گفتوگو با علیاصغر سیدآبادی نویسنده و کارشناس حوزه نشر
فعلاً چارهای نیست
علیاصغر سیدآبادی، نویسندهای که تجربه مدیریت فرهنگی و نیز فعالیت فرهنگی را توامان با هم داشته است.
علیاصغر سیدآبادی، نویسندهای که تجربه مدیریت فرهنگی و نیز فعالیت فرهنگی را توامان با هم داشته است. از نویسنده بودن و اداره یک کتابفروشی تا این روزها که مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. او در گفتوگویی که با ما و از منظر یک نویسنده انجام داده است ضمن حمایت نکردن از نظام پرداخت یارانه تصریح دارد که وضعیت فعلی کنار کشیدن صنعت نشر از دریافت یارانه صحیح نیست و در عین حال خبر از تدوین برنامهای پنجساله برای اصلاح رفتار وزارت ارشاد با ناشران و کتابفروشان و اهالی قلم میدهد.
مساله یارانه دادن برای خرید کتاب به کتابفروشیها که سه دوره آن در حال برگزاری است، به باور بسیاری مُسَکنی است که به نشر تزریق میشود و به جای اینکه استراتژی بلندمدتی طراحی کنیم یارانه اختصاص میدهیم، نگاه شما به این موضوع چیست؟
به نظر من در نظام پرداخت یارانه اشکالات ساختاری بزرگی وجود دارد، باید بحث شود که آیا اساساً یارانه باید پرداخت شود یا نه؟ و اینکه این یارانه چه تاثیری بر گیرنده خود گذاشته و اگر پرداخت نمیشد چه اتفاقاتی میافتاد؟
علاوه بر آن باید گفت، ما نمیتوانیم حوزه فرهنگ را از سایر حوزهها منفک کنیم. اگر کشوری نظام اقتصادیاش بر اساس پرداخت یارانه تنظیم شده باشد، نمیتوان حوزهای را از دریافت آن منفک کرد. این نوعی تبعیض و بیعدالتی است.
با همه این پیشفرضها من جزو کسانی هستم که تصور میکنند پرداخت یارانهها نهتنها در حوزه فرهنگ بلکه در همه حوزهها موفقیتآمیز نبوده است و فراتر از این من هم معتقدم اصل نظام پرداخت یارانه راهکار صحیحی در کشور ما نیست. من هم قبول دارم باید مطالعه شود و مسائل و مشکلات پرداخت یارانه را بررسی کنیم اما حالا و در شرایطی که یارانه در همه حوزهها وجود دارد، نمیتوان گفت به کتاب یارانه تعلق نگیرد، چون رقابت را در بازار نشر نابرابر میکند.
چرا شما مخالف پرداخت یارانه هستید؟
مهمترین مشکل این است که یارانهها بخشی از نشر را به بهای قربانی کردن بخشهای دیگر فربه کرده است. صنعت نشر از حلقههای مختلف پدیدآورنده، ناشر، توزیعکننده و کتابفروش و... تشکیل شده است. برگزاری نمایشگاه کتاب، خرید کلان کتاب و... سیاستهای حمایتی ارشاد است که ناشران را بیاصول بزرگ و در سیستم طبیعی بازار کتاب اخلال ایجاد کرده است.
با این وضعیت کتابفروشیها و مراکز توزیع نهتنها حمایت نشدند بلکه به دلیل ایجاد راه میانبر بخشی از مشتریان خود را نیز از دست دادهاند.
بسیاری از فعالان فرهنگی به ویژه در زمینه نشر بر این باورند که دولت در حوزه فرهنگ باید به جای پرداخت یارانه به فکر یک اقدام اساسی برای حمایت یا واگذاریها در عرصه فرهنگی باشد. به باور شما چرا دولت به جای کار زیربنایی به نظام پرداخت یارانه فرهنگی به ویژه در حوزه نشر دلخوش کرده است؟
من فکر میکنم اینکه ما منتظر بمانیم دولت چنین برنامهای بریزد، محل اشکال است. این نوعی تناقض است که بگوییم نظام یارانه نباشد و بعد بگوییم دولت برنامه بریزد. چرا که باز هم به دولت نقشی دادیم که در یک نظام طبیعی نباید دخالت داشته باشد. منتها این اقدام اساسی که شما مدنظر دارید تا جایی که اطلاع دارم در معاونت فرهنگی در حال انجام است.
واقعیت این است که ما برای حمایت از نشر دو الگو میتوانیم داشته باشیم، یکی از این اقدامات حذف یارانه است که پشتوانه اجتماعی ندارد، چرا؟ چون بیش از 90 درصد بدنه اجتماعی نشر ایران مخالف حذف یارانه هستند. و چون در تمامی بخشهای دیگر صنعت یارانه وجود دارد، از نظر روانی فعلاً نمیتوان یارانه را حذف کرد.
اما من موافق اصلاح اساسی نظام یارانه در حوزه فرهنگ هستم. به تازگی با آسیبشناسی و انجام مطالعات و بررسیهایی دقیق در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامهای طراحی شده است با عنوان «بهبود فضای کسب و کار نشر ایران» که برنامه پنجساله و درازمدتی است و پیشبینی شده که نظام یارانهای از پرداخت مستقیم به سوی پرداختهای غیرمستقیم تغییر جهت بدهد. این برنامه در تلاش است به جای اینکه پول را مستقیم به ناشر و... بدهد به عنوان مثال از تاسیس و نگهداری کتابفروشیهای ارزان در کل کشور حمایت کند و البته مسیر آن را نیز بدون گزینش طی کند.
البته بحثهای دیگری هم در این زمینه مطرح است. مثلاً در بخش اصلاح نظام مالیاتی و هزینههای جاری مرتبط با آب و برق باید رایزنیهای وسیعی انجام داد یا در موارد دیگر با نهادها و سازمانهایی وارد مذاکره شد. انجام این کار به تنهایی از عهده معاونت فرهنگی برنمیآید.
ضمانت اجرای این برنامه بلندمدت چیست؟
ما انتظار داریم این طرح در سال جاری ساختار کل سیستم اعمالنظر را در معاونت فرهنگی اصلاح کند. البته باید در نظر داشت که بخشی از این مشکلات مشکل نشر نیست و مشکل ساختار دولت است.
در یک نگاه کلی با نظام یارانهای فعلی که در قالب سه طرح کتابفروشی اجرا شده است، مخاطب بیشتری برای کتابخوانی در کشور جذب میشود؟
طرح حمایتی فروش کتاب نیت اولیهاش افزایش سرانه مطالعه نیست. افزایش کتابخوانی متغیرهای مختلفی دارد که این حمایت شاید یکی از آنها باشد. این طرح در وضعیتی شروع شده که ما با پدیده تعطیلی کتابفروشیهای کوچک در شهرستانها مواجه هستیم و در واقع مُسکنی است برای این درد. این طرح طبیعتاً تغییری به حال کتابفروشیهای بزرگ در تهران ندارد اما تمام کتابفروشیهای کوچک شهرستانی از این طرح راضی هستند و آن را موجب رونق کتابفروشی دانستهاند.
در این شرایط شاید حداقل فایده این طرح به تاخیر انداختن تعطیلی کتابفروشیهای کوچک باشد که البته موقتی هم هست. من هم میپذیرم که نمیتوان یک برنامه اساسی را در یک مسیر کوتاه نوشت و یک دستگاه هم به تنهایی نمیتواند چنین کاری بکند. این برنامه هم موقت است و هدفش را نیز عرض کردم. با این حال به نظر من سه دوره برگزاری این طرح موفقیتهایی نیز داشته است.
به طرح پنجساله اشاره کردید. الان این طرح در چه وضعیتی است؟
اجرای آن پس از نمایشگاه کتاب امسال شروع شده است. البته اجرای این برنامهها مستلزم این است که دستگاهها و نهادهای دیگر نیز همکاری داشته باشند که این مساله در داخل معاونت فرهنگی تصویب شده و مذاکرات اجرایی آن نیز شروع شده است.
دیدگاه تان را بنویسید