پردیس سینمایی کوروش و امیدی که زنده شد
پنج راهکار عملی
صنعتی شدن در تمام فعالیتها شاخصهایی دارد که باید به این شاخصها متعهد ماند.
صنعتی شدن در تمام فعالیتها شاخصهایی دارد که باید به این شاخصها متعهد ماند. در حوزه فرهنگ و سرگرمی اقتضائات صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه همیشه با حرکت لاکپشتی و با موانع زیاد همراه است و در این کشورها این توسعه در رده آخر اولویتهای دولتها قرار میگیرد. سرانه استاندارد سالنهای سینما در جهان به ازای هر ۱۰هزار نفر یک سالن سینماست و در ایران به ازای هر ۲۵۰ هزار نفر یک سالن سینما و متاسفانه در این کشور فرهنگدوست از ۱۱۸۰ شهر کشور فقط ۶۰ شهر سینما دارند و بیش از نیمی از جمعیت کشور به هیچ عنوان امکان دسترسی به سینما ندارند و این شاخصها در سرانه سینما رفتن مردم ایرانزمین به پایینترین سرانه در جهان نزول کرده است و هر ۹ سال یک بار سینماهای ایران شاهد حضور مردمانش است! (هر ایرانی در طول سال فقط ۱۰ دقیقه فیلم در سینماها میبیند و از میان ۶۵ کشور در ردههای پایین جدول سرانه سینما رفتن را از آن خود کردهایم). کمتر کسی فکر میکرد با گنجاندن یک مادهقانونی در برنامه سوم توسعه در کشوری که عمدتاً برنامههای توسعه از کاغذها فراتر نمیرود باعث روند صنعتی شدن سینما در حوزه نمایش شود! زمانی که زندهیاد سیفالله
داد در ماده ۱۶۱ قانون برنامه سوم توسعه نوشت: شهرداریها برای توسعه فضاهای سینمایی میتوانند به میزان متراژ سینماهای متقاضی ساخت فضای تجاری بدون اخذ عوارض و پذیره تجاری در اختیار متقاضیان بگذارند تنها ۱۰ سال زمان لازم بود که این مادهقانونی با رویکرد توسعهای باعث تغییرات گسترده فضاهای سینمایی شود. شهرداری تهران با درک صحیح از ضرورت تغییر در وظایف یک نهاد صرفاً خدماتی به یک نهاد اجتماعی و فرهنگی و با استناد به این ماده قانونی نسبت به تغییر زیرساختهای سینمایی از سنتی به زیرساختهای نسل اول (سینماهایی که کمتر از ۱۰ پرده سینما دارند) فضاهای سینمایی اقدام کرد. آغاز به کار اولین پردیس سهسالنه استاندارد در جنوبیترین نقطه غرب تهران (پردیس تماشا واقع در محله یافتآباد منطقه ۱۷ شهرداری) در سال ۱۳۸۴ نوید تغییر مستمری را طی ۱۰ سال گذشته داد که زیرساختهای سینما بعد از این دهه به نسل دوسالنههای سینما (سینماهایی با بیش از ۱۰ پرده سینما) نزدیک شوند و بعد از ساخت پردیسهای پنجسالنه آزادی و ملت و زندگی، پروژهای با ۱۴ سالن سینما آن هم با سرمایهگذاری کامل بخش خصوصی نوید شکلگیری مهمترین بخش صنعتی شدن سینما را که
همان صنعتی شدن حلقه نمایش سینماست میدهد. تجارب سایر کشورها در این خصوص موید این نکته است که برای رسیدن به استانداردهای جهانی سینما چارهای نداریم جز اینکه رگ تنفس سالنهای سینما را به تولید فیلم داخلی نسپاریم و ضمن برنامهریزی هوشمندانه برای حمایت از تولید کیفی داخلی نسبت به حق انتخاب مخاطبان متعهد باشیم و بگذاریم سالنهای سینمایی با چند پرده نمایش نسبت به تنوع مضامین سینمایی اقدام کنند. سینمای ایران به دلیل بضاعت اندک خود در تنوع مضامین باید نسبت به امکان ورود متنوع فیلمهای سایر کشورها اقدام کند تا تمام سلایق امکان استفاده از یک سبد اکران متفاوت را داشته باشند. ایران بهعنوان تنها کشوری که در حوزه نمایش بهطور کامل انحصار نمایش فیلم تولید داخلی دارد برای روند توسعهای زیرساختهای خود چارهای ندارد از تجارب دیگر کشورها استفاده کند و منطق انحصار نمایش تولید داخلی سالهاست که در ایران رنگ باخته است و این ایدئولوژی با آمدن سالنهایی با چند پرده نمایش فقدان منطقش را با بحرانهای کمبود مخاطب به رخ کشیده است! از سال ۱۳۸۴ تا به امروز بیش از ۱۰ پردیس سینمایی با بیش از ۴۰ سالن وارد چرخه ناوگان سینمایی تهران
شدهاند و انتظار این بود که این افزایش سالنهای سینما باعث افزایش مخاطبان سینما شود که متاسفانه به خاطر انحصار نمایش تولید داخلی در کنار افزایش سالنهای سینما شاهد کاهش شدید مخاطب از ۱۵ میلیون نفر در سال 13۸۴ به ۷/۵ میلیون نفر مخاطب در سال ۹۲ در سراسر کشور بودهایم و اگر بخواهیم همچنان متعهد به روشهای سنتی باشیم باید شاهد توقف ساخت و سازهای سینمایی باشیم.
پردیس سینمایی کوروش در غرب تهران بهعنوان یک سینما با بیش از ۱۰ پرده نمایش میتواند الگوی تمامعیاری باشد برای تشویق سایر علاقهمندان به سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ و سرگرمیسازی این سیاست توسعهای پیششرطهایی دارد که باید به این پیششرطها باز هم متعهد ماند! و اما پیششرطهای الزامی و حتی اجباری:
۱- آزادسازی قیمتگذاری بلیت این نوع سینما بر اساس بازار عرضه و تقاضا
۲- آزادسازی تعیین حقالسهم درصد بین سالن سینما و مالکان فیلمها (در وضعیت کنونی سینما حقالسهم سالنها اعم از سالنهای فرسوده و فرتوت سینما با سالنهای نسل۲ یک تعرفه است: ۵۰ درصد سهم مالک فیلم و ۵۰ درصد سهم سالن سینما!)
۳- آزادسازی ورود فیلم خارجی با سعهصدر ممیزان (سینما مخاطب محدودی دارد و قوانین ممیزی باید در این مدیوم با سعهصدر همراه باشد).
۴- حذف مالیات و عوارض و مالیات بر ارزش افزوده بر بلیت سینما
۵- کمکهای حمایتی معنادار در زمان تجهیز و بهرهبرداری این نسل از زیرساختهای سینمایی توسط دولت (این رویکرد توسط سینما شهر بهعنوان نهاد حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند سالی است در دستور کار قرار گرفته است).
دیدگاه تان را بنویسید