سیگنالهای کنکور 98
چرخشهای معنادار دانشآموزان از کجا آب میخورد؟
در ایران به درست یا نادرست، کنکور برای بسیاری از افراد مساوی با موفقیت شغلی و حتی موفقیت در زندگی است. آزمونی چندساعته که در چند سال اخیر آمار و ارقام مربوط به شرکتکنندگان آن، نشان از تغییرات مهمی دارد.
میلاد مرادی: در ایران به درست یا نادرست، کنکور برای بسیاری از افراد مساوی با موفقیت شغلی و حتی موفقیت در زندگی است. آزمونی چندساعته که در چند سال اخیر آمار و ارقام مربوط به شرکتکنندگان آن، نشان از تغییرات مهمی دارد. این تغییرات در کنکور 98 که به تازگی اطلاعات آن منتشر شده، شتاب بیشتری به خود گرفته است. اطلاعات مربوط به شرکتکنندگان کنکور امسال حاکی از آن است که میزان تمایل دانشآموزان به رشته علوم تجربی تفاوت فاحشی نسبت به دو رشته علوم انسانی و ریاضی دارد. به نحوی که تعداد شرکتکنندگان در گروه علوم تجربی بهتنهایی بیش از 63 درصد از کل شرکتکنندگان را تشکیل داده است. این موضوع باعث شده تا رقابتی سنگین بین داوطلبان گروه علوم تجربی شکل بگیرد. در حالی که در دو گروه علوم انسانی و ریاضی حتی با تعداد قابلتوجهی صندلی خالی روبهرو هستیم.
اهمیت این مساله در اینجاست که چنین موضوعی در آینده نهچندان دور میتواند تاثیرات خود را در سایر زمینههای اقتصادی و اجتماعی بر جای بگذارد. به لحاظ اقتصادی باید گفت که تعداد شرکتکنندگان در کنکور همبستگی بالایی با برخی شاخصهای این حوزه از جمله مساله اشتغال و بیکاری دارد. از منظر تاریخی آنان که در دهه 80 در آزمون کنکور شرکت کردهاند، به خوبی سیل عظیم داوطلبان گروه علوم ریاضی را به یاد دارند. مهندسانی که به علت افزایش تعداد فارغالتحصیلان این حوزه، بعدها به جمعیت بیکاران پیوسته و موجبات ایجاد یک نوع نارضایتی در بین جوانان را فراهم کرد. در دهههای قبل به علت شرایط بعد از جنگ و مطرح کردن بحث بازسازی کشور، تبلیغ عجیبی برای سوق دادن دانشآموزان به رشتههای فنی مهندسی انجام میشد. موضوعی که طی چند سال اخیر میتوان آن را برای گروه علوم تجربی مشاهده کرد.
طی چند سال اخیر در میان بسیاری از آحاد جامعه اینگونه وانمود شده که رشتههای علوم تجربی به لحاظ سطح درآمدی و آینده شغلی دارای تفاوت فاحشی نسبت به سایر رشتهها هستند. این موضوع با بحثهایی همچون درآمد بالای پزشکان و مشاغل مربوط به حوزه سلامت منجر به این شده که والدین، معلمان، مشاوران تحصیلی و موسسات کنکور تلاش زیادی برای سوق دادن دانشآموزان در جهت ادامه تحصیل در گروه علوم تجربی به خرج دهند. حتی بسیاری از افراد که در یکی از رشتههای علوم انسانی و ریاضی چهار سال در دانشگاه تحصیل کردهاند، وسوسه شدهاند تا شانس خود را در کنکور سراسری علوم تجربی نیز بیازمایند.
اکنون بیم آن میرود که همان روند تلخی که در سالیان نهچندان دور برای فارغالتحصیلان رشتههای مختلف مهندسی اتفاق افتاد، در سالیان آینده برای فارغالتحصیلان علوم تجربی نیز تکرار شود. هرچند در حال حاضر ظرفیت گروه علوم تجربی بالا نرفته، اما این موضوع نافی تبعات منفی سوق دادن بدون چون و چرای دانشآموزان به این سمت نخواهد شد. چراکه بسیاری از بازماندگان از ورود به دانشگاه در رشته تجربی مجبور میشوند به ناچار در سایر رشتهها در دانشگاهها تحصیل کنند. موضوعی که میتواند در رضایت شغلی این افراد و بهطور کل بهرهوری نیروی کار و مسائل پیرامون آن تاثیرات بالقوه داشته باشد.