تاریخ انتشار:
تغییر مسیر گردشگران از شمال
گردشگری را میتوان مجموع پدیدهها و ارتباطات ناشی از کنش متقابل میان گردشگران، سرمایه، دولتها و جوامع میزبان، دانشگاهها و سازمانهای غیردولتی در فرآیند جذب، حمل و نقل، پذیرایی و کنترل گردشگران و دیگر بازدیدکنندگان تعریف کرد که رابطهای مبتنی بر برد - برد میان جامعه میزبان و میهمان برقرار میشود.
گردشگری را میتوان مجموع پدیدهها و ارتباطات ناشی از کنش متقابل میان گردشگران، سرمایه، دولتها و جوامع میزبان، دانشگاهها و سازمانهای غیردولتی در فرآیند جذب، حمل و نقل، پذیرایی و کنترل گردشگران و دیگر بازدیدکنندگان تعریف کرد که رابطهای مبتنی بر برد-برد میان جامعه میزبان و میهمان برقرار میشود. گردشگری قبل از هر چیز یک مساله اقتصادی بوده و سازماندهی فضای جغرافیایی آن در امر مبادله آزاد گردشگری صورت میپذیرد و تجارت مسافرت بر پایه سرمایهداری و سودآوری انجام میشود.
منطقه شمالی ایران، از دیرباز بهعنوان یکی از قطبهای مهم گردشگری کشور در بعد گردشگری داخلی معرفی شده و یکی از اولین و مهمترین گزینههای سبد سفر خانوادههای ایرانی برای گذران اوقات فراغت در زمان تعطیلات فصول بهار و تابستان است. همین سبب شده گردشگری در منطقه شمالی ایران بهخصوص در دو دهه اخیر از نوع گردشگری انبوه باشد که مبتنی بر جذب زیاد گردشگران است بدون بررسی ظرفیت پذیرش، همراه با اشتغال موقت و کاذب، کسب حداکثری سود، تورم بالا، حداقل رضایت میهمان، زمینخواری، اثرات منفی فرهنگی حضور گردشگر، عرضه حداقلی خدمات از سوی جامعه میزبان و عدم توجه به خواستهای جامعه میزبانی که مستقیم با اقتصاد گردشگری در ارتباط نیستند.
هجوم زیاد گردشگر به نواحی شمال ایران در حالی است که جاذبههای گردشگری قابل ارائه در شمال ایران از نوع جاذبههای خاص مانند جنگلهای بکر، تالابها و جاذبههای تاریخی بوده و عمدتاً با مفهوم گردشگری عام بیگانه است. اما آنچه قابل تحلیل است و میتوان به آن پرداخت رضایتمندی جامعه میزبان و جامعه میهمان در این نوع از گردشگری است که در این میان هم برای گردشگران و هم برای جامعه میزبان بخش اقتصادی بیشک مهمترین عامل در سفر به این مناطق از سوی گردشگران و ارائه خدمات از سوی جامعه میزبان است. در این نوع گردشگری جامعه میزبان سعی میکند بیشترین سود را در این دوره زمانی به دست آورد. پس هزینههای گردشگری را به شدت افزایش میدهد. در مقابل جامعه میهمان هم سعی میکند با کمترین هزینه بهترین نتیجه را که همان لذت سفر است تجربه کند. در این میان ورود گردشگران به شهرهای شمالی به دلیل کسب بیشترین سود سبب تورم بسیار بالایی در شهرهای گردشگری میشود و در پی آن نوعی بار روانی منفی هم برای میهمان و هم برای جامعه میزبان به وجود میآورد که چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم با گردشگری در ارتباط است و بر آن تاثیر منفی هم میگذارد. موضوع
اقتصادی گردشگری دو نمود بیرونی دارد؛ یکی برای میزبانانی که به صورت مستقیم با گردشگران در تماساند و دیگری برای گردشگران و جامعه میزبان که با گردشگران در تماس نیستند. جامعه میزبانی که بهصورت مستقیم با گردشگران در ارتباط است از این وضع راضی بوده و در پی افزایش کمی تاسیسات خود بدون توجه به کیفیت است، ولی در سوی دیگر جامعه میهمان و جامعه میزبانی که منافع را بهصورت غیرمستقیم دریافت میکنند یا اصلاً در چرخه گردشگری حضور ندارند، شروع به واپس زدن این صنعت در بعد کوچک خانواده خود در شهرهای گردشگری کردهاند. همین نارضایتی میهمانان سبب شده در چند سال اخیر شهرهای شمالی اولین مقصد سفر خانوادههای ایرانی نباشد یا حداقل از اولویت اول خانوادهها خارج شده باشد. منطقه شمال ایران نیاز به یک بازساخت در صنعت گردشگری خود داشته و ادامه این روند، چیزی جز نابودی این صنعت که منبع درآمد اصلی ساکنان شمال ایران است، نخواهد بود. از سوی دیگر مساله دیگری هم در حوزه گردشگری شمال ایران وجود دارد و آن ورود گردشگری این منطقه به یک دوره جدید است. گردشگران عرب وارد مناطق شمال ایران شدهاند. اما در کنار هزینههای هنگفتی که برای تورهای شمال
ایران پرداخت میکنند، هیچ منفعت اقتصادی برای جامعه میزبان شمالی ندارند و منافع اقتصادی آن نصیب جامعه میزبان نمیشود بلکه بیشتر به آژانسهای گردشگری مبدأ و واسطههایی اختصاص مییابد که عمدتاً ایرانی نیستند و بهنوعی سبب شکلگیری مافیای اقتصادی گردشگری عرب در شمال ایران شده است و در این بین، آژانسهای مقصد یا میزبان، راهنمایان محلی، مردم محلی و سیستم اقتصاد محلی عملاً از چرخه گردشگری خارجی خلع ید شده است و فقط تعدادی محدود دلخوش و به طمع چند ریالی بالاتر، صنعت گردشگری شمال را به سوی نابودی روانه میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید