تاریخ انتشار:
تاثیر بودجه انبساطی بر شاخصهای کلان در گفتوگو با داود سوری
فرار تورمزا از مخمصه «کمبود منابع»
تورم ناشی از همین بودجه دولت و سیاست انبساطی دولت است. چون اگر شما تقاضا ایجاد کنید در حالی که رشد اقتصادی ندارید و در واقع عرضهای وجود نداشته باشد، آن وقت این شرایط منجر به تورم میشود. این یک مقوله بسیار ساده اقتصادی است.
علی طیبنیا، وزیر اقتصاد از بودجه انبساطی سخن گفته است. اما این بودجه انبساطی به معنای چیست؟ با اجرای آن چه اتفاقی برای شاخصهای مهم کلان اقتصادی مانند تورم و نرخ رشد اقتصادی رخ میدهد؟ در این مورد داود سوری، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف معتقد است دولت در مخمصهای گیر کرده که ناچار به انتخاب بودجه انبساطی است. با این حال وی پیشبینی میکند دولت برای تامین این بودجه خود دست به اقداماتی مانند استقراض از بانک مرکزی بزند که در نهایت باعث افزایش تورم شود. از نگاه این استاد دانشگاه هرچند بودجه انبساطی شاید نتواند تاثیر چندانی بر نرخ رشد اقتصادی بگذارد اما این بودجه میتواند در شاخص تورم تاثیر قابل توجهی داشته باشد. در عین حال سوری پیشنهاد میکند دولت برای رشد اقتصادی به بودجه تکیه نکند و تکیه اصلی او بر جذب سرمایه خارجی باشد.
معنای بودجه انبساطی چیست و این بودجه چه ویژگیهایی باید داشته باشد تا بتوان به آن انبساطی گفت؟
در واقع دولت قصد دارد بیشتر از منابع و بودجهای که در امسال داشتیم هزینه کند. این بودجه بیشتر به این معناست که افزایش منابعی در نظر گرفته میشود اما اینکه منابع این کار از کجا تامین میشود، خیلی مهم و مبهم است. با توجه به اینکه قیمت نفت کاهش یافته است، طبعاً به نظر میرسد اگر قصد بر این است که بودجه انبساطی باشد آن وقت دولت باید مجدداً مانند سالهای دوران فعالیت دولت سابق به بانک مرکزی مراجعه کند و استقراض از بانک مرکزی را انجام دهد که این به منزله تورم بیشتر است. یا باید دولت قاعدتاً داراییهای خودش را گرانتر بفروشد که عمدتاً داراییهای دولت ارز است. این به معنای آن است که باید دولت نرخ ارز را افزایش دهد که آن هم دوباره تورم به بار خواهد آورد. ببینید اگر شما به سالهای گذشته برگردید و وضعیت بودجه را بررسی کنید، میبینید که در سالهای گذشته همیشه این بحث از سوی دولتمردان مطرح میشود که ما قصد داریم هزینههای عمرانی را در بودجه افزایش دهیم و هزینههای جاری را افزایش ندهیم و معمولاً از مزایای افزایش بودجه بخش عمرانی سخن میگویند اما در انتهای سال اجرای بودجه، دیده میشود که دولت توانسته هزینههای جاری خود
را پوشش دهد اما هزینههای بخش عمرانی نسبت به گذشته تغییری نکرده است. باید صحبتهای اینچنینی را روی همان روال گذشته گذاشت که در سالهای گذشته نیز اینچنین مباحثی مطرح میشد.
علت چیست که این اتفاق مکرر رخ میدهد؟ فکر میکنید درست پیشبینی نکردن و غیرواقعی برنامهریزی کردن یا بروز اتفاقهای غیرقابل پیشبینی عامل این مساله است؟
در مورد اتفاقها که شما به آن اشاره کردید باید بگویم این اتفاقها همیشه هم غیرقابل پیشبینی نیست. خیلی اوقات مسوولان ما وقتی موضوعی را مطرح میکنند واقعیت آن را میدانند که مثلاً ممکن است، یک مساله محقق نشود. بالاخره آنها هم همین تجربیاتی را که ما میگوییم، دارند و شاید هم خیلی بیشتر از ما نسبت به این تجربیات شناخت دارند ولی چارچوب فرهنگی ما به گونهای است که حرفها را در لفافه و پنهان بیان میکنیم و معمولاً واقعیتها به صورت شفاف گفته نمیشود. بنابراین به نظرم آنها هم میدانند با چه وضعیتی مواجه هستند.
وقتی که انبساط مالی در بودجه مطرح میشود اذهان به این سمت میرود که دولت به دنبال افزایش مخارج خود و کاهش مالیات است. فکر میکنید در مقطع فعلی اقتصاد ایران به اینچنین سیاستی نیاز دارد که دولت بودجه انبساطی تدوین و اجرا کند؟
ببینید حقیقت این است که اقتصاد ما در یک مخمصه بدی گیر کرده است. از یک طرف منابع مالی برای دولت وجود ندارد، از طرف دیگر بدهیهای عظیمی هم روی دوش دولت مانده است و در کنار اینها اقتصاد ما هم در رکود به سر میبرد و در این شرایط گرفتن مالیات و تکیه بیشتر به درآمدهای مالیاتی فشار مضاعفی را برای مردم، تولیدکننده و صادرکنندهها در پی خواهد داشت. مخمصه عجیبی در اقتصاد ماست که دولت در آن گیر کرده، از سوی دیگر درآمدهای نفتی هم به همان اندازه که دولت پیشبینی کرده بود، نبوده و در عمل کمتر از آن میزان پیشبینیشده فروش داشته است. بحثهایی که ما داریم، و تئوریهایی که ما معمولاً در کلاسهای درسی داریم درست است اما وقتی در واقعیت میخواهیم آنها را کنار هم بچینیم، میبینیم که کار خیلی سخت است. دولت هم تقصیری ندارد و شرایطی که برای دولت به وجود آمده، شرایط خیلی سختی است، اما خواهی نخواهی باید دولت به این شرایط و برخی از مشکلات تن دهد؛ معمولیترین این مشکلات هم تورم است. احتمال میرود که دولت از سیاست کنترل تورم خود دست بردارد. با توجه به انتخاباتی هم که پیشرو است و بعد از آن هم انتخابات ریاست جمهوری فرا خواهد رسید، به
نظر میرسد دولت خواهی نخواهی باید بتواند نفسی به اقتصاد کشور بدهد. آنچه پیشروست نشان میدهد دولت دوباره دست به دامن قرض از بانک مرکزی میشود و گسترش سیاستهای پولی را در برنامه خواهد داشت.
در واقع سخن شما این است که دولت راه گریزی جز تدوین و اجرای بودجه انبساطی ندارد؟
ببینید درست است که دولت راه گریزی در بودجه خود، جز تدوین بودجه انبساطی ندارد اما در مورد اینکه چقدر از منابع دولت در بودجه به بخش عمرانی و جاری اختصاص بیاید من به سخنانی که اخیراً مطرحشده زیاد اعتماد ندارم. اگر در انتهای سال هم این موضوع را بررسی کنید احتمالاً میبینید که بیشتر این بودجه به سمت تامین هزینههای جاری رفته است. به عبارتی در عمل آنچه میشود که در سالهای گذشته اتفاق افتاده بود و به نظر میرسد راه چارهای هم جز این دولت داشته نباشد و بعید هم میدانم که شکل دیگری رخ دهد.
مسلماً با توجه به بودجه انبساطی که دولت در نظر گرفته پایه پولی و نقدینگی اقتصاد ایران افزایش مییابد. این افزایش هم یا از طریق گران فروختن ارز یا چاپ پول خواهد بود که تورم را در پی خواهد داشت.
به نظر شما این سیاستی که البته از نگاه شما دولت ناچار باید به آن تن دهد، چه تاثیری بر شاخص تورم دارد؟
با این اقدام تورم افزایش پیدا میکند. دولت نمیتواند در این مخمصهای که به دلیل کمبود منابع گیر کرده است، سیاستهای خودش را ادامه دهد. مسلماً با این اقدام دولت و با توجه به چنین بودجهای که دولت در نظر گرفته پایه پولی و نقدینگی اقتصاد ایران افزایش مییابد. این افزایش هم یا از طریق گران فروختن ارز یا چاپ پول خواهد بود. به نظر هم میرسد که دولت این کار را آغاز کرده و اکنون هم همین کار را تاحدودی انجام میدهد. طرح وام خودرو که اخیراً مطرح شد و اخبار دیگری که منتشر شده است، نشان میدهد دولت دارد به آن سمت حرکت میکند.
البته به گفته رئیسجمهوری اگر تورم ماهانه به یک درصد برسد دیگر دولت در اجرای این سیاست اعلامشده تجدیدنظر کرده و این طرح متوقف میشود. با این حال فکر میکنید دولت میتواند در میانه اجرای اینچنین سیاستهایی ناگهان از اجرای آن دست بکشد که سرعت رشد تورم را مهار کند؟
در سالهای قبل اتفاقهای مشابهی رخ داده است. مثلاً در سال 74 در دولت آقای هاشمیرفسنجانی به یکباره دست از همه چیز شستند و به مسیری دیگر برگشتند. چرا این اتفاق رخ ندهد؟
حال اگر چنین اتفاقی در میانه سال آینده رخ دهد، دولت با بودجه انبساطی در شرایط جدید خود چه میتواند کند؟
به نظرم اگر دولت اینچنین هم رفتار کند، کاملاً حق دارد. چرا که بزرگترین دستاورد دولت در دوره فعالیتش کنترل تورم بوده است اما اکنون دارد به جایی میرسد که دیگر نمیتواند این سیاست را ادامه دهد و از این دستاورد خود محافظت کند.
به نظر شما اتخاذ سیاست انبساطی بودن بودجه بر شاخص نرخ رشد اقتصادی کشور چه تاثیری میتواند بگذارد؟
ببینید اگر هم این بودجه بر رشد اقتصادی تاثیر بگذارد که این تاثیر بسیار ناچیز هم خواهد بود، دوره زمانی آن بسیار کوتاهمدت پیشبینی میشود. یعنی ممکن است چنین سیاستی در تدوین و اجرای بودجه برای یک سال مشکل نرخ رشد اقتصادی را حل کند و آن نرخ را افزایش دهد اما هرگونه انبساط پولی صرفاً میتواند یک محرک باشد. در واقع یک موتور توسعه و رشد نیست بلکه شاید بتواند برای یک دوره مثلاً یکساله آن را تحریک کند تا نرخ رشدی ایجاد شود. اما برای اینکه این موتور حرکت کند، به سوخت و موارد دیگری نیاز است، این بودجه به تنهایی نمیتواند چنین کاری را انجام دهد.
به نظر شما سوخت اصلی چه اقدامات و سیاستهایی میتواند باشد؟
ما نیازمند خیلی از تغییرات در ساختار اقتصاد کشورمان هستیم. بزرگترین مشکل اقتصاد ما به نظرم بحث تمرکزگرایی است و این بحث که انتظارات دولتی از بخشهای مختلف و دخالت دولت تقریباً در همه بخشها مشکلاتی را به وجود آورده است. در بحث تمرکزگرایی باید تاکید کنم تا وقتی که قوانین و سیاستهایی دست و پای فعالان کسبوکار، تولیدکننده و صادرکنندگان ما را میبندد، این وضعیت ادامه دارد. اکنون برای هر کاری باید مجوز گرفته و برای اخذ هر مجوزی باید هزار و یک مسیر طی شود و تصمیمهای یکشبه هم برای فعالان کسبوکار مشکلاتی را به همراه دارد. این جنس مسائل از جمله مشکلات اقتصاد ماست و اگر بخواهیم اقتصاد ما نرخ رشد مناسبی داشته باشد، باید این مشکلات حل شود. بدون حل این مسائل تحقق رشد اقتصادی مطلوب امکانپذیر نیست.
در واقع تاکید شما بر این است که در کنار این بودجه انبساطی دولت، باید یکسری اصلاحات اقتصادی هم توسط دولت آغاز شود.
بله، دولت به یکسری اصلاحات باید توجه کند که البته انجام این اصلاحات در اقتصاد ما کار یک یا دو سال نیست. بلکه اقتصاد ما باید در یک مسیر و پروسهای قرار بگیرد که این اقدامات ادامه یابد و به جایی برسیم که ما انتظار داشته باشیم این اقدامات بعد از مثلاً شش، هفت سال به نتیجه برسند. میسر نیست اقتصادی که در طول چند سال تخریب کردیم در یک سال اصلاح شود.
برخی مراجع بینالمللی برای اقتصاد ایران در سال آینده نرخ رشد اقتصادی سهدرصدی را پیشبینی کردهاند. از نگاه شما با این بودجه انبساطی مورد اشاره میتوان به نرخ رشد اقتصادی سهدرصدی در سال آینده امیدوار بود؟
حالا این بحث ما مربوط به خود بودجه است و باید دید در عملکرد بودجه چه اتفاقی رخ میدهد. بودجه سندی است که اکنون نوشته میشود اما همیشه در انتهای سال آن بودجه، خیلی متفاوت از آنچه در آن بودجه نوشته شده، اعمال میشود. واقعاً اصلاً قابل پیشبینی نیست. ما اکنون نرخ نفت را در بازارهای جهانی بر روی 30 دلار میبینیم اما بحثی که در بودجه سال آینده دارد مطرح میشود نرخ بالای 40 یا 50 دلار برای نفت است. حال اگر بخواهند این رقم را به 30 دلار تغییر دهند، خیلی موارد عوض خواهد شد. خیلی سخت است در این شرایطی که کشور قرار گرفته، بتوانیم پیشبینیهایی درباره نرخ رشد اقتصادی ایران در سال آینده داشته باشیم. آن بحثهایی هم که منابع خارجی درباره نرخ رشد اقتصادی ما در سال آینده مطرح میکنند، واقعاً قابل استناد نیست.
همانطور که شما اشاره کردید در شرایطی قرار داریم که از سویی با رکود مواجه هستیم و نیاز داریم به کمک منابعی اقتصاد را تحریک کنیم و از سوی دیگر با توجه به کاهش درآمدهای نفتی منابع چندانی در اختیار نداریم. به نظر شما این پارادوکس را چگونه میتوان هضم و حل کرد؟
ببینید ما اگر بتوانیم سرمایههای خارجی را جذب کنیم، خیلی از این مشکلات حل میشود. اما جذب سرمایه خارجی نیازمند همان اصلاحاتی است که اشاره کردم. کار سختی است اما امکانپذیر به نظر میرسد. باید یکسری تغییرات را در اقتصاد کشورمان انجام دهیم، یکسری قواعد را اجرا کنیم تا بتوانیم به حل مشکلاتمان امیدوار باشیم.
به نظر شما اقتصاد ایران چه میزان ظرفیت جذب سرمایه خارجی دارد؟ با توجه به تجربه ایران در سالهای گذشته آیا میتواند مثلاً پنج میلیارد دلار در سال آینده جذب کند؟
ببینید برای سرمایهگذاری خارجی، شما بالاخره باید یک اطمینانی را در سرمایهگذاران ایجاد کنید. ما پتانسیل این کار را داریم، یعنی مکان برای سرمایهگذاری و جذابیت اقتصادی برای انجام این کار را داریم. به دلیل اینکه کشور به این بزرگی با جمعیت 80 میلیوننفری و درآمد بالقوه فراوان برای سرمایهگذاری پتانسیلهایی دارد و ما هم میتوانیم از آن استفاده کنیم اما اینکه چطور میتوان این هدف را محقق کرد یک بحث اداری و ساختاری است و اینکه بتوانیم از مواردی مانند سیاستهای دیپلماتیک خودمان بهره ببریم.
به نظر میرسد شما معتقدید از سه منبع درآمدهای نفتی، درآمدهای مالیاتی و سرمایههای خارجی باید بیشترین تکیه اقتصاد بر سرمایههای خارجی باشد؟
ما باید سرمایه خارجی را جذب کنیم. یعنی اکنون در خیلی از پروژههایی که دولت به فکر است خودش آنها را فاینانس کند، باید از منابع خارجی بهره ببرد. بدون سرمایه خارجی انجام این کارها بسیار مشکل است. یعنی دولت منابعی ندارد که بخواهد از آنها بهره ببرد.
در مورد نرخ تورم چه راهکاری را پیشنهاد میکنید که دولت با وجود داشتن بودجه انبساطی طوری اقدام کند که تورمی را در پی نداشته باشد؟
راهش این است که دولت منبعی را برای تامین هزینههایش پیدا کند که مجبور به چاپ پول نشود. البته منبع درآمدی هم ندارد که بتواند این کار را انجام دهد. برای همین هم است که میگویم هیچ راهی ندارد. دولتی که همیشه دنبال نفت بوده، اکنون با شرایطی مواجه است که قیمت نفت کاهش یافته، از آن سو هم درآمدهای مالیاتی بالاخره یکسری محدودیتهایی دارد. چرا که دولت در این شرایط رکود، با فشار آوردن به مردم نمیتواند آن قدر هم درآمد برای خودش کسب کند. به دلیل همین موارد میگویم شرایط بسیار سخت است.
با این سخنان شما باید گفت دولت محکوم است بودجه انبساطی داشته باشد و بعد هم محکوم به استقراض و چاپ پول است که این اقدامش تورم در پی خواهد داشت.
بله، در شرایطی قرار گرفتهایم که خیلی از این موارد گریزناپذیر است. ما نباید به یک یا دو سال فکر کنیم، باید بپذیریم وارد شرایط سختی شدهایم و در واقع باید تاوان خوشیهایی را که در آن هشت سال دوران فعالیت دولت سابق داشتیم، پس بدهیم.
آن تورم تکرقمی که دولت وعده داده برای سال آینده محقق شود چه خواهد شد؟
مسلماً نمیتوانند این وعده را محقق کنند. برای سالهای پس از 95 هم وضعیت بستگی به شرایط دارد. در واقع خیلی مهم است که بازار نفت با چه تغییراتی مواجه میشود. یا شرایط بینالمللی ما چه تغییری میکند. اما در مجموع چه بخواهیم، چه نخواهیم اصلاحات مورد اشاره چند سال طول میکشد.
در مقطع فعلی همزمان با تدوین و ارائه بودجه سال آینده مواردی هم برای برنامه ششم توسعه مطرح است. برای داشتن بودجه انبساطی باید در برنامه ششم چه تدارکی دید؟
حداقل برای بودجه سال آینده که کار خاصی نمیتوان کرد اما در مجموع در برنامه ششم توسعه باید مشخص شود که سیاستگذار دنبال چیست، من که در این مورد اطلاعی ندارم و نمیدانم که دیگران هم بیاطلاع هستند یا نه، اما در مجموع خواه ناخواه ما به یک برنامه چند ساله نیاز داریم که در این چند سال طبق آن عمل کنیم.
در دولت یازدهم ما تاکنون شاهد تدوین بودجههای انقباضی بودهایم و برای اولین بار است که دولت از بودجه انبساطی سخن میگوید. شما به عنوان یک کارشناس پیشبینی میکردید دولت به دنبال یک بودجه انبساطی برود؟
نه، حقیقتش هنوز هم بعید میدانم. با شرایطی که پیش آمده، اینکه انبساط بودجه قرار است از کجا بیاید برای من هم هنوز عجیب است. پیشبینی من این است که با این شرایطی که پیش آمده، قاعدتاً بودجه باید انقباضی باشد.
آن وقت دولت برای حل مشکل رکود باید چه کند؟
تنها راه چارهای که ما داریم سرمایهگذاری خارجی است. ما باید بتوانیم منابع مالی خارجی را به کشور خود بیاوریم. چون ما دیگر در داخل منابعی نداریم.
در واقع نباید برای حل مشکل رکود به بودجه تکیه کرد؟
بله، عملاً همینطور است. هیچوقت نباید اینچنین تفکری داشته باشیم. بودجه فقط میتواند جرقهای بزند، اینکه بودجه بتواند برای ما رشد اقتصادی به همراه داشته باشد، حرف منطقیای نیست. ما باید بتوانیم دست بخش خصوصی و دولت را باز بگذاریم نه اینکه دولت فقط با بودجه خودش به فکر ایجاد رشد اقتصادی باشد.
البته وزیر اقتصاد هم اشاره کرده که بودجه انبساطی به معنای افزایش حجم دولت نیست. اما آیا این مساله هم نمیتواند یک پارادوکس باشد؟
باید دید که دولتمردان حجم دولت را با چه مولفهای اندازهگیری میکنند. چون ما در این مورد تعریف مشخصی نداریم، یکی ممکن است بگوید تعداد کارمندان دولت یعنی حجم دولت و یکی دیگر بگوید میزان بودجه به معنای حجم دولت است. حالا شاید وزیر اقتصاد مولفه دیگری را به عنوان حجم دولت در نظر میگیرد. معمولاً حجم دولت، میزان بودجه نسبت به تولید ناخالص داخلی در نظر گرفته میشود اما خب، میتواند معیارهای دیگری هم مدنظر قرار گیرد. من فکر نمیکنم چه در سال آینده و چه در سالهای گذشته این امکان وجود داشته باشد که بتوان با بودجه و تزریق پول در اقتصاد کشورمان رشد ایجاد کرد. رشد منابع دیگری نیاز دارد. پول و بودجه مثل استارت خودرو کار میکند و برای موفقیت باید چرخدندهها خوب بچرخند و بنزینی هم وجود داشته باشد. ما به چنین مواردی برای رشد اقتصادی نیاز داریم.
برای مهار تورم چطور؟
تورم ناشی از همین بودجه دولت و سیاست انبساطی دولت است. چون اگر شما تقاضا ایجاد کنید در حالی که رشد اقتصادی ندارید و در واقع عرضهای وجود نداشته باشد، آن وقت این شرایط منجر به تورم میشود. این یک مقوله بسیار ساده اقتصادی است.
در واقع میتوان اینطور نتیجه گرفت که بودجه انبساطی دولت بیشتر از نرخ رشد، بر روی شاخص تورم میتواند اثر بگذارد؟
بله، اگر انبساطی باشد، با آن شرایطی که شما اشاره کردید، تورمزا خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید