بیماری ابولا با اقتصاد و اجتماع آفریقا چه میکند؟
شهر مردگان
ابولا، چه به دلیل نحوه کارکرد بیماری و عوارض بسیار شدید و ناخوشایندی که دارد، چه به دلیل نرخ بسیار بالای مرگومیر در میان مبتلایان به آن یا به دلیل عدم وجود درمان و واکسن برای آن، بیماری وحشتآوری است.
ابولا، چه به دلیل نحوه کارکرد بیماری و عوارض بسیار شدید و ناخوشایندی که دارد، چه به دلیل نرخ بسیار بالای مرگومیر در میان مبتلایان به آن یا به دلیل عدم وجود درمان و واکسن برای آن، بیماری وحشتآوری است. اما به نظر میرسد این وحشت، جنبههای بیشتری از زندگی مردم و اجتماع را شامل میشود. بسته شدن مرزها، لغو شدن پروازها، هزینههای درمان، کاهش صادرات و واردات یا توقف آن، تغییر هنجارهای رفتاری، افزایش بیاعتمادی مردم به دولت و حکومت و... تنها نمونههایی از این تبعات هستند. مهمتر از همه اینکه این تبعات، تنها بر وضعیت رفاهی مردم تاثیرگذار نیست بلکه میتواند باعث شیوع بیشتر بیماری هم بشود. به عنوان مثال بنا به اعلام یکی از سازمانهای بهداشتی غیرانتفاعی که در لیبریا حضور دارد، قیمت ضدعفونیکنندههای دست در این کشور، در طول کمتر از یکماهه گذشته حدود هفت برابر شده و از حدود هفت دلار لیبریا به 50 دلار رسیده است که این موضوع رعایت اصول بهداشتی را که برای جلوگیری از انتقال ابولا لازم است، برای خانوادههای کمدرآمد این کشور سخت کرده است و مهمتر اینکه این افزایش قیمت تنها در مورد مواد شوینده دست یا تنها در لیبریا اتفاق
نیفتاده است، تمام مواد و تجهیزات لازم برای رعایت بهداشت فرد و خانواده جهت جلوگیری از ابتلا به بیماری، شامل این تورم شدهاند. از جمله کلر که برای ضدعفونی آب آشامیدنی به کار میرود. بخشی از افزایش قیمت به دلیل افزایش تقاضا و بخش عمدهای به دلیل کاهش شدید واردات هر نوع کالا به داخل این کشورهاست. کلاً، هر سه کشوری که فعلاً درگیر مساله ابولا هستند، از فقیرترین کشورهای جهان محسوب میشوند، این فقر به معنای هزینههای سرانه پایین بهداشتی نیز هست. نه دولت توان ایجاد زیرساختهای مناسب برای درمان شهروندان را دارد، نه خود مردم توان مالی پرداخت هزینه برای خرید لوازم بهداشتی را دارند. مساله دیگر این است مردمی که تا قبل از این همهگیری هم،جزو فقیرترین مردم دنیا بودند که اکثریت آنها به آب تمیز، و سرویس بهداشتی اختصاصی هر منزل دسترسی نداشتند، حالا با مشکل افزایش بیکاری هم روبهرو هستند. ابراهیم کاپی کامارا، مسوول یکی از هتلهای معروف گینه میگوید در طول یکماهه گذشته و پس از شیوع ابولا در این کشور، تقریباً تلفنش دائم در حال زنگ خوردن بوده است. تمامی این تماسها برای لغو رزروهای قبلی انجام شده است، تقریباً تمامی رزروها، تا
چندین ماه، لغو شدهاند و او به گفته خودش حالا مدیر هتلی با 217 اتاق خالی است. بسیاری از شرکتهای استخراج معدن و شرکتهای استخراج نفت و گاز، بهرغم اینکه در مناطق دور از محل همهگیری ابولا در این کشور قرار دارند اما فعالیتهای خود را کم کرده، بسیاری از کارمندانی را که نیاز فوری به آنها ندارند از کشور خارج کردهاند و همچنین قوانین سختگیرانهتری برای استخدام افراد محلی وضع کردهاند.
مرزها بسته، تردد ممنوع
اگرچه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده تنها تماس نزدیک و مستقیم با مبتلایان میتواند باعث ابتلا به بیماری شود، اما دوره کمون نه چندان کوتاه بیماری، همراه علائم اولیه خفیف آن، ترس خارجیان، حتی از افراد ظاهراً سالم را دامن میزند. به همین دلیل، حتی بیانیه سازمان بهداشت جهانی نیز نتوانست مانع بسته شدن مرزهای سنگال و گینه شود. همچنین بقیه همسایگان این کشور نیز، اگرچه مرزهای خود را کاملاً نبستهاند، اما محدودیتهای بسیار شدیدی را برای تردد وسایل نقلیه بین دو کشور وضع کردهاند، قوانینی که عملاً به ممنوعیت تردد بیشتر شبیه است. در مورد لیبریا نیز، تمامی مرزهای این کشور با کشورهای همسایه از روز 29 جولای بسته شده است. این بستن مرزها، بعد از آنکه سنگال و ساحلعاج مناطق عبوری بین کشور خود با لیبریا را تعطیل کردند اتفاق افتاد همچنین بعد از آنکه یک مبتلا به بیماری با پرواز هوایی از مبدأ وارد شهر لاگوس نیجریه شد و باعث وحشت در مورد انتقال ویروس به این کشور پرجمعیت شد، اکثر خطوط هوایی پروازهای خود به کشورهای درگیر همهگیری را لغو کرده یا تنها به موارد ضروری کاهش
دادهاند. این کار به معنای بیکاری کارمندان این شرکتها، کارمندان و کارگران فرودگاهها، شاغلان در آژانسهای هواپیمایی و فروش بلیت و... در کشورهای دچار ابولاست. تمام این ممنوعیت و محدودیتها، به رغم این موضوع اتفاق افتاده که نهادهای بینالمللی اخطار دادهاند اقداماتی از این دست، خصوصاً در صورت طولانیمدت شدن، میتواند بیشتر از بازدارندگی شیوع بیماری، مشکلساز باشد. آن هم به این دلیل که کنترل مرزی تقریباً در اکثریت آفریقا روند کامل و دقیقی مثل بقیه قارههای جهان ندارد و دارای نقاط فرار بسیاری است که مردم، وقتی احساس زندانی بودن کنند، میتوانند برای فرار به کشورهای همسایه خود از آنها استفاده کنند و حتی به همین طریق بین چندین کشور در طول قاره جابهجا شوند. در حالی که با برقرار ماندن ترانزیتهای مرزی، حداقل میتوان با استقرار مسوولان بهداشت در مرزها از سلامت افراد عبوری مطمئن شد و بیماران را قرنطینه کرد. نهتنها تجارت بین مرزی و صادرات برای این کشورها سخت شده است، بلکه در موارد نهچندان
اندکی، مبادلات داخل مرزی هم دچار مشکل شده است. مناطقی از گینه که ابولا برای اولین بار در آنها مشاهده شد، اغلب میوه و سبزیجات پایتخت این کشور را تامین میکنند. حالا، فروشندگان میوه در پایتخت در طول هفتههای گذشته اغلب میوههای خود را که بر اثر مرور زمان خراب شده بودند دور انداختند، چون مردم اعتقاد داشتند این میوهها، به دلیل مکان کاشت آنها، میتواند حامل ویروس ابولا باشد. طبیعتاً میوهفروشان پایتخت دیگر محصولی از کشاورزان این مناطق نخواهند خرید. علاوه بر این، مشکل اینجاست که هیچکس، نمیتواند با قاطعیت بگوید مصرف این میوهها میتواند امن باشد چون در مورد نحوه ایجاد این بیماری در انسان اطلاع دقیقی در دسترس نیست، البته باور غالب دانشمندان این است که این بیماری نه از طریق گیاهان که از طریق گوشت حیوانات وحشی به انسان منقل میشود اما هنوز هیچ قطعیتی در مورد این نظر وجود ندارد. در مورد سیرالئون، همهگیری بیماری در دو ناحیه با نامهای کایلاهان و کنما اتفاق افتاده است. این دو ناحیه به سبد نان سیرالئون معروفاند و بخش اعظم غلات و در نتیجه نان کشور را تامین میکنند اما حالا فعالیتهای اقتصادی در این دو ناحیه به شدت
کاهش یافته و حتی ورود به این نواحی برای تاجران بسیار سخت و همچنین خطرناک است و این موضوع خطر کمبود غلات را در سیرالئون تشدید میکند.
