تاریخ انتشار:
زنانی که آرایش غلیظ میکنند، منحرف نیستند
آرایش غلیظ یعنی اعتراض به نابرابری جنسیتی
پیش از این گفته میشد که کشورهایی از جمله عربستان و ایران به دلیل محدودیت در رنگ و نوع پوشش، بیشتر از دیگر کشورها به سمت مصرف لوازم آرایش رو آوردهاند.
پیش از این گفته میشد که کشورهایی از جمله عربستان و ایران به دلیل محدودیت در رنگ و نوع پوشش، بیشتر از دیگر کشورها به سمت مصرف لوازم آرایش رو آوردهاند. با این حال، گزارش تازهتری که از سوی خبرگزاری فرانسه منتشر شده این مساله را به کلی منتفی کرده است چرا که تنوع رنگی پوششی که در سالهای گذشته در ایران مورد استفاده قرار گرفته، انتظار کاهش مصرف لوازم آرایش را ایجاد میکند. با این حال، در بررسی عوامل جامعهشناسی رشد مصرف لوازم آرایش در ایران، بسیاری از کارشناسان مساله تبعیض جنسیتی را مطرح میکنند. دکتر اصغر مهاجری یکی از همین جامعهشناسان است که بر نبود برابری اجتماعی و جنسیتی برای زنان تاکید میکند. آنطور که وی بیان میکند، رشد این تبعیضها در طول سالهای گذشته سبب شده تا زنان بیشتر از گذشته به سمت استفاده از لوازم آرایش بروند. مهاجری در بخشی از گفتوگوی خود تاکید میکند که زنان گاهی از سوی محارم خود تایید نمیشوند و حتی در مواردی با الفاظ نامناسب رانده میشوند. همین هم عاملی میشود تا زنان برای نشان دادن خود، به سمت استفاده از لوازم آرایش رو بیاورند. گفتوگوی تجارت فردا را با دکتر اصغر مهاجری
جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی میخوانید.
اخیراً گزارشی در یک خبرگزاری خارجی منتشر شده که نشان میدهد ایران دومین مصرفکننده لوازم آرایش در خاورمیانه است. با وجود اینکه نوع و رنگ پوشش در سالهای گذشته با تنوع بیشتری همراه بوده، این مصرف همچنان افزایش داشته است. این مساله از منظر جامعهشناسی چه دلایلی دارد؟
در بررسی نیازهای انسانها، برخی نیازها وجود دارند که انسان سخت به آن علاقهمند بوده و به دنبال ارضای آن است. یکی از آنها، مطرح شدن توانمندیها و ظرفیتهای هر انسان است. انسان نیاز دارد که این توانمندیها را خلق کند تا دیده شود و مفید باشد. در حقیقت میخواهد مورد توجه قرار گیرد. این نیاز، در شکلهای مختلف نمایان میشود. در هرم مازلو هم این مساله به خوبی دیده میشود که این نیاز، جزو عالیترین نیازهای انسان است. یعنی شکوفایی خویشتن فرد، جزو عالیترین نیازهایی است که مازلو طبقهبندی کرده است و زمانی ما شکوفایی خویشتن خودمان را محقق میدانیم که بتوانیم به دیگران این باور را بقبولانیم که موثر و اثرگذار هستیم.
حال اگر همین نیازها در مقیاس اندازهگیری و سنجش عدالت اجتماعی و عدالت جنسیتی در جامعه زنان ایران قرار گیرد، خواهیم دید که نابرابری فرصتها در حوزه جنسیتی این فضا را نمیدهد که زنان به میزان کافی و به اندازه ظرفیتها و توانمندیهایشان مطرح شوند. همین مساله سبب میشود که نابرابریهای اجتماعی، جنسیتی و مردسالارانهای در جامعه ایجاد شود. در نهایت دیده میشود که در همه قشرها و گروههای اجتماعی، زنان به اندازه تمام توانمندیهای خودشان دیده نمیشوند.
به عنوان مثال، مطالعهای بین گروههایی از زنان شاغل صورت گرفته و مساله دیده شدن، مطرح شدن و مفید بودن در آنها مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه دیده شده زنانی که شغل مناسبی دارند، تمایل کمتری به استفاده از لوازم آرایشی دارند. در حقیقت بین مفید بودن در جامعه و تمایل به استفاده از لوازم آرایش، رابطه معکوسی وجود دارد.
