیرند و اجازه بدهند که عدهای تندرو برای آنها تصمیمگیری کنند.
به نظر میرسد یکی از دلنگرانیهای دلواپسان انتخابات آتی مجلس باشد. به نظر شما این نگرانی آنها محلی از اعراب دارد. مهمتر اینکه توافقنامه هستهای چه تاثیری را بر انتخابات آینده مجلس میگذارد؟ آیا میتواند ترکیب مجلس آینده را دگرگون کند؟
حتماً تاثیر میگذارد. هر عاملی که موجب شادی مردم شده و نشاط اجتماعی را بالا ببرد به عاملی تبدیل میشود که میتواند مشارکت سیاسی مردم را افزایش دهد. تجربههای متعدد نشان داده است که هر موقع نشاط عمومی در انتخابات بالا رفته و مردم امیدوارتر میشوند، انتخاب بهتر و سازندهتری را خواهند داشت. چنین انتخابی در نهایت منشاء تحولات عظیم خواهد شد. به همین دلیل جریاناتی که چندان به رای مردم اعتقاد ندارند و تحت اجبار به این مولفه تن میدهند و از سوی دیگر تمایل دارند که همواره در قدرت باقی بمانند، همواره از مشارکت گسترده مردم نگران بوده و چندان از آن استقبال نمیکنند. این جریانات سیاسی مستقل از شعارهای دادهشده مرتب یأس و ناامیدی را به جامعه تزریق کرده تا مردم کمتر در انتخابات شرکت کنند. افزایش مشارکت میتواند تاثیر خود را در تشکیل مجلسی متناسب با شأن ملت ایران و جایگاه ایران در نظام بینالملل نشان بدهد. در چنین مجلسی، جریان افراطی جایگاهی نداشته و مجلس را افرادی منطقی و دلسوز از جریانهای سیاسی تشکیل میدهند.
به همین دلیل تمام تلاش جریان دلواپس به این موضوع خلاصه شده که این موضوع را القا کند که بهبودی رخ نداده است و قرار نیست که خودرو یا سایر کالاها ارزان شود؟
این افراد به دنبال تثبیت دائمی قدرت بوده و نمیخواهند به هیچ طریق قدرت را واگذار کنند. این افراد به شکل راهبردی بهگونهای عمل میکنند که نوعی سرخوردگی و ناامیدی را در جامعه به وجود آورده و این کار در نهایت موجب کاهش مشارکت میشود. این افراد کاهش مشارکت را رمز بقای خود در قدرت میدانند. به همین دلیل بسیاری از این افراد نهتنها در درون مجلس بلکه در خارج از مجلس به وسیله رسانههای متعدد بهگونهای رفتار میکنند که سرخوردگی اجتماعی ایجاد شود. این افراد در طول هشت سال گذشته در برابر این همه اقدامات نادرست، واکنشی نشان ندادند. رسانههای آنها که بیشتر رسانه غالب بود، این اقدامات را تایید میکردند. این افراد حال با چرخشی آشکار در برابر دولتی که تلاش دارد همه ناکامیها را با تلاش گسترده جبران کند، سنگاندازی کرده و اجازه نمیدهد روند معمولی برای حل مشکلات طی شود. به همین دلیل هر روز یکی از مشکلات موجود را برجسته کرده و به آن دامن میزنند تا ناکارآمدی دولت را به جامعه القا کند. در این شرایط مشارکت مردم کاهش یافته و حضور این افراد در این منصب تداوم مییابد.
اکثریت مجلس نشان داده است که منطقی برخورد کرده و تحت تاثیر جوسازیها و غوغاسالاریها قرار نمیگیرد همچنان که در مقاطع مختلف هم این رویکرد را نشان داده و اثبات کرده است.
اتفاقاً چند روز پیش یکی از این روزنامهها تیتری زده بود تحت این عنوان که 100 میلیارد دلار پول بلوکهشده توسط دولتیها گم شد. و به نظر میرسید با این تیتر قصد داشت ناامیدی را به مردم القا کند.
من این مطلب را نخواندم، اما واقعیت این است که این کار در واقع فرافکنی است. این دلواپسان عمدهترین منشاء دلواپسیشان این است که آبروی آنها چه میشود. به هر حال این افراد اقداماتی را انجام دادند که هیچ عقل سلیمی آن را نمیپذیرد و به شدت زیر سوال است. این افراد باید پاسخگوی آسیبهای گستردهای باشند که به کشور وارد کردند. این آقایان این نکته را فراموش کردند که این گم شدنها مربوط به دوره آنهاست. به هر حال در دوره احمدینژاد همه چیز گم شد از دکل نفتی گرفته تا دلار. این گم شدنها به درد زمان آنها میخورد نه این دوره. آیا کسی باور میکند که این دولت قبل از اینکه پولی وارد کشور شود آن را گم کرده باشد!؟ جالب اینجاست که تنها بخشی از گمشدههای قبلی در حال حاضر افشا شده است. به همین دلیل مردم به این ترفند حامیان دولت قبل به عنوان ترفندی نخنماشده آشنایی دارند و این فرافکنی ره به جایی نمیبرد. این افراد به جای پاسخگویی مرتب به دولت اعتدال اتهام میزنند. افکار عمومی این نکته را فراموش نکرده است که چند هفته پیش چطور رسانههای حامی آنها تاکید میکردند که امکان توافق وجود ندارد. حالا که توافق صورت گرفته است با پررویی
اعلام میکنند این توافق چه اشکالاتی دارد؟ در شرایط پس از توافق هرگز حاضر نشدند به افکار عمومی بابت رفتار اشتباه خود جواب پس بدهند.
نزدیک به شش ماه به برگزاری انتخابات مجلس دهم باقی مانده است. به نظر شما ترکیب مجلس دگرگون میشود؟
فضای جامعه مستقل از مذاکرات هستهای در حال حاضر بهگونهای است که مردم میخواهند مجلسی معتدل بر سر کار بیاید. این امیدواری وجود دارد که نشاط موجود به تحولات سازنده منجر شود.
فکر میکنید برای پیشبرد اهداف دولت لازم است مجلس تعدیل شود. اصولاً برای همراهی با دولت وجود چه مجلسی لازم است؟
تعدیل مجلس به این معناست که مجلس منطقی، کارآمد و منطبق با منافع ملی عمل کند. تعدیل به این معنی نیست که مجلس هیچ نقد و نظارتی نداشته باشد اتفاقاً مجلس باید شأن نظارتی خود را حفظ کند. مجلس ضمن همراهی با دولت باید مراقبت کافی را اعمال کند تا مبادا مشکلی به وجود بیاید. اگر کارشناسان سیاسی و بسیاری از دلسوزان نظام از تعدیل مجلس سخن میگویند منظورشان تعدیل مجلس از افراطگرایانی است که هر روز یک مساله ایجاد میکنند. این افراد مرتب حاشیهها را برجسته کرده و در برابر اقدامات سازنده دولت سنگاندازی میکنند. نکته جالبتر اینکه مرتب حاشیهسازی کرده و راهکارهایی را که دولت برای حل مشکل ارائه میکند برنمیتابند. هدف ما این است که این رویکرد اصلاح شود. شما برای درک موضوع میتوانید رفتار این افراد را در برابر دولت آقای روحانی با دولتی که در طول هشت سال خسارت زیادی را بر جامعه وارد کرد، مقایسه کنید. این افراد در برابر روشهای غلط سکوت کرده و همواره آن را تایید میکردند به همین دلیل باور بسیاری این است که مجلس باید از وجود افراد افراطی و حاشیهساز که دلسوز مردم نیستند، پاک شود.
اگر مجلس منطقی روی کار بیاید فکر میکنید همراهی آن با دولت میتواند چه تاثیری روی جامعه بگذارد؟
اگر برنامههای سازنده با همکاری دولت و مجلس تدارک دیده شود، در نهایت این کار به سود مردم بوده و مشکلات را حل میکند. در این شرایط، وضعیت معیشتی مردم بهبود پیدا میکند. ایجاد چنین تحولی نیازمند همکاری همه قواست. به عبارت دیگر قوا باید در یک راستا عمل کرده و نباید در برابر هم قرار بگیرند و بخواهند تا کار یکدیگر را خنثی کنند. اگر قوا بخواهند اقدامات یکدیگر را خنثی کنند این کار مانند سم مهلکی برای جامعه عمل میکند. قوای کشور باید ضمن همکاری با هم تلاش کنند تا مشکلات مردم حل شود. لازمه این کار این است که دولتی در شأن ملت، مجلسی در شأن ملت، قوه قضائیهای در شأن ملت و صدا و سیمایی در شأن ملت روی کار باشد تا دغدغه مردم و حل مشکلات آنها را داشته باشند. در این شرایط قوای کشور ضمن همافزایی با یکدیگر میتوانند کشور را اداره کنند. اگر مجلسی تشکیل شود که در این راستا عمل کند میتواند با انجام وظایف درست و صحیح خود در راستای پیشرفت جامعه گام بردارد.
فکر میکنید جریانهای سیاسی کشور برای تحقق چنین هدفی در چند ماه آینده باید چه اولویتهایی را برای خود مدنظر قرار دهند؟
جریانهای سیاسی موجود باید منافع جناحی را کنار گذاشته و منافع ملی را اولویت کاری خود قرار بدهند. شرایط کشور اقتضا میکند که صرفاً منافع ملی دنبال شود. جریانهای سیاسی بهتر است از منافع جناحی خود چشمپوشی کرده و تمام تلاش خود را به کار گیرند تا در گام نخست منافع ملی محقق شود. در صورت تحقق این مهم، منافع حزبی هم تامین میشود. اما اگر منافع ملی محقق نشود دیگر فرصتی ایجاد نمیشود که منافع حزبی تامین شود. به همین دلیل جناحهای سیاسی باید ضمن در نظر گرفتن منافع ملی و رایزنی با یکدیگر افرادی را برای ورود به مجلس انتخاب کنند که دلسوز مردم محسوب شوند. این افراد توانمند و دلسوز باید نسبت به مسائل کلان کشور اشراف داشته باشند و برای حل آن برنامه ارائه کنند. این افراد ضمن همدلی و همزبانی بیشتر با قوه اجرایی کشور لازم است تا نظارت شایستهای را اعمال کنند. با مدنظر قرار دادن این اولویتها مجلسی مدیر و مدبر تشکیل میشود که میتواند دولت را در حل مشکلات جامعه یاری برساند.
منظورتان این است که لیست واحدی تشکیل شود و دود سفید از دودکش اصولگرایان و اصلاحطلبان به هوا بلند شود؟
نه، به هر حال رقابت لازمه یک انتخابات سالم است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. همه جریانهای سیاسی باید در درون جریان خود وحدت رویه داشته باشند. این سخن به این معنا نیست که لیست واحدی وجود داشته باشد زیرا این کار رقابت سیاسی را مخدوش میکند و در واقع انتصابات میشود. خوشبختانه در بین اصلاحطلبان گفتمان اجماع طرفدار دارد و همه اصلاحطلبان به این موضوع اذعان دارند که برای موفقیت لازم نیست که خودشان مطرح باشند. به هر حال مهم این است که افرادی وارد مجلس شوند که بهتر بتوانند به مردم خدمت کنند. این تفکر مانع از آن میشود که افراد منیتهای خود را اولویت قرار دهند. به این ترتیب همدلی در بین افراد افزایش مییابد. این امید وجود دارد که این اتفاق در بین اصولگرایان هم رخ دهد و آنها بتوانند از جریان افراطی فاصله بگیرند. اگر این شرایط محقق شود و از سوی دیگر شورای نگهبان رد صلاحیتی نداشته باشد که طی آن یک جناح بهطور کامل حذف شود، میتوان خوشبین بود که مجلسی تشکیل خواهد شد که در شأن ملت ایران خواهد بود و خواهد توانست مشکلات مردم را حل کند.
به نظر شما حامیان دولت هم باید همین استراتژی را در پیش بگیرند تا بتوانند کرسیهای بیشتری را به خود اختصاص دهند کمااینکه بسیاری از فعالان سیاسی تاکید کردهاند که حامیان گفتمان اعتدال باید بتوانند علاوه بر شهرستانها، در تهران هم اکثریت را در اختیار بگیرند؟
منظورتان از حامیان دولت دقیقاً کیست. اگر منظورتان حزب خاصی است که این کار از نظر ما پیشزمینه اقتدارگرایی است.
نه، منظورم همان اصولگرایان و اصلاحطلبانی است که حامی دولت هستند و قصد دارند در انتخابات آینده مجلس افراطیها برنده انتخابات نشوند و از سوی دیگر بتوانند اکثریت را به گفتمان اعتدال اختصاص دهند.
بله، بسیاری از اصولگرایان و اصلاحطلبان در حال حاضر از دولت حمایت میکنند. حامیان دولت باید اختلافات درونی را کنار گذاشته و خرد جمعی را در بین خود حاکم کرده و فهرست خوبی را ارائه دهند. در صورت رقابت سازنده مجلسی تشکیل خواهد شد که میتواند به دولت در راستای پیشرفت کشور کمک کند. این مجلس در عین حال به وظایف ذاتی خود یعنی قانونگذاری و نظارت هم عمل میکند.
در حال حاضر عزم عمومی در بین مردم به وجود آمده است که بنای تغییرات گسترده را دارد. فکر میکنید این عزم عمومی در انتخابات پیشروی مجلس میتواند منشاء اثری شود و نتایج خوبی را به ارمغان بیاورد؟
بله، آثار توافقنامه موجب امیدواری مردم میشود که در نهایت مشارکت مردم را افزایش میدهد. در چنین شرایطی انگیزه مردم برای تغییرات سازنده در قوه مقننه تقویت میشود. در نهایت عزم عمومی برای تغییر موجب میشود تا مجلس مقتدری شکل بگیرد. چنین مجلسی میتواند مشکلات مردم را به صورت موثرتر حل کند.
دیدگاه تان را بنویسید