بررسی لزوم تغییر تعطیلات پایان هفته در گفتوگو با اسفندیار امیدبخش
اقناع فرهنگی؛ پیششرط تغییر تعطیلات
طرح افزایش روزهای تعطیلات ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد. این مساله، مسالهای نیست که بخواهد بعد سیاسی پیدا کند. الا اینکه در حوزه فرهنگی، یک رگههای سیاسیای را بشود در آن دید. ولی به هر حال باید تحقیقی در این زمینه صورت بگیرد.
مدتی است در محافل مختلف سخن از بررسی افزایش تعطیلات به میان آمده است. با مقایسه میزان تعطیلات ایران با سایر کشورها مشاهده میکنیم کشورمان از تعطیلات کمتری برخوردار است. اما وجه تمایز تعطیلات کشور ما با سایر کشورهای توسعهیافته آنجا دیده میشود که بهرغم اینکه آنان از تعطیلات به مراتب بیشتری برخوردار هستند، اما تعطیلاتشان قریب به اتفاق در پایان هفتهشان تمرکز یافته است. حال اگر میزان ساعات کاری در سایر کشورها و میزان بهرهوریشان را با کشورمان مقایسه کنیم، به نتایج جالبی خواهیم رسید. بهرغم اینکه به نسبت از تعطیلات کمتر و ساعات کاری بیشتری بهره میبریم، اما تفاوت زیادی در مورد میزان بهرهوری وجود دارد. از سوی دیگر وقتی پای صبحت مطرحکنندگان این طرح در کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی اتاق تهران مینشینیم دلایلی را برای طرح چنین موضوعی بیان میکنند. این موضوع باعث شد تا به سراغ کارشناس تجارت بینالملل و آشنا با استراتژیهای توسعه اقتصادی رفته و نظر او را راجع به این موضوع جویا شویم. وقتی موضوع را با آقای دکتر اسفندیار امیدبخش در میان گذاشتیم، بیدرنگ پاسخ داد: «تا آنجا که من اطلاع دارم اظهارنظرهای
صورتگرفته برخاسته از تحقیق و پژوهش مشخصی نیست.» مدیر روابط چندجانبه اتاق بازرگانی ایران در ادامه پیشنهاد میکند «مرکز تحقیقات اتاق تهران که پیشنهاددهنده این موضوع است، میتواند با همکاری مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارش مشترکی را در کوتاهمدت در این زمینه تهیه و تنظیم کرده و حداکثر تا شش، هفت ماه آینده منتشر شود.» او معتقد است باید به این موضوع از سه بعد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه خواهید خواند.
آقای دکتر همانطور که شنیدهاید در هفتههای اخیر طرحی از سوی کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی تهران مبنی بر بررسی تغییر تعطیلات پایان هفته به روزهای جمعه و شنبه مطرح شده است. در ابتدا نظرتان درباره طرح چنین موضوعی چیست؟ آیا میتوانیم شاهد آن باشیم که این طرح اثر مثبتی روی اقتصاد و فضای تجارت و کسب و کار فعالان این حوزه بگذارد یا خیر؟
نزدیک به یک ماه است که این مساله در کشور مطرح شده است. باید توجه داشت که بحث جدیدی هم نیست و در سالهای قبل هم به نحوی مطرح شده و به نتیجه نرسیده بود. اما این تصور را میتوان داشت که در شرایط کنونی که صحبت از پسابرجام و باز شدن فضای اقتصادی و تجاری است ضرورت توسعه مناسبات بینالملل ایران ایجاب میکند ما یکسری اقداماتی را انجام دهیم. از جمله ساماندهی تعطیلات پایان هفته. البته متذکر میشوم با توجه به اینکه باید کمی تخصصیتر در این زمینه صحبت کرد، فقط به این بسنده میکنم که من تاکنون ندیدهام اظهارنظرها و گفتههای دوستانی که در این مورد به اظهار نظر میپردازند، برخاسته از تحقیق و پژوهش مشخصی باشد؛ تحقیقی که به صورت مکتوب ارائه و منتشر شود و بر اساس
آن ابعاد مختلف ماجرا دیده شود. چه جنبههای مثبت و چه جنبههای منفی. چون اعتقاد من این است که هر گونه تصمیمگیریای در این بخش نیاز به پیشینهای از تحقیق دارد.
خب البته باید پای حرف ارائهدهندگان طرح هم نشست و از آنها هم جویا شد که دلیل و برهانشان از طرح این موضوع چیست و اینکه آیا پژوهش و تحقیقی در این باره انجام دادهاند یا خیر. با توجه به این موضوع، شما چه پیشنهادی را مطرح میکنید؟
پیشنهاد من این است که مرکز تحقیقات اتاق تهران که پیشنهاددهنده این موضوع است، بهویژه با همکاری مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی میتوانند تحقیق مشترکی را در کوتاهمدت در این زمینه تهیه و تنظیم کنند. و حداکثر تا شش، هفت ماه آینده منتشر شود. تا زمانی که این کار انجام نشده است، افراد تنها بر اساس ظن و گمان خودشان اظهار نظر میکنند.
این کار چه نتیجهای را در پی خواهد داشت؟
حداقل نتیجه این خواهد بود که یک تحقیق علمی صورت گرفته است و دیگران میتوانند بر اساس این تحقیق اظهار نظر کنند. به طور مثال باید مقایسهای در این زمینه بین ایران و سایر کشورها صورت بگیرد.
من الان حضور ذهن ندارم که چند سال است سیستم تعطیلات آخر هفتهمان به اینگونه است. اما میتوانم بگویم که از دیرباز سیستم تعطیلات آخر هفته ما بر اساس روزهای پنجشنبه و جمعه بوده است. به هر ترتیب باید به این موضوع هم توجه کرد که روز جمعه ماهیت مذهبیای هم دارد و عملاً باید تعطیل باشد و سالیان سال در کشورمان اینگونه بوده است. نکته دیگری که در فرهنگ سنتی ما وجود دارد، موضوع پنجشنبهای که فردایش جمعه است بحث مهمی است. عملاً شب جمعه مردم از ظهر پنجشنبه در کشورمان شروع میشود. این نکته بسیار مهمی است که نباید پنجشنبه را به صورت روزهای دیگر مانند سهشنبه و چهارشنبه که روز کاری کامل است قلمداد کرد. به همین دلیل است که این بحث آمادگی برای روز جمعه و پیوندی که با پنجشنبه خورده است، مسالهای است که عملاً میتوانم بگویم در تفکر ما ایرانیها نفوذ کرده است و این را به این سادگی نمیتوان از خوی ایرانیها خارج کرد. ایرانیها به این نوع عادت کردهاند.
بله، همین طور است. اتفاقاً یکی از دلایلی که در مورد تعطیلی روزهای جمعه و شنبه مطرح میکنند نیز همین است.
ولی باید در نظر گرفت که پنجشنبه از چه زمانی جزو تعطیلات ایران محسوب شده است. این موضوعی است که حداقل بنده اطلاع ندارم. اگر کسانی هم در این زمینه یا حتی روی تقویم کار کردهاند مانند موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران میتوانند اطلاعاتی بدهند که از چه زمانی این اتفاق در کشور افتاد و استدلالهایش چه بوده است.
در انجام چنین تحقیقی باید حتماً به این نکات هم اشاره کرد و باید اطلاعات جامعی در اختیار تصمیمسازان قرار بدهد. در غیر این صورت اگر پیشنهاددهندگان بخواهند طرحشان را در دولت یا در مراکز تصمیمگیری بدون هیچگونه پشتوانه علمی مطرح کنند، بعید به نظر میرسد که بتوانند توفیق خاصی به دست بیاورند.
به نظر من یک شیوه و رویه درست این است که شما بدون تحقیق هیچ تصمیمی را در کشور اتخاذ نکنید که متاسفانه از این زاویه کشور تاکنون لطمات زیادی خورده است. امیدوارم در مورد این موضوع که موضوع بسیار مهمی هم هست این مساله نادیده گرفته نشود و تصمیماتشان را بر پایه تحقیقات علمی انجام دهند.