پس میتوان اینطور گفت که اگر زنان در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و عرصههای عمومی دیده شوند و امکان بروز خلاقیت برای آنها وجود داشته باشد، کمتر سراغ لوازم آرایش میروند.
به نظر شما چه میزان از این آرایش کردن و نیاز به توجه، به صورت آگاهانه است؟
این نوع آرایش کردن، ممکن است به صورت آگاهانه از طرف زنان صورت نگیرد یا حتی در برخی مواقع آگاهانه و در اعتراض به نابرابریهای جنسیتی باشد. در این میان برخی به صورت استثنا هم هستند و نمیتوان به صورت کلی در مورد کل یک جامعه صحبت کرد اما به طور معمول به این صورت است که کارهایی مانند استفاده زیاد از لوازم آرایش به صورت یک حرکت اعتراضی است. در این میان حتی ممکن است بعضیها فکر کنند که این آرایش کردنها در قالبهای مختلف به دلیل انحراف زنان است. به همین خاطر است که حتی برخی مردان از سر سادگی تمایل به زنانی نشان میدهند که آرایش زیادی دارند. اگر بخواهیم به صورت میانگین صحبت کنیم، آرایش کردن غلیظ به هیچ عنوان نشان از انحرافات اجتماعی و اخلاقی نیست.
در عین حال، این نحوه آرایش کردن به نوعی فریاد اعتراض به نابرابریهای جنسیتی است. فریادی به دیده نشدنهاست. واضح است که زمانی که یک زن فرصت و قدرت این را پیدا کند که خلاقیت و توانمندی خود را نشان دهد، نیازی ندارد که خود را به این صورت نشان دهد. هرچه که در نظام اداری ایران، فرصت شایستهسالارانه به زنان داده نشود، این امکانات بیشتر به سمت مردان میرود.
نباید فراموش کرد که برخی نیازهای روانشناسی و جامعهشناسی انسان است که حق مسلم هر فرد است. نیازهایی مانند پوشاک و مسکن از این قبیل نیازها هستند. در این میان، نیاز به مطرح شدن و دیده شدن هم در راستای همین نیازهاست. اگر در این میان عدالت اجتماعی و جنسیتی وجود داشته باشد، به صورت طبیعی نیز این نیازها پاسخ داده میشود.
پس میتوانیم بگوییم در سالهای اخیر این رشد مصرف به خاطر تشدید این فضای نابرابر علیه زنان بوده است؟ یا این مساله را نیز باید مانند دیگر آسیبها به صورت مجموعه عوامل نگاه کرد؟
این مساله را دقیقاً باید به صورت مجموعه عوامل نگاه کرد. هشت سال گذشته این نابرابریها بیشتر شده است. بعضی اوقات این نابرابری غیرقابل دفاع است. عوامل دیگری نیز در این رابطه تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال سبک زندگی که توسط عوامل تحریکی مثل مُدها، پیامهای ماهوارهای یا رسانههای غربی تغییر میکند نیز در این میان تاثیرگذار است. یکی دیگر از عواملی که پنهان است، بحث نیازهای نظام دلالی و سرمایهداری است. درمجموع میتوان اینطور گفت که از آنجا که شرایط برای فعالیت زنان در جامعه ما به طور کامل ایجاد نشده، زنان ایرانی رتبه دوم مصرف لوازم آرایش در خاورمیانه را از آن خود کردهاند. در عین حال با توجه به درآمد اقشار مختلف، جنسهای خریداریشده نیز چندان مطلوب نیست و احتمال ایجاد آسیب جسمانی هم وجود دارد. از سوی دیگر باید به این مساله نیز اشاره کرد که روابط زن و شوهر، دخترها و پسرها و در کل روابط جنسهای مخالف در ایران، از احترام آشکاری برخوردار نیست.
حوزه جنس و حوزه نیازهای جنسی و عاطفی، جزو حوزههای مقدس است. ولی در جامعه ما، تبدیل به یک تابو شده است. در عین حال، آموزش کافی داده نمیشود. همزمان باید به این مساله نیز توجه کرد که گاهی زنان ما از سوی مردان محرم از جمله پدر و برادرشان خیلی مورد توجه قرار نمیگیرند و در مواقعی با الفاظ نامناسب رانده میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید