گام دوم سیاستگذار
الزامات سیاستگذاری برای چند ماه آینده چیست؟
آیسان تنها: فوران بیماری کرونا آبان سال 99 را تبدیل به ماهی سیاه کرد که از آن روزها نزدیک به 500 کشته بر جای میماند. اما چرا به این مسیر رفتیم؟ این سوالی است که کارشناسان تلاش کردند به آن پاسخ بگویند و در ضمن راهکارهایی هم برای برونرفت از این وضعیت ارائه کردند. قاطبه کارشناسان بر این باور بودند که دولت باید در وهله اول برای خروج کشور از وضعیتی که در آبان گرفتار آن بود تعطیلی دوهفتهای را در دستور کار قرار دهد تا بعد راهکارهای بلندمدت دیگری هم به کار ببندد. دراین راستا، یک تیم پنجنفره مرکب از محققان اقتصادی مقیم خارج با ارائه مقالاتی تلاش کردند ضمن تحلیل وضعیت موجود با بررسی وضعیت و تصمیمات مسوولان کشورهای موفق در مدیریت تبعات بیماری کرونا نسخههایی برای ایران تجویز کنند. یکی از اعضای این تیم پنجنفره، نوید غفارزادگان استاد دانشگاه ویرجینیاتک است. به گفته او گرچه تعطیلی دو هفتهای در کاهش میزان ابتلا و تعداد فوتیها بر اثر کرونا موثر بوده است اما باید اقدامات مهم دیگری هم فوراً در دستور کار قرار گیرند؛ مانند انجام سریع واکسیناسیون. او همچنین معتقد است باید تعاملات اجتماعی به انجام امور ضروری محدود شده و افراد جامعه تفهیم شوند که برگزاری میهمانیها و دورهمیهای آنان علاوه بر اینکه میتواند به افزایش تعداد فوتیها در جامعه منجر شود، زمینه را برای بیکار شدن افراد کمبضاعت فراهم کند.
♦♦♦
آبان 99 تعداد فوتیهای ناشی از ابتلا به بیماری کرونا نزدیک به ۵۰۰ مورد در روز رسید. آیا این را میتوان نتیجه تصمیمهای گرفتهشده یا گرفتهنشده دولت و تصمیمگیران دانست؟
بله. دولت یکی از ارگانهای مسوول در سلامت جامعه است. البته بالطبع مجموعه عواملی در این زمینه دخیل بودند ولی این چیزی از مسوولیت دولت کم نمیکند. تصمیماتی گرفته شد که زمینههای افزایش تعاملات غیرضروری یا کمتر ضروری در جامعه را فراهم کرد، در حالیکه میدانیم این بیماری به نحوی است که هرقدر تعاملات فیزیکی بین افراد بیشتر باشد به همان میزان گسترش پیدا کرده و به ابتلای بیشتر و فوتیهای بیشتر افراد منجر میشود. در کل میتوان گفت وقتی به روند بیماری نگاه میکنیم متوجه میشویم که پس از انتهای موج دوم در ایران وقتی تعداد مبتلایان کاهش یافت به صورت بازخوردی، به سیاستهای کنترلی کمتر بها داده شد.
این وضعیت را بگذارید در کنار مساله سردتر شدن هوای کشور که هر دو باعث افزایش روند بیماری شدند. این در حالی است که به نظر من میتوانستیم یکسری تصمیماتی بگیریم که به موجب آن از وقوع موج سوم بیماری جلوگیری یا شدت آن کمتر شود. نکته مهم این است که میشد زودتر تعطیلی کوتاهمدت فراگیر در کشور اجرا شود. اگر این تصمیم گرفته میشد به تعداد فوتیهای 500 نفر در روز نمیرسیدیم. البته اکنون تعداد مبتلایان کاهش یافته و به تعداد فوتیهای زیر 100 نفر در روز رسیدهایم.
آیا میتوان کاهش تعداد مبتلایان به بیماری و رسیدن تعداد فوتیها به زیر 100 نفر در دیماه را حاصل مدیریت دولت دانست؟ به جز تصمیمات دولت چه عامل و عواملی را دراین زمینه دخیل میدانید؟
اکنون زود است که بخواهیم تحلیل کنیم و ببینیم چهعواملی در کاهش تعداد مبتلایان و فوتیها موثر بوده است اما به هر حال مجموعه عواملی در این زمینه موثر بودهاند. یکی از این عوامل اجرای تعطیلی فراگیر دوهفتهای بود که البته تاکید میکنم بهتر بود دولت زودتر آن را انجام میداد. ضمن اینکه میشود حدس زد، مردم هم با توجه به اطلاعاتی که به آنها ارائه شده است، به تغییر رفتار خود پرداختهاند، مثلاً اینکه فاصلهگذاریها را رعایت و از خود و اطرافیانشان مراقبت کردهاند. البته دولت سیاستهای دیگری هم اعمال کرد که میتوان آنها را هم در کاهش میزان ابتلا موثر دانست ولی به هر حال اکنون نمیتوان دقیقاً تصویری شفاف ارائه کرد که هر عامل چقدر موثر بوده است و نیاز به مطالعه دقیق دارد.
میتوانید از وضعیت امکان واکسیناسیون در ایران تحلیلی ارائه دهید؟ چه افقی پیشروی ایران در این موضوع میبینید؟ ایران باید به چه میزان واکسیناسیون برسد تا با کاهش مناسب تعداد ابتلا و مرگومیر روبهرو شویم؟ آیا در صورت انجام نشدن مناسب واکسیناسیون راهکاری برای دولت میبینید؟
مشخص است که به واکسیناسیون سریع نیاز داریم. این موضوع از آن مسائلی است که هیچگونه تاخیری در آن توجیه ندارد. تصمیمگیران باید زمینهها را برای دسترسی شهروندان به واکسن باکیفیتی که مورد تایید متخصصان باشد، فراهم کنند. اکنون یکسری بحثهایی درباره ترجیح واکسنهای داخلی به واکسن وارداتی مطرح میشود، به نظر من با توجه به اینکه تهیه، تست و تولید واکسن در داخل زمانبر است، باید سریعتر وارد فاز خرید واکسنی شویم که در کشورهای دیگر تست شده و موفقیتآمیز بوده و کیفیت آن تایید شده است. همچنین در کنار آن به صورت موازی به کارهای علمی و پژوهشی برای تولید واکسن داخلی هم بپردازیم که میتواند در سالهای آینده به جامعه کمک کرده و کشور را خودکفا کند. اما در افق کوتاهمدت چارهای نداریم جز اینکه بر تهیه واکسن از شرکتهای معتبر خارجی متمرکز شویم.
دولت درباره موضوع برقراری تعطیلات فراگیر استدلال میکرد که برخی مشاغل در اثر کرونا روبهنابودی هستند. در عین حال دیدیم که بسیاری از مشاغل هم در جریان تعطیلی فراگیر از تن دادن به این شرایط امتناع کردند. چه راهکاری برای ایران متصورید؟ کشورهای دیگر چه کردند؟
اقتصاد همه کشورها در اثر بیماری کرونا ضربه دیده است و ایران تنها کشوری نیست که این مشکلات را تجربه میکند. ادعای اصلی یکی از مقالههایی که تیم ما آن را تهیه کرد این است که کشورهای مختلف از نظر اقتصادی به صورت مشابهی تحت تاثیر کرونا قرار گرفتهاند چون همه مجبور هستند تعاملات فیزیکی خود را کاهش دهند. همانطور که پیشتر مطرح شد افراد مجبورند تعاملات فیزیکی خود را که منجر به افزایش بیماری میشود تا حدودی کاهش دهند. با این تغییرات قاعدتاً بعضی از صنایع در همه کشورها تحت تاثیر جدی قرار گرفتهاند.
سوال این است که چطور میشود به آنها کمک کرد؟ به نظر من میشود کمک کرد و اینطور نیست که دست برای کمک به آنها بسته باشد. یکی از مهمترین آنها انجام واکسیناسیون است. با تهیه واکسن برای شهروندان جامعه میتوان به زندگی نرمال برگشت ضمن اینکه اقتصاد را سرپا نگه داشت. بعد از آن هم باید مواظب باشیم که موج جدید بیماری آغاز نشود و تعاملات بین افراد هم کمریسک شود، مثلاً حتماً استفاده از ماسک استمرار یافته و از تهویه مطلوب استفاده شود. این اقدامات کمک خواهد کرد که صنایع هم حفظ شوند.
با توجه به اینکه به نظر میرسد سرمایه اجتماعی دولت متزلزل شده است، ممکن است شهروندان به توصیههای دولت گوش نکنند. موضوع عدم همراهی افراد جامعه با تصمیمات دولت میتواند در زمینه مبارزه با بیماری مشکلاتی ایجاد کند، راهکاری برای این موضوع وجود دارد؟
برای کنترل بیماری کرونا در نهایت به مشارکت مردم نیاز است. بدون مشارکت مردم نمیتوان انتظار موفقیت در برنامههای دولت را داشت. پس باید زمینههای احیای سرمایه اجتماعی را فراهم کرد. باید شیوع این بیماری را به عنوان یک فرصت دریافت که دولت با استفاده از آن زمینههای جلب اعتماد عمومی را فراهم کند. وقتی که افراد ببینند تصمیمات دولت به نتیجههای مقبول منجر میشود اعتماد خواهند کرد. شهروندان باید ببینند که دولت تصمیمات به موقع میگیرد، برای افراد جامعه واکسن تهیه میکند، درباره روند بیماری به صورت دقیق اطلاعرسانی میکند، مقاملات عالیرتبه کشور مستقیماً با افراد جامعه در ارتباط بوده و به آنها درباره تصمیمات و اقدامات خود گزارش میدهند. اگر این شرایط پیش بیاید اعتماد ساخته خواهد شد. اگر دولت به این نکته توجه کند که در مقاطع مختلف برای کنترل بیماری نیاز دارد که از مردم یاری بگیرد، تلاش خواهد کرد که سریعتر اعتمادسازی کند.
لازم است تاکید کنم که حتی اگر سرمایه اجتماعی دولت متزلزل شده باشد و دولت اعتماد مردم را ازدسترفته ببیند، این وضعیت هم از مسوولیت دولت کم نمیکند. اگر سرمایه اجتماعی وجود ندارد دولت وظیفه دارد برای بازسازی آن اقدام کند تا زمینههایی را برای همراهی و همکاری مردم با تصمیمات خود فراهم کند. نه تنها در موضوع این بیماری بلکه به طور کلی دولت برای پیشبرد امور خود به اعتماد شهروندانش نیاز دارد.
برای بازسازی سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم چه میشود کرد؟
اقداماتی میتواند در بازسازی اعتماد عمومی موثر باشد. ابتدا اینکه افق پیشرو و استراتژیها روشن شود. باید افراد مجاب شوند که با همراهی آنها میتوان هم مانع افزایش تعداد مرگومیر افراد شد و هم فضای ایجاد رونق نسبی در اقتصاد کشور را فراهم کرد. این چشمانداز امیدبخش است و انگیزه افراد را برای همراهی با سیاستها افزایش میدهد. برنامه عملیاتی این چشمانداز باید روشن بوده و به کرات برای افراد جامعه تشریح شود. انتقال و اطلاعرسانی شفاف و همهجانبه، نهتنها در مورد خود چشمانداز، که در طول مسیر هم اهمیت دارد.
نکته مهم دیگر این است که مردم باید از تلاش دولت برای دریافت و پخش عادلانه واکسن باکیفیت آگاه باشند. این موضوع تابع این است که دولت عملکرد مناسبی در این زمینه نشان دهد. نباید مردم به این نتیجه برسند که دولت صرفاً اقداماتش را به حرف زدن محدود کرده و عملی وجود ندارد. اگر مردم متوجه شوند که دولت موفق به تهیه واکسن شده و پروسه توزیع را شفاف و عادلانه طی میکند، اعتماد بیشتری به دولت خواهند یافت. همراهی افراد جامعه تا حدود زیادی میتواند از موج بعدی بیماری جلوگیری کند. دولت باید کارهای تخصصی در مدیریت بحران را به افراد کاردان و متخصص بسپرد. مسوولان نباید اجازه دهند زمینه نشر شبهعلم در تریبونهای رسمی فراهم شده و اطلاعات گمراهکننده و توصیههای بیاساس مطرح شود. متاسفانه روند رشد «شبه علم» نگرانکننده است. در جایی که صحبت از جان مردم است هیچگونه مماشاتی جایز نیست.
به عنوان یک محقق برای شهروندان چه توصیههایی دارید؟
کووید 19 در نهایت زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است. به عبارتی این مردم هستند که با اثرات این بیماری در زندگی خود و اطرافیانشان درگیر شدهاند، از طریق چالشهایی که به خاطر بیماری ایجاد شده و بعضاً متاسفانه منجر به فوت برخی افراد شده است. معقولانه این است که منتظر دولت ننشینیم. تا جای ممکن باید کارهای روزانه را با در نظر گرفتن شرایط بیماری پیش برد. به این ترتیب از هر اقدامی که میتواند از ریسک ابتلای خود و اطرافیانشان به کرونا جلوگیری کند دریغ نکنند. افراد باید مراودات غیرضروری خود را به حداقل رسانده، از ماسک استفاده کرده و در فضاهای بسته کمترین حضور را داشته باشند. در عین حال میتوانند به سلامت روان خود هم توجه کنند. به این معنی که مثلاً در فضای باز با رعایت فاصله با افراد دیگر ورزش کنند و...
تاکید میکنم در نهایت این مردم هستند که هزینه شیوع گسترده بیماری را میدهند و بنابراین باید مستقلاً از اینکه دولت میخواهد چه تصمیماتی بگیرد، کار خود را خوب انجام میدهد یا خیر، همگی تلاش خود را بکنند که از خود، خانواده خود و دوستانشان مراقبت کنند.
در سطح کلانتر هم افراد بسیاری هستند که نسبت به اقشار محروم جامعه در خود احساس مسوولیت میکنند. این افراد باید بدانند که به هر حال با برگزاری میهمانیها و دورهمیها احتمال ابتلا به بیماری افزایش مییابد. چراکه اگر حتی یک نفر در این برنامهها مبتلا باشد تعداد افراد زیادی را دچار بیماری خواهد کرد. نکته این است که تبعات این بیماری فقط در خانواده نخواهد بود، ممکن است به خارج از خانواده هم منتقل شود و زمینههای به وجود آمدن مشکلات زیادی را برای افراد دیگر فراهم کند. مثلاً افراد زیادی ممکن است بیکار شده یا کارگاههای کوچک تعطیل شوند. به طور خلاصه باید بگویم صرف نظر نکردن از برگزاری مهمانیهای خانوادگی توسط گروهی از افراد میتواند به ایجاد مشکلات جدی برای افرادی منجر شود که بیشتر از مسائل اقتصادی ناشی از کرونا آسیب میبینند.
دادهها نشان میدهد که افراد کمبضاعت بیشتر در معرض از دست رفتن شغل خود هستند تا خانوادههایی که تمکن مالی بیشتری دارند. بنابراین هیچ توجیهی وجود ندارد که اجتماعات غیرضرور برگزار شود. میشود برای جبران خلأ روحی که افراد در اثر کرونا دچار آن شدهاند به فکر راههایی بود که زمینه را برای گسترش بیماری فراهم نمیکند. این روند ناگزیر باید ادامه یابد تا به بیماری مسلط شده و جامعه از وضعیت کنونی آن رهایی یابد.
چه نگاهی نسبت به وضعیت انتشار آمارهای مربوط به بیماری در ایران دارید؟ در مقاله تاکید کرده بودید که باید آمارها پیوسته و دقیق اعلام شوند.
موضوع آمارهای مربوط به بیماری بسیار مهم است. آمارها باید به صورت دقیق و به صورت منطقهای ارائه شود. یکی از تصمیمات بسیار غلطی که در ابتدای شیوع بیماری در ایران گرفته شد، این بود که آمارهای استانی و منطقهای گزارش نشد. با توجه به اینکه مردم رفتار خود را با اطلاعات و آماری که دریافت میکنند، تطبیق میدهند، یکی از تبعات ناخوشایند چنین تصمیمی این است که افراد رفتار خود را به روال قبل که نرمال پنداشته میشود ادامه میدهند. به این دلیل که متوجه نمیشوند در اطرافشان بیماری با سرعت زیادی در حال گسترش است. این وضعیت منجر به گسترش بیشتر بیماری میشود. تاکید میکنم یکی از عواملی که به افزایش تعداد مبتلایان و فوتیها منجر میشود این است که آمارها به صورت شفاف و دقیق منتشر نشوند.
اکنون بسیاری از کشورها تلاش کردند که آمارهای خود را اصلاح کنند. بسیاری متوجه شدند که تعدادی اصلاً تست کرونا نمیدهند ولی بعد در اثر بیماری فوت میکنند. با توجه به این وضعیت آنها آمارهای ارائهشده خود را اصلاح کردهاند. دلیل این است که وقتی افراد بفهمند ریسک بیماری اساسی است، خود به کنترل تعاملات خود میپردازند. به این ترتیب این مساله به صورت درونزا حل میشود یا حداقل به جلوگیری از افزایش بیماری کمک میکند. من هنوز وبسایتی در ایران ندیدهام که به صورت دقیق و شفاف آمارهای روزانه ابتلا و فوت بر اثر کرونا را به تفکیک استان و شهر ارائه کند. این موضوع بسیار حیاتی است.
توجه کنید وقتی میگوییم وضعیت شهری از قرمز به نارنجی تغییر کرده است، اگر آمارهای آن از قبل و مستمراً اعلام شده باشد، مردم میتوانند روند تغییرات را ببینند. دراین صورت شوک کمتری متحمل شده و خود را با آمار تطبیق میدهند. در چنین شرایطی به دولت هم کمک بیشتری خواهند کرد چون به اطلاعاتی که دولت میدهد اعتماد بیشتری خواهند داشت. وجود سایتی که اطلاعات بهروز در آن منتشر شود، در بسیاری از مواقع کمک میکند که افراد بتوانند مدام وضعیت شهر و منطقه خود را در آن چک کنند و مثلاً وقتی متوجه میشوند که آمارها روبهافزایش است، افرادی که قرار است سر کار بروند، میتوانند تصمیم به دورکاری بگیرند یا رفتوآمد غیرضرور خود را به تعویق بیندازند. در بعضی از کشورها آمارها به صورت سازمانی هم ارائه میشود. به این ترتیب که اعلام میشود در یک سازمان امروز یک نفر مبتلا به کرونا مشخص شده، این فرد در کدام طبقات تردد داشته و... این اطلاعات دقیق منجر به آن میشود که افراد اطلاعات دقیق داشته باشند و تصمیمات خود را بر مبنای آن بگیرند، این تمهیدات در نهایت از افزایش شیوع بیماری جلوگیری کرده و زمینه احیای اعتماد عمومی را هم فراهم میکند.