تاریخ انتشار:
سمیه مهری یکی از قربانیان اسیدپاشی درگذشت
از رنجی که برد
«سمیه» جراحتهایش را دیگر تاب نیاورد و درگذشت. اسید، ریههایش را هم سوزانده بود. سمیه مهری، قربانی اسیدپاشی همسرش «عباس» شد. او در خواب بود که عباس، اسید را روی سر و صورتش جاری کرد. اما سمیه تنها نبود. «رعنا» دختر خردسالش هم در کنار او آرمیده بود و هر دو را سوزش اسید از خواب پراند.
«سمیه» جراحتهایش را دیگر تاب نیاورد و درگذشت. اسید، ریههایش را هم سوزانده بود. سمیه مهری، قربانی اسیدپاشی همسرش «عباس» شد. او در خواب بود که عباس، اسید را روی سر و صورتش جاری کرد. اما سمیه تنها نبود. «رعنا» دختر خردسالش هم در کنار او آرمیده بود و هر دو را سوزش اسید از خواب پراند. داستان اسیدپاشی به سمیه و رعنا را در این سالها رسانهها روایت کردهاند و شاید کمتر کسی تصاویر غمانگیز و البته بهتآور این مادر و دختر را ندیده باشد. سمیه و دخترانش رعنا و نازنین، ساکن روستایی از توابع شهرستان بم بودند که در صبح یکی از روزهای اردیبهشت سال 1390 همسر او که گفته میشود، فردی معتاد بوده، به قصد منصرف کردن سمیه از طلاق، با اسید به سراغ او میرود. سمیه ناگهان با سوزش سر و صورت خود از خواب برمیخیزد و کمک میطلبد. همسایهها جمع میشوند اما تا آنها دریابند چه بر سر این مادر و دختر سرآسیمه آمده، صورت آنها تخریب شده بود. در گزارشها آمده است پدر سمیه برای تامین هزینه اعمال جراحی دختر و نوهاش زمین کشاورزی خود را فروخت اما پول حاصل از فروش این زمین هم تکافوی هزینههای درمان را نداد. سمیه حدود چهار سال رنج صورت تخریبشده
خود و رعنایش، رنج بیپولی و ترس از تهدیدهای همسرش را تحمل کرد و صبح روز سهشنبه 25 فروردینماه به دلیل عارضه ریوی که از پس اسیدپاشی دچارش شده بود، زیر دستگاه اکسیژن جان سپرد.
سمیه برای همیشه چشمانش را بست بدون آنکه مجازات عامل این اسیدپاشی را ببیند. همسر او در مقطعی به زندان رفت اما در مرداد سال 1391 با قید وثیقه 100 میلیونتومانی آزاد شد و بار دیگر به ارسال پیامهای تهدیدآمیز برای سمیه پرداخت. تهدید به اینکه اگر رضایت ندهد، او و دخترانش را خواهد کشت.1
چندی پیش، تعدادی از روزنامههای نگران از طریق اطلاعرسانی در شبکههای اجتماعی اقدام به جمعآوری کمکهایی برای پوشش هزینههای درمانی او کردند. اما این پرسش قابل طرح است که چرا سمیه مورد حمایت دولت قرار نگرفت که برای تامین هزینههای درمانی و شاید هزینههای معاش، نیازمند کمک هموطنانش نباشد. به راستی، او به دلیل عارضه ریوی درگذشت؟ یا از رنجی که میبرد؟
اکنون که دیگر سمیه نیست تا پشت و پناه فرزندانش باشد، سرنوشت رعنا و نازنین چه میشود؟ آیا به موجب قوانین موجود، آنان به پدرشان واگذار میشوند؟
حالا که یکی از قربانیان اسیدپاشی و شاید نخستین قربانی اسیدپاشی در ایران درگذشت، مسوولان که هنوز نتوانستهاند عاملان اسیدپاشی اصفهان را شناسایی کنند چه تدابیری برای جلوگیری از وقوع جرم اسیدپاشی در پیش خواهند گرفت؟
پینوشت:
1- خبرگزاری ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید