چرا انتقاد به عملکرد صدا و سیما بالا گرفته است؟
رسانه نارسا
خواب خوش رسانه ملی این روزها آشفته است. روزگاری، شبکههای ماهوارهای به مدد دیش و الانبی و گیرنده، مهمانِ خانههای مخاطبان تلویزیون شدند و بی اذن و اجازه مراجع قانونی و بیرضایت مدیران صدا و سیما، گوی رقابت را از شبکههای محدود و بیرنگ و لعاب دهه ۷۰ ربودند. سیاستهای منع و سلب، پاسخ نداد.
خواب خوش رسانه ملی این روزها آشفته است. روزگاری، شبکههای ماهوارهای به مدد دیش و الانبی و گیرنده، مهمانِ خانههای مخاطبان تلویزیون شدند و بی اذن و اجازه مراجع قانونی و بیرضایت مدیران صدا و سیما، گوی رقابت را از شبکههای محدود و بیرنگ و لعاب دهه 70 ربودند. سیاستهای منع و سلب، پاسخ نداد. هر بشقابی که جمع شد یکی دیگر به جایش نشست و مدیران رسانه را بر آن داشت تا در رقابت با این مهمان ناخوانده -که پیشقراول تهاجم فرهنگی غرب شناخته شده بود- به استراتژی چشم و همچشمی روی بیاورند و یکی پس از دیگری بر شبکههای بیرمق تلویزیونی بیفزایند. سه شبکه سراسری دهه 60 که از نیمهشب برفکی میشد، کمکم به پنج و شش و دهها شبکه سراسری و استانی افزایش پیدا کرد اما، کابوس ماهواره تمامی نداشت. ماهوارههراسی، به پایان نرسیده، اینترنت به رقیب دیگرشان بدل شد. رقیبی که دیگر نمیشد تجهیزاتش را از پشتبام به کوچه پرت کرد. تلویزیونهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی روز به روز جماعت جوانان را بیشتر به خود جلب کردند و رسانه ملی را تنها و تنهاتر گذاشتند.
اینترنت بیسرعت، کمی بعد به گوشیهای هوشمند راه پیدا کرد و کار از کار گذشت. دنیای اطلاعرسانی و سرگرمی جیبی شد! شبکههای اجتماعی، همان اعتماد کم باقیمانده به رسانه ملی را هم بلعیدند. حالا روزگاری است که زنان خانهدار، سریالهای بیاخلاق کشور دوست و همسایه، «ترکیه» را به تولیدات چشمبادامیهای آسیای جنوب شرقی و سریالهای کشدار و بیحال داخلی ترجیح میدهند و جوانان خبرها را از کانالهای تلگرام میخوانند و بخشهای خبری صدا و سیمای کممشتری است. رسانه اما، هنوز در خواب است. در خلال این خواب زمستانی، نادیده گرفتن نیازهای مخاطب، کمتوجهی به تنوع سلیقهها و خلاقیت در تولیدکنندگان با اعمال قوانین و ممیزیهای سختگیرانه، سوگیری و جانبداری در نشر اخبار و از همه بدتر تولید برنامههای بیجان و کمکیفیت ادامه دارد.
کار اما بیخ پیدا میکند. این روزها گرچه صدای مردم به جایی نمیرسد، اما اعتراض مسوولان و چهرههای مذهبی، پرسر و صدا میشود. چندی پیش آیتالله مکارمشیرازی با تاکید بر ضرورت حرکت صدا و سیما در مسیر اعتدال و میانهروی، از یکجانبهگرایی رسانه ملی در موضوع برجام انتقاد کرد. انتقادی که به سرخط خبری بسیاری از رسانهها تبدیل شد.
نامه اعتراضآمیز معصومه ابتکار به رئیس صدا و سیما نیز از دیگر خبرهای پرحاشیه هفته گذشته بود. رئیس سازمان محیط زیست در این نامه نسبت به بهرهبرداری سیاسی از اعتراض صنفی کارکنان این سازمان در بخشهای خبری انتقاد کرد و آن را «نوعی تحریک مردم علیه دولت و ترغیب کارکنان دستگاههای دیگر به اقدام مشابه» خواند.
به نظر میرسد زمان بیداری فرارسیده است چرا که ناکارآمدی این رسانه عریض و طویل، که بودجهخوارترین سازمان فرهنگی کشور است (اما در فهرست بنگاههای زیانده قرار گرفته)، داد همه را درآورده است. صدای کارشناسان و محققان حوزه ارتباطات و رسانه، جامعهشناسان و حتی سیاستمداران و اقتصاددانان اگر با انتقاد مسوولان و مطالبه مردم همراه شود، شاید خوابسنگین رسانه ملی را تا حد بیداری بیاشوبد.
دیدگاه تان را بنویسید