چرا مشکلات جنسی در ایران پیچیده است؟
پیچیدگی شناسایی اختلالات جنسی
اختلالات جنسی از موضوعات مهم در حوزه پزشکی و سلامت است؛ اما آنچه مهمتر است مشکلات جنسی هستند که افراد در مراحل گوناگون زندگی تجربه میکنند.
اختلالات جنسی از موضوعات مهم در حوزه پزشکی و سلامت است؛ اما آنچه مهمتر است مشکلات جنسی هستند که افراد در مراحل گوناگون زندگی تجربه میکنند. اختلالات جنسی به مشکلاتی اطلاق میشود که در یک فعالیت جنسی در مراحل مختلف پاسخهای جنسی بیولوژیک فرد اتفاق میافتد و از رضایتبخش بودن آن فعالیت جنسی در خود فرد یا در هر زوج جلوگیری میکند. اختلال در سیکل پاسخهای جنسی، کمشایع نیست بهویژه در سنین بالای 40 سال حدود 43 درصد زنان و 31 درصد مردان در طول زندگی جنسی حداقل یکی از این اختلالات را تجربه میکنند. این آمار به نظر بسیار بالا میرسد اما در جوامعی مانند ایران باید با دقت بیشتری به این اعداد و ارقام نگاه کرد؛ دلیل آن نیز درهمآمیختگی مشکلات جنسی با بیماریها یا همان اختلالات در پاسخهای جنسی بیولوژیک است.
جدی بودن مشکلات جنسی در ایران تنها به ابعاد بیولوژیک آن مربوط نمیشود بلکه با گستره مشکلات جنسی در ابعاد اجتماعی، روانی، بهداشتی، روابط بینفردی و نهایتاً بیماریهای جنسی ارتباط پیدا میکند. شناسایی علل جسمی اختلالات جنسی و اپیدمیولوژی آن دشوار نیست، بلکه بخش دشوار آن، عوامل سایکولوژیک اختلالات است که با سازههای اجتماعی و فرهنگی عجین میشود و نهتنها خود مردم بلکه درمانگران و مشاوران را نیز با سردرگمی روبهرو میکند. کلیه استرسورها مانند فشارهای کاری، اضطراب، نگرانیها، تعارضات ازدواج و مشکلات روابط بینفردی (زناشویی)، افسردگی، احساس گناه، نگرانی از عملکرد جنسی، سوابق بد جنسی، پنداشتهای غلط و منفی بدنی و ... همه تابع طرحواره و سناریوهای فرهنگی میتوانند باشند. مسائلی که به پیچیدگی مشکلات جنسی در جامعهای مانند ایران میافزاید و درمانگران حوزه پزشکی را که در اختلالات جنسی در قالب بیولوژیک تبحر و تخصص دارند با محدودیتهای مداخلهای روبهرو میکند.
اولین و مهمترین گام در مواجهه با اختلالات جنسی، تشخیص خود فرد است. فرد زمانی که متوجه نارضایتی خود از روابط جنسی یا نارضایتی همسرش میشود، به دنبال آن به متخصص ذیصلاح مراجعه میکند و درنهایت با ارزیابی و تشخیص متخصص، راهکارهای درمانی پیشنهاد و اجرا میشود. اما این گام مهم در ایران با چالش جدی روبهرو است. زوجین کثیری یا خیلی دیر متوجه مشکلات جنسیشان میشوند که مهمترین دلیل آن عدم آگاهی و محرومیت از آموزش جنسی است یا متوجه میشوند ولی در بیان و در میان گذاشتن آن با فرد متخصص تردید دارند. دلیل اولیه و مهم این مساله قرار گرفتن موضوعات جنسی در هاله شرم و حیاست که غالباً به شکل سنتی در طرحوارههای تربیتی افراد اعمال میشود یا تعدادی اصلاً نمیپذیرند که روابط جنسی همواره باید رضایتبخش، خوشایند و بهگونهای باشد که روابط میان زوجین را استحکام بخشد. به عبارتی به ابعاد جنسی زندگی خود توجه ندارند و نهتنها آن را اولویت نمیدانند بلکه به آن صفت «زشت»، «رفتار حیوانی»، یا «کار کثیف» میدهند. بنابراین اختلال جنسی را حتی بهانهای قرار میدهند تا روابطشان را برای همیشه قطع کنند!
پس اگر اولین قدم درست برداشته نشود مشکلات جنسی را به معضل اجتماعی و نیز مشکل جدی سلامت تبدیل میکند. خط مقدم مواجهه با مشکلات جنسی عدیده افراد در جامعه ایرانی اصلاً دارودرمانیهای طبی نیست بلکه آموزش مردم ابتدا در حوزه رفتارهای جنسی سالم است. افراد باید با رفتارها و پاسخهای جنسی خود و شکل سالم و نرمال آن آشنا شوند تا در صورت تفاوت عملکردشان، میزان رضایت خود و همسرشان از تعاملات جنسی با شاخصهای نرمال بتوانند به موقع به فرد ذیصلاح برای مددجویی مراجعه کنند.
قدم دوم، ظرفیتسازی حرفهای در حوزه مددرسانی به افراد با مشکلات جنسی است. در حال حاضر آمار اختلالات جنسی یا کمبود پژوهشهای صورتگرفته در این حوزه شاید مشکل جدی ایران نباشد، بلکه کمبود متخصص و مراکز خدماتی در سلامت جنسی و فقدان آمادگی حرفهای مشاوران و درمانگران معضل اساسی است. درمانگرانی که نهتنها باید در حوزه علم جنسی متبحر باشند بلکه باید صلاحیت و قابلیت فرهنگی کافی برای خدمترسانی به مراجعان را داشته باشند. مشکلات جنسی مردم جدیتر خواهد شد اگر با شرایط فعلی در ایران، مشاوران و درمانگران، زندگی جنسی مراجعان را بستر آزمون و خطای حرفهای خود قرار دهند.