خب پیشنهاد شما به ارائهدهندگان این طرح چیست؟ مشخصاً از چه ابعادی باید به این کار بپردازند؟
پرداختن به این موضوع چندین وجه دارد که نمیتوان تنها به بعد اقتصادی آن نگاه کرد. به این معنی که یک عادت و رویهای بوده است که سالها در کشورمان جا افتاده است. اگر بخواهیم به همین شکل پیش برویم، خیلی از نهادها و افراد و گروههای مرجع باید در این زمینه اظهار نظر کنند. استدلال دوستانی هم که موافق این ماجرا هستند، تنها بحث ارتباطات بینالمللی است. یعنی اگر این اتفاق بیفتد ما با این کار لااقل یک روز تا یک روز و نیم فاصلهمان با جهان کمتر خواهد شد. هنگامی که از مزایای انجام این تغییرات در تعطیلات آخر هفته صحبت به میان میآید، من فکر میکنم که به غیر از بحث تسهیل احتمالی ارتباطات اقتصادی یا غیراقتصادی ایران با نظام بینالملل به مزایای دیگری تاکنون اشاره نشده است و باید به آن ابعاد هم پرداخت.
شما چه مزایای دیگری را میبینید که باید به آن پرداخته شود؟ اصولاً به چه ابعاد دیگری باید پرداخت؟
مهمترین استدلال موافقان این طرح باید متمرکز بر مزایای اقتصادی آن باشد. یعنی در تحقیق مورد نظر باید نشان داده شود که در صورت اصلاح تعطیلات آخر هفته و هماهنگی بیشتر با ساعات کاری دنیا، تعاملات اقتصادی و تجاری ما با دنیا مثلاً چند درصد رشد خواهد کرد که البته کار سادهای نیست و باید سناریوسازی شود یا از تجربیات دیگر کشورهایی که به این امر مبادرت کردهاند، استفاده شود. همچنین در حوزه تجارت خارجی، آیا میتوان به گونهای مدلسازی کرد که اثر این تغییر ساعات کاری را در افزایش یا کاهش صادرات و واردات مشاهده کرد. از اینرو به نظر میرسد که غیر از منافع احتمالی اقتصادی ناشی از تغییر ساعات کاری و تعامل بیشتر با دنیا، پیشنهاددهندگان طرح، ادله قابل اتکاتری برای این موضع نتوانند ارائه کنند که آن هم باید از یافتههای یک تحقیق جامع استخراج شود.
موضوعی که مطرح میشود این است که آیا ما همه حوزههایی را که مانع تسهیل روابط اقتصادیمان شده شناسایی و بر طرف کردهایم که الان سراغ ساماندهی تعطیلات آخر هفته رفتهایم؟
به عنوان کسی که در حوزه اقتصاد بینالملل کار کردهام و مطلع هستم، باید بگویم که اقدامات متعددی را باید انجام دهیم تا این ارتباط و کانال برقرار شود و رابطهمان با اقتصاد جهان تسهیل شود. من فکر میکنم که بحث تعطیلات و تغییر تعطیلات در حال حاضر اولویت اول ما نیست. به این معنی که ما الان بگوییم همه کارها و وظایفمان را انجام دادهایم و تمامی مناسبات مرتبط با تسهیل این فضا را فراهم کردهایم؛ قوانین و مقرراتمان را هم اصلاح کردهایم و الان تنها به خانه آخر رسیدهایم و تنها اصلاح روزهای تعطیل باقیمانده است. ایران با توجه به مسیری که در این 37، 38 سال دنبال کرد، در عمل جزو یکی از غیرفعالترین کشورهای در حال توسعه در اقتصاد جهانی محسوب میشود. عملاً ارتباط ما با اقتصاد جهانی بر پایه مبادلات نفتی قابل تعریف است (فروش نفت خام و واردات انواع کالا و خدمات). این مدل سالیان سال است که شاکله اصلی تعامل ما با اقتصاد جهانی را شکل داده
است. بهرغم تمام تلاشهایی هم که شده اما تاکنون این مدل توسعه عوض نشده است. این مدل تعاملی که ما با دنیا داریم، هیچ وقت ضرورت تغییر این سیستم تعطیلات آخر هفته را ایجاب نمیکرده است. کشوری که بر اساس این مدل با نظام جهانی ارتباط برقرار کرده و موضوعاتی نظیر محدودیت تعطیلات و غیره مشکلی را ایجاد نکرده تا جلوی فروش نفت یا واردات انواع کالاهای ما را بگیرد.
آقای دکتر امیدبخش اما اگر برویم و از تجار ایرانی این موضوع را جویا شویم آنها چه میگویند؟
من بعید میدانم اگر شما با تجار باسابقه ایرانی صحبت کنید، بحث تعطیلات را مانعی برای ورود کالا قلمداد کنند. یا بالعکس. تاکید من بر یافتن مدل است. در واقع اگر قرار است ایران در شرایط پسابرجام و اساساً در دهههای آینده و نه تنها فقط پسابرجام بخواهد تعاملش با دنیا را اصلاح کند باید به فکر مدلی جامعنگر باشد که تغییر تعطیلات آخر هفته جزیی از آن باشد.
نقش بخش خصوصی در این بین چیست و چه کاری از کسانی که این طرح را مطرح کردهاند بر میآید؟
پیشنهاد ویژه من این است که برای این کار بخش خصوصی پیشقدم شود. چه رئیس اتاق ایران و جاهای دیگری که گروههای مرجع هستند باید این مساله را به خوبی منعکس کنند. از این نظر، بحث بسیار استراتژیکی است که الان برای اینکه بازتاب فرهنگی در جامعه پیدا نکند؛ تنها بر ابعاد اقتصادی موضوع تکیه شود. چون ما کشوری هستیم که نظام سیاسیمان بیشتر یک نظام فرهنگی است. در حقیقت انقلاب ما هم یک انقلاب عمدتاً فرهنگی بوده است. این بحثهایی هم که مطرح میشود گرچه مطرحکنندگانش در حقیقت از منظر اقتصادی و بحث توسعه موضوع را مطرح میکنند، ولی قطعاً بازتابها و پیامدهای فرهنگی دارد.
یعنی میفرمایید پرداختن به بُعد فرهنگی ارجح ابعاد دیگر است؟
به نظرم بُعد فرهنگی ماجرا از بعد اقتصادیاش خیلی مهمتر است. لذا اگر آن پیشنهادی که من کردم و این موضوع داخل پکیج برود، بار فرهنگیاش گرفته خواهد شد. مهم آن است مبادا ذهنیتهایی ایجاد شود که گروهها یا جناحهایی آمدهاند و میخواهند کشور را به لحاظ فرهنگی دستخوش تغییر کنند و به طور مثال قصد تطبیق آن با فرهنگ غربی را دارند. برای اینکه جلوی این برداشتهای اشتباه گرفته شود، باید آن بسته تحت عنوان بستهای برای یافتن راهبردی برای تعامل با اقتصاد جهانی باشد و همان طور که اشاره کردم، بازنگری تعطیلات آخر هفته میتواند یکی از محورهای آن باشد. ولی اگر قرار باشد این موضوع تمام ماجرا را بپوشاند، پیشبینی شخصی من این است که این طرح باز هم به نتیجهای نخواهد رسید و با مقاومتهایی هم همراه خواهد شد. به ویژه در مورد بحث تعطیلی روز شنبه، چون این روز تعطیلات یهودیان است. احتمالاً یکسری مخالفتها و مقاومتهای فرهنگی را به دنبال خواهد داشت. لذا توصیه من این است که باید تمامی ابعاد در بررسی آن لحاظ شود تا بتوان آن را به عنوان یک تحقیق جامع به حساب
آورد و برای تصمیمگیری بهتر مسوولان به آنها ارائه داد.
در ایامی که اصطلاحاً از آن به عصر دیجیتال و گسترش ارتباطات دیجیتالی یاد میشود، تا چه میزان این موضوع قابل طرح است؟ خصوصاً اینکه گسترش روزافزون اینترنت و به ویژه شبکههای اجتماعی را هم شاهد هستیم. آیا ارتباطات برخط نتوانسته ارتباط فعالان تجاری ما با دنیا را تسهیل کند؟
توسعه روزافزون دنیای دیجیتال نکته بسیار مهمی است که نباید از آن غفلت کنیم. این موضوع دنیای اقتصاد را هم متاثر از خود کرده است. باید این را از پیشنهاددهندگان طرح پرسید که آیا در فضای مجازی و در اقتصاد دیجیتالی که هیچوقت هیچکجا تعطیل نیست، این طرح باز میتواند برای ما راهگشا باشد؟ به این معنا که یک تاجر در هر ساعتی از شبانهروز میتواند تنها با یک کلیک با هر کجای جهان ارتباط برقرار کند. در فضای Timeless کنونی، عملاً دیگر زمان مطرح نیست. این را باید در محاسبات به حساب آورد. در ایامی که دیگر تجار و اقتصاددانان و فعالان اقتصادی با دنیا در ارتباط هستند، آیا این فضای مجازی میتواند پاسخگوی تعطیلاتی باشد که الان مطرح است یا خیر. البته این نکاتی که به آن اشاره میکنم، قصد ندارم به عنوان مخالف طرح بیانشان کنم. تنها هدف من این است که
از تمامی ابعاد به موضوع پرداخته شود. این بحث، اصلاً بعد سیاسی ندارد. این بحث، بعد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد.
همانطور که مستحضرید این طرح را کمیسیون گردشگری اتاق تهران مطرح کرده است. که در کنار تمام مسائل مطرح در تاثیر اجرای آن بر اقتصاد، نظری هم به اثرگذاری این کار بر روی صنعت گردشگری داشتند. نظر شما چیست؟
البته در حال حاضر من اطلاعی از استدلال آنها در پرداختن به این موضوع از این منظر ندارم. ولی خب مگر الان این امکان وجود ندارد که با ساماندهی همین تعطیلات آخر هفتهمان به این هدف دست یابیم؟! این را به این دلیل میگویم که تغییر تعطیلات به روزهای جمعه و شنبه به آن دلیل است که مناسبات ما را با دنیا تسهیل کند و زمان بیشتری برای این تعامل داشته باشیم. وگرنه گردشگری بعد داخلی موضوع است و در بعد داخلی خیلی کارهای دیگر هم میتوان انجام داد. مضافاً اینکه عملاً پنجشنبه تعطیل نیست و نمیتوان پنجشنبه را یک روز تعطیل قلمداد کرد. در این روز مراکز مالی کشور که بانکها باشند باز هستند. این خودش نکته بسیار مهمی است. اینها همه نکاتی است که در آن طرح جامع باید دیده و لحاظ شود. از این نظر است که من باز تاکید میکنم این بحث ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد. این مساله، مسالهای نیست که بخواهد بعد سیاسی پیدا
کند. الا اینکه در حوزه فرهنگی، یک رگههای سیاسی را بشود در آن دید. ولی کلاً بحث از این سه حوزه خارج نمیشود و لازم است که هر سه بعد آن به طور کامل شکافته و طرحریزی شود. به هر حال اگر بخواهم بحث را به نحوی جمعبندی کنم در واقع بر این متمرکز میشود که حتماً باید تحقیقی در این زمینه صورت بگیرد. نکته دوم اینکه این مساله در یک پکیج تعاملی با اقتصاد جهانی دیده شود و بحث تعطیلات یکی از محورهای این پکیج باشد. بحث دیگر هم این است که با مطرح شدن فضای مجازی و دیجیتالی آیا باز هم بحث تعطیلات از آن شدت و غلظت سابق برخوردار است یا نه. مضافاً اینکه ابعاد فرهنگی ماجرا را در کشورمان با توجه به اینکه یک شاکله فرهنگی بر نظام ما حاکم است، باید برجستهتر دید. برای متقاعد کردن کسانی که بیشتر از منظر فرهنگی بخواهند چنین تصمیماتی را بگیرند.
در پایان باید بگویم بسیاری از کشورهای اروپایی روز به روز در حال کاهش ساعات کاریشان هستند و روی بهرهوری بالا تاکید میکنند. تا جایی که حتی در تلاش هستند پنج روز کاریشان را هم تبدیل به چهار روز کنند. ما نیز باید به موازات ساماندهی تعطیلات پایان هفته روی این موضوع متمرکز شویم که راهحلی برای بالا بردن بهرهوریمان پیدا کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید