برنامه محمود گودرزی برای افزایش اماکن ورزشی چیست؟
چالش زیرساخت
محمود مشحون را ورزشیها خوب میشناسند. او از سال ۱۳۶۸ و غریب به ۲۵ سال است که هدایت فدراسیون بسکتبال ایران را بر عهده دارد. ربع قرن تجربه و البته نفوذ. با همه این تفاسیر او همواره از وضعیت بغرنج زمینهای بسکتبال در ایران نالیده است. مشحون چند سال پیش به یک خبرنگار گفته بود: «برای بسکتبال ایران با این همه افتخار بسیار زشت است که حتی یک زمین استاندارد در اختیار ندارد و واقعاً قهرمانان ما به شدت کمبود این مساله را احساس میکنند. مساله اینجاست که در چند سال گذشته آنقدر در این خصوص اظهارنظر کردم که خسته شدهام و از وزیر ورزش میخواهم به این مساله توجه زیادی کند.» نکته جالب اما اینجاست که این تقاضای مشحون در چند سال گذشته همچنان بیپاسخ مانده و اگر همین حالا هم سراغ رئیس فدراسیون بسکتبال را بگیرید از درد نبود امکانات در رشته تحت مدیریتاش میگوید. این وضعیت البته تنها در رشته بسکتبال وجود ندارد و سایر فدراسیونهای ورزشی هم از نبود زیرساختهای لازم برای توسعه ورزش تحت مدیریتشان مینالند. نمونهاش فدراسیون والیبال که با وجود کسب افتخارات فراوان برای کشورمان در سالهای گذشته، برای میزبانی از رقبای جهانی جایی جز
خانه والیبال و ورزشگاه ۱۲ هزارنفری آزادی -که چیزی حدود چهار دهه قبل ساخته شدهاند- ندارد. همه اینها در حالی است که محمود احمدینژاد رئیس دولت هشتم در بدو به دست گرفتن سکان کشور، یک فارغالتحصیل رشته عمران (محمد علیآبادی) را به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی وقت منصوب کرد. علیآبادی که از ورزش ایران هیچ شناختی نداشت و حتی نمیدانست فوتبال ورزشی 11 نفره است، قرار بود تحول عظیمی در حوزه زیرساخت ورزشی ایران به وجود آورد. حامیان دولت با اشاره به آشنایی علیآبادی به مسائل ساخت و ساز و البته نفوذ او در دولت برای کسب بودجه لازم، اعتقاد داشتند رئیسجمهور وقت با تیزهوشی خاص خود مهندس علیآبادی را به ورزش فرستاده تا این حوزه مورد توجه مردم را از اساس سامان دهد.
به اندازه ۵۰ سال ورزشگاه ساختند
علی سعیدلو آخرین رئیس سازمان تربیت بدنی ایران در روزهایی که این سازمان نفسهای آخر خود را میکشید و هنوز به وزارت ورزش تبدیل نشده بود، در خصوص زیرساختهای ورزشی ساختهشده در دولت دهم آمار جالبی به خبرنگاران داد: «در پنج سال گذشته به اندازه 50 سال پیش زیرساخت و سالن و ورزشگاه ایجاد شده است.» این آمار در نگاه اول هر منتقدی را خاموش میکرد. چه اینکه اغلب کارشناسان ورزشی ایران عقیده دارند در صورت حل شدن معضل کمبود زیرساخت ورزشی در کشور، رشتههای مختلف ورزشی جهشی بلند به سوی موفقیت خواهند کرد و ورزش قهرمانی ایران همچون آتشفشانی فعال در رقابتهای جهانی میدرخشد. اما حالا و با کمی دور شدن از فضای سیاسی سالهای قبل میتوان بهتر در خصوص وضعیت زیرساختهای ورزشی ایران نظر داد. دولت قبل کلنگهای زیادی برای ساخت سالنها و استادیومهای چندمنظوره در اقصی نقاط کشور به زمین زد. بسیاری از این طرحها -هر چند با نواقص منحصربهفرد- به بهرهبرداری رسیدند و بسیاری هنوز در حال تکمیل هستند. بد نیست این نکته را هم بدانید که تعداد این سالنهای نیمهتمام آنقدر زیاد است
که دولت یازدهم فعلاً برنامهای برای راهاندازی استادیومهای جدید ندارد و همه تلاشش را در تکمیل کردن پروژههای دولت قبل به کار گرفته. نکته جالب اما اینجاست که اگر نگوییم هیچکدام لااقل باید بگوییم کمتر استادیومی از آنها که در سه دهه قبل به بهرهبرداری رسیده است استانداردهای لازم بینالمللی برای برگزاری مسابقات جهانی را دارند.
ورزش پایه تحت تاثیر کمبود فضای ورزشی مناسب
فصل تابستان که میشود پدر و مادرها زانوی غم بغل میکنند که چگونه اوقات فراغت فرزندشان را پر کنند. آنها یا مجبورند بچههایشان را به کلاسهای کمکدرسی بفرستند یا در به در به دنبال کلاسهای ورزشی باشند. پراکندگی فضاهای ورزشی در ایران به گونهای است که شما نمیتوانید بهراحتی فرزندتان را در کلاس فوتبال، بسکتبال، والیبال یا سایر رشتهها ثبتنام کنید. همین هم میشود که این روزها فوتبال پایه ایران در وضعیت بغرنجی به سر میبرد. زمینهای خاکی جمع شدهاند و جای آنها را برجها گرفتهاند. در این بین البته شهرداریها سعی کردهاند با ایجاد مجموعههای ورزشی محلی کمی این مشکل را سر و سامان دهند اما اگر چند شهر بزرگ ایران را کنار بگذاریم باید بگوییم که این مشکل در سایر شهرهای ایران با شدت و حدت بیشتری در جریان است و در این میان باید نقش وزارت ورزش و جوانان را به عنوان دستگاه پشتیان ورزش بیشتر از گذشته مورد توجه قرار داد.
نقشه راه وزیر ورزش چیست؟
محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان کشور در هنگامه معرفی از سوی دولت یازدهم به مجلس شورای اسلامی یک برنامه بلندبالا را هم تقدیم نمایندگان کرد. برنامهای که فصلهای مختلفی داشت و بند ج فصل اول آن به وضوح به مساله زیرساخت ورزشی و نوع نگاه او برای توسعه این بخش اختصاص داشت. گودرزی در سرفصل «راهبرد 4: توسعه فضاهای ورزشی و توجه به استانداردسازی و بهرهوری بهینه» چند پیشنهاد جالب به مجلس ارائه کرد. نخست چگونگی تکمیل طرحهای نیمهتمام. پیشنهاد او در این مورد اینگونه بود: «الف: اتمام پروژههای با درصد بالای کار انجام یافته. ب: در دستور کار قرار گرفتن و تامین اعتبار پروژههای بالای 30 درصد پیشرفت. ج: تعیین تکلیف قانونی پروژههای زیر 30 درصد برای واگذاری به بخش خصوصی (تعاونیها، شوراها، هیاتهای ورزشی، قهرمانان ورزشی و ...) با عنایت به اصل44 قانون اساسی». اما پیشنهاد دیگر او در این بخش مساله مغفولمانده در این سالهاست؛ حمایت از تاسیس انجمن خیرین ورزشیساز. او البته خواستار تدوین نظام تسهیلات ورزشی شامل وجوه ادارهشده، یارانه، سود، کارمزد یا کمک بلاعوض به
متقاضیان بخش خصوصی و تعاونی جهت احداث، توسعه و تکمیل پروژههای ورزشی در اجرای قانون برنامه پنجم توسعه هم شده بود. برنامهای که تنها یک سال و پنج ماه از آن مانده.
برنامه پنجم چه میگوید؟
قانون برنامه پنجم توسعه حالا چند سالی است که در کشور اجرا میشود و تا پایان سال ۱۳۹۴ اعتبار دارد. این قانون در قسمت ورزشی خود اعتبارات ویژهای را برای افزایش فضای ورزشی کشور در نظر گرفته است از جمله اینکه وزارت جهاد کشاورزی موظف است اراضی ملی غیرکشاورزی به استثنای اراضی واقع در مناطق چهارگانه محیط زیست و خارج از حریم شهرها و محدوده روستاها را که مورد نیاز سازمان تربیتبدنی (که حالا به وزارت ورزش تغییر نام داده) است، به منظور احداث و توسعه امکان و فضاهای ورزشی تامین و به طور رایگان به سازمان تربیتبدنی واگذار کند. همچنین وزارت مذکور موظف است با تایید سازمان تربیت بدنی، اراضی را با شرایط فوق که مورد نیاز بخش غیردولتی و تعاونی برای احداث اماکن ورزشی است به قیمت ارزش معاملاتی اعلامشده توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی با اولویت به تعاونیهای ایثارگران واگذار کند. البته تغییر کاربری این قبیل اراضی ممنوع است. این قانون در ماده دیگری به دولت اجازه داده به منظور افزایش سرانه بهرهمندی اقشار مختلف مردم از فضاهای فرهنگی، هنری، ورزشی و ایجاد زیرساختهای لازم
برای توسعه فعالیت فرهنگی، هنری و ورزشی حداکثر 50 درصد هزینه تکمیل مراکز فرهنگی، دینی و قرآنی دارای پیشرفت فیزیکی حداقل 50 درصد بخش غیردولتی و همچنین احداث اماکن ورزش همجوار و متعلق به مساجد و کانونهای فرهنگی، ورزشی جوانان بسیج را که تکمیل و بهرهبرداری از آنها برای استفاده عمومی ضروری است بر اساس آییننامه مصوب هیات وزیران به صورت کمک بلاعوض تامین کند. البته دولت در ماده 13 این قانون مکلف شده به منظور توسعه ورزش همگانی، قهرمانی و توسعه زیرساختهای ورزشی اقدامات زیر را انجام دهد.
الف: اعتبارات تملک داراییها سرمایهای و هزینهای مورد نیاز را در ردیفهای مستقل در قالب بودجههای سنواتی منظور کند.
ب: اعتبار مورد نیاز برای پرداخت تسهیلات در قالب وجوه ادارهشده یارانه سود و کارمزد و یا کمکهای بلاعوض به متقاضیان بخش خصوصی و تعاونی برای احداث توسعه و تکمیل واحدهای ورزشی را در ردیف مستقل بودجههای سنواتی پیشبینی کند.
حالا به نظر میرسد وزارت ورزش با کمک فدراسیونهای ورزشی کشور باید فکری اساسی به حال زیرساختهای ورزشی ما بکنند و سالنهایی بسازند که علاوه بر گسترش عدالت ورزشی به کار ورزش قهرمانی و میزبانی مسابقات بینالمللی هم بیاید. گویا وقت آن رسیده که فشار بر ورزشگاه پیر و خسته آزادی را کم کنیم و بازیهای ملیمان را در سایر نقاط پایتخت یا شهرهای دیگر برگزار کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید