تاریخ انتشار:
آیا خانه جلال خراب میشود؟
پارازیت عامل ناکارآمدی سازمان هواشناسی
اگر در پایتخت نخل خرما وجود داشت، در این دما حتماً ثمر آن حسابی برای مصرف آماده شده بود. در هفتههای اخیر و پس از توفان معروف تهران، سازمان هواشناسی مورد توجه و انتقاد شدید افکار عمومی قرارگرفته است.
هفته گذشته ایران و به ویژه پایتخت گرمترین روزهای سال را پشت سر گذاشتند. تهران طبق گزارشهای نهادهای مسوول دمای هوای بالای 42 درجه را پشت سر گذاشت. اگر در پایتخت نخل خرما وجود داشت، در این دما حتماً ثمر آن حسابی برای مصرف آماده شده بود. در هفتههای اخیر و پس از توفان معروف تهران، سازمان هواشناسی مورد توجه و انتقاد شدید افکار عمومی قرارگرفته است. همین امر هم سبب شد تا در اوایل مردادماه بحث عملکرد این سازمان در کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس بررسی شود. در این جلسه خبری عجیب نیز اعلام شد و عامل ناکارآمدی این سازمان در مواجهه با توفان از سوی دستاندرکاران هواشناسی کشور افشا شد. به گزارش خانه ملت سکینه عمرانی، عضو این کمیسیون خبر داد: با قرائت این گزارش کمیسیون به این نتیجه رسید که در قسمتی از این پرونده که مربوط به پیشبینی توفان است، سازمان هواشناسی با توجه به نویزهای موجود در هوا و اختلال در دستگاههای آن چندان مقصر نیست، اما در مورد تاخیر در اطلاعرسانی این سازمان مقصر بوده و باید پاسخگو باشد. او افزود: در نهایت مقرر شد تا به سازمان «تنظیم مقررات رادیویی» برای رفع نویزهای مربوطه تذکر داده شود و
حمایتهای لازم برای تجهیز امکانات ضروری برای اطلاعرسانی در اختیار سازمان هواشناسی قرار گیرد. عمرانی با اشاره به اینکه در این گزارش برخلاف گزارشهای قبلی سازمان هواشناسی، حرفی از کهنگی و فرسودگی تجهیزات این سازمان به میان نیامده است، در پاسخ به اینکه چه نهاد یا مرکزی عامل «نویز» را باعث اختلال در دستگاههای هواشناسی دانسته است نیز گفت: این نظر، از سوی مرکز پژوهشهای مجلس تایید شده است. او با تاکید بر اینکه، البته گزارش نهایی تهیهشده کمیسیون تا حدودی با دیده اغماض و چشمپوشی تلطیف شده و بیشتر جنبه حمایتی داشته است، گفت: نمیخواستیم گزارش بهگونهای باشد که این تصور پیش آید که میخواهیم در مقابل نهادهای دولتی موضعگیری کنیم! در این زمینه علی سپهریراد، معاون سازمان تنظیم مقررات رادیویی وزارت مخابرات ایران در گفتوگو با «اعتماد» با رد نظریه مطرحشده مبنی بر مزاحمت نویزهای موجود در هوا گفت: اول از همه باید تعریفی از نویز داشته باشیم. نویزها همان امواج «الکترومغناطیسی» هستند که برای یک بخش یا گروهی از کاربران مفیدند و برای بخش دیگر از آنها ممکن است مشکل و تداخل ایجاد کنند. او با عنوان این مساله که تمامی
فرکانسهای مورد استفاده در ایران، کاملاً مطابق با استانداردهای جهانی و بر اساس قوانین بینالمللی موجود در جهان است، ادامه داد: این فرکانسها به گونهای تعیین شده که با هیچیک از سیستمهای الکترونیکی تداخل نداشته باشد. او امواج مورد استفاده در ایران را 900 و 1800 هرتز اعلام کرده، تاکید کرد: اگر تداخلی وجود داشت باید تمام سیستمهای بانکی، ارتش، سیستمهای امنیتی و... نیز با مشکلات عدیدهای روبهرو میشدند در حالی که تاکنون گزارشی در این خصوص نداشتهایم. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که متاسفانه برخی امواج از سوی برخی از «سازمان»های خاص مورد استفاده قرار میگیرد که میتواند برای سایر دستگاهها نویز ایجاد کند که ما نیز بارها نسبت به استفاده از این امواج اعتراض کردهایم ولی... معاون سازمان تنظیم مقررات رادیویی وزارت مخابرات ایران در پایان با اعلام اینکه، البته این امواج مزاحم نیز به قدری نیست که ایجاد مشکل کند! طرح چنین استدلالهایی را کاملاً غیرکارشناسی خوانده ولی در کنار آن افزود: این سازمان برای بررسی کارشناسی مساله و همکاری با سازمان هواشناسی آماده است.
از دیگر خبرهای قابل تامل هفته خبر ضرب و شتم خبرنگار یکی از رسانههای محلی توسط یکی از مقامات بخشهای عمومی در زنجان بود. ایلنا اعلام کرد ناصر مقدم، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی زنجان خواستار پاسخگویی مقام مسوول شد. ایلنا در ابتدای مردادماه در خبری مدعی شد در جلسه کمیسیون فرهنگی شورای شهر زنجان، اعضای خانه مطبوعات این استان حضور داشتند که یکی از اعضای ارشد شورا در جواب انتقاد یکی از خبرنگاران، او را کتک زد... خبرنگاری که گفته میشود رئیس شورای شهر او را کتک زده، قائممقام خانه مطبوعات استان زنجان است. مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان زنجان میگوید «این اولینبار نیست که خبرنگاران در استان زنجان مورد اهانت قرار میگیرند و این موضوع پیشتر هم سابقه داشته است.» این امر به تنهایی مبین وضعیت خبرنگاران در عرصههای مختلف است.
ناامیدی انجمن صنفی روزنامهنگاران از دولت
در هفته گذشته حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور در اظهارنظر عجیبی از ایده تاسیس انجمن صنفی موازی روزنامهنگاران دفاع کرد. این اظهارات تا حدودی این انگاره را که دولت و به ویژه وزیر کار انگیزهای برای باز کردن قفل فروبسته جماعت روزنامهنگار ندارد و بیشتر علاقهمند است به اقدامات تبلیغاتی مانند بازگشایی خانه سینما بپردازد تا ضمن اعلام وجود دغدغه درباره حقوق هنرمندان، هزینهای هم پرداخت نکند، تقویت میکند. به گزارش عصر ایران مسعود هوشمندرضوی در واکنش به صحبتهای مشاور فرهنگی رئیسجمهوری مبنی بر اینکه روزنامهنگاران حق دارند یک تشکل صنفی قدرتمند داشته باشند، مطرح میکند: «با وجود احترامی که برای ایشان به عنوان مشاور رئیسجمهوری قائل هستم اما باید خدمت مشاور رئیسجمهوری یادآوری کنم که قبلاً دولت چنین تشکلی را به رسمیت شناخته است. اسم این تشکل «انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران» با شماره ثبت «یک» است. علاوه بر اینکه این تشکل قبلاً توسط دولت به رسمیت شناختهشده چندین سازمان بینالمللی و جهانی هم آن را به رسمیت شناختهاند از جمله «دپارتمان NGOهای سازمان ملل» و «فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران» که انجمن صنفی
روزنامهنگاران ایران نماینده این فدراسیون در ایران محسوب میشود. بنابراین این انجمن قبلاً به رسمیت شناخته شده است.» این عضو هیاتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران عنوان میکند: «انجمنهای صنفی که با اغماض، بدیل سندیکا محسوب میشوند در اصل مانند یک ظرف میمانند که اعضایشان آنها را پر میکنند. در واقع انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران یک ظرف است که روزنامهنگاران آن را پر کردهاند. بدیهی است که تغییر اسم یا پیدا کردن اسم جدید یا تحمیل اسم جدید یا حتی شکل دادن به یک تشکل بدیل و موازی این انجمن آن هم از طرف دولت نمیتواند در ماهیت آن تاثیری ایجاد کند. در واقع این مظروف است که به ظرف قدرت و هویت میدهد. بنابراین اگر ایشان فکر میکنند که دولت میتواند مستقل از روزنامهنگارها برای خود یک تشکل شکل بدهد و فکر کند که این تشکل، تشکل قدرتمندی است، تجربه نشان داده که چنین چیزی نیست. خانههای مطبوعات تجربهای بودند که دولتهای قبلی داشتند و هیچوقت نتوانستند جای انجمن روزنامهنگاران ایران را بگیرند.»
میلیون ایرانی کمتحرک، 25 میلیون ایرانی چاق
وضعیت تغذیه در میان شهروندان ایرانی، این روزها به یکی از دغدغههای مسوولان بهداشت و درمان کشور بدل شده است. اعتماد در گزارشی در اینباره نوشت: «...آمارهای رسمی که با نگرانی و هراس از آینده غیرقابل پیشبینی از زبان مسوولان سلامت بیان میشود حاکی از آن است که میانگین تعداد افراد با اضافه وزن در کشور از 25 میلیون نفر هم فراتر رفته و بنا بر اعلام مرکز تحقیقات پیشگیری و درمان چاقی، بیش از دوسوم ایرانیان دارای وزن غیرطبیعی و دارای درجاتی از اضافه وزن و چاقی هستند و بدتر آنکه زنان ایرانی، موجوداتی که باید نماینده تبلیغ برای سبک زندگی سالم باشند، در این رقابت پیروز شدهاند چنانکه تعداد زنان چاق در ایران، دو برابر مردان برآورد شده است... افزایش وزن فقط گریبان شهرنشینها را نگرفته و روستاییان، مردمانی که در گذشتهای نه چندان دور، به پیروی از تغذیه و سبک زندگی سالم و پر از جنبوجوش شهره بودند هم، به درد اضافه وزن گرفتار شدهاند چنانکه بر اساس نتایج مطالعات کشوری، بیش از 35 درصد روستاییان بالای 20 سال، اضافه وزن دارند و 15 درصد این افراد به چاقی مبتلا هستند.» در همین زمینه بهزاد دماری؛ رئیس واحد بیماریهای غیرواگیر
وزارت بهداشت اعلام کرد: «40 درصد جمعیت 15 تا 64ساله کشور تحرک بدنی کافی ندارند؛ به عبارت دیگر حدود 22 میلیون ایرانی بیتحرکاند...از هر سه مرد ایرانی یک نفر و از هر دو زن ایرانی یک نفر پایینتر از حد لازم تحرک دارند و به عبارتی میتوان گفت که نیمی از زنان کشور کمتحرک یا بیتحرکاند.»
دخل و تصرف و تخریب خانه سیمین و جلال غیرممکن است
خانه سیمین دانشور و جلال آلاحمد، زوج نویسنده معاصری که در ادبیات و اندیشه معاصر ایران تاثیری بزرگ داشتند، در شرف تخریب است. فرهیختگان در گزارشی دراینباره نوشت: شنیدهها حاکی از این بود که به علت طرح توسعه فضاهای سبز، قسمتهایی از شمال و غرب خانه به تخریب برسد و حتی کار به جایی رسید که بحث تخریب کامل و ساختن خانهای جدید به جای خانه سیمین دانشور به میان رسید، بحثی که خواهرزاده جلال آلاحمد از قول مجریان طرح توسعه فضاهای سبز تهران به رسانهها اعلام کرد. محمدحسین دانایی در این خصوص به ایسنا گفته بود: «اعلام شد که چون این خانه فاقد امکانات و فضاهای کافی برای کاربریهای بعدی است و نمیتوان در آنجا نمایشگاه، کارگاه، سالن همایش و... درست کرد بنابراین برای تامین این امکانات باید از فضای بالای شیروانی استفاده شود یعنی باید ستونهایی را در اطراف ساختمان نصب کرد و طبقات جدیدی را روی این ستونها و بر فراز ساختمان فعلی قرار داد، به نحوی که شیروانی ساختمان فعلی حفظ شود. خانهها و بناهای تاریخی و ارزشمند، یک متولی دارند و هزار صاحب. شهرداری در مواقعی ورود میکند و تصمیماتی برای پیش بردن پروژهها و طرحهایش میگیرد که
با اصل حفاظت خانههای تاریخی مغایرت دارد. این بار هم شهرداری به نحوی ورود کرده بود که معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران اعلام کرد که تخریب خانه «سیمین و جلال» غیرممکن است.» سپیده سیروسنیا گفته است: «تنها کاری که شهرداری میتواند برای خانه جلال آلاحمد و سیمین دانشور انجام دهد، یک مرمت جزیی و تبدیل آن به مکانی فرهنگی است. با توجه به ثبت ملی شدن خانه سیمین و جلال در 24 اسفند 1383، حتی مالک آن هم نمیتواند هیچ دخل و تصرفی در بنا انجام دهد. این خانه تاریخی مانند همه خانههایی که در بافتهای تاریخی کشور قرار دارند، نباید دچار دخل و تصرف یا تخریب شود... حتی کوچههایی که در این بافتها قرار دارند، امکان تعریض ندارند. بنابراین بحثی که برای اجرایی شدن یک طرح در منطقه خانه تاریخی سیمین و جلال مطرح میشود، غیرقابل اجرایی شدن است و هیچ برنامه یا بحثی در آن محدوده نباید ادامه یابد... اینکه بگویند قصد زدن ستون و ساختن چند طبقه روی بنا یا تخریب و ساختن دوباره خانه سیمین و جلال در نقطه دیگری را دارند، کاری غیرممکن است و هیچ نهادی حق انجام آن را ندارد...» انشاءالله که خانه جلال به سرنوشت خانه
داییجان ناپلئون دچار نشود.
دیدگاه تان را بنویسید