چرا تغییر در سیاستگذاری تعطیلات به سود اقتصاد کشور است؟
تغییر سازوکار تعطیلات
همین چند سال گذشته بود که زمزمه بررسی کم و کیف تعطیلات کشور بر سر زبانها افتاد و حتی برای آن کارگروهی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد.
همین چند سال گذشته بود که زمزمه بررسی کم و کیف تعطیلات کشور بر سر زبانها افتاد و حتی برای آن کارگروهی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد. این طرح با هدف تطبیق تعطیلات آخر هفته با نظام تعطیلات بینالمللی و انتقال تعطیلات مناسبتی مانند سایر کشورها به تعطیلات آخر هفته برای رونق فعالیتهای تولیدی و اقتصادی مطرح شد. ولی بهرغم اینکه تلاش شد ضمن این بررسی راهکارهایی برای اصلاح و افزایش ایام تعطیل کشور داده شود و حتی در مجلس شورای اسلامی هم طرح شد، این آغاز به شکست انجامید و در عمل چندان اعتنایی به آن نشد.
با بررسی سرانگشتی تعطیلات در ایران میبینیم که بدون احتساب روزهای پنجشنبه، این تعطیلات مجموعاً نزدیک به 77 روز است. این در حالی است که در سایر کشورها این میزان به شکل محسوسی بیش از این رقم است. بر اساس آنچه مدتی پیش در سایتهای خبری به آن اشاره شده بود، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی ساعات کار مفید کارمندان ایرانی (به خصوص در بخش دولتی) را 22 دقیقه اعلام کرده بود. این در حالی است که راندمان کاری در سایر کشورها بهرغم اینکه پنج روز هفته مشغول به کار هستند، به مراتب بیشتر است. حال اگر این موضوع را در کنار اینکه تعطیلات رسمی کشورمان به صورتی پراکنده در تقویممان قرار دارند، بگذاریم خواهیم دید که این موضوع توانسته اثرات خود را بر امور مختلفی ازجمله فعالیتهای اقتصادی بگذارد.
در این روزها که صحبت از پسابرجام، گشایشهای اقتصادی و تلاش برای جذب سرمایه و ورود سرمایهگذاران خارجی است، عدم تطبیق روزهای کاری سازمانها و ارگانها در کشورمان با سایر کشورهای جهان بیش از پیش به چشم میآید. در این باره وقتی به سراغ فعالان این حوزه بروید، اولین موضوعی که به آن اشاره میکنند آن است که زمانی که در ایران ادارات و سازمانها تعطیل هستند، سایر کشورهای خارجی در حال فعالیت و جنب و جوش بوده و هنگامی که ما هفتهمان را آغاز میکنیم، آنها در تعطیلات آخر هفتهشان به سر میبرند. این موضوع به خودی خود یک دوگانگی و تعارض را چه برای فعالان اقتصادی کشورمان و چه برای اشخاص یا شرکتهای خارجی که قصد مراوده با ایران را دارند، ایجاد میکند.
طی سالهای اخیر هم میتوان گفت تقریباً تمامی کشورهای اسلامی نیز تعطیلات آخر هفته خود را به روزهای جمعه و شنبه تغییر دادند. آخرین آنها افغانستان بود که سال گذشته این تصمیم را گرفت و اجرا کرد و پیش از آن کشورهای حوزه خلیج فارس نیز که در سال 2008 تصمیم به اجرای این کار گرفتند، توانستند طی پنج سال این امر را تحقق دهند.
حال در روزهای اخیر با پیشنهادی که از سوی کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی تهران مطرح شده است، مجدداً این موضوع به جریان افتاده است و طی هفتههای اخیر واکنشهای مختلفی را به همراه داشته است. تا آنجا که وقتی به سراغ طراحان آن میرویم، ضمن بیان مشکلاتی که پیش از این اشاره شد، ادعا میکنند این کار دو هدف اصلی را دنبال میکند: 1- بهینه کردن وضعیت اقتصاد کشور به ویژه در ارتباط با جهان 2- بهبود وضعیت اقتصاد گردشگری. قریب به اتفاق کارشناسانی که طی این روزها به اظهارنظر پرداختهاند با بیان پیشنهاداتی موافق بررسی این موضوع و یافتن راهحلی درخور هستند. در مجلس هم به نظر میرسد که موافقان و مخالفان حرفهایی برای گفتن داشته باشند. اما وجه مشترک اظهارات تمامی این افراد این است که در صورت هرگونه تصمیمگیری در خصوص تغییر در تعطیلات آخر هفته، با توجه به اهمیت جایگاه روز جمعه در مبانی اعتقادی ما و به ویژه ادای فریضه نماز جمعه، بهترین تغییر میتواند موافقت با تعطیلی روزهای جمعه و شنبه باشد.
دیدگاه تان را بنویسید