اگر با ذرهبین دقیق به مشکلات جنسی مردم در کشور نگاه کنیم، همانطور که ذکر شد شکافهای بزرگی را مشاهده خواهیم کرد که تعدادی از آنها به ماهیت مشکل جنسی مربوط نمیشود بلکه اساساً به خدمات، کارکنان حرفهای در حوزه سلامت جنسی و به فرهنگ جنسی جامعه برمیگردد. اگر طبقهبندی صحیح و اصولی از مشکلات جنسی تدوین و معرفی نشود، طبیعتاً متخصص علاقهمند در این حوزه با مراجعهکنندهای ناآگاه به مشکل خود، مواجه است که نهتنها مشکل را به سوی حل شدن نمیبرد، بلکه هر دو فرد (مراجعهکننده و درمانگر) را با آسیبهای جدی و بعضاً جبرانناپذیر روبهرو میکند. مشکلات (و در داخل این مشکلات اختلالات جنسی) در کلیه متون سکسولوژی و دیگر حوزههای تخصصی مربوط، به شکل ذیل طبقهبندی میشود که کمکرسانی به مراجعان باید از این دستهبندیها بهرهمند شود وگرنه چالشهای مذکور به قوت خود باقی خواهد بود:
- مشکلات مربوط به نرمها و هنجارهای جنسی وابسته به سن و جنسیت (زن بودن یا مرد بودن)
-مشکلات جنسی وابسته به روابط ناسازگار
-مشکلات مربوط به رفتارها و عملکرد جنسی
- تفاوت زوجین (زن و شوهر) در رجحان جنسی
- سرکوب ابراز و اظهارات جنسی بر حسب وضعیت جنسی در جامعه
-مشکلات جنسی مربوط به بیماریها و ناتوانیهای جسمی- روحی
- مشکلات جنسی مرتبط با مشکلات نقش جنسیتی
- مشکلات جنسی مرتبط با الگو و سبک زندگی افراد
-مشکلات جنسی مرتبط با مشکلات هویت جنسیتی
- مشکلات جنسی مرتبط با جهتگیری و گرایشهای جنسی فرد
-مشکلات جنسی مرتبط با رفتارهای اعتیادگونه
- مشکلات جنسی مرتبط با انحرافات جنسی
اگرچه این لیست به نظر بسیار طولانی میرسد و درمانگر را با چالشهایی مانند هزینهها و زمانبر بودن جلسات درمانی مواجه میسازد، اما این بدینمعنا نیست که با مشکلات جنسی با این لیست طولانی باید تنها یک درمانگر درگیر باشد و مسوولیت کلیه مشکلات جنسی در تمامی این دستهبندی را بر عهده بگیرد؛ به عبارتی مشکلات جنسی یک فرد، یک زوج، و گستردهتر مسائل جنسی جامعه به خصوص باید با یک تیم تخصصی مدیریت شود. آنچه در جامعه ایرانی کمتر مورد نظر اعضای جامعه عمومی و حتی جامعه تخصصی- حرفهای است.
به عبارتی در مواجهه با یک فرد دارای مشکل جنسی، بدون توجه به ابعاد پیچیده آن مشکل، نسخههای آمادهای وجود دارد که به نادرستی به افراد ارائه میشود. البته خود مراجعان هم در این فضا بیتقصیر عمل نمیکنند. آنها بر این باورند که مشکلات جنسی تجربهشده در زندگیشان به یک متخصص مربوط است و آن متخصص میتواند در یک جلسه مانند دیگر حوزههای پزشکی با نسخهای سحرآمیز مشکل جنسی آنها را با حداقل زمان و هزینه برطرف کند که این باور از طرف هر دو گروه، مراجعان و درمانگران کاملاً نادرست است. توصیه میکنم درمانگران و متخصصان زمانی وارد این حوزه شوند که از اعتبار کار تخصصی خود در حوزه جنسی مطمئن باشند و برای این کار به اندازه کافی و وافی تعلیم دیده و تجربه کسب کرده باشند. اختلالات جنسی به علت درهمآمیختگی با فرهنگ مردم به قدری پیچیده میشود که باز کردن آن پیچیدگی هم به زمان، مهارت بالینی، دقت و حساسیت فرهنگی و صبوری نیاز دارد. سادهترین مشکلات جنسی نیز در زمان کوتاه و با دانستههای محدود درمانگر در حوزه سکسولوژی قابل حل نخواهد بود و با این دلایل است که مراجعان اکثراً دست خالی و بدون اثر درمانی از کلینیکها خارج میشوند و سراغ
منابع درمانی غیرمعتبر میروند یا اینکه مشکل خود را غیرقابل درمان دانسته و زندگی جنسیشان را به دست فراموشی میسپارند. باید دقت کرد خیلی از افراد در زندگی جنسی که با مشکل روبهرو میشوند شاید تنها به یک حمایت، پاسخ ساده از طرف درمانگر یا راهنمایی جزیی نیاز دارند؛ لیکن عدم آمادگی حرفهای درمانگر بهطور ناشیانه، آن مشکل را بزرگ و دشوارتر کرده، بهگونهای که مراجعهکننده را با ناامیدی و سوالات زیاد جنسی به حال خود رها میکند.
دیدگاه تان را بنویسید