خشکسالی مخاطرهای تاریخی
احد وظیفه از تبعات کاهش 39درصدی بارش میگوید
کاهش بارش باران در سال آبی جاری زنگ خطر را برای کشور به صدا درآورده است. بعد از دو سال پربارش خیلیها فراموش کردند که ایران کشوری خشک و کمبارش است. با این حال زیاد طول نکشید تا هشدار سالی خشک و کمبارش نیز شنیده شود. احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی میگوید؛ روندها نشان میدهد ایران در سال آبی جاری تا میانه فروردین با کاهش بارشی 39میلیمتری مواجه است. از سویی ایران در طول 50 سال گذشته هم با افزایش دمای دودرجهای روبهرو بوده و هم کاهش 40میلیمتری در بارش را تجربه کرده و از میانگین 270 میلیمتر بارش سالانه به 230 میلیمتر رسیده است.
♦♦♦
مطالعات نقشههای هواشناسی و اندازهگیری بارش در ماههای گذشته نشان میدهد نهتنها وضعیت بارش در ایران نرمال نیست بلکه در وضعیت وخیمی از نظر خشکسالی به سر میبریم. آیا این وضعیت که امروز نسبت به آن آگاهی وجود دارد، قابل پیشبینی بود؟
پیشبینی دما و بارش در دنیا و ایران به صورت فصلی انجام میشود و در هیچ جای جهان نمیتوان از سال قبل، وضعیت سال بعد را پیشبینی کرد و گفت سال آینده وضعیت بارش و دما چنین است یا چنان است. پیشبینیها حداکثر به صورت فصلی و در سه تا چهار ماه بیان میشود. سازمان هواشناسی نیز طبق استاندارد به این کار مبادرت کرده است.
شما در مصاحبهای گفتهاید در دو هفته ابتدایی فروردین سال 1400 تنها 17 میلیمتر بارندگی داشتیم که این میزان نسبت به میانگین بلندمدت، حدود 85 درصد کمتر است. در یک بازه بلندمدت یکساله وضعیت چگونه است و وقتی با چنین نوسانی در بارش مواجه هستیم از منظر تحلیل روندهای اقلیمی، خشکسالی و کمبارشی چه اتفاقی برای سرزمین میافتد؟
پیشبینی هفتگی ما در فروردین کاهش 85درصدی را نشان میداد که با تغییرات هفتگی نمیتوانیم بحثهای مرتبط با اقلیم و خشکسالی را متوجه شویم و پیش ببریم. ایران کشوری است که در عرضهای جغرافیایی جنب حاره واقع شده است. کشورهای این عرضها نوسانات سالانه زیادی دارند. گاهی نوسانات هفتگی، ماهانه و سالانه اینقدر زیاد است که پیشبینی مشکل میشود. بعضی سالها کشورهایی که در عرضهای میانی یا مناطق جنب حاره واقع هستند در اواخر پاییز مثلاً یک هفته هوا آنقدر گرم میشود که باورکردنی نیست، به یکباره یک هفته بعد از آن سامانه وارد میشود و افت دما به نحوی اتفاق میافتد که حتی یخبندان هم رخ میدهد. بنابراین این تغییرات هفتگی با گذر سامانهها توجیه میشوند و نمیتوان بر پایه آن در مورد مساله تغییر اقلیم صحبت کرد. به طور کلی این کاهش 85درصدی مربوط به دو هفته اول فروردین است و ممکن است در سالهای دیگر اگر بررسی کنیم، بتوانیم چنین دو هفتهای را پیدا کنیم. به طور کلی اگر بازه بلندتری را در نظر بگیریم یا حتی از ابتدای سال آبی در نظر بگیریم، منطقیتر است که این تغییرات بارش را با سالهای قبل یا بلندمدت مقایسه کنیم. به طور کلی امسال از اول سال آبی تا اکنون (میانه فروردین) حدود 39 درصد کمتر از نرمال بوده است.
