سال بد آبوهوا
آیا با خشکسالی کمسابقهای مواجه هستیم؟
سال آبی جاری تا میانه فروردین 1400 به دلیل کاهش 39درصدی بارش، سال بسیار کمبارشی برای ایران است. اما بهرغم کاهش شدید بارش در ماههای گذشته، آن چیزی که نقشههای هواشناسی نشان میدهد به ما میگوید اردیبهشت امسال روند بارش روند نرمالی خواهد بود و تابستان نیز نرمال خواهد بود اما بحث این است که کمبارشی ماههای گذشته سال زراعی، چنان کمبارش بوده که بارش نرمال اردیبهشت هرگز آن را جبران نمیکند. اگر بخواهیم سال زراعی جاری را تا پایان شهریور بررسی کنیم با کمبارشی شدیدی مواجه هستیم و آنچه در نهایت در پایان سال زراعی با آن روبهرو هستیم خشکسالی جدی است؛ چراکه سهم بارشی ما در تابستان فقط چهار درصد از سهم اقلیمی است. درصد باقیمانده از بارش سال جاری زراعی بعد از اردیبهشت 1400 و تابستان پیشرو درصد بسیار ناچیزی است. بنابراین باید پذیرفت که بارشهای متناسب با اقلیم خشک و گرم و خشک ایران باید تا آخر فروردین اتفاق میافتاد که متاسفانه اتفاق نیفتاده است.
کاهش بارش بارندگی در یکسال اخیر تبعات زیادی در پی خواهد داشت. باید واقعیت را پذیرفت که اگر امسال به همین روال پیش برود، ایران یکی از خشکترین سالهای 50 سال اخیر خود را تجربه خواهد کرد. با این حال خوشبختانه ما در دو سال پیش از این دو سال پربارش داشتیم که سبب شده درصدی از این فشار کمبارشی امسال در یکسری از حوزهها از جمله آب پشت سدها خیلی به چشم نیاید و احتمالاً وضعیت سدها متناسب با خشکسالی هواشناسی نباشد.
باید متذکر شد که در روندهای خشکسالی ابتدا خشکسالی هواشناسی اتفاق میافتد و اثرات اولیه آن بر خشکسالی کشاورزی است و اثرات بعدی آن بر روی خشکسالی هیدرولوژی است و همینطور جلو میرود و تبعات اقتصادی و اجتماعی دیگر نیز به دنبال دارد که اینها در مراحل بعدی طبقهبندی خشکسالی هستند. با این حال کاهش بارش امسال به دلیل همان بارش دو سال قبل میتواند کشاورزی را تحت تاثیر قرار دهد و بخشهای کمآب کشور را، اگر امکانات سد نداشته باشند، میتواند تحت تاثیر بیشتری قرار دهد.
خشکسالی کمسابقه امسال شباهتهایی به سالهای دیگر دارد اما باید سال زراعی که پایان شهریور است، تمام شود تا بتوان به طور دقیق درباره اندازه خشکسالی امسال اظهار نظر کرد. با این حال ما در تاریخ گذشته ایران کاهش تا 40 درصد بارش را داشتیم که اندازه امسال حتی کاهش بیشتر بارش را نشان میدهد و نشاندهنده این است که امسال سال بسیار خشکی است.
از ابتدای سال هشدارهای سازمان هواشناسی برای آمادگی به نهادها و سازمانهای مرتبط داده شده است. وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی که درگیری جدیتری با بحث بارش و میزان آب کشور دارند، بیش از دیگر ارگانها در جریان هشدارها هستند. اما هشدارها و بولتنهای سازمان هواشناسی برای تمامی دستگاههای اجرایی کشور ارسال میشود تا آنها بدانند که وضعیت کاهش بارش در سال زراعی جاری میتواند روندهای مدیریتی آنها را تحتالشعاع قرار دهد. ما در اواخر پاییز با سامانه بارشی خوبی مواجه بودیم که قدری وضعیت بارش در کشور را بهبود داد که اگر آن بارشهای پاییزی اتفاق نمیافتاد ما با یک فاجعه تمامعیار روبهرو بودیم. اما از تابستان سال گذشته با مطالعه نقشهها میدانستیم که امسال سال کمبارشی است و البته درست مطابق پیشبینیهای سازمان هواشناسی اتفاق افتاد. پیشبینی فصلی در تمامی جهان از دقت قطعی برخوردار نیست اما پیشبینیهای ما تا حد زیادی منطبق بر واقعیت آبوهوایی و اقلیمی ایران بود. البته باید تاکید کرد که پیشبینیهای کوتاهمدت مبنای تصمیمگیریهاست ولی برای دریافت یک تصویر کلی از روند بارشها از پیشبینی فصلی استفاده میکنند که تقریباً چنین وضعیتی -البته نه به این شدت- پیشبینی میشد و اکنون در میانه فروردین میدانیم که سال کمبارشی است.
در بحث تغییر اقلیم ما با بررسی روندهای 50ساله روبهرو هستیم. این پرسش بهوجود میآید که آیا کاهش بارش امسال میتواند نشانهای از روند تغییر اقلیم در ایران باشد؟ برای درک صحیح وضعیت تغییر اقلیم باید به روندهای جهانی و اجماع دانشمندان بینالمللی در این زمینه رجوع کنیم که عمدتاً بر قطعیت تغییر اقلیم در همه جای دنیا اشاره دارند. نظرات مخالفی هم در این زمینه وجود دارد، اما اجماع دانشمندان آبوهوا وهواشناسی و تغییر اقلیم میگوید جهان با روند تغییر اقلیم مواجه است. در سال 2015 هیات بین دول تغییر اقلیم، در گزارش پنجم خود به این موضوع اشاره و صراحتاً اعلام کرد دنیا با تغییر اقلیم روبهرو شده است و دولتها باید سیاستهایی را در این زمینه اتخاذ کنند تا بتوان با آن مقابله کرد. در سال 2015 این هشدار با قطعیت به همه دولتها داده شد. البته تا پیش از سال 2015 هشدارها به صورت غیرقطعی داده میشد که بسیاری از دولتها از همان زمان موضوع را جدی گرفته بودند و بسیاری از دولتها نیز جدی نگرفتند و گزارش نهایی تقریباً به اما و اگرها تا حدی پایان داد. در نشست پاریس دولتها با توصیه سازمان ملل به این نتیجه رسیدند که مساله تغییر اقلیم را به عنوان یک اصل قطعی در نظر بگیرند و روندها و چیدمان توسعه خود را بر پایه این واقعیت تغییر دهند. در همین اجلاس معاهده تغییر اقلیم پاریس به تصویب دولتهای جهان رسید و کشورها هر کدام متعهد شدند برنامههای خود را برای کاهش گازهای گلخانهای اعمال کنند. اما اینکه کشورها به این تعهد بپیوندند مساله دیگری است. البته میتوان گفت اغلب کشورها به معاهده پاریس پیوسته و برنامههایی را برای مقابله با تغییر اقلیم به سازمانهای بینالمللی ارائه دادهاند که در جهت کاهش تولید کربن و مدیریت آلایندههای گلخانهای مختلف و دیگر موارد است. بهتر است بگویم تعهدات دولتها میتواند به کاهش اثرات تغییر اقلیم منجر شود. دو سه سال قبل نیز سازمان هواشناسی کشور گزارش جامعی را برای بخشهای مختلف کشور و برای مقابله با تغییر اقلیم تهیه کرد. ما به نهادهای متولی و مدیریتی کشور اعلام کردهایم که وضعیت در آینده از آنچه در گذشته داشتیم بدتر خواهد بود. در آینده اقلیمی ایران -اگر تا سال 2100 را در نظر بگیریم- تعداد سالهای خشک کشور بسیار بیشتر از سالهای تر خواهد بود. چراکه سالهای تر و خشک در کنار هم معنی پیدا میکنند. بنابراین باید مبنای مدیریت کشور در حوزههای مختلف متناسب با واقعیت اقلیمی ایران باشد. واقعیتی که ایران خشک و نیمهخشک را شکل داده آن را به سمت خشکی بیشتر پیش خواهد برد و این روند تدریجی در تمام منطقه خاورمیانه و حتی دنیا در حال رخ دادن است. البته برای مدیریت این وضعیت و با توجه به اطلاعات و دادههایی که به دست آمده، تصمیمهای زیادی در این زمینه از سوی دولتمردان گرفته شده و حتی نهادهای تخصصی در این زمینه ایجاد شده است که میتوان به «کارگروه سازگاری با کمآبی در کشور» اشاره کرد که در جهت اندیشه در حوزه مدیریت آب کشور ایجاد شده است.در نهایت باید گفت ایران دچار خشکسالی است و روند تغییر اقلیم در کشور مثل بقیه دنیا ایجاد شده است. کاهش بارش در طول روند 50 سال گذشته در ایران اتفاق افتاده است و از متوسط 270 میلیمتر به حدود متوسط 230 میلیمتر رسیده است و این نشان میدهد یک کاهش عمده در بارش بلندمدت کشور اتفاق افتاده است و پیشبینی برای 50 سال آینده نیز با اشاره به روندهای تغییر اقلیم به سمتی است که سالهای خشک بیشتر خواهد بود و وضعیت بارشی ایران کمتر خواهد بود.