ابولا و تورم
فعلاً اگرچه نحوه درمان بیماری را نمیدانیم، اما نحوه انتقال آن از یک بیمار به بیمار دیگر، واضح و مشخص است، ولی با وجود تلاشهای فراوان و به رغم چند همهگیری در دهههای گذشته، هنوز نمیدانیم اولین میزبان یا میزبانهای انسان، چگونه به بیماری مبتلا میشوند. به همه این مشکلات، این موضوع را هم اضافه کنید که هر سه کشوری که فعلاً با همهگیری ابولا روبهرو هستند، علاوه بر هزینه سرانه درمان بسیار اندک، کسری بودجه و کسری حساب جاری بالا هم دارند. کاهش کلی تقاضای خارجی برای محصولاتی که صادرات این کشورها محسوب میشوند، حسابهای تجاری این کشورها را با عدم تعادل جدی روبهرو کرده است. صندوق بینالمللی پول تخمین زده است کسری بودجه گینه که در سال 2013 حدود 3/5 درصد بود، امسال به بیش از 20 درصد تولید ناخالص داخلی کشور برسد. یکی دیگر از اهداف تعیینشده برای گینه توسط صندوق بینالمللی پول، کاهش نرخ تورم بود که این کشور در سال 2013 در این مورد نیز موفق عمل کرد و توانست نرخ تورم 13درصدی خود در پایان سال 2012 را به 10 درصد در ابتدای سال 2014 کاهش دهد اما فعلاً ابولا تمام این
دستاوردها را در معرض خطر قرار داده است. هر چند برای قضاوت در مورد تبعات اقتصادی این همهگیری زمان بیشتری لازم است اما با قاطعیت میتوان گفت هیچ یک از این کشورها، رشدی مطابق پیشبینیهای قبلی نخواهند داشت. همین روند، با اندکی تغییر، در مورد سیرالئون و لیبریا هم وجود دارد.
بازار گرم جادوگران
مشکل مهم دیگر، مسائل اجتماعی است که این بیماری و اجتماع کشورهای درگیر به طور متقابل برای یکدیگر ایجاد میکنند. نرخ بالای مرگ در بین مبتلایان این بیماری (که در بالاترین رقم میتواند به 90 درصد برسد) ترس را در دل مبتلایان و خانوادههای آنها تقویت میکند. مردم این کشورها، به دلیل شرایط اجتماعی حاکم بر آنها از آموزش و اطلاعات کافی برخوردار نبوده و بنابراین عجیب نیست که مشاهده ناتوانی پزشکان، آنان را به سمت استفاده از خدمات جادوگران و جنگیرها سوق دهد. این موضوع به این معناست که در مواردی بیمار یا به مراکز درمانی مراجعه نمیکند، یا در صورت مراجعه اولیه، توسط بستگان خود فراری داده میشود تا از نوع درمانی که به اعتقاد آنها موثرتر از درمانهای علمی است، بهرهمند شود. این موضوع تا حدی جدی بود که مقامات کشورهای درگیر مجازاتهای سنگینی را برای انجامدهندگان آن وضع کردند. این کار برای بیماریای مانند ابولا که نهتنها کشنده است، بلکه حتی تماسی اندک با مایعات بدن بیمار (حتی فرضاً بزاق دهان و بینی حاصل از عطسه) میتواند باعث ابتلا شود، یک فاجعه است. علاوه بر این نوع فرهنگ این کشورها،
همانند فرهنگ حاکم بر اکثر کشورهای شرقی، تماس نزدیک بدنی با دوستان و خویشاوندان را ایجاب میکند. دست دادن و در آغوش گرفتن یکدیگر نشان دوستی و نزدیکی است و بالعکس، پنهان کردن دستها هنگام دیدن یک آشنا، میتواند بیاحترامی شدیدی تلقی شود. اگرچه همهگیری یک بیماری کشنده دلیل قانعکنندهای است که افراد از خودداری طرف مقابل برای دست دادن یا در آغوش گرفتن ناراحت نشده و تعبیر دشمنی از آن نکنند، اما میدانیم تغییر هنجارهای رفتاری یک اجتماع، به این سادگی نیست به همین دلیل بسیاری از اماکن عمومی مانند رستورانها، قهوهخانهها و محلهایی که پیش از این برای جمع شدن و در کنار هم بودن دوستان و خانوادهها استفاده میشد حالا مشتریان خود را از دست داده و مجبور به اخراج کارگران خود و افزودن آنها به خیل بیکاران جامعه شدهاند، چون مردم ترجیح میدهند در خانههای خود بمانند تا اینکه دوست و خویشاوندی از رفتار آنها رنجیده شود یا تعبیر دشمنی کند. تغییر رفتارهای اجتماعی در کوتاهمدت خصوصاً وقتی شما نه آگاهی لازم برای درک موضوع را داشته باشید، نه اعتماد و احترام لازم را برای رهبران کشورهای خود قائل باشید سختتر هم میشود. رمئو گبارتی،
جامعهشناس لیبریایی در این باره میگوید: «فرآیند تصمیمگیری در کشور ما بسیار سخت و زمانبر است. هر کس در این کشور، انتظار دارد عقیده و تصمیم خودش در سطح جامعه اجرا شود. علاوه بر آن، سالهاست مردم نمیتوانند احترام و اعتماد لازم را نسبت به رهبران خود داشته باشند. چرا این اتفاق افتاده است؟ احتمالاً دلیل اصلی آن سیستم مرکزیشده حکومت در لیبریاست که اجازه مشارکت همگانی در آن را نمیدهد یا حداقل آن را بسیار دشوار میکند. در این شرایط در کشور ما و با تغییری اندک در کشورهای همسایه ما، اعضای اجتماع و مردم عادی، به نظرات افراد حرفهای و دانشمندان، اهمیتی نمیدهند. در چنین جامعهای بسیار دشوار است محدودیتها را اعمال کنی چون مردم آن را نمیپذیرند. در چنین جامعهای همه مردم خود را سیاستمدار میدانند و تمام تصمیمها، حتی تصمیماتی صرفاً حرفهای در مورد روشهای کنترل ابولا از دید سیاسی مورد بررسی مردم قرار میگیرد و تعبیر و تفسیرهای خاصی پیدا میکند که میتواند خیلی ساده مانع انجام آنها یا حتی تلاش برای فرار از آنها شود.» تغییر رفتارهای اجتماعی، خصوصاً وقتی از سر اجبار و در کوتاهمدت باشد، تاثیرات شدید روانی بر شهروندان
را هم در پی خواهد داشت و کشورهای درگیر ابولا در حال حاضر درگیر این اثرات هم هستند، از معرفی نکردن بیماران و رواج بیشتر خرافه و جادوگری گرفته، تا اضطراب و نگرانی بسیار شدید مردم که نمودهایی همچون حمله به محل اقامت پزشکان بدون مرز (با این اعتقاد که آنان خود عامل ایجاد ابولا بوده و آن را به این کشورها انتقال دادهاند) و درگیری و نزاع با مسوولان بیمارستانهای محلی دارد (بسیاری اعتقاد دارند کارکنان و پزشکان این بیمارستانها، امکانات درمانی را به طور غیرعادلانه تقسیم میکنند).
مصائب مردهشوری
علاوه بر همه اینها دو مساله اجتماعی دیگر هم بر اثر ابولا در حال وقوع است. اول خیل عظیم زنان بیوه و کودکان یتیمی که پدر یا هر دو والدین خود را به دلیل این بیماری از دست دادهاند. بیوه شدن زنان یا یتیم شدن بچهها در این کشورها که نه بیمه تامین اجتماعی وجود دارد و نه پرداختهای رفاهی معنی دارد، معنی بسیار متفاوت از بقیه نقاط جهان دارد. در این کشورها، مردن بر اثر گرسنگی و حتی یک بیماری ساده مثل اسهال، حتی برای بچههای خانوادههای دارای سرپرست چندان دور از ذهن نیست. مساله دوم، سوزاندن اجساد مردگان بر اثر بیماری ابولا است. بدن افرادی که بر اثر این بیماری فوت کردهاند، خود میتواند عامل انتقال بیماری باشد و نباید با انسان سالم تماسی داشته باشد در نتیجه اجساد توسط نیروهای امداد طی یک فرآیند امن سوزانده میشوند تا توانایی انتقال بیماری را نداشته باشند. اما فرهنگ معمول آفریقا، برای بدن مرده پس از دفن احترام ویژهای قائل است. طبق رسوم آنها، خویشاوندان درجه اول فرد فوت شده باید بدن او را با آب و دست بشویند، کاری که در مورد بیماری ابولا غیرممکن است. همچنین مراسم تدفین در این فرهنگ
بسیار مهم است. این موضوع که آنها اصلاً جسد خویشاوندان خود را در اختیار ندارند و نمیتوانند برای آنها به طریق شایستهای مراسم برگزار کنند، نهتنها ناراحتیهای جدی را برای شهروندانی که خویشاوند خود را بر اثر این بیماری در بیمارستان از دست میدهند ایجاد میکند، بلکه عده دیگری را تشویق میکند تا بیماران خود را در بیمارستان بستری نکنند یا آنها را قبل از مرگ با هر روشی خارج کنند تا بتوانند اجساد مردگان را به روش خود به خاک بسپارند یا حداقل برای آنها مراسم ترحیم برگزار کنند.
دیدگاه تان را بنویسید