سیدهآمنه موسوی
برجام از سد کنگره گذشت اما فرجام آن در مجلس ایران هنوز نافرجام است. مجلسی که معتقد است اجرای برجام تنها با رای مثبت نمایندگان ممکن است. هرچند که به گفته محمدجواد ظریف و دیگر اعضای تیم مذاکرهکننده کشورمان، دولت قصدی برای به رای گذاشتن این طرح در میان نمایندگان ندارد. نمایندگانی که برخی از آنها با تمسک به موضوعات بدیهی و روشن توافق سعی در تخطئه کردن آن دارند. توافقی که هنوز که هنوز است مورد رشک و حسد تمامی مخالفان و از جمله دشمنان قسمخورده نظام است. دشمنانی که یک روز طرح مخالفت با اجرای برجام را به کنگره میبرند و روز دگر از ارائه لوایحی جدید در اعمال محدودیت برای همکاری همپیمانان آمریکا با ایران خبر میدهند. همکاریهایی که میتواند افقهای جدیدی را بر اقتصاد فرونشسته ایران بگشاید و پای شرکتهای قدر اروپایی و حتی آمریکایی را به ایران بکشاند. شرکتهای آمریکایی که به گفته حمید بعیدینژاد، رئیس تیم کارشناسی مذاکرات هستهای میتوانند در قالب ثبت شعب شرکتهای اصلی آمریکایی در خارج از مرزهای ایالاتمتحده و در یک استقلال عمل وارد تعاملات تجارت با ایران شوند. این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای ایران که دو
ماه پایانی روند مذاکرات را مستمراً در وین به سر برده است، تاکید میکند: بخشهای دولتی و خصوصی ما باید پایداری این تفاهم را به شرکای تجاری و اقتصادی خود اثبات کنند و در غیر این صورت اخذ نتایج عینی اقتصادی از این تفاهم کاهش مییابد. او معتقد است بازرگانان کشورهای بزرگ حتماً به ایران میآیند اما ما هم برای انعقاد قراردادهای مهم و استفاده از ظرفیتهای تفاهم نیازمند ارائه برنامههای مدون و حسابشده هستیم.
کمیسیون برجام چندی است که روند بررسی توافق جامع هستهای را آغاز کرده است و اعضای این کمیسیون هم مصر هستند تا دولت در قالب لایحهای آن را به مجلس بیاورد و بر اساس آن نمایندگان نظر نهایی خود را در زمان رایگیری اعلام کنند. علاوه بر این مقام معظم رهبری نیز تاکید کردهاند که مجلس نیز باید ارزیابی خود را نسبت به مفاد توافق وین ابراز کند. آیا این ارزیابی صرفاً به منزله ارائه دیدگاه مجلس است یا دولت به واقع قصد دارد پاسخ مجلس را در قالب رای به لایحه ارائهشده دریافت کند؟
هیچ اختلافنظری میان مجلس و دولت در لزوم بررسی برجام توسط نمایندگان وجود ندارد. این موضوع یکی از مواضع اصولی وزارت خارجه و تیم مذاکرهکننده هم هست. ما میخواهیم مجلس نقش محوری در بررسی برجام داشته باشد و بر همین اساس هم همانطور که ملاحظه میکنید اعضای تیم مذاکرهکننده در زمانهای مقتضی به مجلس و کمیسیونهای مختلف آن میروند و نمایندگان را از جزییات و کلیات توافق صورتگرفته آگاه میکنند. ما در تمام جلساتی که از اعضای تیم مذاکرهکننده برای هرگونه بحث و بررسی دعوت به عمل آمده است، شرکت کردهایم و همواره نیز درصدد بودهایم که متناسب با جلسات برگزارشده، در آنها حضور داشته باشیم. شخص وزیر امور خارجه مکرراً در این جلسات شرکت کردهاند. آقای دکتر عراقچی نیز به صورت مرتب در جلسات طولانی در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و پس از آن کمیسیون برجام حاضر شدهاند. بنابراین مساله بررسی و تبیین برجام در مجلس امری مسلم و حتمی است که ما نیز حامی انجام آن هستیم. مشی و سیاست وزارت خارجه استفاده از دیدگاهها و نظرات نمایندگان مجلس است. این رویکرد در همان زمان مذاکرات نیز برپا بود و آقای ظریف و دیگر اعضای تیم هستهای با
حضور در مجلس، نمایندگان را از روند مذاکرات آگاه میکردند. اما موضوع مورد اختلاف این وجه از موضوع نیست. موضوع مورد اختلاف در رابطه با تصویب برجام در مجلس است. نمایندگان اصرار دارند که دولت توافق جامع هستهای را در قالب لایحهای به مجلس ببرد تا این طرح به صورت قانونی تصویب شود و این در حالی است که دولت مایل به انجام این کار نیست. به باور ما با تصویب برجام در مجلس تعهدی فراتر از ماهیت اصلی این سند برای ایران ایجاد میشود چرا که به لحاظ ماهیت سندی که به عنوان برجام شناخته میشود یک سند سیاسی است و تعهداتی که کشورها (ایران و 1+5) در این سند ارائه کردهاند نیز تعهداتی داوطلبانه است. ضرورتی ندارد که ما یکجانبه و برخلاف موضع 1+5 یک سند داوطلبانه سیاسی را تبدیل به یک سند حقوقی و الزامآور کنیم. دستگاه سیاست خارجی کشور با طرح این استدلال امیدوار است تا اعضای کمیسیون برجام نیز در نهایت به جمعبندی مشترکی با وزارت خارجه برسند.
آقای لاریجانی گفته است مجلس نظر نهایی خود را تا مهرماه اعلام خواهد کرد. با جو حاکم بر مجلس این امر تا چه اندازه قطع به یقین است؟
بر اساس برجام هیچ زمانبندی خاصی در خصوص فرآیند بررسی داخلی بر کشورها تحمیل نشده و هیچ تفاهم خاصی هم در این رابطه صورت نگرفته است. ایران و هر یک از اعضای 1+5 میتوانند بر اساس رویههای داخلی، زمانی را به بررسی برجام اختصاص دهند و همانطور که جناب آقای دکتر لاریجانی هم تاکید کردهاند برجام موضوع جدیدی برای دولت و مجلس نیست. ما طی دو سال اخیر مجلس را از اهم مذاکرات صورتگرفته آگاه کردهایم و بنابراین تمامی ابعاد این جریان برای مجلس شفاف و روشن است. بعد از پایان مذاکرات و بحثهایی که مجلس داشته است نیز بررسیهای لازم انجام شده است و به همین دلیل هم نیاز چندانی به تطویل بحثهای مجلس وجود ندارد و با توجه به جلسات مرتب و مکرر مجلس قطعاً میتوانیم در همین زمانبندی اعلامشده شاهد اعلان نظر نهایی نمایندگان محترم مجلس باشیم.
شورای عالی امنیت ملی هم در حال بررسی این مساله است؟
بر اساس نص صریح قانون اساسی شورای عالی امنیت ملی همیشه وظایف مشخصی در زمینه مباحث کلان امنیت ملی داشته و پرونده هستهای کشورمان نیز از همان 12 سال گذشته همواره یکی از موضوعات مورد بحث این شورا بوده است. قطعاً اگر مسوولان نظام به این جمعبندی برسند که برجام نیازمند تصویب برجام در شوراست با توجه به در جریان بودن شورای امنیت ملی، این کار در مدت زمان کوتاهی در شورا قابل جمع است.
عمده انتقادات مجلس در رابطه با چه بخشهایی از برجام است؟
قطعاً در جریان آنچه در کمیسیون برجام صورت میگیرد، هستید. در این جلسات اعضای تیم هستهای با استماع دیدگاهها و سوالات نمایندگان نسبت به رفع ابهام از آنها اقدام میکنند. این سوالات یا انتقادات در رابطه با موضوعات مختلفی است و همانطور که گفتم ما نیز در تلاش هستیم تا به تمامی آنها پاسخ دهیم. در همین رابطه هم از نمایندگان محترم انتظار داریم با تدبر در این پاسخها، ارزیابی نهایی خود را نسبت به آنچه در وین صورت گرفت، بیان کنند.
اعضای تیم هستهای با تمام توان در مذاکرات حضور یافتند و با دو سال مذاکرات پی در پی و فشرده توانستند به توافق جامع هستهای دست پیدا کنند حال نوبت نهادهای اقتصادی و سازمانهای مرتبط است که وارد عمل شوند و روند توافق را وارد فاز اجرایی خود کنند.
با وجود آنکه برجام توافقی سیاسی با ماهیتی امنیتی است اما نمیتوان منکر نتایج اقتصادی آن شد. موضوعی که قطعاً از جمله انتظارات ما از حضور ایران در پای میز مذاکرات تا رسیدن به توافق نهایی است. توافقی که میتواند منجر به افزایش حضور سرمایهگذاران خارجی و بهبود فضای کسب و کار کشور شود. قرار است در ماه دسامبر همایشی با هدف رونمایی از قراردادهای جدید نفتی ایران برگزار شود و گفته میشود که آمریکاییها هم خواستار بازگشت به میادین نفتی ما بودهاند تا همچون شرکتهای اروپایی یا حتی آسیایی در حوزههای نفتی ایران فعال باشند. آیا قوانین داخلی آمریکا این اجازه را به شرکتهای نفتیشان میدهد. به نظر میرسد که در برجام نیز برای رفع این محدودیت چارهاندیشی شده است.
در حال حاضر تحریمهای آمریکا علیه ایران در دو سطح اجرا میشود. ابتدا تحریمهای مرتبط با مباحث هستهای است که از زمان طرح پرونده هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل به مرحله اجرا درآمد. با تصویب قطعنامههای شورای امنیت مجوز وضع تحریمهای یکجانبه آمریکاییها علیه ایران صادر شد که از آن به تحریمهای ثانویه یاد میشود؛ این تحریمها حوزههای بانکی و مالی و در کل تجاری و اقتصادی ایران را دربر میگیرد. هرچند که تحریمهای آمریکاییها تنها محدود به تحریمهای ثانویه نمیشود. دسته دیگری از تحریمها هم وجود دارند که از زمان اشغال لانه جاسوسی آمریکا علیه ایران وضع شدهاند که چندان وسیع نبوده و اثرگذاری چندانی بر اقتصاد ما نداشته است. ما در مذاکرات هستهای وارد جزییات این دست از تحریمهای اولیه نشدیم و تنها به تحریمهای ثانویه پرداختیم. قرار نبود که ما در این مذاکرات به بحثهای دوجانبه با آمریکاییها بپردازیم. آمریکاییها در تحریمهای اولیه اتباع خود را از همکاریهای اقتصادی با ایران محروم کردهاند که به اعتقاد ما این یک موضوع داخلی است و ضرر و زیانهای آن نیز تنها متوجه تجار و بازرگانان این کشور میشود. تحریمهایی
که ما در رابطه با آن مذاکره کردیم، تحریمهایی است که بعد از طرح موضوع هستهای ایران در شورای امنیت و پس از آن از سوی آمریکاییها علیه ایران وضع شده است که با اجرای برجام تماماً لغو خواهند شد. هرچند که ممکن است این ابهام ایجاد شود که شرکتهای آمریکایی که همکاریهای تنگاتنگی با شرکتهای اروپایی و آسیایی دارند تابع کدامیک از این تعاریف هستند، تحریمهای اولیه یا ثانویه؟ یا اینکه از اشخاص آمریکایی (US Person) چه برداشتی در اجرای هر یک از این تحریمها میشود، موضوعی حقوقی که وضعیت همکاری اتباع و سرمایهگذاران آمریکایی در سراسر جهان و از جمله ایران را مشخص میکند. اگر این کلمه بدین معنی باشد که هر شرکتی که سهامداران آمریکایی داشته باشد یا با سرمایه آمریکاییها فعال بوده یا از تکنولوژی آمریکایی استفاده میکنند همه مشمول تعریف اتباع آمریکا هستند، در این صورت قطعاً شرکتهای بسیاری تحت تحریمهای اولیه قرار میگیرند و از همکاری با ایران منع میشوند. اما اگر US Person بدین صورت تعریف شود که یک شرکت آمریکایی میتواند در کشور دیگری با ثبت مجزا برای خود هویت حقوقی ایجاد کند قطعاً تحت تحریمهای اولیه آمریکا قرار نمیگیرند
و با اجرای برجام از امکان همکاری با ایران برخوردار میشوند. در اینجا با تعریف دومی که آمریکاییها پذیرفتهاند شعب شرکتهای اصلی آمریکایی در خارج از کشور که البته ثبت مجزایی شده باشند، میتوانند در یک استقلال عمل وارد تعاملات تجارت با ایران شوند.
یعنی تنها دفاتر مرکزی شرکتهای آمریکایی از این امکان برخوردار نیستند اما شرکتهایی که در کشورهای دیگر فعال باشند حتی با همان نام و عنوان میتوانند در ایران سرمایهگذاری کنند.
بله، این موضوع بازمیگردد به قوانین داخلی آمریکا و توافقاتی که طی مذاکرات دو سال گذشته با تیم مذاکرهکننده این کشور داشتیم. آنها پذیرفتهاند که عملاً شعب شرکتهای خودشان در کشورهای دیگر را مشمول تحریمهای دوجانبه خود علیه ایران نکنند.
یکی از بندهای برجام هم میگوید برای قوانین ایالتی یا محلی آمریکا هم میتوان استثناهایی قائل شد. این موضوع به این بند بازمیگردد؟
خیر، این بحث متفاوتی است.
در یکی از بندهای برجام آمده است چنانچه قانونی در سطح ایالتی یا محلی در آمریکا مانع از اجرای لغو تحریمهای مشخصشده در برجام شود، آمریکا (دولت فدرال) با در نظر گرفتن تمامی اختیارات گامهای مقتضی را به منظور لغو تحریمها برخواهد داشت.
در خصوص مساله قوانین ایالتی و محلی مذاکرات طولانی با طرف آمریکایی داشتهایم. بر اساس قوانین داخلی آمریکا، دولتهای ایالتی و محلی در کنار دولت فدرال از اختیاراتی برای قانونگذاری برخوردارند و در همین رابطه برخی از این دولتها همزمان با اعمال تحریمهای ثانویه دولت فدرال، تحریمهای جداگانهای را علیه ما به مرحله اجرا گذاشتهاند. حال سوال اینجاست که با برداشته شدن تحریمهای دولت فدرال آمریکا وضعیت این دست از تحریمها به چه صورتی درمیآید؟ این یک مساله اساسی و با ماهیتی سیاسی است. بر اساس قانون اساسی آمریکا و رویههای داخلی این کشور، مجالس قانونگذاری در سطح ایالتی و محلی اختیاراتی دارند که دولت فدرال نمیتواند به راحتی این اختیارات را سلب کند. اما با این حال ما در مذاکرات متعدد خود با طرف آمریکایی تاکید کردهایم که با اجرای برجام علاوه بر تحریمهای فدرال باید شاهد توقف اجرای تمامی تحریمهای ایالتی و محلی هم باشیم. بر اساس قوانین و رویههای داخلی آمریکا که به آنها اشاره کردم موضوعات مربوط به بحثهای حوزه سیاست خارجی آمریکا تماماً توسط دولت فدرال مدیریت میشود و در این بحث تمام ایالتهای آمریکا و دولتهای محلی
این کشور باید تابع سیاستهای دولت فدرال باشند و چون موضوع تحریمها و نحوه برخورد با ایران در اجرای قطعنامههای شورای امنیت یک موضوع سیاسی است ما با دولت آمریکا به این تفاهم رسیدهایم که با اجرای برجام باید شاهد توقف اجرای تمامی تحریمهای ایالتی، محلی و فدرال این کشور باشیم؛ لذا دولت فدرال آمریکا این اختیار را دارد که از اجرای تحریمهایی که در حوزه سیاست خارجی این کشور قرار دارد، جلوگیری کند.
با این حساب تحریمهای هستهای در ایالتهای محلی آمریکا از این پس منقضی میشوند؟
نمیتوان گفت منقضی میشوند، چرا که ایالتها و حکومتهای محلی آمریکا اختیاراتی دارند که دولت فدرال نمیتواند قوانین آنها را منقضی کند. بلکه همانطور که گفتم از اجرای آنها جلوگیری میشود. ما به تیم مذاکرهکننده آمریکا گفته بودیم که دولت مرکزی این کشور را مسوول اجرای تحریمهای هستهای ایران میدانیم و نمیخواهیم با تکتک ایالتهای این کشور مواجه شویم. ما با یک دولت فدرال مواجه هستیم و تعهدی که تحریمهای یکجانبه آمریکا با اجرای برجام لغو شوند تعهدی است که از سوی دولت فدرال آمریکا به ما داده شده است. اینکه آمریکاییها چگونه میخواهند این تعهد را در سطوح محلی و ایالتی به مرحله اجرا بگذارند، موضوعی داخلی است و ما نمیخواهیم به این دست از مسائل وارد شویم. ایران منتظر است تا با اجرای برجام اجرای تمامی تحریمهای بانکی، مالی و اقتصادی آمریکا بر اساس همان ترتیبی که در برجام آمده است متوقف شود و مسوولیت هرگونه تخطی از این تعهد بر عهده دولت مرکزی آمریکاست.
دولت آمریکا تا چند ماه دیگر تغییر میکند و برخی از کاندیداهای انتخاباتی این کشور از هماکنون اعلام کردهاند که در صورت راهیابی به کاخ سفید حاضر به ادامه اجرای برجام نخواهند بود. در صورت بروز این امر آیا ایران حاضر به ادامه اجرای برجام با دیگر شرکای این توافقنامه است؟
خیر، ما اعلام کردهایم که در صورت نقض برجام دیگر دلیلی برای ادامه اجرای این تفاهم باقی نمیماند. فرقی هم نمیکند که این نقض تفاهم از سوی یک عضو صورت گرفته باشد یا چند عضو. اما در مورد بخش نخست سوال که به ابعاد مهمی اشاره دارد، باید گفت ما در مذاکرات هستهای تنها با دولت آقای اوباما مذاکره نکردهایم که کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری این کشور بخواهند از حالا در مورد عدم اجرای برجام حرف و سخنی بر زبان آورند. در هیچ یک از قسمتهای این سند نیز نیامده است که فقط دولت اوباما متعهد به اجرای برجام شده است (در متن برجام تماماً به دولت آمریکا اشاره شده است). ما با دولت آمریکا مذاکره کردهایم و این دولت آمریکاست که متعهد به اجرای این تفاهمنامه شده است. تعهداتی که دولت آمریکا به ما میدهد تنها مورد انحصاری نیست. این دولت هر روز تعهداتی را به کشورهای دیگر جهان میسپارد و به عنوان یک هویت قانونی ملزم به اجرای این تعهدات است. اصلی در حقوق بینالملل وجود دارد که آن تداوم اجرای قراردادها فارغ از تغییر دولتهاست. اینطور نمیشود که هر دولت جدیدی که بر سر کار میآید تنها با این عذر و بهانه که ما در آن زمان بر سر کار
نبودهایم، بخواهد تعهدات دولت پیشین را زیرپا بگذارد. با این روند هرج و مرجی در دنیا حاکم میشود. آمریکاییها هم هیچگاه این رویه را اتخاذ نکردهاند. اگرچه به عنوان یک احتمال نمیتوان آن را نادیده گرفت و البته این امکان در رابطه با هر کشور و دولت دیگر نیز محتمل است و مثلاً شاید دولت بعدی هر کشور دیگری هم بخواهد از زیر بار اجرای توافق با کشور دیگر شانه خالی کند. با این حال ما نباید اجازه دهیم که موضوع به همین سادگی انگاشته شود. هیچ کدام از طرفین برجام نباید گمان کنند که میتوانند با طرح دلیل و بهانههای واهی نسبت به اجرای تعهداتشان بیتفاوت باشند. نظام بینالملل هم آن را نمیپذیرد. بعد هم ما میدانیم که اظهارات اخیر کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تنها منعکسکننده اختلافات داخلی این کشور و در کشاکش رایگیری از طرح جمهوریخواهان برای جلوگیری از اجرای برجام است. البته خودنمایی کاندیداها همزمان با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری این کشور نیز دلیل دیگری برای به زبان راندن این دست از اظهارات است و هر کاندیدایی تلاش میکند برای جذب آرای بیشتر دیدگاههایی متفاوت با دیگر کاندیداها مطرح کند تا به خیال
خودش از دیگران متمایز باشد. نقض برجام آثار و عواقبی دارد که فراتر از برجام است و همانطور که شما هم اشاره کردید اعضای دیگر برجام به هیچوجه اجازه نخواهند داد که این توافق با تصمیمات دولتهای جدید در هر یک از اعضای 1+5 با مخاطره مواجه شود. در این صورت آمریکا و هر کشور دیگری که بخواهد به صورت یکجانبه اقدام به نقض برجام کند، در انزوا قرار میگیرد.
شاید با شکست طرح جمهوریخواهان در کنگره بر شدت اقدامات خصمانه مخالفان برجام هم افزوده شود. دموکراتهای سنا با 42 رای در برابر 58 رای توانستند بهطور موفقیتآمیزی لایحهای که قصد نابودی توافق هستهای با ایران را داشت، بلوکه کنند. تاکتیک بعدی جمهوریخواهان را چه میدانید؟
جمهوریخواهان تا این لحظه در سیاست خود موفق نبودهاند. برخی از جمهوریخواهان بعد از این شکستها شروع به اظهاراتی در خصوص ایجاد مانع برای اجرای برجام کردهاند. اما هر قطعنامه جدید برای اعمال محدودیت علیه ایران مخالف برجام خواهد بود.
بخشهای دولتی و خصوصی ما باید پایداری این تفاهم را به شرکای تجاری و اقتصادی خود اثبات کنند و در غیر این صورت اخذ نتایج عینی اقتصادی از این تفاهم کاهش مییابد.
امکان اثرگذاری این توافق بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را تا چه اندازه میدانید. به گمان جنابعالی اجرای برجام وزنه برد در انتخابات را به نفع جمهوریخواهان سنگین خواهد کرد یا دموکراتها؟
نظر شخصی بنده آن است که در مقطع فعلی به علت فشارهای زیاد جمهوریخواهان برای مردود دانستن برجام در کنگره بخشی از افکار عمومی شاید در خصوص ارزش یا اجرای موثر برجام مردد باشد اما فکر میکنم با گذشت زمان و اجرای موثر برجام، بخش بیشتر و بیشتری از افکار عمومی از سیاست دولت فعلی آمریکا حمایت خواهد کرد و این سرمایه خوبی برای نامزد حزب دموکرات خواهد بود.
آمریکاییها از همین حالا هم جو منفی را برای سرمایهگذاری در ایران به راه انداختهاند. آنها بهطور مداوم در حال تهدید شرکتها و صاحبان صنایع بزرگ جهان هستند که در صورت لغو تحریمهای هستهای تحریمهای جدیدی را با استفاده از ادعاهای حقوق بشری یا تروریسم علیه ایران تصویب میکنیم و اجازه نمیدهیم که روند سرمایهگذاری در ایران عادی شود. این در حالی است که بر اساس برجام هیچ یک از اعضای 1+5 مجاز نیستند هیچ تحریم دیگری را جایگزین تحریمهای فعلی کنند. در این فضا بحث سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران به چه صورتی درمیآید.
اینکه سرمایهگذاری خارجی باید تابع چه شرایطی باشد موضوعی است که باید از سوی وزارتخانههای ذیربط بیان شود اما در هر صورت با اجرای برجام فرصتی ایجاد میشود تا مسیر سرمایهگذاری خارجی در ایران با سهولت انجام شود. اعضای تیم هستهای بر آن بودهاند تا با لغو ممنوعیتها و محدودیتهای سرمایهگذاری در ایران به بهبود وضعیت اقتصادی کشور نیز کمک کنند. اما اگر به سوال شما بازگردیم از نظر حقوقی و سیاسی مخالفتهایی که در آمریکا نسبت به برجام مطرح میشود، بیشتر جنبه سیاسی دارد. هرچند میتوان این احتمال را در نظر گرفت که دولت آتی آمریکا نسبت به اجرای برجام جدی نباشد اما همانطور که اشاره شد عدم اجرای برجام عواقب ناخوشایندی را برای این کشور به همراه دارد و به جهت جدی نبودن این اظهارات نمیخواهیم که موضعگیری خاصی در رابطه با آنها داشته باشیم. البته ممکن است این دست از اظهارات بر دیدگاه سرمایهگذارانی که در حال ارزیابی روند اجرای توافق جامع هستهای هستند، تاثیرگذار باشد. عموماً شرکتها و صاحبان صنایع بزرگ جهانی افراد محتاطی هستند که سعی میکنند سرمایهگذاریهایشان چندان ریسکپذیر نباشد. قطعاً تکرار ادعاهای برخی از
کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که در حالت کلی محلی از اعراب ندارد، این سوال را برایشان ایجاد خواهد کرد که امکان پایداری برجام آن هم از سوی مقامات آمریکایی که یکی از پایههای اصلی اجرای آن هستند، چقدر است؟ بیشک مخالفان این توافق در سنا و مجلس قانونگذاری آمریکا که موفق نشدهاند با اعمال فشارهای خود از اجرای برجام جلوگیری کنند حالا میکوشند که با ایجاد فضایی ناامن سرمایهگذاران خارجی را از حضور در بازار ایران منصرف کنند. در اینجاست که بخش خصوصی ایران باید وارد میدان شود و در گفتوگو با همتایان خارجی خود به آنها خاطرنشان کند که فضای ایران آماده جذب سرمایههای آنهاست. در این فضا کار برای بخشهای اقتصادی و تجاری ایران اندکی با سختی همراه خواهد بود اما قطعاً نتیجه تاثیرگذاری به همراه خواهد داشت. شاید بهتر باشد که این موضوع را اینگونه مطرح کنم که اعضای تیم هستهای با تمام توان در مذاکرات حضور یافتند و با دو سال مذاکرات پی در پی و فشرده توانستند به توافق جامع هستهای دست پیدا کنند حال نوبت نهادهای اقتصادی و سازمانهای مرتبط است که وارد عمل شوند و روند توافق را وارد فاز اجرایی خود کنند. نباید این گمان
ایجاد شود که با تحقق برجام ما باید منتظر بنشینیم تا شرکتهای خارجی برای عقد قراردادهای تجاری با ما در صف بایستند و با تسهیلات جذابی منتظر ورود به ایران باشند. باید بدانیم که پس از اجرای برجام هم برخی از موانع سرمایهگذاری کماکان به قوت خود باقی خواهد ماند؛ برخی از جریانهای سیاسی تلاش خواهند کرد تا با مانعتراشیهای جدید از اجرای این توافق جلوگیری کنند. در این فضا ما باید علاوه بر تلاشهای سیاسی در حوزههای تجاری و اقتصادی هم بر میزان فعالیتهایمان بیفزاییم و با تقویت زمینههای همکاری به خنثیسازی این موانع کمک کنیم. بخشهای دولتی و خصوصی ما باید پایداری این تفاهم را به شرکای تجاری و اقتصادی خود اثبات کنند و در غیر این صورت اخذ نتایج عینی اقتصادی از این تفاهم کاهش مییابد. بازرگانان کشورهای بزرگ حتماً به ایران میآیند اما ما هم برای انعقاد قراردادهای مهم و استفاده از ظرفیتهای تفاهم نیازمند ارائه برنامههای مدون و حسابشده هستیم.
یعنی منتظر ننشینند و بازارهای هدف را به همتایان اروپایی و آسیایی خود معرفی کنند.
قطعاً باید تلاش درخور توجهی داشته باشند
این امر به معنای دادن امتیازات بیشتر است.
این موضوع در حیطه اختیارات نهادها و سازمانهای اقتصادی است که میخواهند چه جذابیتهایی را برای ورود سرمایهگذاران خارجی تعیین کنند. این موضوع در حوزه تخصصی دستگاه سیاست خارجی کشور نیست. تاکید بنده این است که ما نباید منتظر اتفاقی در بیرون (از سوی طرف مقابل) باشیم. ما باید خودمان فعالانه وارد عمل شویم. قطعاً بازار ایران، بازار بسیار جذابی برای طرفهای خارجی است و ویژگیهای بسیار خوبی هم دارد. ثبات و امنیت ایران برای سرمایهگذاریهای جدید مهیاست اما در همین شرایط هم موانعی برای حضور تجار خارجی در ایران وجود دارد. علاوه بر تلاشهای سناتورهای آمریکایی که با برخی از اظهارات خصمانه سعی در ملتهب کردن فضای توافق دارند، دیگرانی نیز هستند که تمایل چندانی برای اجرای توافق ایران ندارند. قطعاً در این فضا سرمایهگذاران خارجی با احتیاط بیشتری به بررسی جوانب حضور در ایران میپردازند اما تضمینهای نهادها و سازمانهای اقتصادی ما نسبت به حاشیه امن سرمایهگذاری در ایران میتواند آنها را ترغیب به این اقدام کند.
تجار و بازرگانان ایرانی حتماً مایل به مشارکت در این دست از اقدامات هستند. همین حالا هم اعضای اتاقهای بازرگانی تهران و ایران به صورت مداوم و پی در پی جلساتی را با اعضای تیم هستهای برگزار میکنند تا از روند کار آگاهی داشته باشند یا در اقدامی دیگر از سفرای کشورهای خارجی دعوت میکنند تا زمینههای افزایش همکاریهای اقتصادی را مورد بررسی قرار دهند. به هر حال شاید وزارت خارجه بتواند از طریق سفرای خود زمینه افزایش این همکاریها را فراهم آورد. قرار است تا چند ماه دیگر همایش سالانه سفرا و نمایندگیهای خارج از کشور برگزار شود و به نظر میرسد که دستور کار این نشست نیز موضوعات اقتصادی و تجاری است.
بعد از یک دوره سخت مذاکره، وزارت خارجه قطعاً تلاش خواهد کرد تا از همه ظرفیتها و پتانسیلهای خود برای لغو تحریمها و عادی شدن فضای اقتصادی و تجاری کشور استفاده کند. این اقدام یا از طریق فعال کردن سفرا و نمایندگیهای ما صورت میگیرد یا با حضور نمایندگانی از بخشهای تجاری و اقتصادی در هیاتهای رسمی جمهوری اسلامی ایران. میخواهم بگویم دستگاه سیاست خارجی کشور از هر فرصتی برای از میان برداشتن این محدودیتها استفاده میکند. اما مجدداً میخواهم بر این مساله تاکید کنم که بخش خصوصی ما نباید منتظر مهیا شدن شرایط از بالا باشد. عمده کاری که باید صورت میگرفت تعهد کشورهای 1+5 به خصوص اروپا و آمریکا نسبت به لغو تمامی تحریمهای هستهای بود که به همت دولت این کار صورت گرفت و تمام تحریمها و محدودیتهای حوزههای بانکی، مالی و بازرگانی ما در همان نخستین روز اجرای برجام لغو خواهند شد اما نکتهای که ما بر آن تاکید داریم این است که این مسیر، مسیر هموار و بدون مانعی نیست چرا که هنوز مخالفان برجام در کشور بزرگی چون آمریکا که از اهرمهای بسیار زیادی هم برخوردار است در تلاش هستند تا صاحبان صنایع و بازرگانان را برای عدم حضور در
ایران در فشار بگذارند. بر همین اساس هم ما باید برای خنثی کردن این تلاشها کار مضاعفی انجام دهیم و قسمتی از این تلاشها باید در بدنه بخشهای بازرگانی و اقتصادی ما صورت گیرد. من در یکی از یادداشتهای خود به موضوعی اشاره کردم که در خلال مذاکرات هستهای به کرات با آن مواجه شدهایم. در طول دوره مذاکرات ما جلسات متعدد کارشناسی را با طرفهای مقابل برای بررسی چندوچون فرآیند لغو تحریمها برگزار کردیم و سعی داشتیم با طبقهبندی این تحریمها روند لغو آنها را تسریع کنیم. اما در بیشتر مواقع به تحریمهایی برخورد میکردیم که طرف مقابل میگفت امکان قرار دادن این محدودیتها در لیست مورد نظر شما وجود ندارد و در نهایت با اصرارهای فراوان ما اینطور عنوان میکردند که محدودیتی در آن موضوع خاص برای ایران وجود ندارد تا بخواهد لغو شود. بعد سوال میکردیم در این صورت دلیل اعمال این محدودیتها چیست که پاسخ میدادند اینها محدودیتهای روانی یعنی Psychological effect هستند. بعد توضیح میدادند که با وجود تحریمهای گسترده علیه ایران بسیاری از شرکتها و نهادهای اقتصادی و بازرگانی دیگر منتظر نمیماندند تا ما برای آنها دستورالعمل صادر کنیم و
زمانی که در یک فضای روانی ناسالم و سیاسی میدیدند که کار با ایران از ریسک بالایی برخوردار است و میتواند آنها را با محدودیتهای دولتهای اروپا و آمریکا مواجه کند خودشان از کار با ایران صرفنظر میکردند و بسیاری از محدودیتهایی که امروز علیه ایران اعمال میشود نیز برهمان اساس، مستند به هیچگونه تحریم قانونی نیست. به همین دلیل هم هست که میگویم برای آغاز دور جدید همکاریهای اقتصادی کشور نباید منتظر اجرای برجام ماند و باید از همین حالا دست به کار شد. متاسفانه بسیاری از محدودیتهای حوزههای اقتصادی، فرهنگی و حتی ورزشی ما حاصل همان محدودیتهای سیاسی و روانی است.
فکر میکنید با سفرهای مقامات غربی به ایران این بار روانی از بین رفته باشد.
قطعاً این بار مثبت شده است. بر اساس گزارشهای دستگاههای مرتبط اقتصادی با همین رفت و آمدها زمینههای اجرایی بخشی از تحریمها از میان رفته است.
برخی از وزرای خارجه کشورهای غربی در طول یک دهه گذشته برای نخستین بار است که به ایران سفر کردهاند. وزرای خارجه استرالیا، انگلیس و فرانسه و طی روزهای آتی هم آلمان. سفرهای این مقامات در ترغیب شرکتهای بزرگ اروپایی برای حضور در بازار ایران چه تاثیری داشته است؟
قطعاً تاثیر دارد. صاحبان صنایع و بازرگانان اروپایی بسیار به توصیهها و سیاستهای دولتهای خود توجه دارند.
مبادلات دلاری ما میتواند در سطح بانکها در سطح جهانی باشد و محدودیتی هم برای انجام آن وجود نخواهد داشت، اما اگر این مبادلات دلاری به تسویه در بانک مرکزی آمریکا مشروط شده باشد، این کار امکانپذیر نخواهد بود چرا که به واسطه تحریمهای اولیه ایران در آمریکا امکان نقل و انتقالات مالی میان دو کشور غیرممکن است.
تاثیر این سفرها و بار روانی آن در کدام حوزهها بیشتر بوده است؟
این بحث قطعاً در حوزههای کلان اقتصادی نیست چرا که حوزههای کلان اقتصادی مانند نفت یا پتروشیمی مشمول اعمال تحریم بودهاند و برای لغو تحریمها باید منتظر اجرای برجام باشیم. ولی در حوزههای متفاوت تاثیرگذار بودهاند.
به هر حال اقدام کنگره در بررسی طرح مجدد تحریمهای ایران در وهله نخست همین شرکتهای بزرگ را هدف قرار داده است. اینطور نیست؟
قطعاً مخالفان در کنگره به دنبال همین هستند.
با این اوصاف این بار روانی مثبت روی غولهای بزرگ اقتصاد جهان هم تاثیری داشته است؟
تاثیر آن بهطور ملموس روی شرکتهای صنعتی احساس میشود چرا که شرکتهای حوزه نفت، گاز و پتروشیمی تحریمهای ویژهای داشتهاند. بنابراین موضوع صحبت ما در رابطه با این شرکتها نیست. اما در حوزه صنعت با هیچ تحریم خاصی مواجه نبودهایم. برای تبادلات صنعتی و واردات و صادرات اقلام صنعتی هیچگاه تحریم مستقیمی وجود نداشته است. بسیاری از صنایع ایران در حوزههایی مشغول فعالیت هستند که نه مرتبط با مسائل تکنولوژی دوگانه است و نه به دستهبندیهای حوزههای مشخصشده تحریم تعلق دارد. هرچند متاسفانه به جهت همان فشارهای سیاسی و روانی ذکرشده بسیاری از شرکتهای ما در گذشته از کار با همتایان اروپایی و آسیایی خود منع شدهاند. اما حالا با توافق هستهای برخی از این شرکتها با آزادی عمل از طرف همتایان خارجی خود دعوت به همکاری شدهاند. متاسفانه به جهت آنکه نهاد ویژهای در دولت مسوول رصد کردن این دست از همکاریها نیست ما هم آمار مستندی از این اقدامات شروع همکاریها نداریم. این کار در حیطه وظایف وزارت خارجه نیست و اخبار مذکور را هم ما جسته و گریخته از نهادهای دیگر دریافت کردهایم. اگر ما بتوانیم با تفاسیر افراطی نسبت به برگشتپذیر بودن
تحریمها مقابله کرده و برای طرفهای مقابلمان توضیح دهیم که به جهت اعتقادی که به پایداری برجام داریم خواهان افزایش و ارتقای مناسبات اقتصادی با آنها هستیم قطعاً در خنثی کردن نقشههای شوم دشمنانمان موفق خواهیم بود. ما باید به شرکتهای خارجی توضیح دهیم که قرار دادن گزینه برگشتپذیری در توافق در واقع به معنای ضمانت اجرای برجام است. حتی در قراردادهای معاملات ساده هم همیشه یک برگشتپذیری در نظر گرفته میشود، آیا این به منزله ضعف توافق است یا ضمانت اجرای آن؟ بر اساس قوانین بینالمللی و آنچه در حقوق تجارت آمده است این نوع شروط ضمانت اجرای تفاهم است. بنابراین اینکه در توافق جامع هستهای نیز پیشبینی شده است که اگر یکی از طرفین اقدام به نقض برجام کرد طرف دیگر باید بهای سنگینی را برای آن بپردازد موضوع جدید یا غیرمنتظرهای نیست. با موافقت تمام طرفهای مذاکرهکننده مقرر شده است تا در صورت نقض توافق، اعضای گروه 1+5 بتوانند خواهان برگشتپذیری تحریمها باشند و ایران نیز بتواند از اجرای برجام استنکاف کند که قطعاً با تصمیمات مقتضی برای بازنگری و تجدیدنظر در همکاری ایران با آژانس همراه خواهد بود. این بهای سنگینی برای
احتمال نقض برجام است که در خود برجام به آن اشاره شده و نباید آن را به معنای تضعیف برجام دانست. این گزینه ضمانت اجرای توافق جامع هستهای است. توضیح و تشریح این گزینه قطعاً نگرانیهای شرکتهای خارجی برای همکاریهای اقتصادی و تجاری با ایران را کاهش خواهد داد و موجب خواهد شد بدون ترس و واهمه برای کار و همکاری با ایران وارد عمل شوند. وزارت خارجه نیز آماده است زمینه ارتباطات موردنظر را فراهم سازد اما همانطور که اشاره کردم موفقیت در اجرای این هدف تنها با کمک تمامی نهادها و سازمانهای اقتصادی و البته فعالان بخش خصوصی محقق خواهد شد.
برگشتپذیری تحریمها چگونه میتواند به معنای ضمانت اجرای برجام باشد؟ بیشتر توضیح دهید.
برگشتپذیری تحریمها یکی از بحثهایی بود که تیمهای مذاکرهکننده ساعتهای متمادی در رابطه با آن مذاکره و گفتوگو کردند. یکی از گزینههای پیشبینیشده برای آثار نقض توافق برگشتپذیری بود که به نظر ما از جمله نقاط قوت برجام است. اگر ما بیتفاوت به این موضوع با اجرای توافق موافقت میکردیم قطعاً در آینده با مشکلات زیادی از حیث امکان سوءاستفاده از ابهامات نحوه بازگشت تحریمها مواجه میشدیم. اما ما با در نظر گرفتن وضعیت اجرای برجام پس از نقض توافق اجازه ندادهایم که هیچ یک از طرفهای مذاکرهکننده بدون پرداخت بهای نقض برجام به راحتی از آن خارج شوند. در گزینه برگشتپذیری تحریمها بهروشنی توضیح داده شده است که اگر اعضای گروه 1+5 اقدام به نقض برجام کنند ایران دیگر به این تعهدات خود پایبند نخواهد بود و میتواند نسبت به همکاریهای خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز تجدیدنظر کند اما اگر این تعهدات از جانب ایران نقض شود و آن هم نقض فاحش (نه نقضی که ممکن است در مسیر اجرا رخ دهد) باید آن را در جلسات متعدد کمیسیون مشترک مورد بررسی قرار داد و در صورت تایید از دیدگاههای کارشناسانی خارج از محدوده این کمیسیون نیز
استفاده کرد و در نهایت هم این نقض را در شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرد و در صورتی که برای کشور شکایتکننده نقض فاحش توافق از سوی ایران محرز شد آن وقت است که امکان بازگشت بخش یا تمامی تحریمهای ایران محتمل خواهد بود. اینکه در توافق قید شده که بخشی یا تمام تحریمهای ایران ناظر بر بحث مهمی است، چرا که امکان بازگشت تمامی تحریمهای ایران به صورت اتوماتیک و خودکار وجود ندارد. باید متناسب با تخطی صورت گرفته رای به بازگشت بخش موردنظر از تحریمها داد. بنابراین برگشتپذیری تحریمها یک اقدام دوجانبه است که طرفین مذاکرهکننده پرونده هستهای ایران باید بهای سنگینی را برای نقض آن بپردازند.
با اجرای برجام این احتمال وجود دارد که برخی از مقامات آمریکایی که شاید همفکر و همراستا با دولت اوباما نیستند بیایند و از نفوذ خود بر بعضی از سازمانهای بینالمللی مانند بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول استفاده کنند و همکاریهای ایران با این سازمانها را به چالش بکشند. آیا این دست از اقدامات نیز نقض برجام محسوب میشود؟
اینکه مقامات آمریکایی بخواهند از ابزارهای متعارف سیاست خارجی خود در راستای دستیابی به اهدافشان استفاده کنند نقض برجام نیست اما اگر یک سازمان بینالمللی تصمیم به افزایش تعاملات با ایران داشته باشد (حال این افزایش تعاملات میتواند در قالب اعطای وام یا هر اقدام دیگری باشد) و آمریکاییها بخواهند با این اقدام مقابله کنند و علیه آن سازمان اعمال مجازات کنند این قضیه فرق میکند.
اشاره داشتید که شرکتهای آمریکایی میتوانند در قالب شرکتهای ثبتشده در کشورهای دیگر با ایران همکاری کنند. ما با این دست از شرکتها مبادلات دلاری هم داریم؟
مبادلات دلاری ما میتواند در سطح بانکها در سطح جهانی باشد و محدودیتی هم برای انجام آن وجود نخواهد داشت اما اگر این مبادلات دلاری به تسویه در بانک مرکزی آمریکا مشروط شده باشد این کار امکانپذیر نخواهد بود چرا که به واسطه تحریمهای اولیه ایران در آمریکا امکان نقل و انتقالات مالی میان دو کشور غیرممکن است.
بر اساس یکی از بندهای برجام ما در 10 سال نخست اجرای توافق کارمان را با ماشینهای 1 IR انجام میدهیم و از سال هشتم به بعد ماشینهای 6 IR و 8 IR را وارد پروسه تحقیق و توسعه خود خواهیم کرد. سوال اینجاست چرا ما از همین سال نخست با ماشینهای 8 IR کار نمیکنیم. به دلیل نبود این دست از ماشینهاست یا دلایل دیگری دارد؟
8 IR ماشین جدیدی است که بهتازگی وارد مرحله تحقیق و توسعه فعالیتهای هستهای ایران شده است. برای تکمیل پروسه تحقیق و توسعه هر سانتریفیوژ جدید ما حدوداً به هشت سال زمان نیاز داریم. این یک استاندارد بینالمللی است و تنها مختص ایران نیست. در این هشت سال ایران شروع به تولید قطعات این سانتریفیوژ میکند و در مراحل بعدی هم آن را وارد مدار تولید و مرحله غنیسازی خواهد کرد.
تعداد سانتریفیوژهای هر سال هم محدود است؟
برای هر سال 200 قطعه از هر ماشین 8 IR و 6 IR را تولید میکنیم و تنها روتور آن به جهت حساسیتهای بسیار زیاد این دستگاه در مرحله نهایی تولید میشود و روی آن قرار میگیرد. تمامی قطعات دیگر تولید و نگهداری میشود و بعد از دوره 10ساله وارد پروسه بهرهبرداری خواهند شد.
ز نظر حقوقی و سیاسی مخالفتهایی که در آمریکا نسبت به برجام مطرح میشود بیشتر جنبه سیاسی دارد. هر چند میتوان این احتمال را در نظر گرفت که دولت آتی آمریکا نسبت به اجرای برجام جدی نباشد اما همانطور که اشاره شد عدم اجرای برجام عواقب ناخوشایندی را برای این کشور به همراه دارد و به جهت جدی نبودن این اظهارات نمیخواهیم که موضعگیری خاصی در رابطه با آنها داشته باشیم.
نحوه لغو تحریمهای ایران هم یکی از مهمترین نکات برجام است. در یکی از بندها آمده است که اتحادیه اروپا هشت سال پس از اجرای توافق و با نظر مثبت آژانس میتواند رای به لغو تحریمهای ایران دهد. این پروسه هشتساله در بیشتر بندهای برجام تکرار شده است. این زمان با در نظرگیری شرایط ایران است یا همان اعتمادسازی است که کشورهای غربی بر آن تاکید داشتند؟
نحوه لغو تحریمهای ایران در دو فاز صورت میگیرد. تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی ایران در طبقهبندی فاز نخست جا دارند که از روز اجرای توافق لغو میشوند اما یکسری تحریمهای اشاعهای نیز هستند که در یک مرحله بعد متوقف میشوند. این تحریمها شامل تحریمهای تسلیحاتی، تحریم صدور تکنولوژیهای دوگانه به ایران و تحریم تجهیزات و قطعات تکنولوژی موشکی میشود که ماهیتشان با تحریمهای اقتصادی و تجاری متفاوت است. اعضای گروه 1+5 معتقد بودند این تحریمها باید تا پایان اجرای برجام باقی بماند که دو طرف در بحثهای طولانی به این نتیجه رسیدند که از این پس اولاً این تحریمها دیگر به عنوان تحریم باقی نخواهند ماند و تنها محدودیتهایی هستند که به لحاظ حقوقی تفاوت بسیار زیادی میان آنها و مقوله تحریم وجود خواهد داشت. این محدودیتها که بیشتر به دلیل آثار سیاسیشان اعمال میشوند زمانبندی خاصی دارند و بعد از آن متوقف میشوند. تحریمهای تسلیحاتی بعد از پنج سال و تحریمهای تکنولوژیهای پیشرفته موشکی نیز پس از هشت سال لغو میشوند. بر اساس تصمیمگیریهای صورتگرفته پس از اجرایی شدن برجام سازوکاری در مورد صدور تکنولوژیهای دوگانه اندیشیده
شده تا تکنولوژیهایی که مصارفی در حوزههای نظامی ندارند بتوانند به ایران صادر شوند. هماهنگیهای این اقدام هم در کمیسیون مشترک اتخاذ میشود.
در کل محدودیتهایی که در این حوزه اعمال میشود نیز 10ساله است تا موضوع به صورت کامل از دستور کار شورای امنیت خارج شود. بر همین اساس هم ما دوره توافق جامع هستهای را 10ساله میدانیم و پس از آن دیگر هیچ محدودیتی علیه ایران اعمال نخواهد شد. البته در این میان به جهت آنکه امکان رسیدگی به برخی از تحریمهای ایران چون تحریمهای تسلیحاتی در مدت زمان کوتاهتری وجود دارد این تحریمها به محدودیتهای تسلیحاتی تبدیل شد که پس از یک دوره پنجساله لغو خواهند شد. علاوه بر این کشورهای غربی پذیرفتند تحریمهای قطعات و تکنولوژی موشکی هم زودتر از دوره 10ساله یعنی در یک پروسه زمانی هشتساله لغو شود. هرچند که این کشورها مایل بودند این هشت سال را هم منوط به جمعبندی نهایی آژانس کنند اما ما مانع انجام آن شدیم و حالا اگر تاییدیه آژانس زودتر از این هشت سال برسد نیز قطعاً این محدودیتها زودتر لغو خواهند شد و در غیر این صورت این فرآیند پس از هشت سال به صورت اتوماتیک محقق میشود.
حتی اگر گزارش آژانس تا آن زمان نرسد دیگر محدودیتی وجود نخواهد داشت؟
خیر، محدودیتی نخواهد بود.
ایران برای عادیسازی پرونده هستهایاش باید به حل و فصل کلیه ابهامات این پرونده با آژانس بپردازد این در حالی است که بحث PMD ازجمله موضوعاتی است که در برجام اشاره کاملی به جزییات آن نشده است.
برای این موضوع نقشه راهی میان ایران و آژانس تدوین شده که در برجام نیز به آن اشاره شده است. این نقشه راه به امضای ایران و آژانس رسیده و حتی بخشی از مراحل آن نیز طی شده است.
یعنی روند اجرای آن آغاز شده است.
بله، همینطور است. ما بر اساس زمانبندیهای دوجانبه با آژانس حرکت کردهایم و امیدواریم این روند ادامه پیدا کند.
این بحث اسناد ادعایی که بر اساس نقشه راه رسیدگی به آنها آغاز شده است در چند سال و در چند فصل حل و فصل میشود.
اساس PMD اسناد ادعایی است و ما به آژانس توضیح دادهایم که این اسناد ساختگی و توسط سرویسهای جاسوسی بیگانه به آنها ارائه شده است. رسیدگی به آنها هم از همین حالا آغاز شده است. قرار هم بر همین بود که پیش از اجرای برجام رسیدگی به آنها آغاز شود.
یعنی پیش از اجرای برجام به حل و فصل کلیات آن میپردازید؟
با شرایط موجود اجرا و حل و فصل این موضوع تقریباً همزمان خواهد بود. شاید چند روز پس و پیش باشد اما برای هر یک از رویههای آن پیشبینیهای موردنظر صورت گرفته است و بر اساس چشمانداز حل و فصل این دو موضوع، نهایی شدن دو فرآیند عملاً همزمان خواهد بود
به علت فشارهای زیاد جمهوریخواهان برای مردود دانستن برجام در کنگره بخشی از افکار عمومی شاید در خصوص ارزش یا اجرای موثر برجام مردد باشد اما فکر میکنم با گذشت زمان و اجرای موثر برجام، بخش بیشتر و بیشتری از افکار عمومی از سیاست دولت فعلی آمریکا حمایت خواهد کرد و این سرمایه خوبی برای نامزد حزب دموکرات خواهد بود.
.
در رابطه با بحث دسترسیها هم در برجام تدابیری اندیشیده شده است مبنی بر اینکه درخواستهای دسترسی با احترام به قوانین ایران خواهد بود. این دسترسیها شامل بازرسی از تاسیسات نظامی ما هم میشود.
ما مکرراً اعلام کردهایم که اصولاً بازرسی از تاسیسات نظامی ایران جایی در توافق ندارد و در برجام نیز برای این دست از دسترسیها پیشبینی صورت نگرفته و ضرورتی هم برای انجام آن وجود ندارد. تیم مذاکرهکننده ایران و دیگر مقامات عالی کشورمان بر این موضوع تاکید کردهاند که اگر نگرانیهایی از سوی آژانس در خصوص برخی از فعالیتهای هستهای ایران وجود دارد باید بر اساس رویههای کاملاً مشخص که ما در قاموس آژانس به آنها دسترسیهای مدیریتشده میگوییم، مورد رسیدگی قرار گیرند. این یک تفاهم میان آژانس و هر کشور میزبانی است و مختص ایران هم نیست. تعامل برای رفع ابهام و اینکه در چه مراحلی و به چه صورتی باشد و اگر نیاز به دسترسیهای بیشتر احساس شود باید با دقت نظر کشور میزبان و بر اساس قوانین این کشور باشد. همه و همه این موارد از جمله دسترسیهای مدیریت شده هستند.
اما خبرگزاری رویترز در گزارشی به نقل از دو دیپلمات غربی مدعی شد که قرار است نمونهبرداری از سایت نظامی پارچین تحت نظارت بازرسان دیدهبان هستهای سازمان ملل و توسط کارشناسان ایرانی انجام شود.
جزییات اقدامات توافق شده پیرامون ایران و آژانس بر اساس نقشه راه تفاهمشده بین دو طرف صورت میگیرد و این سند هم محرمانه است.
کمیسیون مشترک ایران و 1+5 کار خود را از چند روز دیگر آغاز میکند. از اینسو نیز سازمان ملل از همان نخستین سالهای تصویب قطعنامههای خود کمیتهای را تحت عنوان کمیته تحریم و بازوی تخصصی کارشناسی آن تعیین کرد که ناظر بر حسن اجرای تحریمهای ایران باشند. با اجرای برجام روند فعالیت این دو نهاد چگونه است. گفته میشود کمیته تحریم نیز قرار است تغییر کاربری داشته و ناظر بر اجرای توافق باشد. کمیسیون مشترک هم که همین روند را دنبال میکند. فعالیت این دو نهاد در تداخل و همپوشانی با یکدیگر نیست؟
یکی از دستاوردهای توافق وین این بود که بهرغم اصرار بسیار زیاد 1+5 بهویژه آمریکا کمیته تحریم و بازوی کارشناسی آن دیگر موجودیت نخواهند داشت. با اجرای برجام شورای امنیت دیگر هیچ کمیته تحریمی نخواهد داشت.
ما با دولت آمریکا مذاکره کردهایم و این دولت آمریکاست که متعهد به اجرای این تفاهمنامه شده است. تعهداتی که دولت آمریکا به ما میدهد تنها مورد انحصاری نیست. این دولت هر روز تعهداتی را به کشورهای دیگر جهان میسپارد و به عنوان یک هویت قانونی ملزم به اجرای این تعهدات است. اصلی در حقوق بینالملل وجود دارد که آن تداوم اجرای قراردادها فارغ از تغییر دولتهاست.
اما بحث تغییر کاربری کمیته تحریم هم مطرح بود.
موضع آنها این بود که این کمیته تغییر کاربری داشته باشد. یعنی پس از ابراز مخالفت ایران آنها خواستند کمیته تحریم با تغییر کاربری همچنان فعال باشد اما تیم مذاکرهکننده ایران مجدداً این خواسته را رد و اعلام کرد که نباید هیچ نهادی از شورای امنیت با برجام ارتباطی داشته باشد. بنابراین فعالیت کمیته تحریم و بازوی کارشناسی آن متوقف شد و در حال حاضر تنها نهاد ناظر بر برجام همین کمیسیون مشترک است.
ارزیابیتان از روند پیش تا زمان اجرای برجام چیست؟
در این روند هر روز با موضوعاتی جدید برخورد میکنیم که توسط رسانهها و شخصیتهای مختلف کشور مطرح شده و ما را متوجه ابعادی از برجام میکند که هنوز به آنها توجهی نشده است. زوایای پنهانی که باید با دقت نظر بیشتری به آنها پرداخته شود. مثلاً همین بحث تحریمهای روانی که شاید برای نخستین بار است که مطرح میشود یا موضوعاتی از این دست که ما در این دو سال با بسیاری از آنها مواجه شدهایم.
خوشبختانه با اجرای توافق جامع هستهای از این پس ما شاهد رشد و بالندگی اقتصاد و تجارت کشور و چرخش چرخهای کارخانههایمان خواهیم بود. گشایشهایی در فعالیتهای تجاری و اقتصادی کشورمان صورت میگیرد که سرمایهداران و سرمایهگذاران بزرگ جهانی را راهی ایران میکند. هرچند که نباید گمان کرد با این گشایشها کار ما تمام شده و دیگر نیازی به عزم و اراده و تلاش و همتمان نیست. قطعاً دستهایی در کار خواهند بود تا امکان بهرهبرداری از فرصتهای این توافق را به حداقل برسانند که ما باید با ارائه یک برنامه از پیش تعیینشده آنها را در دستیابی به اهدافشان ناکام بگذاریم. ما باید برای فرصتهای پیش رو با برنامه و هدف باشیم تا ضریب استفاده از این فرصتها را افزایش دهیم. البته در گام نخست صاحبان صنایع و نهادهای بازرگانی کشور باید با تکیه بر توان خود وارد این عرصه شوند و به امید حضور تجار و بازرگانان خارجی ننشینند. میخواهم بر این موضوع تاکید کنم که جامعه تجاری و اقتصادی کشور نباید چشم به دروازهها بدوزند و منتظر کمک و عنایت سرمایهگذاران اروپایی و آسیایی باشند. ما از همین حالا میتوانیم برای رفع محدودیتهای حوزه صنعت کارهای زیادی
انجام دهیم. همانطور که اشاره کردم این محدودیتها بار روانی داشتهاند که با سفرهای اخیر مقامات اروپایی این بار منفی نیز در حال از بین رفتن است. در رابطه با لغو تحریمهای حوزههای نفت و پتروشیمی یا بانکداری و بیمه نیز قطعاً طی ماههای آتی شاهد اقدامات عملی خواهیم بود. ظرفیت فعالیتهای تجاری و اقتصادی ایران بسیار بالاست و با تاکیدات مقامات عالی نظام در حوزه اقتصاد مقاومتی قطعاً مراودات بازرگانی ما دیگر مثل گذشته تنها با تکیه بر گزینه واردات نخواهد بود. بازار ایران دیگر بازاری برای واردات کالاهای خارجی نیست. شاید ذکر این خاطره جالب باشد که در یکی از همین سفرهای هیاتهای اروپایی به ایران، وزیر خارجه هیات مربوطه به ما گفت که پیش از سفر به تهران تمامی صاحبان صنایع کشورمان را به حضور خواستم و به آنها گفتم «چشمانداز مراودات با ایران را تغییر دهید و دیگر نباید این چشمانداز بر پایه تجارت وارداتمحور باشد. ایران امروز به دنبال یک روابط اقتصادی منصفانه با جهان است تا در پرتو آن بتواند به تکنولوژی پیشرفته و روابط اقتصادی دارای منفعت متقابل برسد. به ایران به عنوان بازار اقتصادی پایدار و بازاری که به دنبال
سرمایهگذاری و رشد تکنولوژی پیشرفته است بنگرید.»بر همین اساس هم معتقدم که نباید منتظر فرد یا سرمایهگذاری بود. باید دست به کار شد و پیش از حضور شرکتهای خارجی خود برای شکوفایی و رونق اقتصادمان اقدام کنیم. این را هم باید بدانیم که در این فضا فشار بر طرفهای مقابل ما هم بسیار زیاد است که البته تداوم هم خواهد داشت. فشارهای سیاسی از سوی افراد و اشخاص و البته نیروهایی که نمیخواهند روابط سیاسی و اقتصادی ما با کشورهای دیگر به حالت طبیعی خود دربیاید.
دیدگاه تان را بنویسید