تاکید ما نیز بر کاهش بلندمدت بارندگی است. همین کاهش فاحش 39درصدی بارندگی از مهر 99 تا فروردین 1400 چه اثراتی بر سرزمین دارد؟ ایران با چه وضعیتی روبهرو است؟
خشکسالی یک مخاطره تاریخی در ایران است که خیلی چیزها را تحت تاثیر قرار میدهد. در بعضی از استانهای کشور وضعیت صنایع و کشاورزی به نحوی است که با کاهش بارش و ایجاد خشکسالی باید دید چه اتفاقی برای صنایع و کشاورزی آنها رخ میدهد. باید بررسی کرد و دید در مناطق مختلف کشور چه نوع کِشتی رایج است. باید کشت و کشاورزی را در روستاها و اطراف شهرهایی که کمبارش بودهاند، بررسی کرد که چگونه بوده است. آیا در آبیاری کشاورزی از آبهای زیرزمینی استفاده میکنند؛ آیا کاشت دیم دارند و... در استانهایی که کشاورزی به صورت دیم است، امسال آسیب زیادی در این زمینه رخ خواهد داد. چراکه دیمزارها به بارش باران وابسته هستند. از سویی واضح است که وقتی منابع آبی کمیاب میشود و بارش ناچیز است، آبهای زیرزمینی تحت فشار قرار میگیرند و برداشت از آبهای زیرزمینی زیاد میشود. ایران در منابع آبهای زیرزمینی نیز وضعیت مطلوبی ندارد و بر اساس مطالعات غالب دشتهای کشور الان دشتهای ممنوعه هستند و افت ارتفاع آبهای زیرزمینی قابل ملاحظه بوده است. در دهههای گذشته برداشت از سفرههای زیرزمینی به اندازهای بوده که زنگ خطر به صدا در آمده است. بنابراین با این کمبارشی مشکلات آبهای زیرزمینی نیز تشدید میشود و قطعاً این فشار بر بازدهی محصولات کشاورزی تاثیر میگذارد و معیشت کشاورزان را نیز متأثر میکند. در برخی مناطق نیز حتماً در آب شرب و تامین نیاز آبی شهرها و شهروندان با چالش روبهرو میشود. چرا که حتی در سالهای پربارش نیز برخی از شهرها و روستاها از جمله مناطق جنوب شرقی ایران با بحران آب آشامیدنی مواجه هستند و حتی با تانکر آبرسانی میشوند. بدیهی است در سال آبی جاری نیز وضعیت این فشار را بیشتر خواهد کرد و خیلی از شهرها مجبور خواهند بود با تانکر آبرسانی کنند. از طرف دیگر کیفیت آبهایی که در دسترس شهروندان قرار میگیرد افت خواهد کرد. در نهایت وقتی منابع آبی کاهش پیدا میکند، در طولانیمدت و در یک فصل یا دو فصل نیز بر آبدهی رودخانهها اثر خواهد گذاشت و در فصلهای گرم آبدهی رودخانهها بهشدت کاهش پیدا میکند و از طرفی این باعث افت ذخیره آبی سدها میشود که در فصلهای بهار و تابستان آبدهی رودخانههاست که آب مصرفی پشت سدها را جایگزین میکند. وقتی منابع آبی و بارش در فصل بارش کم باشد، آب مصرفشده جبران نمیشود و افت قابل ملاحظهای بهوجود میآید.
وقتی با متخصصان و کارشناسان محیطزیست، کشاورزی، آب و به خصوص آبهای زیرزمینی صحبت میکنیم آنها تمامی سرزمین ایران را در وضعیت هشدار آبی عنوان میکنند و خطر خشکسالی را برای تمامی مناطق کشور میبینند. کار شما در مرکز ملی خشکسالی و بحران نیز هشدار و پیشآگاهیسازی برای مدیریت بحران خشکسالی است. آیا هشدار مربوط به امسال برای همه ایران صادر شده است؟
ما روزانه بولتنی را از وضعیت بارش و دما در کشور منتشر میکنیم و در اختیار متولیان قرار میدهیم. کمتر مرکزی در دنیا حتی شبیه به ما وجود دارد که روزانه این کار را انجام دهد. ما روزانه نبض بارش و دمای کشور را میسنجیم و به نهادهای مختلف گزارش میکنیم. این گزارش، گزارش جامعی است که هم شامل دادههای دیدهبانی و سنجشیافته سازمان هواشناسی است و هم شامل دادههای برهمسنجی وزارت نیرو میشود. بارندگی و دما به صورت نقطهای ثبت میشوند. در ایستگاه هواشناسی میزان بارش باران ثبت میشود. ما از این دادههای نقطهای ایستگاهی استفاده میکنیم و این آمار را به همه سطح کشور تعمیم میدهیم و بر اساس محاسبات ریاضی و به صورت علمی بارشهای نقطهای را تبدیل به بارشهای پهنهای میکنیم و میانیگن بارش در سطح کشور، استان و شهرستان به تفکیک اندازهگیری میشود. اعداد بارش و دمای نزدیک به 500 شهر کشور به صورت روزانه سنجش میشود و در جداول تخصصی به صورت میلیمتر و در مقایسه با سال گذشته، مقایسه با بلندمدت و درصد تامین آب در قالب جدول و نقشه و... تهیه میشود و شاخصهای اقتصادی نیز از روی این آمارها محاسبه میشود و به صورت روزانه گزارشی ملی از این دادهها تهیه و در اختیار نهادهای مختلف قرار داده میشود. این بولتن در سایت مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی بارگذاری میشود و دیدن و استفاده از آن برای همه آزاد است و هیچ محدودیتی در دسترسی به این اطلاعات وجود ندارد. پایش دما و بارش برای بررسی روند خشکسالی بسیار حیاتی است و اگر پیشبینی را نیز مورد بررسی قرار ندهیم اما روزانه میزان بارش و دما را نسبت به نرمال، یا سال قبل یا 10 سال و 30 سال و 50 سال مورد ارزیابی قرار دهیم، خود به نوعی بیانگر وضعیت است و تا حد زیادی این پایش میتواند به مدیریت خشکسالی کشور کمک کند. با این حال میتوان نگرشی نسبت به آینده نیز داشت و بر اساس این تحلیل رهنمون کرد که وضعیت در آینده قرار است چگونه باشد. ما هر دو کار را انجام میدهیم.
امسال از اول تابستان که این مطالعات شروع شده است علاوه بر پیشبینی روزانه و لحظهای که مرکز پایش هواشناسی انجام میدهد، پیشبینی هفتگی برای چهار هفته آینده و پیشبینی فصلی نیز انجام میشود. پیشبینی فصلی و ماهانه درصدی خطا دارند و این روال در همه جای دنیا پذیرفتهشده است چراکه این خطا حاصل عدم قطعیت جوی است که بر آبوهوا حاکم است. در نهایت این نوع تحلیلها بر اساس مطالعات هواشناسی میتواند تا حدی مدیریت بر منابع آب و وضعیت کشاورزی را تسهیل کند. از ابتدای تابستان پیشبینی سه ماهه همواره کمبارشی فصلی را تایید کرده است. به خصوص، این کمبارشی برای استانهای جنوبی و جنوب شرق ایران ذکر شده است. متاسفانه غالب این پیشبینیها درست از آب درآمده است. مشکل کمبارشی فقط شامل ایران نبوده و تمامی کشورهای خاورمیانه و کشورهایی مثل ترکیه، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان و مناطق جنوبی پاکستان و کشورهای عربی خلیج فارس سال کمبارشی را تجربه کردهاند. در برخی از مناطق مثل عربستان و امارات کمبارشی زیاد تاثیرگذار نیست چراکه این کشورها کشاورزی ندارند و به آب باران برای آبیاری کشاورزی وابسته نیستند و عمدتاً آب شرب خود را از دریا و آبشیرینکنها تامین میکنند. در ایران که کشاورزی توسعهیافته است و خیلی به آب باران وابسته است، کاهش بارش میتواند خسارت به بار بیاورد چراکه درصد زیادی از کشاورزی ما دیمزار است و به آب باران نیاز دارد. طبیعی است کشورهایی مثل ما از کاهش بارش باران آسیب میبینند.
با برداشتی که از صحبتهای شما و مطالعه آمارهای هواشناسی داریم، میتوان گفت که امسال با یک خشکسالی و کاهش بارش کمسابقه روبهرو هستیم. آیا چنین سال خشک و کمبارشی در ایران سابقه داشته است؟
اکنون حدود 110 میلیمتر بارش داریم. در کمترین بارشهای سالانه کشور، سالهایی داشتیم که بارش به 40 درصد کاهش هم رسیده است. در سال 97-96 و سال 85-84 نیز بارش سالانه حدود 140 میلیمتر بوده است. نوسان سالانه در ایران به دلیل واقع شدن در منطقه جنب حاره زیاد است. اگر میانگین بارش را 10 سال به 10 سال در نظر بگیریم، بهتر میتوانیم کاهش بارش را متوجه شویم. اگر 50 سال گذشته را در نظر بگیریم، بارش متوسط کشور در این مدت چیزی حدود 270 میلیمتر بوده است. 10 سال اخیر کشور متوسط بارش را چیزی حدود 235 تا 240 میلیمتر نشان میدهد. بنابراین از 50 سال گذشته تا الان حدود 40 میلیمتر از بارش کشور کاسته شده است. این روند به نوعی نشاندهنده تغییر اقلیم است که با گرمایش سطح زمین، به نوعی گذر سامانههای مهاجر و انتقال رطوبت به نحوی تحت تاثیر قرار گرفته است که میانگین کشور به صورت بارش روندی نزولی داشته است. این روند در تمامی کشور نزولی بوده است و اینطور نیست که تنها یک نقطه خاص کاهش بارش را تجربه کرده باشد. این میزان بارش را باید تا پایان خردادماه هر سال آبی در نظر گرفت چرا که بارندگی خرداد حتی اغلب در مناطق آذربایجان و شهرهای شمال غرب کشور رخ میدهد و عملاً در مناطق جنوبی و مرکزی کشور بارشی نداریم و اصطلاحاً پنجره بارش آنها بسته شده است. امسال به نظر میرسد یکی از آن سالهای کمبارش باشد. اگر سالها را در 50 سال گذشته به سه قسمت تقسیم کنیم؛ یکسوم کمبارش، یکسوم سالهای با بارش متوسط، یکسوم سالهای پربارش، میتوانیم بگوییم امسال جزو یکسوم سالهای کمبارش است.
بحث تغییر اقلیم در ایران را مطرح کردید. برای مطالعه وضعیت تغییر اقلیم نیازمند مطالعه روندهای طولانیمدت هستیم. آیا با دادههایی که در اختیار داریم واقعاً میتوان گفت ایران دچار تغییر اقلیم شده است؟
باید مبنای بررسی و تایید تغییر اقلیم را بر اساس دادههای هواشناسی در طول 30 سال در نظر بگیریم. غیر از بحث آمار، بحث ایستگاههای هواشناسی سینوپتیک نیز مطرح است که اکنون چیزی حدود 550 ایستگاه تکمیلی و پایه در ایران وجود دارد. اگر 50 سال به عقب برگردیم، دادههایی در ایران داریم اما تعداد ایستگاههای موجود در کشور چیزی حدود 30 عدد است. اگر بخواهیم بارش متوسط کشور را حساب کنیم نیاز به دادههای آماری یکسان داریم. از سوی دیگر ما ایستگاههای بارانسنج را نیز در سازمان هواشناسی و وزارت نیرو داریم که مجموعه این ایستگاهها به بیش از سه هزار ایستگاه میرسد. برای بررسی دقیق دادهها نمیتوانیم بین سالی که در کشور سه هزار ایستگاه سنجش وجود داشته با سالی که تنها 20 تا 30 ایستگاه مورد استفاده بوده، مقایسه منطقی داشته باشیم. ما با استفاده از تکنیکهای موجود به صورت تقریبی این مقایسه را انجام میدهیم. برای فهم تغییر اقلیم باید دو پارامتر را در نظر گرفت. یکی بارش و دیگری دماست. دما خوشرفتارتر از بارش است. بارش تغییرات فضایی زیادی دارد. ممکن است در دامنه کوه بارش شدید و در حد سیل باشد اما در دشت یک قطره باران نبارد. اما دما تابع این شرایط نیست که مثلاً یک طرف دره یخ بزند، یک طرف دره 30 درجه مثبت باشد. با یکسری تغییرات میتوان رفتار دما را تخمین زد. این دو کمیت در حوزه هواشناسی مبنای فهم تغییر اقلیم هستند. بررسی روند دمایی در ایران از صعود دما حکایت دارد. سه پارامتر در تحلیل افزایش دما موثر است. دمای بیشینه، دمای کمینه و دمای متوسط که میانگین این دو است. اگر دمای متوسط را معیار قرار دهیم، میبینیم روند افزایش دما مطابق روندهایی است که در دنیا در حال ارائه است و گاهی حتی شدیدتر از روند افزایش دما در دنیاست. با توجه به اینکه از یکسو روند بارش در طول 50 سال گذشته، نزولی بوده و افزایش دما از سوی دیگر تا حدود دو درجه به طور متوسط در ایران بالا رفته، میتوان پذیرفت که ایران دچار تغییر اقلیم شده است. این افزایش بیشتر ناشی از افزایش دمای کمینه است. یک بحثی البته مطرح است و آن هم اینکه ایستگاههای سنجش دما در سالهای گذشته در مناطقی دور از شهرها استقرار داشتند ولی اکنون آن ایستگاهها مثل ایستگاه هواشناسی مهرآباد اکنون در محدوده شهری است. دمای هوای شهرها عمدتاً نسبت به پیرامون دمای بالاتری است بنابراین بخشی از افزایش ثبتشده دما در ایستگاههای شهری ناشی از وضعیت دمای شهری و تغییر اقلیم محیط استقرار ایستگاه است که به صورت مصنوعی به دست انسان ایجاد شده است. اما بخش مهمی از افزایش دما مربوط به افزایش دما و گرمایش جهانی است. کشور ما بر اساس همین دادههای ایستگاهی در 50 سال گذشته چیزی حدود دو درجه گرمتر شده است. بنابراین روند تغییرات همواره رشد نبوده، بلکه نوسان داشته است، اما روند بلندمدت نشان میدهد که با افزایش دما مواجه بودهایم. دمای متوسط، معدل دمای کمینه و بیشینه روزانه ایستگاه است. دمای بیشینه تغییرات زیادی نداشته ولی دمای کمینه افزایش زیادی داشته است. این تغییر دما در سطح جهانی نیز اثرگذار است و شاهد هستیم که تغییر اقلیم و افزایش دمای زمین موضوع اول اجلاسها و برنامه توسعه دولتهاست و کنفرانس تغییر اقلیم که با نام اجلاس پاریس شناخته میشود، تلاش دولتها و سازمان ملل برای سامان دادن به روند افزایش گرمایش جهانی و در نتیجه توقف تغییرات اقلیمی و به مخاطره افتادن حیات در کره زمین است.