شناسه خبر : 48176 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ته‌مانده

چرا سرمایه اجتماعی به کف رسید؟

همان‌گونه که اقتصاد ایران بعد از سال‌ها درگیر بودن با بیماری‌های مزمنی مانند کسری بودجه، کم‌رشدی و تورم بالا دچار انواع ناترازی‌ها شده، به‌طوری که تنها راه درمانش جراحی گسترده و عمیق و گذراندن دوران نقاهت سخت و طولانی عنوان می‌شود، چالش‌های جدی اجتماعی نیز باعث شده که سیاستگذار، اگر حتی اراده‌ای برای اصلاح اقتصادی و شروع جراحی باشد، کار سختی برای جلب کردن رضایت بدنه اجتماع داشته باشد.

بی‌توجهی به خواست جامعه و تلاش برای ایجاد رفاه مصنوعی برپایه درآمدهای نفتی علاوه بر ایجاد انواع و اقسام ناترازی‌ها، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را نیز در یک سری فرسایشی و نزولی قرار داد تا جامعه در برابر هرگونه اصلاح اقتصادی مقاومت کند و در رویدادهای سیاسی مانند انتخابات، مشارکتی حداقلی داشته باشد. 

امروز اغلب اقتصاددانان و جامعه‌شناسان و عالمان سیاست، انجام اصلاحات ناگزیر را در گرو ترمیم سرمایه اجتماعی می‌دانند و البته به این معترفند که سرمایه اجتماعی به سرعت بازنمی‌گردد و نیازمند اقداماتی جدی و سریع در به رسمیت شناختن حقوق فردی و آزادی‌های طبیعی افراد است. نظام حکمرانی می‌تواند سرمایه اجتماعی را به تدریج بازگرداند اگر روند مختل کردن زندگی عادی و دسترسی شهروندان به خواسته‌هایشان را متوقف کرده و اگر در بهبود رفاه به مشکل خورده حداقل از سخت‌تر کردن زندگی معمولی دست بردارد.

دراین پرونده بخوانید ...